انهار
انهار
مطالب خواندنی

ظرف طلا و نقره (1)

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1- خوئي، سيستاني، وحید خراسانی : بلكه بنا بر احيتاط واجب مطلق استعمال آنها حرام است.

شبیری زنجانی : خوردن و آشاميدن از كاسه و ساير ظزوف شرب كه از طلا يا نقره ساخته شده، حرام است.

2- خوئی، تبريزي، سيستاني: مانعي ندارد .(خوئي، سيستاني: اگر چه احوط ترك است).

اراكي، فاضل لنکرانی ، نوري: حرام است.

گلپايگاني، صافي: استعمال آنها مطلقا حرام است و بنا بر احتياط واجب.

بهجت: استعمال آنها در زينت اطلاق حرام نمي باشد و در غير زينت، محل احيتاط است.

وحید خراسانی : بنا بر احتياط واجب مطلق استعمال آنها هرچند زينت نمودن اطاق باشد، جايز نيست.

شبیری زنجانی : احتياط در اجتناب از هر گونه استعمال اين ظروف مي باشد، بنا براين زينت نمودن اتاق و مانند آن با كاسه طلا و نقره بنا براحتياط جايز نيست مکارم شیرازی : جايز نيست (بنا براحتياط واجب).

3- اراكي: نگاه داشتن آنها هر چند استعمال نشود بنا بر احيتاط واحب حرام مي باشد.

گلپايگاني، صافي: حرمت نگاهداشتن آنها به قصد ذخيره مالي نه به عنوان ظرف معلو م نيست اگر چه احوط است .

خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید خراسانی : مانعي ندارد .(خوئي، سيستاني: اگر چه احوط ترك است ).

شبیری زنجانی : احتياط در اجتناب ازهر گونه استعمال اين ظروف مي باشد.

مکارم شیرازی : استفاده از آنها براي هر منظور جايز نيست (بنا براحتياط واجب).

نوري: نگاه داشتن آنها حرام است و بر صاحب ظرف واجب است كه آن را بشكند و از وضع ظرف بودن خارج كند.

سبحاني: نگهداشتن نيز - خصوصا به عنوان ذخيره مالي - حرام نمي باشد.

4- اراكي، نوري: حرام است.

گلپايگاني، صافي: ساختن آن به قصد خوردن و آشاميدن از آن و ساير استعمالات محرمه و اجرت ساختن آن حرام است .

خوئي، تبريزي، سيستاني: ساختن خريد و فروش آنها براي زينت نمودن يا نگاه داشتن مانعي ندارد (خوئي، سيستاني: اگر چه احوط ترك است).

وحید خراسانی : ساختن و اجرت گرفتن برآن و خريد و فروش آنها جايز نيست، مگر براي زينت نمودن كه محل اشكال است.

مکارم شیرازی ، سبحاني: از ساختن ظروف طلا و نقره و مزدي كه در مقابل آن مي گيرند بنا بر احتياط واجب (سبحاني: بنا بر احتياط) بايد اجتناب كرد.

شبیری زنجانی : ساختن كاسه طلا و نقره و مانند آن و مزدي كه براي آن مي گيرند و نگاهداري آنها حرام نيست، هر چند احتياط مستحب در ترك اين كارها مي باشد.

5- بهجت: براي غير استعمالات  حرام

6- فاضل لنکرانی : پولي را كه 

بهجت:  پول و عوضي هم كه

7- خوئي، تبريزي، سيستياني: خريد و فروش طلا و نقره مانعي ندارد (خوئي، سيستاني: اگر چه احوط ترك است )

اراكي، نوري: حرام است .

  مظاهري: خريد و فروش ظرف طلا و نقره حرام نيست .

گلپايگاني، صافي: خريد و فروش طلا و نقره به قصد خوردن و آشاميدن و ساير استعمالات محرمه و پول عوضي هم كه فروشنده مي گيرد، حرام است.

شبیری زنجانی : خريد و فروش كاسه طلا و نقره و پول عوضي كه فروشنده مي گيرد حرام نيست، همچنين استعمال غير ظرف شرب هر چند از طلا و نقره ساخته شده باشد مانعي ندارد، اگر چه احتياط استحبابي در اجتناب ازتمام آنها است .

مکارم شیرازی : خريد و فروش ظرف طلا و نقره؛ و پولي كه در مقابل آن گرفته مي شود اشكال دارد .

سبحاني: از خريد و فروش ظرف طلا و نقره و سودي هم كه فروشنده مي گيرد بنا براحتياط بايد اجتناب كرد .

8- خوئي، وحید خراسانی : اگر بعد از برداشتن استكان، ظرف به آن گفته شود، حكم استكان طلا و نقره را دارد .

سيستاني: اگر ظرف به آن گفته شود، حكم استكان طلا و نقره را دارد .

9-  شبیری زنجانی : استعمال گيره استكان كه از طلا و نقره ساخته مي شود مانعي ندارد .

مکارم شیرازی : آنچه را ظرف نمي گويند مانند گيره استكان و امثال اينها اگر از طلا يا نقره باشد  اشكال ندارد .

10- بهجت: اشكال دارد، اگر چه به حدي نباشد كه دو ظرف متصل به حساب بيايد .

وحید خراسانی : ولي ظرفي كه نقره كاري شده از جاي نقره كار ي شده آن چيز نخورند و نياشامد .

11-  شبیری زنجانی : كاسه و مانند آن بسازند

12- خوئي، سيستاني، تبريزي: بقدري باشد كه

 بهجت: به قدري زياد باشد كه عرفا

13- اراكي: بلكه به نام فلز بنامند مثلا ظرف مسي  

14- مکارم شیرازی : چنانچه به آن ظرف  طلا و نقره نگويند استعمال آن مانعي ندارد، ولي اگر فقط طلا و نقره را با هم مخلوط كنند حرام است .

15-  مکارم شیرازی : به منظور پرهيز از حرام

 نوري:  به اين منظور كه غدا خوردن در ظرف طلا و نقره حرام است .

خوئي، گلپايگاني، تبريزي، وحید خراسانی ، صافي، مظاهري: به قصد اين كه چون غذا خوردن در ظرف طلا و نقره حرام مي باشد(تبريزي: چنانچه استعمال ظرف طلا و نقره صدق نكند)

16- خوئي: خوردن غذا از ظرف دوم در صورتي كه عرفا نگويند از ظرف طلا و نقره غذا مي خورد مانعي ندارد.

17- امام خمینی ، بهجت، نوري: ولي اگر بخواهد از ظرف دوم غذا بخورد و خالي كردن ظرف (بهجت: ظرف اول) براي آن نباشد كه غذا خوردن از ظرف طلا يا نقره جايز نيست اين استعمال حرام مي باشد (نوري: ولي خوردن غذا از ظرف دوم مانعي ندارد).

گلپايگاني، تبريزي، وحید خراسانی ، صافي، مظاهري: اگر به قصد اين كه چون غذا خوردن در ظرف طلا و نقره حرام مي باشد، درظرف ديگر بريزد اشكال ندارد، و اگر به اين قصد نباشد، ريختن غذا در ظرف طلا و نقره حرام مي باشد ، در هرو دو صورت خوردن غذا از ظر ف دوم (تبريزي: در صورتي كه عرفا نگويند از ظرف طلا و نقره غذا مي خورد - وحید خراسانی : در صورتي كه عرف آن را انتفاع از ظرف طلا و نقره نداند) مانعي ندارد.

اراكي: و اگر بخواهد از ظرف  دوم غذا بخورد و خالي كردن ظرف براي آن نباشد كه غذا خوردن از ظرف طلا يا نقره جايز نيست اين استعمال حرام نمي باشد.

فاضل لنکرانی : اگر به قصد خوردن و آشاميدن، در ظرف ديگر خالي كند اين استعمال حرام مي باشد اما اگر بخواهد غذا را بخورد چون  در ظرف طلا ونقره حرام است غذا را در ظرف ديگر بريزد، اشكال ندارد و در هر صورتي غذا خوردن از ظرف دوم كه طلا و نقره نيست اشكال ندارد.

شبیری زنجانی : اگر انسان غذايي را كه در كاسه طلا يا نقره است به قصد اين كه غذا خوردن در كاسه طلا و نقره حرام مي باشد، دركاسه ديگر بريزد، خوردن غذا از ظر ف دوم در صورتي كه عرفا نگويند ظرف طلا و نقره را استعمال مي كند مانعي ندارد.

سيستاني: چنانچه ظرف دوم - به حسب متعارف - به واسطه خوردن از ظرف او ل نباشد اشكال ندارد.

مکارم شیرازی : اگر به منظور پرهيز از حرام نباشد، حرام است، اما به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم كه طلا و نقره نيست، اشكال ندارد .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -