انهار
انهار
مطالب خواندنی

تعليم و تعلّم و آداب آن‏

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1319: آيا انسان با ترک فراگيرى مسائل مورد ابتلاى خود گناهکار محسوب مى‏شود؟
جواب: در صورتى که ياد نگرفتن آن مسائل منجر به ترک واجب يا ارتکاب حرام شود، گناهکار است.

سؤال1320: بعد از آن که طلبه علوم دينى مرحله سطح را تمام کرد و خود را قادر به تکميل تحصيلات تا رسيدن به مرحله اجتهاد ديد، آيا تکميل تحصيل بر او واجب عينى است يا خير؟
جواب: شکى نيست که تحصيل علوم دينى و استمرار آن تا رسيدن به درجه اجتهاد، فى‏نفسه فضيلت بزرگى محسوب مى‏شود ولى مجرّد قدرت بر نيل به درجه اجتهاد، موجب وجوبِ عينى آن نمى‏شود.

سؤال1321: راههاى تحصيل يقين به اصول دين کدام است؟
جواب: يقين غالباً با براهين و ادلّه عقلى بدست مى‏آيد، نهايت امر اينکه به حسب تفاوت مراتب درک مکلّفين، برهانها و دلايل هم متفاوت مى‏شوند و بهر حال اگر براى شخصى يقين از راه ديگر حاصل شود همان کافى است.

سؤال1322: سستى و تنبلى در تحصيل علم و تلف کردن وقت چه حکمى دارد؟ آيا حرام است؟
جواب: تضييع وقت به بطالت و بيکارى داراى اشکال است و دانشجو تا وقتى که از مزاياى مخصوص دانشجويى استفاده مى‏کند بايد از برنامه‏ هاى درسى مخصوص دانشجويان متابعت کند و الا استفاده از آن مزايا از قبيل شهريه و کمک هزينه و غيره براى او جايز نيست.

سؤال1323: در خلال بعضى از دروس دانشکده اقتصاد، استاد به بحث در مورد بعضى از مسائل مربوط به قرض ربوى و مقايسه راههاى تحصيل ربا در تجارت و صنعت و غير آن مى‏پردازد، تدريس اين درس و اجرت گرفتن در برابر آن چه حکمى دارد؟
جواب: مجرّد تدريس و بررسىِ مسائل قرض ربوى، حرام نيست.

سؤال1324: روش صحيحى که متخصّصين متعهّد براى آموزش ديگران در جمهورى اسلامى بايد اتّخاذ کنند کدام است؟ چه کسانى شايسته دستيابى به معلومات و علوم فنّى و تکنيکى حساس در ادارات هستند؟
جواب: فراگيرى هر علمى براى هر شخصى، اگر براى يک غرض عقلايى مشروعى باشد و خوف فساد و افساد در آن نباشد، بدون مانع است. مگر علوم و معلوماتى که دولت اسلامى ضوابط و مقرّرات خاصى راجع به تعليم و تعلّم آنها وضع کرده است.

سؤال1325: آيا تدريس و تحصيل فلسفه در حوزه‏ هاى علميه دينيّه جايز است؟
جواب: يادگيرى و تحصيل فلسفه براى کسى که اطمينان دارد که باعث تزلزل در اعتقادات دينى‏ اش نمى‏شود اشکال ندارد و بلکه در بعضى از موارد واجب است.

سؤال1326: خريد و فروش کتابهاى گمراه کننده مانند کتاب آيات شيطانى چه حکمى دارد؟
جواب: خريد و فروش و نگهدارى کتابهاى گمراه کننده جايز نيست مگر براى پاسخگويى و ردّ مطالب آن براى کسى که قدرت علمى اين کار را داشته باشد.

سؤال1327: آموزش و حکايت قصه‏ هاى خيالى راجع به زندگى حيوانات و مردم، در صورتى که داراى فايده‏ اى باشد، چه حکمى دارد؟
جواب: اگر از قرائن معلوم باشد که داستان، تخيّلى است، اشکال ندارد.

سؤال1328: ورود به دانشگاه يا دانشکده ‏اى که باعث اختلاط با زنانى که بدون پوشش براى تحصيل در آنجا حضور دارند مى‏شود، چه حکمى دارد؟
جواب: وارد شدن به مراکز آموزشى براى تعليم و تعلّم اشکال ندارد، ولى بر زنان و دختران حفظ حجاب واجب است و بر مردان هم واجب است از نگاه حرام خوددارى نموده و همچنين از اختلاط که موجب خوف فتنه و فساد است، اجتناب نمايند.

سؤال1329: آيا براى زن، ياد گرفتن رانندگى به کمک مرد اجنبى در مکان مخصوص تعليم رانندگى، با علم به اين که آن زن حجاب و عفاف شرعى خود را حفظ مى‏کند، جايز است؟
جواب: آموختن رانندگى با کمک و راهنمايى مرد اجنبى در صورتى که با مواظبت بر حجاب و عفاف و اطمينان به عدم وقوع در مفاسد همراه باشد، اشکال ندارد، ولى درعين حال شايسته است که يکى از محارم وى همراه او باشد، بلکه اولى اين است که آموزش رانندگى به کمک مربّى زن يا يکى از محارم صورت بگيرد.

سؤال1330: جوانانى که در مدارس و دانشگاهها مشغول تحصيل هستند با دختران هم برخورد و ملاقات دارند و به حکم هم‌کلاسى و هم‌درس بودن با آنان راجع به مسائل درس و غير آن گفتگو مى‏کنند که گاهى بعضى از صحبتها با خنده و شوخى همراه است که البته به قصد ريبه و لذت نيست آيا اين کار جايز است؟
جواب: اگر همراه با مراعات حجاب و بدون قصد ريبه و همراه با اطمينان به عدم وقوع در مفاسد باشد، اشکال ندارد، و الا جايز نيست.

سؤال1331: امروزه کداميک از تخصص‏هاى علمى براى اسلام و مسلمين مفيدتر است؟
جواب: شايسته است که علما و اساتيد و دانشجويان دانشگاهها به همه‏ى تخصصهاى علمى مفيدى که مورد نياز مسلمانان است اهتمام بورزند تا از اجانب به‌خصوص دشمنان اسلام و مسلمين بى‌نياز شوند و تشخيص مفيدترين آنها با مسئولين ذى‏ربط با درنظر گرفتن شرايط موجود مى‏باشد.

سؤال1332: آگاه شدن از کتابهاى گمراه کننده و کتابهاى اديان ديگر براى شناخت دين و عقايد آنها به قصد افزايش معرفت و اطلاعات چه حکمى دارد؟
جواب: حکم به جواز خواندن اين کتب فقط به خاطر شناخت و افزايش اطلاعات، مشکل است، البته خواندن آنها براى کسى که قدرت شناخت و تشخيص مطالب باطل را دارد به قصد ابطال و ردّ آنها جايز است به شرطى که به خود مطمئن باشد که از حق منحرف نمى‏ شود.

سؤال1333: فرستادن فرزندان به مدرسه‏ هايى که بعضى از عقائد فاسد در آنها تدريس مى‏شود با فرض تأثير نپذيرفتن آنان از آن افکار، چه حکمى دارد؟
جواب: اگر خوفى نسبت به عقايد دينى آنان وجود نداشته باشد و ترويج باطل هم نباشد و آنان بتوانند از يادگيرى مطالب باطل و فاسد و گمراه‏ کننده دورى کنند، اشکال ندارد.

سؤال1334: دانشجويى به مدّت چهار سال است که در دانشکده پزشکى درس مى‏خواند و علاقه شديدى به فراگيرى علوم دينى دارد، آيا ادامه تحصيل در رشته پزشکى براى او واجب است يا اينکه مى‏تواند آن را رها کرده و به تحصيل علوم دينى بپردازد؟
جواب: دانشجو در انتخاب رشته تحصيلىِ خود آزاد است ولى در اينجا نکته‏اى وجود دارد که شايسته است به آن توجه شود و آن اينکه اگر فراگيرى علوم دينى به خاطر توانايى خدمت به جامعه اسلامى اهميّت دارد، تحصيل در رشته پزشکى هم به قصد آمادگى براى ارائه خدمات پزشکى به امّت اسلامى و درمان بيمارى و نجات جان آنان از اهميّت زيادى برخوردار است.

سؤال1335: معلّمى دانش آموزى را در کلاس در برابر دانش‏ آموزان ديگر به شدّت تنبيه کرده است آيا آن دانش‏ آموز حق مقابله به مثل را دارد يا خير؟
جواب: دانش ‏آموز حق مقابله و پاسخگويى به‌گونه ‏اى که شايسته مقام استاد و معلّم نباشد ندارد و براو واجب است که حرمت معلم را حفظ نموده و نظم کلاس را رعايت کند و مى‏تواند از راههاى قانونى اقدام نمايد، همانگونه که بر معلّم هم واجب است احترام دانش ‏آموز را در برابر همکلاسى‌هايش حفظ کرده و آداب تعليم اسلامى را رعايت نمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -