انهار
انهار
مطالب خواندنی

مال حرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال: مدتی است احساس میکنم حقوقی که دریافت میدارم نمی تواندحلال باشد البته این را بگویم که تقصیر ما کارمندها نیست زیرا افراد بالاسر با عدم ارجاع کار موجب اتلاف وقت ما گردیده اند آنان چنان سرگرم جلسات خود شده اند که گویافراموش کرده اند که کارمندانی نیز وجود دارند متاسفانه دوره و زمانه بدی شده است گوش کسی بدهکار نیست واقعا مانده ام چه کنم نمی خواهم لقمه حرام از گلوی زن و فرزندم پایین برود حکم شرعی چیست؟
پاسخ:از نظر شرعی اگر کارمندکم کاری نکند و یا کار را ناقص انجام ندهد یا به وظیفه خود کاملا عمل نماید دریافت حقوق اشکال ندارد و موردی که فرموده اید شما مقصر نیستید.
*****
سؤال:در اداره ای دولتی کار میکنم و در قسمت کامپیوتر هستم.وقت زیادی از کار من اوقاتی است که کار خاصی ندارم و در اینترنت این وقت را سپری میکنم و به کارهای شخصی یایادگیری کامپیوتر هستم.بعضی اوقات هم کار شخصی همکاران را انجام میدهم.بعضی وقتهاهم انقدر سرم شلوغ است ولی این موارد کم است و بیشتر بیکارم.اضافه کاری من را همبیشتر از میزان اضافه کارم میدهند.مثلا اگر 5 ساعت اضافه کار بروم به من 60 ساعت اضافه میدهند.البته من هم گاهی اوقات کارهایی اضافه انجام میدهم ولی خیلی کم استاین کارها.آیا به نظر شما این پول با توجه به بیماری طولانی که الان گرفتم حرام نیست که من میخورم؟؟آیا ماندن در این کار جایز است؟؟؟
پاسخ: بطور کلی یکی از موضوعاتی که مومنین باید ملاحظه نمایند استفاده از حلال و یقین به کسب آن است اگر بینی و بین الله یقین دارید اضافه بر حق شما به شما از بیت المال داده اند از مقام معظم رهبری کسب تکلیف نمایید چرا که این موضوع از مصادیق احکام حکومتی است. با دفتر ایشان در قم یا تهران تماس بگیرید. و انشاءالله وظیفه و تکلیف شما روشن می گردد. بطور کلی سیره مومنین تاکید بر معارف اسلام و پرهیز از لقمه شبهه ناک است چه برسد به لقمه حرام. موفق باشید
*****
سؤال: بنده به خاطر نیاز به مقداری پول مجبور شدم مقداری ازپول‌هایی که مادرم کنار گذاشته بود را بردارم و مقداری از آن را خرج کردم. چون فکرمی‌کردم چون خانواده هست اشکالی ندارد. اما نگرانم که آیا این پول و چیزهایی که باخریداری کرده‌ام حرام است یانه و یا می‌توانم باقی مانده پول را خرج کنم.به همین دلیل تصمیم گرفتم که گوشواره‌های طلایم را به مادرم بدهم. البته دلیل این کار را بهاو نگویم. آیا با این کار می‌شود جبران کرد. با توجه به این که ارزش گوشواره‌هاخیلی بیشتر از مقدار پول است. مبلغ باقی‌مانده از گوشواره ها را خودم دوبارهبردارم. تقاضا دارم پاسخ جامعی ارائه کنید چون واقعاً نگرانم
پاسخ: از کاری که کرده اید حتما در این ماه پرخیر و برکت رجب توبه کنید و انشاءالله اگر بتوانید اعتکاف بروید و اگر نتوانید روزه نیمه ماه رجب «عمل ام داوود» را انجام بدهید تا انشاءالله خداوند از گناه شما بگذرد. و اگر روز نیمه ماه هم قادر نباشید «عمل ام داوود» را انجام دهید یکی از این شب ها از خداوند طلب مغفرت کنید. انشاءالله خداوند شما را حتما خواهد آمرزید.هیچ کس حق ندارد پول کسی را تصاحب کند حتی نزدیک ترین فرد به اشخاص. خرید و فروشی که با چنین پولی انجام داده اید بی اشکال است و شما فقط به مادرتان مدیون هستید. از خرج کردن باقی پول ها اجتناب کنید و به محل اصلیش برگردانید و گوشواره ای را که می خواهید به مادر بدهید بفروشید و پول مادر را به محل اصلی برگردانید و مابقی مربوط به خودتان می باشد و نیازی نیست گوشواره را به ایشان هدیه نمایید که بخواهید مابقی را دوباره بردارید، چون این کار خلاف دیگری است.
*****
سؤال: اخذ جریمه دیر کرد اقساط معوقه توسط بانک از نظر شریعت ناب اسلام و مذهب شیعه از نوع مال حرام است؟ مرجع: آیت الله خامنه ای(مدظله)
پاسخ: عملیات بانکی که به تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان رسیده باشد بی‌اشکال است.و اخذ جریمه دیرکرد حرام نیست

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -