انهار
انهار
مطالب خواندنی

استطاعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 621- كسانى كه روحانى مى‏باشند و ارتزاق آنها از روضه خوانى و سهم امام و وجوهات ديگر است، اگر مقدارى داشته باشند از غير وجوه، و يا آنكه امور روحانيت كمك كاروان را قبول كرده و مكه مشرف شده است، آيا مستطيع شده است و حج از گردن او در سالهاى آينده ساقط مى‏باشد يا نه؟

جواب:  بلى، در هر دو فرض و دست يافتن به امكان اداى حج، حج او حجة الاسلام، و موجب سقوط وظيفه در تمام عمر است. واللََّه العالم.

سؤال 622- زيدى كه مشغول تحصيل علم مى‏باشد ملكى داشت و فروخت اگر بخواهد با اين وجه به مكه برود مى‏تواند لكن هيچ عايدى غير از وجوهات ندارد، آيا وظيفه‏اش خرج كردن از وجوهات و رفتن به مكه است يا تكليف ديگرى دارد؟

جواب:  در صورتى كه مستطيع است و مى‏تواند به مكه برود و برگردد و در عسر و حرج واقع نمى‏شود در اين صورت بايد به مكه برود. واللََّه العالم.

سؤال 623- كسى كه در همين سال مستطيع شده ولى يقين دارد در بين مسافرت حج به جاهايى برخورد خواهد كرد كه بايد با لباس نجس و بدن نجس نماز بخواند، آيا باز هم واجب است يا نه؟

جواب:  بلى باز هم واجب است. واللََّه العالم.

سؤال 624- آيا از وجوهات سهم مبارك و سهم سادات مى‏توان به حج و يا عمره مفرده مستحب رفت؟

جواب:  با سهم سادات سيد فقير پس از گرفتن مصرف سالش مى‏تواند با آن حج بجا آورد و غير سيدى كه خدمت در دين دارد مى‏تواند از آنچه به ازاى خدمتش از سهم امام مى‏گيرد حج بجا آورد. واللََّه العالم.

سؤال 625- آيا اشخاصى كه در سال اوّل قرعه كشى مستطيع بوده‏اند شركت نموده‏اند و در بانك پول گذاشته‏اند ولى در سالهاى بعد كه نوبت سفر ايشان است احتياج به منزل يا ماشين دارند يا سرمايه به قرض مى‏افتد آيا اين حج كفايت مى‏كند چنانچه در سالهاى آينده مستطيع شود؟

جواب:  بلى كفايت مى‏كند. واللََّه العالم.

سؤال 626- زيد مبلغى به مرور سالها جمع‏آورى نموده، و اين مبلغ به حدى رسيده كه اگر خمس تعلق نمى‏گرفت، اين شخص مستطيع بود و چنانچه خمس اين مال را بدهد از استطاعت مى‏افتد، قيل كه بايد حج برود و خمس را دست‏گردان كند، هر گاه قدرت پيدا كرد بدهد، آيا اين حرف قيل، صحيح است يا خير؟ جواب مرقوم فرموده بوديد در فرض مزبور دادن خمس آن لازم است، در اينجا به عرض مى‏رسد كه خمس آن لازم است يعنى اين شخص فعلاً مستطيع نيست يا اينكه چيزى است كه ما درك نمى‏كنيم؟

جواب:  اگر خمس در ذمه او باشد، حال ساير ديون را دارد كه منافات با استطاعت ـ ندارد، به اين معنى كه اگر ادا نشد و معصيت كرد واجب است حج برود، و اما اگر داد و بقيه كافى نيست مستطيع نيست، و اما اگر خمس در عين اموال باشد و به طورى است كه زايد بر خمس كافى به حج نيست مستطيع نيست. واللََّه العالم.

سؤال 627- ضعيفه‏اى منزل مسكونى به ارث به او رسيده است و زوج او تمكن از تهيه مسكنى ندارد، اگر اين زن بخواهد منزل را بفروشد و به مكه بروند در مضيقه قرار خواهند گرفت، آيا مستطيعه شده است يا خير؟

جواب:  در صورتى كه اگر آن منزل را بفروشد در ضيق و حرج واقع مى‏شود در اين صورت آن زن مستطيعه نيست. واللََّه العالم.

سؤال 628- اينجانبان به شوق زيارت بيت اللّه الحرام و اداى حج واجب در سال جارى مشرف شده، ولكن پس از اتيان اعمال عمره اجباراً ما را از خاك سعودى بيرون كردند، لذا سؤال مى‏شود كسى كه چند سال است مؤونه راه داشته و در اين اين چند سال كوتاهى نكرده لكن وسيله رفتن فراهم نشده يا افرادى كه در آن چند سال قبلى مسامحه كرده‏اند در رفتن، تكليف هر دو دسته كه امسال مشرف شده و پول خود را خرج كرده‏اند و فعلاً از نظر مؤونه قادر به رفتن نيستند چيست؟ و نيز تكليف كسى كه امسال مستطيع شده و مشرف شده لكن او را برگردانده‏اند و پولش را هم خرج كرده چيست؟

جواب:  در فرض ثالث كه امسال مستطيع شده و فعلاً هم متمكن نيست وظيفه‏اى ندارد، و در فرض دوّم حج مستقر شده بر ذمه‏اش، و در صورت اولى اگر خودش بتواند به حج برود، لازم است و اگر نتواند وظيفه او فرستادن نائب است و كفايت مى‏كند انجام از ميقات، ولى احتياط واجب صروره بودن نائب است. واللََّه العالم.

سؤال 629- اگر كسى ديگر را دعوت كند كه به زيارت حج برود و تمام مخارج او را به عهده بگيرد، آيا پذيرفتن آن لازم است يا نه؟ و اگر پذيرفت چنانچه قرض داشته باشد آيا مستطيع مى‏شود يا خير و اگر وى را به عنوان روحانى استخدام كنند، فرق مى‏كند يا نه؟

جواب:  در صورتى كه مخارج را بدون عوض عهده‏دار شود لازم است بپذيرد و مستطيع مى‏شود و قرض مانع از استطاعت نيست، ولى چنانچه در مقابل بذل، انجام عملى را خواستارند، مثل شغل روحانى كه با او شرط شود كه به امور رسيدگى نمايد، در اين فرض قبول كردن واجب نيست.

سؤال 630- از مسائل المستحدثه استفاده مى‏شود اگر كسى پول خود را در بانكهاى غير اهلى به عنوان وديعه سپرد، چون عين پول از بين رفته است، در وقت استرداد با اذن حاكم شرعى بايد پول را تصرف كند، پس اين فرق پيش آمد مى‏كند، شخص در غير موسم حج پول خود را در بانك غير اهلى (حكومتى) گذاشته موسم حج قطعاً پولى ندارد، اكتساب هم كه واجب نيست براى تحصيل استطاعت لذا اقدام براى حج نمى‏كند، آيا گناهكار است و تارك حج است؟

جواب:  اولاً تفويت مال در غير موسم حج و يا تفويت آن در اثناى سال باعث سقوط حج نمى‏شود و مكلّف است به انجام حج.

سؤال 631- زيد مستطيع شده مى‏خواهد به قول متداول بين مردم (قاچاق) برود به مكه آيا جايز است يا خير؟ و چنانچه جايز نباشد آيا واجب از گردن او ساقط است يا خير؟ و در مسافرت نماز او قصر است يا تمام؟ توضيح اينكه براى او ضرر جانى ندارد.

جواب:  چنانچه نتواند به طور آزاد برود مستطيع نيست و در صورتى كه به اين صورت برود اگر از ميقات آزاد باشد كه تا آخر اعمال آزادانه مناسك خود را انجام دهد ولو در مراجعت به محذورى برخورد نمايد حج او با داشتن شرايط ديگر حجة الاسلام است و موجب اداى فريضه است، اما قضيه نماز اگر ضررى كه محرّم است برايش محتمل و مورد خوف نباشد قصر است، و الّا تا خوف باقى است تمام است. واللََّه العالم.

سؤال 632- سيد اهل علم است، كسب و شغل او از اوّل يا تحصيل بوده و يا ترويج و به هيچ كسب و شغل آشنايى ندارد كه بتواند از آن ممر اعاشه نمايد، فقط وجوه است و وجوه، منزلى دارد براى سكونت خود تقريباً مساحت زمين آن 240 متر مربع، چنانچه مساحتى از زمين منزل را بفروشد و برود حج نمايد مى‏تواند و از وضع سكونتى او تغيير نمى‏كند و به عسر و حرج نمى‏افتد، آيا چنين سيدى مستطيع است يا خير؟ توضيح آنكه بعد از برگشتن از حج هم چون راه اعاشه ديگر ندارد ناچار است از وجوه شرعيه روزگار بگذارند، با همه اين عرايض او مستطيع است يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال مستطيع است. واللََّه العالم.

سؤال 633- زيد از خمس مال خود به سيد فقير مبلغ بيست هزار تومان تمليك مى‏كند كه چون آرزومند زيارت مكه معظمه است به حج برود، آيا جايز است يا خير؟ و چنانچه جايز باشد اگر بعدها سيد مستطيع شود آيا حج مذكور كفايت است يا بايد حج رود؟

جواب:  اگر قبض نمود به قدر مصرف سالش و حرجى براى مصارف زندگى او در بين نمى‏آيد به صرف در حج پس مستطيع مى‏شود انجام آن مجزى از وظيفه حجة الاسلام او است. واللََّه العالم.

سؤال 634- آيا رفتن به مكه معظمه براى اداى فرض حجة الاسلام از راههاى غير متعارف بدون گذرنامه با خوف وقوع در محظور چه صورت دارد و بر فرض اينكه كسى رفت و مناسك حج را انجام داد مكفى است براى سقوط فرض حجة الاسلام يا خير؟

جواب:  اگر اين حالت قبل از وصول به ميقات باشد و بعد از آن خوفى نداشته باشد اگر چه سفر او سفر حرام و معصيت است ولى مجزى از حجة الاسلام است بخلاف اينكه بعد از آن هم خوف داشته باشد كه مجزى هم نخواهد بود.

سؤال 635- شخصى سال قبل به حج نيابتى رفته و در اواخر انجام مناسك متوجه شد كه خود نيز مى‏توانسته شخصاً براى خود اعمال حج بجا آورد و چون بعد از ايام حج به اين موضوع توجه پيدا مى‏كند و شبهه وجوب درباره خود دارد تصميم مى‏گيرد كه آينده يعنى امسال به حج رود و به همين منظور مقدمات فراهم نموده و تقاضاى ثبت نام مى‏كند، ليكن در قرعه كشى مردود مى‏شود ولى بعضى كاروانها او را به عنوان راهنما مى‏پذيرند آيا اين شخص مى‏تواند به سمت راهنما يا كارمندى كاروان را قبول نمايد و بر فرض قبول، از شبهه وجوب و حج شخصى خود، برائت ذمه حاصل مى‏كند يا وظيفه ديگر دارد؟ لطفاً حكم آن را مرقوم فرمائيد.

جواب:  حج بر وجه مزبور صحيح و مجزى از حجة الاسلام است. واللََّه العالم.

سؤال 636- زيدى بكر را كه آن بكر مستطيع نيست در غير موسم حج با خود به مكه برده (يا مردى عيال خود را) براى انجام عمره مفرده، بفرمائيد آيا اين معتمر فقير در صورت امكان استقراض بايد در مكه بماند تا موقع حج تمتع يا خير؟

جواب:  واجب نيست.

سؤال 637- زيد براى آنكه استطاعت حج پيدا نكند نذر كرده هر ساله روز عرفه براى زيارت حضرت رضا عليه السلام مشرف شود، چنانچه بعد، استطاعت به هم رساند آيا نذر او ثابت است و حج او واجب نيست يا آنكه نذر او باطل مى‏شود؟

جواب:  بله نذر منحل مى‏شود و بايد حج نمايد. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -