انهار
انهار
مطالب خواندنی

طواف نساء

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: كسي كه اعمال عمره‎مفرده را كاملاً انجام‎داده وفقط طواف نساء و نماز طواف نساء را انجام نداده است آيا مي‎تواند محرم به احرام عمره مفرده به نيابت از كسي (مثلاً پدر و مادر و يا چهارده معصوم(عليهم السلام) و يا غير اينها بشود؟

پاسخ: در فرض سوال، محرم شدن شخص مذكور به عمره مفرده ديگر اشكال ندارد ولي بايد طواف نساء را كه از عمره قبلي بذمه او است انجام دهد و طواف نساء ديگري براي عمره‎اي كه دوباره محرم شده انجام دهد.

سؤال: شخصي چند مرتبه عمره مفرده بجا آورده، و در هيچ كدام طواف نساء نكرده، آيا يك طواف نساء براي تمام عمره‎ها كفايت مي‎كند، يا بايد براي هر كدام طواف جداگانه انجام دهد؟

پاسخ: يك طواف كافي نيست.

سؤال: كسي كه عمره مفرده استحبابي بجا مي‎آورد اگر طواف نساء آن را عمداً يا جهلاً يا سهواً ترك كند آيا زن بر او حرام است؟

پاسخ: بلي تا طواف نساء را بجا نياورد زن بر او حلال نمي‎شود، و از اين جهت فرقي ميان عمره مفرده واجب و مستحب نيست.

سؤال: كسي عمره مفرده بجا آورده، و بدون انجام طواف نساء به مدينه آمده‎است، فعلاً مي‎خواهد براي عمره‎تمتّع محرم‎شود، آيا جايزاست بدون‎انجام طواف نساء محرم شود، و بعد از انجام عمره تمتّع، طواف نساء را بجا آورد؟

پاسخ: مانع ندارد.

سؤال: شخصي در عمره مفرده طواف نساء و نماز آن را فراموش مي‎كند و طبق وظيفه كه بايد در صورت امكان خودش و يا نائب طواف نساء و نماز آنرا بجا آورد طواف و نماز آن بجا آورده نشده و اين شخص سال بعد موفق به حج تمتّع مي‎شود آيا با بجا آوردن طواف نساء حج تمتّع كفايت از طواف نساء عمره مفرده مي‎كند بدون اينكه طواف نساء عمره مفرده بجا آورده شود و در اين فرض زن بر او حلال مي‎شود يا نه؟

پاسخ: در مورد سوال، طواف النساء حج تمتّع از طواف النساء عمره مفرده كه به ذمّه او است كفايت نمي‎كند بلكه بايد طواف النساء عمره مفرده را نيز كه به ذمّه او است انجام دهد.

سؤال: شخصي طواف نساء عمره مفرده و يا طواف حج را فراموش كرده و بعد از مراجعت به وطن يادش آمده در حالي‎كه نه خودش قدرت رفتن به مكه را دارد و نه مي‎تواند كسي را براي بجا آوردن طواف نساء نايب بگيرد آيا در اين فرض طواف نساء ساقط مي‎شود و زن بر او حلال است يا نه لطفاً جواب فرع‎هاي فوق را با اشاره جمالي به ادّله بيان فرماييد سپاسگزاريم.

پاسخ: شخص مذكور تا طواف النساء و يا طواف حج را خودش و يا نائبش (در مورد صحت نيابت) انجام ندهد زن براي او حلال نمي‎شود و دليل مطلب روايات وارده از معصوم(عليه السلام) است.

سؤال: اگر شوهر از مجتهدي تقليد كند و زن از مجتهدي ديگر تقليد كرده باشد در اين فرض اگر مقلَّد زن طواف نساء را در عمره مفرده واجب نداند و زن طبق وظيفه خود در عمره مفرده طواف نساء را بجا نياورد ولي مقلَّد مرد طواف را در عمره واجب بداند آيا زوج مي‎تواند از زوجه خود استمتاع و به او نزديكي نمايد يا خير و وظيفه زوجه در فرض سوالچه خواهد بود؟

پاسخ: اگر چه اين فرض نادر است زيرا قول به عدم وجوب طواف نساء در عمره مفرده نادر است مع ذلك در اين فرض كه زوج خودش طواف نساء را بجا آورده يا اصلاً محرم نشده استمتاع او از زوجه ظاهراً جايز است.

سؤال: اگر كسي چند عمره مفرده براي خودش بجا آورده باشد يا از طرف چند نفر اجير شود كه عمره براي آنان بجا آورد تصادقاً در هيچ كدام از عمره‎ها طواف نساء را بجا نياورده باشد برخي از فقهاء فتوي داده‎اند كه يك طواف براي چند عمره كفايت خواهد كرد و در كتاب فتوايي از حضرت آية الله العظمي گلپايگاني(قدس‎سره) آمده است در حالي كه عمره مفرده مركب از چند عمل است بنابراين به نظر مي‎رسد براي هر سعي يك طواف نساء لازم باشد. مگر اينكه نصّ خاص در خصوص فرع وارد شده باشد مستدعي است نظر مبارك در مورد فرع مرقوم و دليل فقهاء را بيان فرمائيد.

پاسخ: ظاهر اين است كه در عمره مفرده طواف نساء واجب است و ترك عمدي آن جايز نيست اگر چه در صورتي كه چند عمره انجام داده و طواف نساء را عمداً و يا سهواً ترك كرده باشد بعيد نيست كه براي خروج از احرام طواف نساء عمره آخري كافي باشد و ضمناً اگر اجير در عمره مفرده استيجاري طواف نساء را ترك كرده باشد استحقاق اجرت ندارد.

سؤال: در صورتي كه زوج شيعه و زوجه از اهل سنّت باشد و زوجه طواف نساء را انجام ندهد آيا تكليف شوهرش از حيث جواز استمتاع و عدم جواز استمتاع از زوجه مذكوره چيست؟

پاسخ: در هر دو مورد سوال، براي زوج و زوجه استمتاع اشكال ندارد.

سؤال: جواني شيعه‎اي در يك خانواده از برادران اهل تسنن كار مي‎كرده، چون وقت حج مي‎رسد با آن جماعت به زيارت خانه خدا مي‎رود، و اعمال حج را مطابق دستورات آنها انجام داده، و طواف نساء را بجا نياورده، و بعد از مراجعت از سفر ازدواج كرده، و صاحب اولاد شده است، در اين صورت حج او چه صورت دارد، و ازدواج او صحيح است يا نه؟

پاسخ: در فرض مسئله چنانچه اركان حج را مطابق فتواي علماي شيعه انجام داده حج او صحيح است، و واجبات غير ركني اگر مطابق نظر فقهاي شيعه انجام نشده، در صورت تمكن خودش، والاّ نائبش انجام دهد، لكن تا طواف نساء بجا نياورده زن بر او حرام است، و اگر خودش نمي‎تواند بجا آورد يك نفر شيعه را وكيل كند كه نيابتاً از طرف او طواف نساء بجا آورد، و بعد از انجام طواف، عقد را تجديد كند، و اولاد آنها در حكم حلال زاده است.

سؤال: زن و شوهري به مكّه رفتند، و مناسك حج را بجا آوردند، لكن چون زن شوهرش را نمي‎خواست، طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد، و شوهر هم اين طواف و نماز را ترك كرده، و به وطن خود برگشته‎اند، اكنون وظيفه آن زن از نظر محرميّت و بودنش در خانه شوهر چيست؟

پاسخ: بر هر دو واجب است به مكّه برگردند، طواف نساء و نماز آن را بجا آورند، و اگر رفتن به مكّه مشقّت دارد نايب بگيرند، كه طواف نساء و نماز آن را بجا آورد، و تا وقتي كه طواف نساء و نماز آن را بجا نياورده‎اند، هر گونه استمتاع زن و مرد از يكديگر حرام است، ولكن عقد باطل نيست و زن بر مرد محرم است، و در اين مورد كه زن به قصد فرار از تمكين، طواف نساء بجا نياورده، استحقاق نفقه و سكني، محل اشكال است و احتياط در ترك مطالبه است، هر چند بر زوج نيز احتياط در صورت مطالبه، بذل نفقه است.

سؤال: شخصي به واسطه ندانستن مسئله طواف نساء را بجا نياورده، ولي نيّت طواف مستحب كرده به اين نحو كه اين طواف را براي هر نقصاني كه در طواف داشته‎ام قربة الي اللّه بجا مي‎آورم، و بعد از گذشتن يك سال ملتفت شده، تكليفش چيست؟

پاسخ: در مورد سوال، احوط آن است كه بعد از التفات با زن نزديكي نكند، و درصورت تمكن طواف نساء را خودش بجا آورد و اگر مشقّت دارد نايب بگيرد كه براي او طواف نساء و نماز آن را بجا آورد، اگر چه در غير ماه حج باشد.

سؤال: فرموده‎اند اگر كسي طواف نساء را در حج نياورد زن بر او حرام مي‎شود، بفرماييد كه آيا مقصود فقط مقاربت است، و يا ساير استمتاعات نيز حرام خواهد بود، و اگر اولادي به وجود بيايد حلال زاده است يا نه، ارث م‎برد يا نمي‎برد؟

پاسخ: در فرض سوال، با محرم شدن به احرام حج و عمره مفرده، ازدواج با زن و هر گونه استمتاع از او حرام مي‎شود، و تا طواف نساء بجا آورده نشود هيچ يك از استمتاعات بر او حلال نيست، و در صورت عصيان و مقاربت با زن، اولاد ملحق به آنها است، و توارث نيز بين آنها ثابت است.

سؤال: شخصي پس از مراجعت از مكّه شك مي‎كند كه طواف نساء حج يا عمره مفرده را بجا آورده يا نه، چه وظيفه‎اي دارد؟

پاسخ: اگر التفات به وجوب طواف نساء نداشته، بايد طواف نساء را انجام دهد، ولي اگر التفات به وجوب آن داشته، و شك دارد كه انجام داده يا نه، بعيد نيست انجام آن واجب نباشد، اگر چه احتياط خوب است.

سؤال: مردي به زنش گفت وظيفه من طواف نساء است، ولي تو بايد طواف رجال را بجا آوري! زن به جاي نيّت طواف نساء نيّت طواف رجال كرد، آيا كافي است يا نه؟

پاسخ: اگر منظورش اداء وظيفه بوده است، كفايت مي‎كند.

سؤال: پير مردان و پير زناني كه عمل زناشوئي از آنان ممكن نيست، و ازدواج هم نمي‎كنند، و نيز كسي كه عنين است آيا اگر طواف نساء را بجا نياورند اشكال دارد؟

پاسخ: بر اشخاص مذكور نيز واجب است طواف نساء را انجام دهند.

سؤال: شخصي بعد از حج ازدواج كرد، و داراي اولاد شد، بعداً متوجه مي‎شود كه در حج طواف نساء را بجا نياورده است. و حال كه متوجه شده است، حكم زن و فرزند او چگونه است. و نسبت به طواف بايد چه كند؟

پاسخ: با فرض جهل، فرزند او حكم حلال زاده را دارد، ولي عقد ازدواج باطل است، و بايد طواف نساء را انجام دهد، و عقد را تجديد نمايد.

سؤال: اگر نايب، طواف نساء را بجا نياورد، آيا فقط زن بر او حرام است يا ذمه‎اش هم مشغول است، هر چند بعد از مردن باشد، كه بايد براي او قضاء كنند؟

پاسخ: ذمه او هم مشغول است، و خودش بايد در حياتش انجام دهد، و اگر نمي‎تواند نايب بگيرد، و اگر قبل از انجام آن فوت كند، بايد براي او نايب بگيرند.

سؤال: آيا طواف نساء بر زنان واجب است؟

پاسخ: بلي، واجب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -