انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال١٩١۴: - اينكه گرفتن قرآن از كافر واجب است، آيا با پول يا به نحو ديگر بايد از كافر گرفت؟

جواب:باسمه تعالى؛ به هر نحوى ممكن است كه گرفتن آن هم وهن به مذهب نشود مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩١۵: در صورتى كه قرآن يا صفحه‌اى از آن در اثر آفتاب و يا باران، خطوط آن از بين رفته و قابل خواندن نباشد و فقط سياهى خطوط مقدارى معلوم باشد، آيا لمس آن جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر حروف قرآن محو شده باشد و به صورت مركب پخش شده درآمده باشد، مسّ آن مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩١۶: آيا همراه جنب مى‌شود قرآن باشد؟

جواب:باسمه تعالى؛ همراه داشتن قرآن براى جنب مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩١٧: در قرآن آمده: « و زوّجناهم بحور عين. . .» و مى‌گويند: فعل « زوَّجَ» با باء به معنى ازدواج نيست، در اين صورت به چه معنى است؟

جواب:باسمه تعالى؛ باء زايده است كه از آن براى زينت كلام استفاده مى‌كنند، و به معناى همان به ازدواج درآوردن است؛ و آنچه كه گفته شده است كه « زَوَّجَ» در اينجا به معناى قَرَنَ است با اين گفته منافاتى ندارد، زيرا قرن خود نوعى از ازدواج به حساب مى‌آيد، و تزويج در لغت به معناى جفت گرداندن است، و الله العالم.

سؤال١٩١٨: اگر كسى بگويد: قرآن به صورت معانى بر قلب مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرود آمد، سپس حضرت معانى را به شكل كلمات كنونى آن بيان فرمود، و اينها كلمات خداوند نيست، آيا وى مرتد است؟

جواب:باسمه تعالى؛ چنين اعتقادى اگر چه باطل است، و لكن موجب ارتداد نيست، و الله العالم.

سؤال١٩١٩: قرآن‌آموزانى كه وضوى درستى ندارند، و قرآن را لمس مى‌كنند، آيا اشكال دارد و مربى تكليفى دارد؟

جواب:باسمه تعالى؛ مسّ قرآن براى افراد نابالغ- و لو وضوى آنان باطل باشد- مانعى ندارد، و مربى قرآن به آنها ياد بدهد كه با وضوى صحيح قرآن را لمس كنند، و الله العالم.

سؤال١٩٢٠: خالكوبى آيات قرآن بر روى بدن و مسّ آن چگونه است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر ماده‌اى كه با آن خالكوبى شده زير پوست باشد، مسّ آن قسمت بدون وضو مانعى ندارد، و بعد از جنابت و حدث لازم نيست فوراً غسل كنند يا وضو بگيرند، و الله العالم.

سؤال١٩٢١: گرفتن دستمزد براى تعليم قرآن جايز است يا نه؟

جواب:باسمه تعالى؛ اجرت گرفتن براى تعليم قرآن محل اشكال است، لكن قبول هديه و اجرت گرفتن براى مقدمات- در صورتى كه مقدمات، ماليت عرفى داشته باشند- مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٢٢: آيا شنيدن صداى خواندن قرآن زن نامحرم، براى بالغ و نابالغ فرقى هست؟

جواب:باسمه تعالى؛ گوش دادن به صداى زن نامحرم چنانچه به قصد التذاذ جنسى نباشد، مانعى ندارد؛ و در اين حكم بين بلوغ نامحرم و عدم بلوغ او فرقى نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٢٣: آيا خادم مسجد مى‌تواند به بهانۀ مزاحمت كلاسهاى قرآن براى او، از تشكيل اين كلاسها جلوگيرى نمايد؟

جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه خادم در ضمن عقد اجاره با متولى شرط نكرده باشد كه در اوقات خاصه- كه اوقات استراحت اوست- جلسه در مسجد تشكيل نشود، نمى‌تواند جلوگيرى كند، و الله العالم.

سؤال١٩٢۴: آيا گرفتن هديه چون قرآن از حكام و سلاطين جائر جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ فى نفسه مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٢۵: جلد كردن قرآن با چيزهاى گران قيمت كه دوامش را زياد مى‌كند، چه حكمى دارد؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٢۶: قرآنهايى كه به گونۀ زيبايى در جاكليدى يا زير آينۀ خودروها جاسازى مى‌كنند، جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ در صورتى كه شئون قرآنى حفظ شود، براى حرز قرار دادن و تبرّك، مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٢٧: به همراه داشتن قرآن در توالت و جز آن، چگونه است؟

جواب:باسمه تعالى؛ همراه داشتن قرآن مانعى ندارد، لكن اولىٰ آن است كه همراه خود نداشته باشد، و الله العالم.

سؤال١٩٢٨: تفسير و تأويل آيات قرآن بدون اينكه مستندى از آيات و روايات معصومين داشته باشد، آيا تفسير به رأى محسوب مى‌گردد؟

جواب:باسمه تعالى؛ در فرضى كه خلاف ظاهر نباشد، تفسير به رأى نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٢٩: براى بازسازى، از بين بردن بناهايى كه آيۀ قرآن بر آنها نوشته شده، چه حكمى دارد؟ و با خاك آن ساختمانها چگونه بايد عمل كرد؟

جواب:باسمه تعالى؛ تخريب چنين ابنيه‌اى مانعى ندارد، و خاك و باقيماندۀ آن را بايد دفن كنند يا در آبى بريزند كه حل شود، و الله العالم.

سؤال١٩٣٠: شخصى نذر كرده مقدارى قرآن تلاوت نمايد، آيا خواندن با نگاه، و گذراندن معانى در قلب بدون تلفظ به زبان مجزى است؟

جواب:باسمه تعالى؛ بايد به نحوى كه صداى آن را خودش بشنود؛ و نگاه كردن به قرآن و خطور الفاظ آن به ذهن، تلاوت نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٣١: وظيفۀ ما در برابر كسى كه علناً به قرآن بى‌ادبى مى‌كند، چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه از روى عصبانيتى باشد كه فاقد قصد بوده، بايد توبه كند، ولى محكوم به كفر نيست؛ و اگر از روى اختيار باشد و به انكار رسالت برگردد، مرتد است و احكام مرتد بر او جارى مى‌شود، و الله العالم.

سؤال١٩٣٢:تلاوت قرآن با صداى بلند، كه موجب آزار ديگران شود، چطور است؟

جواب:باسمه تعالى؛ هنگامى كه مردم نياز به استراحت دارند، ايجاد مزاحمت براى مردم اشكال دارد، و الله العالم.

سؤال١٩٣٣: اگر مسلمانى معتقد به تحريف قرآن باشد، آيا اين انكار ضرورى دين است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اعتقاد به تحريف قرآن باطل است، و لكن انكار ضرورى دين حساب نمى‌شود، و الله العالم.

سؤال١٩٣۴: اگر كسى دستمزد تلاوت قرآن براى مرده‌اى را بگيرد، و به آن پايبند نباشد، آيا ضامن است؟

جواب:باسمه تعالى؛ ضامن است، و الله العالم.

سؤال١٩٣۵: كسى اجير شده تا قرآن را براى مرده‌اى بخواند، ولى مبلغ آن روشن نشده بود؛ اكنون موجر مبلغ پيشنهادى وى را نمى‌پذيرد، تكليف اجر چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ اجرة المثل را مستحق است، و با فرض اختلاف در اجرة المثل، اقلّ آن را مستحق است، و الله العالم.

سؤال١٩٣۶: آيا قرآن خواندن در مجلس ترحيم تارك الصلاة و يا منكر آن جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٣٧: زن ناشزه اگر قرآن بخواند تلاوت او چگونه است؟

جواب:باسمه تعالى؛ قرائت قرآنش حكم خاصى ندارد، و الله العالم.

سؤال ١٩٣٨: - زنى كه با آمپول از حيض جلوگيرى كرده، آيا مى‌تواند قرآن بخواند؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٣٩: آيا اصلاح غلطهاى چاپى كلمات، حركات يا رسم الخط قرآنى جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر قرآن ملك غير يا وقف باشد، اصلاح غلطهاى چاپى يا استنساخى آن جايز نيست، مگر با رضاى مالك يا اذن متولى، و الله العالم.

سؤال١٩۴٠: وصيت ميتى سه ختم قرآن، حج و مبلغى در كمك به مسجد است، آيا ورثه مى‌توانند ختم قرآن را مقدّم بدارند؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر ثلث مال ميت براى انجام هر سه كار كافى باشد يا در فرض عدم كفايت، ساير ورثه اجازه دهند، وصيت نافذ است و به آن عمل مى‌شود؛ و اگر پاسخگو نباشد، چنانچه حج بر ميت واجب بوده، لازم است كه مصارف حج را از ثلث مال بدهند، و اگر چيزى زياد آمد بر دو كار ديگر توزيع گردد؛ و اگر ثلث مال به حج هم كفايت ندهد، بايد اجرت اصل حج را - در فرضى كه حج به استطاعت واجب شده است- از اصل تركه بپردازند، و الله العالم.

سؤال١٩۴١: قرائت قرآن با تظاهر و ريا را، چگونه مى‌بينيد؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر مراد از خودنمايى در تلاوت قرآن اين باشد كه ديگران بفهمند كه قرائت قرآن بلد است يا صداى خوبى دارد، رياى محرّم نيست، و مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۴٢: آيا نماز خواندن بر سجاده يا قاليچه‌هايى كه در آن آيات قرآن نوشته شده است و گاهى نيز پايين پا قرار مى‌گيرد، جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ قرار دادن آيات در زير پا مصداق هتك قرآن است و حرام مى‌باشد؛ و اگر اين هتك هنگام سجود واقع شود، نماز وى با هتك قرآن است و اشكال دارد، و الله العالم.

سؤال١٩۴٣: آيا فروش قرآن به اهل كتاب و كفار در صورتى كه بدانيم آنان قصد توهين ندارند و تنها براى خواندن آن است، جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ بنابر احتياط فروش قرآن به غير مسلمان جايز نيست، و معاملۀ آن باطل است؛ البته قرار دادن قرآن در دسترس كافر به قصد هدايت و ارشاد وى، با اطمينان به اين جهت كه كتاب مجيد مورد هتك قرار نمى‌گيرد، مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۴۴: از رو خواندن قرآن در نمازهاى واجب، چگونه است؟

جواب:باسمه تعالى؛ خواندن حمد و سوره در نماز از روى نوشته مانعى ندارد، و لكن مكروه است، و الله العالم.

سؤال١٩۴۵: كسى كه قرآن را غلط مى‌خواند، آيا اينجا امر به معروف واجب است؟

جواب:باسمه تعالى؛ در صورتى كه احتمال بدهد قصد قرآنيت را در مورد صحيح قرائت نموده است، مورد مزبور از امر به معروف يا نهى از منكر نيست، و الله العالم.

سؤال١٩۴۶: قرآنى به رسم امانت گرفته شد، اينك صاحب آن مرده، تكليف چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ قرآن مزبور جزء ماترك ميت است، و الله العالم.

سؤال١٩۴٧: آقايى نذر كرد در صورت تشرف به مكه يك ختم قرآن زير ناودان طلا انجام دهد؛ اگر به هر دليلى نتوانست نذر خود را در آنجا ادا كند، چه كند؟

جواب:باسمه تعالى؛ قرآن را در نزديكى همان مكان بخواند، و الله العالم.

سؤال١٩۴٨:نمازگزار در نمازش آيات سجده را مى‌شنود، وظيفۀ او چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ بنابر احتياط، وظيفۀ او سجود به اشاره است؛ و بعد از اتمام نماز، سجده را انجام دهد، و الله العالم.

سؤال١٩۴٩: اگر نماز خود را به سبب گوش دادن به صداى قرآن طولانى نمايد، آيا به نماز او ضرر مى‌رساند؟

جواب:باسمه تعالى؛ گوش دادن به قرائت قرآن- در اثناى اشتغال به نماز- مانعى ندارد، ولى سزاوار است كه نماز را تا حدّ امكان با حضور قلب بجا آورد، و منافى آن را ترك كند، و الله العالم.

سؤال١٩۵٠: اگر ناگهان قرآن به زمين بيفتد، آيا كفاره دارد؟

جواب:باسمه تعالى؛ در فرض مزبور كفاره‌اى لازم نيست، و الله العالم.

سؤال١٩۵١: اگر كسى قرآنى را به كسى قرض دهد، به اين شرط كه فرزندان وى را قرآن بياموزد، آيا اداى آن واجب است؟

جواب:باسمه تعالى؛ واجب نيست، و الله العالم.

سؤال١٩۵٢: آيا سوزاندن قرآنهاى ورق ورق شده كه استفاده و نگهدارى آن ممكن نيست، جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ جايز نيست، و الله العالم.

سؤال١٩۵٣: اگر كسى ورقهاى قرآن را سوزاند سپس دفن كند، تكليفش چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ سوزاندن ورقهاى قرآن جايز نيست، بايد خود ورقها را دفن كرد يا در آب جارى انداخت؛ و اگر شخصى اين كار- سوزاندن ورقهاى قرآن- را انجام داده، بايد استغفار كند، و الله العالم.

سؤال١٩۵۴: در صورتى كه پدر به فرزند بگويد: راضى نيستم قرآن بخوانى و يا در جلسۀ قرآن شركت كنى، آيا فرزند بايد از وى پيروى كند؟

جواب:باسمه تعالى؛ اطاعت او در فرض مذكور واجب نيست، و الله العالم.

سؤال١٩۵۵: آيا با پولى كه در ماه محرّم و رمضان براى خرج مسجد و عزادارى جمع‌آورى مى‌شود، مى‌توان در جهت خريد قرآن، رَحْل و تخته سياه و. . . براى جلسۀ قرآن مصرف نمود؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر براى خصوص عزادارى و خرج مسجد جمع‌آورى شده، بايد در مصارف مسجد و عزادارى صرف شود، و الله العالم.

سؤال١٩۵۶: مسجدى كه خراب شده است، آيا مى‌شود قرآنها و مفاتيح در آن را در مسجد ديگرى- در شهر يا روستا- گذاشت؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۵٧: - قرآنهاى مسجدى مخروبه كه بودن قرآنها در آن مكان هتك حساب شود، آيا افراد اجازه دارند جهت حفظ آنها را به منازل خود ببرند؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر محرز باشد كه وقف است، بايد به مسجد ديگر ببرند؛ بلكه اگر وقف بودن آنها هم محرز نباشد، بنابر احتياط به مسجد ديگر برده شود، و الله العالم.

سؤال١٩۵٨: اگر حيوان حلال گوشتى، صفحاتى از قرآن را ببلعد، وظيفۀ صاحب حيوان چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ اگر بعد از هضم صفحات قرآن بفهمد، وظيفه‌اى ندارد؛ و اگر قبل از آن بفهمد، سزاوار است حيوان را ذبح كند و صفحات قرآن را بيرون آورد، و الله العالم.

سؤال١٩۵٩: آيا پدر مى‌تواند فرزندش را به خاطر سرپيچى در يادگيرى قرآن تأديب نمايد؟

جواب:باسمه تعالى؛ سزاوار است پدر كارى كند كه فرزند رغبت به يادگيرى قرآن پيدا كند، و الله العالم.

سؤال١٩۶٠: آيا پدر مى‌تواند به فرزند بگويد: من راضى نيستم در يادگيرى قرآن كوتاهى نمايى، بر فرزند واجب است آن را بجاى آورد؟

جواب:باسمه تعالى؛ بر فرزند واجب نيست اطاعت كند، لكن سزاوار است كه رضايت پدر را جلب نمايد، و الله العالم.

سؤال١٩۶١: اگر كسى به قرآن سوگند به دروغ ياد كند، سپس پشيمان شود، چه وظيفه‌اى دارد؟

جواب:باسمه تعالى؛ بايد استغفار كند، و الله العالم.

سؤال١٩۶٢: آيا شنيدن صداى قرآن زن نامحرمى كه مرد او را نمى‌شناسد و قصد ريبه ندارد، جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ گوش دادن صداى زن نامحرم چنانچه به قصد التذاذ جنسى نباشد، مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۶٣: - كسى كه چشم درد دارد و مطالعه براى چشم او ضرر دارد، ولى به جهت علاقه به قرآن هر روز مقدارى قرآن تلاوت مى‌كند، آيا تلاوت براى او جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۶۴: آيا گرفتن اجرت در برابر تلاوت قرآن جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اجير شدن بر قرائت قرآن مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩۶۵: تلاوت آيات قرآن به صورت سرود همراه با آهنگ جايز است يا نه؟

جواب:باسمه تعالى؛ اين عمل وهن به قرآن حساب مى‌شود، و چيزى كه وهن به قرآن حساب شود جايز نيست. و الله العالم.

سؤال١٩۶۶: كسى كه علاقۀ فراوانى به خواندن قرآن دارد، ولى هرچه تلاش مى‌كند ياد نمى‌گيرد، آيا ترك كند يا همچنان نادرست بخواند؟

جواب:باسمه تعالى؛ خواندن قرآن بهتر است، و لازم است قصدش اين باشد: آن مقدار را كه صحيح مى‌خواند، از قرآن است، و الله العالم.

سؤال١٩۶٧: آيا ياد دادن قرآن به فرزند غير مميّز جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ جايز بلكه اولىٰ است، و الله العالم.

سؤال١٩۶٨: آيا با شنيدن آيۀ سجده‌دار از بچه‌ها، سجده واجب مى‌شود؟

جواب:باسمه تعالى؛ واجب است، و الله العالم.

سؤال١٩۶٩: تشكيل جلسات قرآن در مكان غصبى چه صورتى دارد؟

جواب:باسمه تعالى؛ غصب حرام است، چه در مكان غصبى قرآن بخواند يا كار ديگرى انجام دهد، و الله العالم.

سؤال١٩٧٠: اگر هيئت امناء مسجد يا حسينيه بگويند كه ما راضى نيستيم كلاس قرآن را در مسجد يا حسينيه برگزار نمائيد، آيا رعايت نظر آنها لازم است يا نه؟

جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه كلاس قرآن با نماز در مسجد يا عزادارى در حسينيه مزاحمت ندارد، لازم است هيئت امنايى كه توليت شرعى دارند، ممانعت نكند؛ و در صورت مزاحمت آن مى‌توانند ممانعت كنند، و الله العالم.

سؤال١٩٧١: - آيا پدر مى‌تواند يادگيرى قرآن را براى فرزندش واجب كند به اين ترتيب كه اگر پدر گفت: چنانچه در فراگيرى قرآن كوتاهى نمايى من راضى نيستم؟ وظيفۀ فرزند چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ بر فرزند واجب نيست اطاعت كند، لكن سزاوار است كه رضايت پدر را جلب نمايد، و الله العالم.

سؤال١٩٧٢: اگر كسى حافظ كل و يا قسمتى از قرآن باشد دچار رفتارى شود كه موجب حد شود، آيا حفظ قرآن او وسيلۀ تخفيف و يا گذشت از حدّش مى‌شود يا خير؟

جواب:باسمه تعالى؛ حفظ قرآن مُسقِط حد نيست، ولى اگر موجب حد به اقرار ثابت شد، حاكم مى‌تواند با رعايت مصلحت عفو كند، و الله العالم.

سؤال١٩٧٣: آيا مرد مى‌تواند مهريۀ همسر خود را فقط يك جلد كلام الله قرار دهد؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و لكن بايد اوصاف آن تعيين شود، و يا قرآن معيّن خارجى را مهر قرار دهد، و الله العالم.

سؤال١٩٧۴: آيا مرد مى‌تواند مهريۀ همسر خود را آموزش تلاوت قرآن قرار دهد، در صورت مثبت بودن- اگر مرد تلاش خود را انجام داد، ولى زن به جهت كندذهنى يا كمبود استعداد نتوانست ياد بگيرد- وظيفۀ شوهر چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ مهر قرار دادن آموزش قرآن، مانعى ندارد؛ و اگر زن به جهت بى‌استعدادى نتوانست ياد بگيرد، به همان مقدار كه ياد گرفته، و لو چند سورۀ كوچك باشد، كافى است، و الله العالم.

سؤال١٩٧۵: شخصى قسَم خورده تا مدت يك سال هر روز نزد قبر پدرش رفته و يك جزء قرآن را تلاوت نمايد، ولى بعدها به سبب پاره‌اى سختيهاى سرما و گرما نتوانست بر سر قبر حاضر شود، آيا مى‌تواند در منزل آن مقدار را قرائت نمايد؟ و همچنين آيا مى‌تواند تنها شبهاى تابستان به بالاى قبر رفته و تلاوت نمايد يا خير؟

جواب:باسمه تعالى؛ آن مقدار كه بر او حرجى نيست، بايد در روز نزد قبر پدر يك جزء قرآن بخواند، و در مواردى كه حرجى است، خواندن قرآن در منزل لازم نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٧۶: اگر شوهر از زنش- كه در حال تلاوت قرآن است- تقاضاى نزديكى كند، بر زن لازم است كه تلاوت را ترك كرده و تقاضاى همسر را اجابت نمايد يا خير؟

جواب:باسمه تعالى؛ تمكين كردن براى شوهر از سوى زن واجب است؛ و اشتغال به عمل مستحب، عذر براى ترك او نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٧٧: كسانى كه دندانشان افتاده، . به همين دليل نمى‌توانند قوانين قرائت را به درستى رعايت كنند، آيا معالجه و ساختن دندان مصنوعى واجب است؟

جواب:باسمه تعالى؛ لازم نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٧٨: آب انبارهايى كه پيشتر مورد استفادۀ اهالى بوده و اكنون نيازى به آن نيست، آيا اجازه مى‌فرماييد آن مكان را دار القرآن جهت جوانان ساخت؟

جواب:باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٧٩: در بعضى از شهرستانها رسم است هنگام تلاوت قرآن توسط قارى، شركت كنندگان با صداى بلند به بازماندگان تسليت مى‌گويند و آنها نيز پاسخ بازماندگان را مى‌دهند، آيا اين عمل جايز است يا خير؟ لطفاً حكم آن را بيان فرماييد.

جواب:باسمه تعالى؛ عمل مزبور مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٨٠: الفاظ قرآن بر روى اوراق نوشته مى‌شود، پس از رفع نياز اگر آنها را خط بزنيم، آيا تكليف ما ساقط است؟

جواب:باسمه تعالى؛ در صورتى كه نگهدارى آنها مشكل باشد، آنها را در جايى دفن نماييد يا در آب روان مثل رودخانه بيندازيد، و الله العالم.

سؤال١٩٨١: نحوۀ صحيح استخاره با قرآن، چگونه است؟

جواب:باسمه تعالى؛ با توكل به خدا و به قصد مشاوره با او- عز و جل- و با توسل به معصومين عليهم السلام قرآن را باز مى‌كنيد، اولين آيه از صفحۀ اول را ملاحظه مى‌نماييد، و الله العالم.

سؤال١٩٨٢: اگر به قصد خواندن قرآن با آب مسجدى وضو بسازد، آيا مى‌تواند نماز هم با آن وضو بخواند، گرچه در مسجد نماز نخواند؟

جواب:باسمه تعالى؛ در صورتى كه عموم وقف احراز نشود، قرائت قرآن يا انجام عبادت ديگرى در مسجد با همان طهارت، در صحت وضو كافى است، والله العالم.

سؤال١٩٨٣: بى‌احترامى به اسماء جلاله چه حكمى دارد؟ وظيفۀ ما نسبت به آنها چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ جايز نيست، در صورت وجود شرايط بايد نهى از منكر نماييد، و الله العالم.

سؤال١٩٨۴: آيا كلمات « بسمه تعالى» ، « ضمير راجع به نام خدا» و « ا. . .» كه با نقطه مى‌آيد، آيا جزء اسماء جلاله هستند؟

جواب:باسمه تعالى؛ احوط در بسمه تعالى و ضمير عائد به اسم جلاله آن است كه بدون وضو مس نشود، و الله العالم.

سؤال١٩٨۵: آيا نام ائمه عليهم السلام وقتى روى كسى گذاشته شود، جزء اسماء جلاله محسوب مى‌گردند؟

جواب:باسمه تعالى؛ منظور از اسماء جلاله، اسماء خداوند تبارك و تعالى است؛ و اسامى ائمۀ معصومين عليهم السلام هم بنابر احتياط بى‌وضو مس نشود؛ و چنانچه اسامى ائمۀ معصومين عليهم السلام علَم براى شخص ديگر شود، حكم اسامى ائمه عليهم السلام را ندارد، و الله العالم.

سؤال١٩٨۶: آيا صفات خداوند جزو اسماء است، و حكم كلماتى چون خدا و رب چيست؟

جواب:باسمه تعالى؛ صفات مختصّ خداوند حكم اسماء جلاله را دارد، و بنابر احتياط خدا و رب هم حكم آن را دارند، و الله العالم.

سؤال١٩٨٧: آيا جائز است كه روى اسماء جلاله را با جوهر سياه كرد تا از بين برود يا آن را ريزريز كرد؟

جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه جوهر ريخته شده با خط اسم جلاله مخلوط شود و آن را از بين ببرد مثل اينكه اسم جلاله با مركب معمولى نوشته شده باشد و روى آن مركب معمولى بريزد، حكم اسم جلاله را ندارد؛ ولى اگر اسم جلاله چاپ شده باشد و مركب روى آن بريزند، حكم اسم جلاله از بين نمى‌رود؛ بلى، اگر مركب حائل بين اسم جلاله و دست شود، مسّ آن بدون وضو مانعى ندارد؛ و با ريزريز كردن، حكم اسم جلاله از بين نمى‌رود، و الله العالم.

سؤال١٩٨٨: بى‌توجهى به مجلات و روزنامه‌ها، بى‌آنكه اسماء جلاله موجود در آنها در نظر باشد، آيا جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ اسم جلاله حكم اسم جلاله را دارد، در روزنامه و مجله باشد يا در غير آن، و الله العالم.

سؤال١٩٨٩: آيا احاديث ائمه عليهم السلام كه اسماء جلاله ندارند جزء اسماء جلاله هستند؟

جواب:باسمه تعالى؛ هتك و بى‌احترامى به احاديث ائمۀ معصومين عليهم السلام جايز نيست، چنانچه مشتمل بر اسماء جلاله يا اسامى ائمۀ معصومين عليهم السلام باشد حكم آن بيان شد، و الله العالم.

سؤال١٩٩٠: آيا جلد كردن قرآن و يا قرار دادن چيزى روى قرآن، اگر به قصد بى‌احترامى نباشد جايز است؟

جواب:باسمه تعالى؛ جلد درست كردن براى قرآن مانعى ندارد؛ و گذاشتن چيزى روى قرآن كه وهن به قرآن حساب شود، جايز نيست، چه قصد هتك داشته باشد يا نداشته باشد، و الله العالم.

سؤال١٩٩١: دادن قرآن به كافر كه حرام است شامل فروش هم مى‌شود كه قرآن را به كافر مى‌فروشد، و يا كسى قرآن به او تحفه مى‌دهد يا در مقابل چيزى مصالحه مى‌كند؟

جواب:باسمه تعالى؛ فرقى نيست، و الله العالم.

سؤال١٩٩٢: آيات قرآن كه براى آموزش روى تخته سياه نوشته مى‌شوند با تخته پاك‌كن پاك مى‌كنند كه ريزه‌هاى آن پايين مى‌افتد، آيا احترام و تقديس آن ريزه‌ها الزامى است؟

جواب:باسمه تعالى؛ آنچه از اسماء الله تعالى و اسماء معصومين عليهم السلام و قرآن كه به همان قصد نوشته مى‌شود، احترام آنها واجب است؛ ولى ريزه‌هاى پاك شده از تخته، احترام آن لازم نيست، و الله العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -