انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام پول و طلا و خريد و فروش آن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1026 :آيا اجازه مى فرماييد مثلا مبلغ يك ميليون تومان را نقداً به مبلغ يك ميليون و صد هزار تومان بفروشيم؟

پاسخ: اگر معامله عقلايى باشد مانعى ندارد. (مثلا بخواهند پول ريز را به درشت يا كهنه را به نو تبديل كنند).

سؤال 1027 :آيا اجازه مى فرماييد مثلا يك ميليون تومان را به يك ميليون و دويست تومان بصورت نسيه بفروشيم كه شش ماه ديگر بگيريم؟

پاسخ: مانعى ندارد.

سؤال 1028 :در مسأله 2137 توضيح المسائل ذكر شده: كه اسكناس را مى توان به قيمت بالاترى فروخت. مثلا هزار تومان را بفروشد به هزار و دويست تومان كه شش ماه ديگر بپردازد. آيا اين ربا محسوب نمى شود و حال آنكه در بازار هم همين كار را مى كنند؟

پاسخ: آنچه در اين مسأله ذكر شده است صحيح است وخريد وفروش بصورت نسيه مى باشد و مطابق موازين شرعى است. بلى اگر ربا باشد يعنى قرض بدهد به شرط اينكه شش ماه ديگر دويست تومان زيادتر بگيرد ربا مى باشد و حرام است.

بطور كلى گاه دو چيز در نظر عرف يكسان مى باشد، ولى در اثر وجود مصالحى كه برما معلوم نيست، از لحاظ شرعى يكى حرام و ديگرى حلال است. و در همين مورد آيه شريفه مى فرمايد: «قالوا انّما البيع مثل الرّبا و أحل الله البيع و حرّم الرّبا»(1) يعنى: «گفتند بيع مثل ربا است، ولى اينطور نيست. چون خداى سبحان بيع را حلال كرده است و ربا را حرام»، و مسلمانان بايد تابع امر خداى سبحان باشند.

--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ بقره: 275.

سؤال 1029 :نظر حضرتعالى پيرامون خريد و فروش پول چيست؟ لطفاً پاسخ را همراه با دليل مرقوم فرماييد؟

پاسخ: گرچه خريد و فروش اسكناس از نظر موازين فقهى مانعى ندارد، و فرقى بين كم و زياد، و وجود و عدم مدت، و كوتاه و دراز بودن مدت نمى كند. زيرا كه اسكناس از مكيل و موزون نيست. و رباى معاوضى تنها در مكيل و موزون جريان دارد. ولى بهتر آن است كه از انجام آن اجتناب شود.

سؤال 1030 :تبديل طلا و گرفتن مبلغى به عنوان مزد ساخت چه حكمى دارد؟

پاسخ: فروش طلا به طلا و گرفتن مبلغى اضافه، گرچه به عنوان مزد ساخت جايز نيست و ربا محسوب مى شود و راه تخلص از ربا اين است كه طلا را به قيمت معين بخرد و طلاى ديگر را با قيمت مورد توافق بفروشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -