انهار
انهار
مطالب خواندنی

حيوانات (شتر، گاو و گوسفند)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 1908) زكات شتر و گاو و گوسفند غير از شرطهايي كه گفته شد، دو شرط ديگر دارد:
 اوّل: آن كه حيوان در تمام سال بيكار باشد1 و اگر2 در تمام سال يكي دو روز كاركرده باشد3، زكات آن واجب است4.
دوم: آنكه در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقداري از آن را از علف چيده شده، يا از زراعتي كه ملك مالك يا ملك كس ديگر است بچرد زكات ندارد5. ولي اگر در تمام سال يك روز يا دو روز6 از علف مالك بخورد، بنابراحتياط 7 زكات آن واجب مي باشد.8
1- بهجت: و ملاك تشخيص، بيكار بودن نظر مردم و عرف است.[پايان شرط اوّل]
2- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي، فاضل، نوري: ولي اگر...
3- فاضل: به طوري كه حيوان كارگر محسوب نشود...
4- گلپايگاني، خوئي، صافي، تبريزي، نوري: بنابر احتياط زكات آن واجب است...
وحید: (اوّل) آن كه حیوان در تمام سال بى كار باشد ، ولى اگر در تمام سال یكى دو روز هم كار كرده باشد اقوى آن است كه زكات به آن تعلّق مى گیرد...
سبحانی: آنكه حيوان (شتر و گاو ) در تمام سال بيكار باشد ولى اگر در تمام سال چند روزى پراكنده كار بكشند به گونه اى كه به آن باز حيوان بيكار بگويند زكات آن واجب است...
5- بهجت: [پایان مسأله].
سبحانی: ولى اگر در تمام سال روزهائى به صورت پراكنده از علف مالك بخورد به گونه اى كه به آن عرفاً حيوان «بيابان چر» مى گويند زكات آن واجب مى باشد.
6- نوري: در تمام سال يك هفته هم...
7- [عبارت «بنابر احتياط» در رساله آيات عظام: اراكي و فاضل نيست].
8-  وحید: اقوى آن است كه زكات به آن تعلّق مى گیرد.
جوادی آملی: {دوم} در مدت سال از علف بیابان بچرد، پس اگر تمام سال یا مقدار درخور اعتنایی از آن را از علف چیده‌شده، یا از زراعتی كه مالک خصوصی دارد، بچرد، به‌گونه‌ایکه نتوان دربارهٔ آن حیوان گفت بیابانچر است، زكات ندارد.
*****
سيستاني: مسأله 1923- زكات شتر و گاو و گوسفند غير از شرطهايي كه ذکر شد يك شرط ديگر هم دارد و آن اين است كه حيوان در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقداري از آن علف چيده شده بخورد، يا در زراعتي كه ملك او يا ملك كس ديگر است بچرد، زكات ندارد؛ ولي اگر در تمام سال مقدار كمي از علف مالك بخورد، بطوري كه عرفاً صدق كند در طول سال چرنده است، زكات آن واجب مي باشد و در وجوب زكات در شتر و گاو و گوسفند شرط نيست كه در تمام سال حيوان بيكار باشد، بلكه چنانچه در آبياري يا شخم زني يا مانند آن از آنها استفاده شود، اگر عرفاً صدق كند كه بيكارند، بايد زكات آنها را داد؛ بلكه اگر صدق نكند نيز بنابر احتياط واجب بايد زكات آنها را داد.
زنجانی: مسأله 1916- زکات شتر و گاو و گوسفند غیر از شرط‌هایی که گفته شد، دو شرط دیگر دارد: اوّل: حیوان بیکار باشد؛ و همین مقداری که به این حیوان بیکار می‌گویند کفایت می‌کند و لازم نیست گفته شود که حیوان در تمام سال بیکار است. بنابراین اگر حیوانی مقداری از سال را کار کرده باشد ولی عرفاً می‌گویند که این حیوان بیکار است، زکات آن واجب است. دوم: از علف بیابان بچرد و اگر از علف چیده‌شده بخورد یا از زراعتی که ملک مالک یا ملک کس دیگر است بچرد زکات ندارد، در این شرط هم باید عرفاً به این حیوان بگویند که از علف بیابان می‌چرد و لازم نیست بتوان این عبارت را درباره حیوان‌ بکار برد که «در تمام سال از علف بیابان می‌چرد»، بنابراین اگر در مقداری از سال از علف چیده‌شده یا از زراعتی بچرد ولی عرفاً می‌گویند که از علف بیابان می‌چرد، زکات آن واجب می‌گردد، همچون حیوانی که تنها در فصل زمستان چنانچه متعارف است از علف چیده‌شده استفاده می‌کند.
مكارم: مسأله 1626- در زكات گوسفند و گاو و شتر علاوه بر شرايطي كه قبلاً گفته شد لازم است كه اين حيوانات بيكار باشد و اگر در تمام طول سال روزهاي پراكنده اي كار كرده به طوري كه حيوان كارگر محسوب نشود زكات آن واجب است. احتياط واجب آن است كه زكات گاو و گوسفند و شتر را اگر به حد نصاب برسد بدهد، خواه از علف بيابان بخورد يا علف دستي به آن بدهد و يا گاهي از اين و گاه از آن.
مظاهری: مسأله 1449- زكات شتر، گاو و گوسفند بر كسى واجب است كه بالغ و عاقل باشد و بتواند در مال خود تصرّف كند.
زكات شتر، گاو و گوسفند غير از شرطهايى كه گفته شد دو شرط ديگر دارد:
 اوّل: عرفاً به آن بيكار بگويند گرچه بارها از آن كار كشيده باشند.
 دوّم: عرفاً بگويند در تمام سال از علف بيابان خورده است گرچه بارها از علف دستى خورده باشد پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده، يا از زراعتى كه ملك مالك يا ملك شخص ديگر است بچرد زكات ندارد.
(مسأله 1909) اگر انسان براي شتر و گاو و گوسفند خود چراگاهي را كه كسي نكاشته بخرد، يا اجاره كند1، يا براي چراندن در آن باج بدهد2، بايد زكات را بدهد3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت  نیست.
1- وحید: بنابراحتیاط واجب زکات آن را بدهد ولی اگر برای چراندن در آن باج بدهد زکات آن واجب نیست.
جوادی آملی: هرچند دام‌های او در بیابان می‌چرند، بیابانچرنیستند، زیرا در ملک خصوصی چرا دارند، ازاین‌رو وجوب زکات آن‌ها مشکل است، گرچه مطابق احتیاط است و اگر برای چراندن در آن باج بدهد، باید زكات را بپردازد.
2- سبحانی: چون علف زمين را مالك مى شود، زكات واجب نيست هر چند دادن زکات موافق احتياط است .
3- خوئي، فاضل، تبريزي، سيستاني: وجوب زكات در آن مشكل است (خوئي، سيستاني: اگر چه احوط دادن زكات است) ولي اگر براي چراندن در آن باج بدهد، بايد زكات را بدهد.
مکارم: البته هزینه ها از آن کسر می شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -