سؤال ١٨٩٧ :آيا نظر پزشك مىتواند در حكم تأثير نمايد؟ چنانچه پزشك قانونى گزارش نمايد كه جسم سختى با قُبل يا دُبر برخورد كرده و صريحاً مشخص نگردد چطور؟
جواب:باسمه تعالى؛ نظريۀ پزشك در حدّ يك قرينه است كه با قرائن ديگر مىتواند موجب علم شود، ولى فى نفسه اعتبارى ندارد، و انتساب جنايت به متهم را ثابت نمىكند، و الله العالم.
سؤال ١٨٩٨ : اگر پدرى همسر يا فرزندانش را مىزند، از اين رو بدن اينان قرمز يا كبود مىشود، آنان بگويند: ما بخشيديم، كفايت مىكند؟
جواب:باسمه تعالى؛ در صورتى كه در مورد توقف تأديب باشد، ضرب مانعى ندارد؛ و در غير آن تعدّى و ظلم حساب مىشود و جايز نيست و موجب ديه هم هست، و الله العالم.
سؤال ١٨٩٩ : شخصى به برادر كوچك خود سيلى زده دماغش خون افتاده، آيا ديه دارد؟
جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه صورت او سرخ شود، يك مثقال و نيم شرعى كه ٢٧ نخود مىشود ديه دارد، و نسبت به خون آمدن بينى مصالحه شود، و لو با ولىّ طفل، و الله العالم.
سؤال1900: شخصى ماشين سوارى شخصى دارد و اغلب اوقات در كارهاى خود مورد استفاده قرار مىدهد، در يكى از روزها در كار خيرى مثل عروسى يكى از دوستانش با ماشين خود به طور عادى مىرفته، يك نفر از آشنايان با اصرار سوار ماشين او مىشود با همان وضع كه مىرفته ماشين از جلو مىآيد براى اينكه با آن تصادف احتمالى پيش نيايد، كمى كنار مىكشد كه متأسفانه ماشين چپ مىشود و شخصى كه با او سوار شده بود متأسفانه فوت مىشود، آيا در اين فرض ديه با صاحب ماشين است؟
جواب:باسمه تعالى؛ اصرار شخصى كه سوار شده تأثيرى در حكم ندارد، راننده بايد ديۀ او را بپردازد، و الله العالم.
سؤال ١٩٠١ : شخصى بچّهاى را هُل مىدهد، زانويش زخم مىشود، اين شخص وظيفهاش چيست؟
جواب:باسمه تعالى؛ فرض مذكور ديه دارد و رضايت خود طفل تا بالغ نشده اثرى ندارد، و پدر او هم تا مصلحت براى طفل نداشته باشد نمىتواند ابراء كند، ولى مىشود پدر ديه را صرف در نفقۀ خود طفل نمايد، و الله العالم.
سؤال ١٩٠٢ : آيا ديۀ قتل عمد و شبه عمد را مىتوان با پول محاسبه كرد؟
جواب:باسمه تعالى؛ در صورت تراضى طرفين مانعى ندارد، و الله العالم.
سؤال ١٩٠٣ : در ديۀ قتل اگر به جاى پول، بخواهيم شتر، گاو، گوسفند، دينار، درهم و حلّه بدهيم، چگونه حساب مىشود؟
جواب:باسمه تعالى؛ قيمت يكى از اصناف ستّه يعنى شتر، گاو، گوسفند، دينار، درهم و حلّه، در وقت ادا را بايد بدهيد، و الله العالم.
سؤال ١٩٠۴ : زنى خودكشى نموده و اعلام كرده كه از دست شوهرش خودكشى كرده، يا بگويد چون فلانى به او بد گفته، آيا در چنين مواردى كه خود، خودكشى نموده ديۀ زن به عهدۀ كيست؟
جواب:باسمه تعالى؛ در فرض سؤال، ديۀ او به عهدۀ كسى نيست، و خون وى هدر است، و الله العالم.
سؤال ١٩٠۵ : ديۀ قتل خطأ محض، بر عهدۀ چه كسى است؟ حال اگر در قتل عمد و شبه عمد شخص قاتل قبل از پرداخت ديه، فوت كرد و مالى هم نداشت، ديه بر عهدۀ چه كسانى است؟
جواب:باسمه تعالى؛ در قتل خطأ محض، ديه بر عهدۀ عاقله است، حتى اگر قاتل زنده باشد و در قتل عمد و شبه عمد در صورتى كه شخص قاتل قبل از دادن ديه فوت نمايد و مالى نداشته باشد، ديه از نزديكان او با مراعات الأقرب فالأقرب گرفته شود، و الله العالم.
سؤال ١٩٠۶ : براى تعيين و برآوردن ديۀ حمل كامل، ولوج روح را ششماهه به حساب مىآورند، از سوى ديگر مشهور است كه جنين در چهار ماه در شكم مادر حركت مىكند؛ نيز در باب غسل، اگر سقط جنين صورت پذيرد، براى چهارماهه غسل لازم شمرده شده، لطفاً جمع اين دو را بفرماييد؟
جواب:باسمه تعالى؛ به حسب مراتب ديه حمل كامل وقتى ثابت مىشود كه ولوج روح شده باشد، امّا ولوج روح به شش ماه تحديد نشده، آنچه به شش ماه تحديد شده اقل زمان حمل است؛ بنابراين آنچه در باب ديه بيان شده با آنچه در غير آن گفته مىشود، منافاتى ندارد؛ و اينكه در بعض روايات غسل ميت آمده:
« جنين اگر شش ماه را تمام كرد تام است» مقصود از آن به قرينۀ تعليل به ولادت حسين به على عليه السلام اقل زمان حمل است، و الله العالم.
سؤال ١٩٠٧ : در ماه حرام به كسى آسيب رسيده و قتل در ماه غير حرام صورت گرفته است، آيا اين از موارد تغليظ در ديه است؟
جواب:باسمه تعالى؛ چنانچه جنايتى كه در ماه حرام واقع شده به نحوى باشد كه شخص را مثل حيوان مذبوح قرار دهد- كه قتل او حساب شود- از موارد تغليظ ديه است، هرچند مردن شخص در غير ماه حرام باشد؛ ولى اگر جنايت در ماه حرام واقع شده و بعد سرايت كند و موجب قتل شخصى در غير ماه حرام شود، از موارد تغليظ ديه نيست، و الله العالم.
سؤال ١٩٠٨ : رانندهاى در رانندگى به فرزند يازده سالهاى آسيب مىرساند، براى اينكه از ديد
همگان دور بماند، بچه را به بيابان برده و رها مىسازد، بچه كه مىتوانسته ادامۀ حيات دهد، به همان دليل از دنيا مىرود، آيا راننده قصاص مىشود يا محكوم به ديه است؟
جواب:باسمه تعالى؛ در فرض سؤال، از شخصى كه بچۀ مصدوم را به بيابان انداخته و در نتيجۀ اين كار فوت نموده، ديه گرفته مىشود، و الله العالم.
سؤال ١٩٠٩ : آيا سوزاندن و جدا ساختن سر ميت از بدن او ديه دارد؟ و در صورت ديه داشتن، وارث از آن ارث مىبرد؟
جواب:باسمه تعالى؛ ديۀ قطع سر ميت و ديه سوزاندن ميت، هركدام صد دينار- صد مثقال شرعى طلا، يعنى يكدهم ديۀ كامله- است؛ و به وارث نمىرسد، بلكه در وجوه خيريه براى ميت صرف مىشود، و الله العالم.
سؤال ١٩١٠ : فقهاى عظام شرط قصاص قتل جنينى كه روح در آن دميده شده را يقين به حيات ذكر كردهاند، مراد از حيات چيست؟ زيرا جنين از ابتدا داراى حيات حيوانى مىباشد، ولى از روايات استفاده مىشود مراد از ولوج روح، داشتن حيات حيوانى نيست؛ از سوى ديگر تمام شدن خلقت نيز ملاك نيست زيرا ديۀ جنين تام الخلقه قبل از ولوج روح ١٠٠ دينار تعيين شده، پس امرى كه پس از تمام شدن خلقت، امارۀ ولوج روح است چيست؟
جواب:باسمه تعالى؛ مراد از حيات، ولوج روح است، نه حيات نباتى كه از اول موجود است؛ و احراز اين حيات امارۀ خاصى ندارد، و مثل تكان خوردن از موجبات علم به حيات است، و الله العالم.
سؤال ١٩١١ : آيا به تشريح جهت آموزش پزشكى، ديه تعلق مىگيرد؟
جواب:باسمه تعالى؛ در مواردى كه تشريح جايز است، ديهاى بر تشريحكننده نيست، مگر اينكه ميت مشكوك الاسلام باشد كه ديۀ آن على الاحوط ثابت است، و الله العالم.
سؤال ١٩١٢ : اگر زنى باردار بوده با وسايل پزشكى بچه را از شكم درآورده، وى در آغاز
نمىدانسته كه گناه كرده، اگر بداند و با آگاهى سه يا چهار بار اين كار زشت را انجام دهد، حكمش چيست؟
جواب:باسمه تعالى؛ زن از گناهى كه كرده توبه و استغفار نمايد، و كسى كه مباشرت در سقط جنين داشت، بايد ديه بپردازد؛ چنانچه در جنين روح دميده بود، بايد ديۀ كامل بپردازد؛ و اگر روح ندميده بود، بايد ديۀ جنين را بپردازد، و الله العالم.
سؤال ١٩١٣ : در تصادف ضامن خسارت چه كسى است؟
جواب:باسمه تعالى؛ در تصادف به هركس استناد دارد، او ضامن خسارت ماشين و اموال است، و در قتل نفس ديه ثابت است، و الله العالم.
ج2:
سؤال ١٧٠٢ -زن و مرد مسنّى-شايد بعلت كهولت و شايد غير آن-نوزاد معلولى به دنيا آوردهاند و اطباء دربارۀ آن نوزاد اظهار نظر كردهاند كه بعد از چند سالى فوت مىكند. ولى متأسفانه اين زن و مرد يا مجتمعا و يا يكى از آنها منفردا اقدام به نابودى نوزاد كرده و او را كشتهاند، مستدعى است مرقوم فرماييد در صورتى كه مجتمعا كشته باشند ديۀ آن طفل (دختر) به چه كسى مىرسد؟ و اگر منفردا ولى احيانا با اطلاع ديگرى كشته باشند به چه كسى؟
جواب: بسمه تعالى -چنانچه هر كدام از پدر يا مادر مرتكب قتل فرزند خود شده ديگرى ارث مىبرد، و هر كدام مطّلع شده و ممانعت از قتل نكرده مرتكب حرام شده و مستحقّ تعزير است.
و چنانچه مجتمعا مرتكب قتل فرزند شدهاند ارث به طبقات بعدى منتقل مىشود و در صورتى كه هيچ ورثه ندارد به امام عليه السّلام مىرسد كه در اين زمان به مرجع تقليد مىدهند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠٣ -اگر شخصى بر اثر جنايتى كه بر او وارد شده خسارتهايى را متحمل شود كه جبران تمام آن خسارتها با پرداخت ديه مقدره براى آن ممكن نباشد، آيا آن شخص مىتواند خسارتهاى مازاد بر ديه را هم مطالبه كند يا خير؟
جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه جنايت ديه مقدره داشته باشد مجنيّ عليه و يا اولياء او نمىتوانند بيشتر از مقدار ديه را مطالبه كنند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠۴ -زن بواسطۀ دكتر سقط جنين مىنمايد، آيا ديه بر دكتر يا بر زن و يا هر دو واجب مىشود؟
جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه زن با خوردن دارو و يا غير آن اسقاط جنين كند، ديه بر زن است، و اگر بوسيلهاى مانند عمل جراحى و يا تزريق آمپول دكتر باشد ديه بر دكتر است، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠۵ -در بين عشاير عرب خوزستان رسم است كه ديۀ مقتول را اگر چه صغير در بين ورثه باشد، بين تمام طايفه تقسيم مىنمايند. اين تقسيم ديه چه حكمى دارد؟
جواب: بسمه تعالى -ديۀ مقتول حكم ما ترك را دارد و بايد پس از اداء ديون و اخراج وصايا، به حسب سهام ارث بين ورثه تقسيم شود. البته كسانى كه از ناحيۀ مادر مقتول با او فاميلى دارند از ديۀ مقتول ارث نمىبرند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠۶ -فردى عهدهدار مخارج زندگى برادر از كار افتاده و مستمند خويش است هرچند اساسا برادر جزء افراد واجب النفقه نمىباشد، امّا به حكم وجدان چنين عملى را انجام مىدهد.
حال اگر چنين فردى در يك سانحۀ رانندگى كشته شود، سؤال اين است كه آيا اين برادر از كار افتاده و مستمند مىتواند به استناد اينكه موقعيت عملى خويش را از دست داده، از رانندۀ مقصر خسارت بخواهد يا خير؟
جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، راننده بايد ديۀ مقتول را بپردازد كه به حسب سهام ارث بين ورثۀ مقتول تقسيم مىشود-البته كسانى كه فقط از طرف مادر با مقتول فاميلى دارند از ديه ارث نمىبرند-و برادر مقتول نمىتواند مال ديگرى را از راننده مطالبه كند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠٧ -شخصى جانى يا قاتل، ولى ولى دم صغير است، نحوۀ استيفاء قصاص يا ديه به چه نحو خواهد بود؟ مثال: مردى زن خود را به قتل مىرساند و فرض اين است كه تنها ولى دم او فرزند اوست، لذا از طرفى فرزند، ولى دم مادر است و از طرفى قاتل (پدر) ولى فرزند است، نحوۀ استيفاء قصاص يا ديه (نسبت به فرزند) به چه نحو مىباشد؟
جواب: بسمه تعالى -احوط بر صغير اين است كه بعد از بلوغ، مطالبۀ ديه كند، چنانچه بر قاتل واجب است بنابر احتياط صبى را بعد از بلوغ راضى به ديه كند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠٨ -بنده همسرم را به قتل رساندم و كسى هم از اين عمل بنده اطلاعى ندارد ولى براى اين جانب عذاب وجدان و فشار روحى روى داده، مىخواهم از عذاب گناه و فشار روحى و وجدان رهايى يابم، راهنمايى فرماييد:
بخواهم خودم را تسليم اولياء دم كنم، اولياء دم چه كسانى هستند؟ آيا بچههاى مقتول كه بچههاى بنده نيز هستند اولياء دم مىباشند؟ و اگر چنين باشد به بچههاى صغير چگونه خودم را تسليم كنم و به چه راهى رضايت صغيران را جلب كنم؟
جواب: بسمه تعالى -احوط بر صغير اين است كه بعد از بلوغ مطالبۀ ديه كند، چنانچه بر جانى واجب است بنابر احتياط صبى را بعد از بلوغ راضى به ديه كند. اين در صورتى است كه زن وارث ديگر ندارد و اگر وارث ديگر مثل پدر دارد مىتواند قصاص كند و لكن سهم بچهها را از ديه ضامن است، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٠٩ -زد و خورد كردن افراد كه منجر به كبود يا قرمز شدن بدنشان شود، با وجود اينكه طرفين راضى هستند چه صورتى دارد؟
جواب: بسمه تعالى -عمل مذكور موجب ديه است، امّا اگر بعد از انجام عمل طرف با توجه به ديه از ديه گذشت كند جانى ذمّهاش برى مىشود، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٠ -ديهاى كه براى قتل داده مىشود همانند ديگر اموال و ما ترك متوفى از جهت اخذ ثلث و تقسيم بقيه بين ورثه يكسان است يا خير؟
جواب: بسمه تعالى -ديۀ قتل مثل ساير ما ترك شخص مقتول است، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١١ -خانمى با توصيۀ شوهرش (كه هر دوى آنها از حرام بودن و باعث سقط جنين شدن دستگاه درون رحمى بىاطلاع بودند) توسط پزشك زنى آن را كار گذاشته است، آيا با اين عمل مرد و زن و پزشك مرتكب گناه و عمل حرامى شدهاند؟ در صورتى كه هيچ اطلاعى از اسقاط نطفه و تعداد دفعات آن نداشته باشند، براى پاك شدن از اين گناه چه مقدار ديه و كفاره بايد بدهند؟ و به چه كسى؟
جواب: بسمه تعالى -اگر موجب سقط نطفه بعد از انعقاد آن شده، ديه دارد و ديۀ آن براى هر بار اسقاط نطفه بيست مثقال شرعى طلا است؛ ولى در فرض مزبور كفارهاى بر زن نيست، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٢ -برنامۀ بيمه كردن وسايل نقليه در كشور به خاطر هدر نشدن خون مقتولين و مجروحين تصادف وسايل نقليه مىباشد و براى تأمين و پرداخت خسارت مصدومين موازين و مقرراتى دارند مثلا در مورد تصادف دو ماشين، اگر ماشين رانندۀ مقصر بيمه شده باشد ادارۀ بيمه خسارت مقتولين و مجروحين را از بابت حساب بيمۀ آن ماشين پرداخت مىكند، و اگر ماشين رانندۀ مقصر بيمه نشده باشد و ماشين رانندهاى كه مقصر نيست بيمه شده باشد ادارۀ بيمه خسارت مقتولين و مجروحين را از بابت حساب بيمۀ آن ماشين پرداخت مىكند. در هر دو صورت پرداخت كنندۀ ديه، اداره بيمه است.
سؤال ما اين است كه: اگر ماشين رانندۀ مقصر بيمه نباشد و ماشين رانندۀ بىتقصير بيمه باشد و ادارۀ بيمه ديۀ مقتولين و مجروحين را از بابت بيمۀ ماشين رانندۀ بىتقصير پرداخت كند، آيا ورثۀ مقتول اين فرض تصادف و مجروحين آن حقّ مطالبه ديۀ ديگر از رانندۀ مقصر را دارند يا ندارند؟ چون براى يك نفر در شرع، بيش از يك ديه معيّن نشده است، جواب اين مسأله را بيان فرماييد.
جواب: بسمه تعالى -ادارۀ بيمه ديه را در آن صورت مىدهد كه اولياء مقتولين و مجروحين ديه را از طرف نگيرند و اولياء دم نيز به عنوان ديه مىگيرند و حق غير آن را ندارند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٣ -عاقله كيست؟ و در چه مواردى حكم به ديه دارد؟
جواب: بسمه تعالى -فاميلهاى پدرى شخص است مثل برادران و عموها و پدر و اجداد پدرى و فرزندان ذكور و نوههاى ذكور شخص، و ديۀ جنايت خطأ محض را عاقله تحمل مىنمايد با تفصيلى كه در كتاب ديات مبسوطا بيان شده است، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١۴ -استناد ديه به چه منبع قرآنى، روايى و تاريخى مىباشد؟
جواب: بسمه تعالى -اصل ديه در قرآن شريف سورۀ نساء آيه ٩١ ذكر شده «وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلىٰ أَهْلِهِ» و تفصيل آن كه در چه مورد بر خود شخص و در چه مواردى بر عاقله است، آيا ثبوت در ذمّه است يا مجرد تكليف است؟ يا ديه چه مقدار است در روايات پيامبر و ائمۀ هدى عليهم السّلام آمده كه در كتاب وسائل الشيعة ج ١٩ نقل شده، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١۵ -ضمان عاقله چگونه ضمانى است؟
جواب: بسمه تعالى -ظاهر اين است كه ديه بر خود عاقله است نه اينكه ديه بر جانى باشد و عاقله مكلّف به اداء آن باشند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١۶ -آيا جايگزينى براى آن مىتوان داشت؟ (مثلا بيمه) .
جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه عاقله نباشد، جايگزينش بيت المال است اگر بيت المال وجود داشته باشد، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٧ -آيا در جامعۀ كنونى-با شرايط فعلى-قابل پذيرش و اجرا است؟
جواب: بسمه تعالى -اگر از جانى جنايتى صادر شود كه داخل عنوان خطأ محض باشد، عاقله كه در جواب سابق بيان كرديم ديۀ آن خسارت را بايد تحمّل نمايد، و فرقى بين زمان فعلى و زمان سابق نيست، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٨ -شخصى كه از پيروان فرقۀ ضالّۀ بهائيت مىباشد در جريان تصادف رانندگى (غير عمدى) به قتل مىرسد لطفا بفرماييد:
اولا: ديه به نفع اولياء دم وى تعلق مىگيرد يا خير؟
ثانيا: در صورت تعلق گرفتن ديه به اولياء دم فرد مذكور، مقدار آن را معين فرماييد.
جواب: بسمه تعالى -ديه فقط در مورد مسلمان و كافر ذمّى است، و اللّه العالم.
سؤال ١٧١٩ -در مواردى كه عاقله محكوم به ديه در حقّ محكوم له مىشود و پس از منتفى شدن ظرف قانونى پرداخت آن از اجراى حكم امتناع كند در صورت تقاضاى محكوم له آيا مىشود او را بازداشت كرد يا نه؟ مستدعى است نظر مبارك را اعلام و در انجام وظايف شرعى و قانونى اين جانب را ارشاد فرماييد.
جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه عاقله، غنى و متمكّن باشد مىتوان وى را پس از گذشت زمان امهال شرعى اجبار كرد، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٢٠ -زنى در اثر خودسوزى به قصد خودكشى، مصدوم مىشود آيا هزينۀ بيمارستان به عهدۀ شوهر مىباشد يا اينكه از ثروت زن و يا مهريّۀ او بايد پرداخت شود؟ در صورتى كه هزينه به عهدۀ زن باشد آيا اذن او لازم است؟
جواب: بسمه تعالى -زنى كه به قصد خودكشى خودش را مصدوم كرده، هزينۀ بيمارستان به عهدۀ شوهرش نيست، و چنانچه زن از مال خودش هزينۀ بيمارستان را بدهد اذن شوهر لازم نيست، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٢١ -شخصى در كارخانهاى مشغول كار است و در حين كار يك دستش بواسطۀ دستگاهى كه با آن كار مىكرد مورد اصابت دستگاه قرار گرفت و دو انگشت تمام و يك بند از انگشت سوم او قطع شد، مستدعى است بفرماييد ديۀ انگشتان اين شخص بر چه كسى است و مقدار آن چقدر است؟
جواب: بسمه تعالى -چنانچه كسى او را مجبور به كار با دستگاه نكرده، و خودش به جهت اينكه اجير در آن كارخانه بوده روى دستگاه كار مىكرده و اين حادثه پيش آمده ديۀ انگشتان او بر عهدۀ كسى نيست. بلى اگر در ضمن عقد اجاره با صاحب كار شرط كرده كه در صورت پيش آمدن حادثه براى او، صاحب كار از مال خود به مقدار ديه به او بدهد در اين صورت صاحب كار بايد به شرط مزبور عمل كند، و اللّه العالم.
سؤال ١٧٢٢ -ديۀ اهل كتاب كه در نظام جمهورى اسلامى زندگى مىكنند چه مقدار است؟
جواب: بسمه تعالى -ديۀ مرد كتابى هشتصد درهم و ديۀ زن كتابيّه چهارصد درهم است و درهم ۶ / ١٢ نخود، و اللّه العالم.