انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:  اين جانب منزل اجاره كرده ام در قرار داد ما آمده است: «اينجانب آقاى (اسم صاحبخانه ما) يك باب خانه با مشخصات... را به آقاى (اسم اينجانب) با قرار ماهى 12 هزار تومان از تاريخ21/12/76 تا21/12/77 اجاره مى دهم به شرط آن كه 450 هزار تومان پولى كه از ايشان نزد اين جانب مى باشد از تاريخ... تا... به عنوان قرض در نزد من باقى بماند.» آيا اين گونه اجاره و قرارداد شرعى مى باشد؟

پاسخ:  شرعى است و اشكال ندارد.

سؤال:   در تحرير الوسيله (مسأله 6 در مورد قرض) چنين آمده كه در صحت قرض اين شرط معتبر است كه قبض و اقباض صورت بگيرد، حال سؤال اين است: صاحبخانه در قراردادى كه در سؤال فوق مقدارى ا متن آن آمده است شرط كرده است كه 450 هزار تومان پولى كه از مستأجر نزد صاحب خانه مى باشد به عنوان قرض در نزد صاحبخانه باقى بماند. حال چون قبض و اقباض در حين قرض دادن صورت نگرفته بلكه گفته شده است پولى كه از مستأجر نزد صاحبخانه مى باشد به عنوان قرض در نزد صاحبخانه باقى بماند اين قرض صحيح است؟ يا اين كه صاحبخانه بايد پولى كه سابقاً از مستأجر گرفته بود را به او برگرداند قرض دهد تا قبض و اقباض صورت بگيرد و اين قرض صحيح باشد؟

پاسخ:  چون پول در اختيار مستأجر بوده است پس از قرارداد اجاره قبض و اقباض مجدد لازم نيست.

سؤال:  اگر مستأجرى بدون اذن موجر، در عين مستأجره، تغييرات و تصرفاتى در جهت بهتر شدن آن مثل رنگ آميزى در دو ديوارها، تعويض دربهاى كهنه با نو، تغيير تيرهاى چوبى به آهن، تعويض سنگفرشهاى نامرغوب يا مستعمل به مرغوب يا نو و امثالهم را انجام دهد، آيا اعمالش مصداق تعدى يا تفريط است و مؤجر حقّ فسخ خواهد داشت يا خير؟

پاسخ:  اين قبيل تصرفات بدون اذن موجر جائز نيست ولى موجب حق فسخ نمى شود.

سؤال:  شخصى دو باب اطاق از خانه مسكونى خود را اجاره مى دهد به مبلغ معلوم ولى مدت اجاره را معلوم نمى كند بعد از مدتى موجر به مستأجر پيشنهاد مى كند كه يا مال الاجاره را اضافه كن و يا مدتى به شما مهلت مى دهم كه اطاقها را تخليه نمايى آيا پيشنهاد مذكور شرعاً مانعى ندارد؟ و در صورتى كه مستأجر هم به مقدار اضافه راضى شده لكن مال الاجاره را نپرداخته مديون هست يا نه؟

پاسخ:  پيشنهاد مذكور مانعى ندارد. ولى اگر مدت معين نشده چنان چه ظاهر سؤال است اجاره صحيح نيست و موجر بيش از اجرة المثل طلب كار نيست.

سؤال:  فردى چيزى را اجاره كرده اما بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره طورى خراب و معيوب شده كه هيچ قابل استفاده نيست و خودش هم در اين مسئله تقصيرى كرده، آيا وظيفه او اين است كه صبر كند تا مدت اجاره تمام بشود؟

پاسخ:  در فرض سؤال اگر به طورى خراب شده كه هيچ قابل استفاده نيست يا قابل استفاده ايكه شرط كرده اند نيست، اجاره مدتى كه باقيمانده باطل است. و اگر استفاده مختصرى هم بتواند ببرد، اجاره مدت باقيمانده را جايز است كه بهم بزند.

سؤال:   شخصى مبلغ 50 هزار تومان به صاحبخانه اى داده كه دو اطاق را رهن كند و وجه اجازه ندهد چه صورت دارد؟

پاسخ:  محكوم به حكم ربا است و اگر در اطاق تصرف كند اجرت المثل را ضامن است.

سؤال:  در بخش عقود فروش ملك به صورت زمان به چند نفر چه حكمى دارد؟ مثلاً ملكى به چهار نفر فروخته شده و اين ملك در هر فصل سال در اختيار مالك همان فصل باشد كه خودش استفاده كند يا اجاره دهد.

پاسخ:  به طور فروش صحيح نيست بايد به نحو اجاره باشد.

سؤال:  هرگاه در عقد اجاره اى كه براى مدت ده سال و با مال الاجاره معين منعقد شده است شرط شود كه موجر هزينه گرم كردن ساختمان را بر عهده داشته ولى پس از دو سال به علت تغيير ناگهانى اوضاع و احوال، هزينه گرم كردن ساختمان بيش از مال الاجاره شود، تكليف قرار داد اجاره چيست؟ آيا موجر همچنان متعهد به گرم كردن ساختمان است؟

پاسخ:  پاسخ از جواب مسأله قبل معلوم شد.

 سؤال:  موجر خانه اي را به يك فرد خارجي اجاره داده كه او از اين خانه به مدت يك سال و چند ماه استفاده كند و بعد از آمدنش هم بيش از يك ماه از آنجا ننشسته است تكليف اجاره اين خانه چيست ؟

پاسخ:  پس از انعقاد اجاره و تعيين مدت اجاره چه اينكه مستأجر در آن خانه بنشيند يا ننشيند بايد وجه اجاره را بپردازد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -