انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

وعده  ى شراكت و تخلّف از آن

سؤال1036. پسرى كه چندين سال متمادى در كشاورزى و كارگرى، در زمين و خانه با پدر همكارى داشته و پدر وعده داده كه در خانه و زمين، با هم شريك هستيم، حال خلف وعده كرده و مى  گويد: شما شريك نيستى، حكم مسأله چيست و آيا پسر شركت ندارد؟

جواب: اگر باهم عقد شركت يا نظير آن بسته اند، حكم دو شريك را دارند و اگر فقط وعده بوده، پدر اجرة المثل كارهاى پسر را ضامن است.

 

شراكت با فردى كه خمس نمى  دهد

سؤال1037. مشاركت در تجارت با كسى كه خمس اموالش را نمى  دهد، چه حكمى دارد؟

جواب: براى تصرف در آن مال بايد از حاكم شرع اجازه بگيرد.

 

حقّ شراكت زن در اموال شوهر

سؤال1038. امروزه هنگام طلاق و جدايى زن و مرد مى  گويند: «چون زن شريك زندگى بوده و مدّت طولانى در كنار مرد بوده، حقّ شركت در تمام اموال و دارايى مرد دارد و نصف اموال را بايد به او بدهند»، اين شركت شرعا صحيح مى  باشد، آيا زن حقّ دارد نصف اموال مرد را مطالبه كند؟

جواب: اين شركت شرعا صحيح نيست و زن حقّ مطالبه ندارد.

شركت چند نفر و عمران يك نفر

سؤال1039. زمين لم يزرعى به نحو مشاع، مال سه نفر است يكى از سه نفر قسمتى از آن را آباد كرده و بقيه  ى آن، به صورت لم يزرع باقى است، آيا آن دو نفر ديگر از قسمت آباد شده با بودن قسمت آباد نشده سهمى دارند يا خير؟ تكليف اين دو نفر نسبت به آبادكننده چيست؟

جواب: با فرض مملوكيّت آن زمين براى آن ها، شريك بايد با اجازه ى شريك ها تصرّف در مال شركت كند و اگر بدون اجازه تصرّف كند، در غير نسبت سهم خودش، مثل تصرّف غاصب است و احكام آن را دارد.

 

فوت شريك و ميزان پرداخت سهم او

سؤال1040. چند نفر باهم شريك شدند كه تجارت كنند، يكى از آن ها فوت مى  كند و ساير شركا مقدار اموال شركتى را تعيين كردند و مال، چندين برابر شده است و مى  خواهند شركت را به هم بزنند، آيا بايد به ورثه  ى متوفّى سهم روز فوت پدرشان را بدهند يا روزى كه شركت به هم مى  خورد؟

جواب: ورثه  ى متوفّى، سهم روزى كه شركت به هم مى  خورد را مى  برند.

 

نحوه  ى تقسيم ملك

سؤال1041. به نظر حضرتعالى نحوه  ى تقسيم ملكى چگونه است؟

جواب: در تقسيم شرعى ـ كه مبتنى بر تعديل سهام و ضوابط خاصّى است كه در رساله  هاى عمليه و كتب مربوطه ذكر شده است ـ بايد طبق همان ضوابط، از جمله قرعه عمل شود، ولى اگر خودشان تراضى كنند و باهم صلح و مصالحه نمايند، احتياجى به آن مسايل نيست و به هر نحو صلح كردند، صحيح و نافذ است.

مال شراكت خمس و زكات

سؤال1042. اين كه در رساله بيان شده: «اگر كسى با ديگرى شريك است و خمس منافع خود را بدهد و شريك او ندهد، براى تصرّف در آن مال بايد از حاكم شرع اجازه بگيرد»، آيا همين حكم در زكات هم هست؟

جواب: در اين جهت بين خمس و زكات فرقى نيست و بايد از حاكم شرع اجازه بگيرد، ولى بعد از افراز سهم  الشّركه خود و پرداخت زكات خود، تصرّف در مال خودش اشكالى ندارد.

 

تصرّف فضولى شريك و عدم رضايت ديگران

سؤال1043. چند نفر شريك، ملك و زمين خود را تقسيم مى  كنند، ولى بعضى از شركا غايب بوده  اند و از جانب آن ها تقسيم فضولى مى  نمايند. پس از حضور غايبين، آن ها اظهار مى  كنند به اين تقسيم فضولى راضى نيستند. آيا آن بعض غايب حقّ دارند حصّه ى خود را با نفرهاى حاضر دوباره تقسيم نمايند؟

جواب: در فرض مزبور، غايب حقّ دارد تقسيم را قبول نكند.

 

گرفتن حقّ عضويت براى شراكت و حكم خمس آن

سؤال1044. شركت تعاونى، قبل از آن كه اجناسى بدهد، مبلغ ده هزار تومان به عنوان حقّ عضويّت مى  گيرد. آيا شرعا اشكالى ندارد و آيا به اين مبلغ خمس تعلّق مى  گيرد؟

جواب: اگر در ضمن معامله شرط شود كه ده هزار تومان قرض يا وديعه بگذارد و بعدا به صاحبش برمى  گردد، اشكال ندارد و هر وقت آن را پس گرفت، خمس آن را بدهد.

 

نحوه  ى تقسيم ملك مُشاع با فرض اختلاف اجزاء آن در قيمت

سؤال1045. آيا مى  توان هنگام تقسيم ملك مشاعى كه قسمتى از آن مرغوب تر و با ارزش تر از قسمت ديگر مى  باشد، تنها ملاحظه  ى مساحت را نمود؟

جواب: اگر طرفين راضى باشند و در تقسيم آن مصالحه واقع شود، اشكال ندارد و ممكن است تفاوت قيمت با پول يا زمين ديگر جبران شود.

 

ديوار مشاع

سؤال1046. ديوارى است به طور مشاع، خواستم جهت امنيّت منزل بر روى آن ديوارى احداث نمايم. صاحب ديوار مشاع از اين كار جلوگيرى مى  كند و ابراز مى دارد كه كشيدن ديوار باعث كاسته شدن قيمت خانه اش مى  شود، آيا رضايت همسايه لازم است و در صورتى كه اصلاً رضايت ندهد، براى جلوگيرى از ضررهاى احتمالى مى  توانم ديوار بكشم؟

جواب: اگر روى ديوار مشترك مى  خواهيد بكشيد، بايد رضايت شريكتان را تحصيل نماييد و در غير اين صورت ديوار نكشيد.

 

تصرف در ديوار مشترك

سؤال1047. تصرف در ديوارى كه مال دو نفر است توسط يكى از شركاء تا چه حد مشروع است؟ آيا ساخت و ساز، گذاشتن تيرآهن روى آن، لباس انداختن، ميخ كوفتن و... هم بايد با رضايت شريك انجام شود؟ و بدون رضايت او چه حكمى خواهد داشت؟

جواب: هر تصرف شريك در آن، بايد با رضايت شريك ديگر باشد.

 

گرفتن سهم  الشركة

سؤال1048. حساب هاى مشاركتى كه بانك ها باز مى  كنند كه در اصطلاح اشخاص سرمايه  گذارى مى كنند و بانك هم در سال به ايشان سهم  الشّركه مى  پردازد، آيا گرفتن اين سهم  الشّركة جايز مى  باشد؟

جواب: اگر شروط شركت عقديّه متوفّر نيست، ممكن است بين سود و چيزى، معامله  ى شرعيّه  اى واقع شود و ضمن آن شرط كنند كه پولى بدهند كه در اين صورت بى  اشكال است.

 

عدم پرداخت حق ّ السهم بعضى شركاء و تعيين مبلغ سود

سؤال1049. اينجانب چهار سال پيش در نظر داشتم با مشاركت چند نفر ديگر كارخانه  اى تأسيس كنم. به همين منظور با استقراض از بانك و... مقدارى مصالح ساختمانى خريدارى كرده و مبالغى نيز بابت انباردارى و سود بانكى پرداخت نموده  ام. امّا چون شركايم از پرداخت حق ّ السّهم خويش خوددارى نمودند. لذا از احداث كارخانه منصرف شده ام. با توجّه به نرخ تورّم و كاهش ارزش پول در طول چهار سال گذشته، چه مبلغ سود براى اين مدّت در نظر بگيرم؟

جواب: بستگى به توافق طرفين دارد و بهتر است از اجحاف پرهيز نماييد.

 

تصرّف در مال  الشركة بدون اذن

سؤال1050. خانه  اى ارثى در دو طبقه به من، دو برادر و سه خواهرم رسيده است كه يك سوّم بقيه به ورثه تعلق دارد. بنده با خرج خودم يك طبقه بر اين خانه اضافه كرده  ام، امّا از ورثه اجازه نگرفتم (چون جاهل به مسأله بودم) ولى پس از ساخت آن، تمام ورثه موافقت كردند به غير از يك برادر، كه به هيچ وجه راضى نمى  شود. در مورد اين مسأله آيا مى  توانم در اين طبقه ساخت خودم تصرف كنم؟ آيا وقتى خانه به فروش رفت، پول آن طبقه را مى  توانم به حساب خود مى  توانم از بقيه  ى خانه كم كنم؟ آيا پول اجاره  ى آن طبقه، كلاًّ به من تعلّق دارد يا نه؟

جواب: بدون اجازه يا صلح نمى  توانيد تصرّف كنيد، چون مشاع است؛ هرچند مالك آن چه ساخته  ايد هستيد، واللّه  العالم.

 

هزينه  ى لاى  روبى قنات مشترك

سؤال1051. روستايى با اراضى وسيع كشاورزى، داراى يك رشته قنات بسيار قديمى مى  باشد. در رژيم سابق نصف اراضى از اين قنات به شصت نفر زراع صاحب نسق واگذار گرديد و نصف ديگر متعلّق به چندين نفر خرده مالك مى باشد. در گذشته، به علّت جريان سيل، قسمت بالاى قنات تخريب شد و فعلاً آب كافى ندارد. عدّه  اى از كشاورزان و خرده مالكين قصد احيا و لاى روبى قنات را دارند، ولى تعدادى از شركاء با اين كار موافق نيستند. آيا مخالفين احيا و لاى  روبى مى  توانند مانع شوند و حقّ عدم همكارى با ساير شركاء را دارند؟

جواب: در فرض مذكور مخالفين حقّ ندارند مانع ديگران شوند؛ ولى اجبارى به همكارى هم ندارند و نمى  توان آن ها را به تنقيه و احياى قنات وادار نمود.

 

اختلاف در آب كشاورزى

سؤال1052. در منطقه  اى رودخانه  اى وجود دارد كه يك روستا جدولش بالا قرار دارد، روستاى ديگر جدولش حدود سيصد تا چهارصد متر پايين تر واقع شده است و از سال هاى متمادى، ابتدا صاحبان جدول بالا آب مورد نياز خود را با سنگ، گل و علوفه كامل سر آب مى  كردند و مى  بستند و مى  بردند، و جدول پايين با فاصله ى فوق  الذكر از مازاد آن استفاده مى  كردند. اكنون با پيشرفت جديد، صاحبان جدول بالا به هنگام ايجاد سرآب با سيمان و مصالح محكم ترى آب مورد نياز خود را به جدول هدايت مى  كنند و مورد استفاده قرار مى  دهند؛ ولى صاحبان جدول پايين مدّعى هستند كه به اين شكل، مازاد به اقلّ خود مى  رسد و كفاف كشاورزى ما را ندارد و بايد قسمتى از آب جدول فوق باز شود و به جدول ما بريزد تا كشاورزى ما رونق بگيرد. ولى صاحبان جدول بالا ممانعت مى  كنند و مى  گويند از سابق به اين شكل عمل مى  شد و از دادن آب خوددارى مى كنند، مدتى بين آن ها اختلاف است. آيا حقّ تقّدم با جدول بالا است يا جدول پايين تا هر كدام به حقّ خود برسند.

جواب: آن مقدار كشاورزى را كه از سابق براى پايينى  ها بوده و كاشف از سبق استحقاق آن ها است، بالايى  ها نمى  توانند به نحوى ممانعت كنند و موجب ضرر بر آن باشند.

 

امتناع يكى از شركا از خريد يا فروش خانه

سؤال1053. چهار نفر در خانه  اى شريك  اند و سه نفر از آن ها مى  خواهند خانه را بفروشند و يك نفر مى  گويد: نه حاضر به خريد هستم و نه حاضر به فروشم. تكليف چيست؟

جواب: اگر ممكن است سهم او را به مدّت طولانى اجاره دهند وگرنه براى رعايت امرى كه مصلحت به حال شركاء است، به حاكم شرع مراجعه كنند.

 

قرار گرفتن سهم يكى از شركاء در خيابان

سؤال1054. زمينى را دو نفر شريك بودند و بعد از سؤال فهميدند كه اين زمين داخل طرح براى خيابان نيست و آن را تقسيم كردند. بعدا سهم يكى از آن ها تماما داخل خيابان شده است، آيا اين تقسيم صحيح است؟

جواب: اگر جستجو و سؤال آن ها از اين مطلب ناقص بوده است و مقصّر در پرس و جو بودند، آن تقسيم باطل بوده و بايد دوباره قسمت باقيمانده را تقسيم كنند و اگر پرس و جوى آنان كامل بوده، تقسيم صحيح بوده و مانند حدوث ابتدايى طرح خيابان در ملك كسى است.

 

مراتع مشترك

سؤال1055. زمينى در دامنه  ى كوهى واقع شده است كه ساكنين دو محله به نحو شراكت از آن زمين جهت علوفه  ى حيوانات و مراتع استفاده مى  كنند و بعدا مورد نزاع شده كه يكى از آن دو مى  گويند چون ما از آن زمين محافظت مى  كنيم با استخدام اجير و موانع آن را برطرف مى  كنيم و خسارت هاى آن را متحمّل مى  شويم، پس ما احقّ به آن هستيم، حكم شرعى چيست؟

جواب: حكم در مشتركات اين است كه هر كه سبقت به آن گيرد، حق اولويت دارد و اگر زمين مواتى را احيا كند، مالك آن مى  شود.

 

تقسيم زمين و پيدا شدن آب در يكى از قسمت ها

سؤال1056. پس از تقسيم زمين شريكى ميان دو شريك، در قسمت يكى آب واقع شده و در قسمت ديگر آب واقع نشده است و پس از آمدن سيل بر عكس شده و در زمين دوّمى آب واقع شده است. آيا اين آب ملك دوّمى است؟

جواب: بلى، جزو مملوكات او است.

 

فوت شريك

سؤال1057. اگر دو نفر در امر تجارت يا... شريك باشند و پس از مدتى يكى از آن دو بميرد، آيا شراكت تمام شده تلقى مى  شود يا ورثه ميّت شريك محسوب مى  شوند؟

جواب: پس از مرگ شريك، ديگرى نمى  تواند در مال شركت، تصرف كند، ولى اصل شركت و تقسيم سود به حال خود باقى است و وارث متوفى، يا ولى شركت، در امور آن شركت، جايگزين خواهد شد.

 

پرداخت اجرت در بازى هاى دو نفره

سؤال1058. در بازى  هاى رايانه اى كه دو نفره بازى مى  كنند، اجرت رايانه چه طور بايد پرداخت شود؟

جواب: طبق توافق يا عرفِ اين گونه بازى  ها بايد عمل شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -