انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم چندمرتبه شستن صورت و دستها

بزرگ نمایی کوچک نمایی


 1-  خوئي، اراكي، گلپايگاني، تبريزي، بهجت، وحید خراسانی ، سيستاني، صافي: مرتبه دوم مستحب (تبريزي: بنا بر مشهور)

مکارم شیرازی : احتياط واجب، ترك مرتبه دوم است.

2- امام خمینی ، فاضل لنکرانی : و اگر با يك مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بريزد يك مرتبه حساب مي شود چه قصد يك مرتبه بكند يا نكند.

خوئي، اراكي، گلپايگاني، صافي: و اينكه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به قصد كسي است كه وضو مي گيرد، پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب بصورت بريزد، اشكال ندارد و همه آنها شستن اول حسا ب مي شود و اگر به قصد اين كه سه مرتبه بشويد، سه مرتبه آب بريزد، مرتبه سوم حرام است.

 تبریزی: و اينكه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به قصد كسي است كه وضو مي گيرد، پس اگر به قصد وضو آب به صورت بريزد كه تمام آن را فرا بگيرد مرتبه اول حساب مي شود و لو با چند مرتبه آب ريختن باشد.

بهجت: و مقصود از هر مرتبه، شستن تمام عضو است.

وحید خراسانی : و اين كه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به اين است كه شستن عضو به قصد وضو باشد، مثلا اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به مرتبه سوم قصد شستن براي وضو نمايد، اشكال ندارد و مرتبه سوم شستن اول شمرده مي شود، ولي اگر سه مرتبه آب به صورت بريزد و به هريك قصد شستن براي وضو نمايد مرتبه سوم حرام است.

سيستاني: شستن مرتبه اول وقتي تمام مي شود كه به قصد وضو آن مقدار آب به صورت يا دست بريزد كه آب تمام آن را فرا بگيرد ديگر جايي براي احيتاط باقي نماند، پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب به صورت بريزد تا اينكه آب همه را فرا بگيرد اشكال ندارد.و تا وقتي كه قصد وضو و شستن صورت مثلا نكند شستن اول محقق نمي شود، پس مي تواند چند مرتبه همه صورت را بشويد و در آخرين مرتبه كه آب مي ريزد قصد شستن وضويي نمايد، ولي اعتبار قصد در شستن دوم خالي از اشكال نيست و احتياط لازم آن است كه بيش از يك مرتبه اول صورت و يا دستها را نشويد اگر چه به قصد وضو هم باشد.

شبیری زنجانی : در وضو، شستن صورت و دستها در مرتبه اول واجب و در مرتبه دوم جايز و بيشتر از آن حرام مي باشد و اين كه كدام شستن، اول يا دوم يا سوم است مربوط به شستن تمام عضو همراه  با قصد وضو مي باشد، پس اگر به قصد وضو عضوي را دوبار به طور كامل شست، شستن بعدي حرام است و اگر به قصد وضو چند بار آب بريزد، هر گاه آب به تمام دست و صورت رسيد يك مرتبه حساب مي شود و مازاد بر آن، مرتبه بعد حساب مي آيد هر چند قصد مرتبه اول داشته باشد

مکارم شیرازی ، سبحاني: منظور از مرتبه اول آن است كه تمام عضو را بشويد؛ خواه با يك مشت آب باشد يا چندين مشت، وقتي كه تمام شد يك مرتبه حساب مي شود.

نوري: واينكه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است، بستگي به قصد گيرنده وضو دارد، نه به تعداد دفعاتي كه آب به صورت مي ريزد.

مظاهري: ولي در غير دست چپ وضو باطل نيست و اين كه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به قصد كسي است كه وضو مي گير، پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب بريزد اشكال ندارد و همه آنها شستن اول حساب مي شود. 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -