انهار
انهار
مطالب خواندنی

مكان قرباني

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: چون محل قرباني را از مني تغيير داده‎اند، و در وادي محسر برده‎اند، آيا مي‎شود قرباني را در غير مني انجام داد، يا حتماً بايد در خود مني انجام دهند؟ و چنانچه نتوانست ذبح كند، آيا در مكّه و يا در وطن مي‎تواند قرباني كند؟

پاسخ: تا قرباني در مني ممكن است، قرباني در غير مني مجزي نيست. بلي اگر به كلي ممنوع شود، اقوي كفايت آن است در وادي محسر، و قرباني در مكّه يا وطن مجزي نيست.

سؤال: سرپرست و يا روحاني كاروان كه به اوضاع منطقه مني آشناست، شايد بتواند با تحمّل مشكلات و يا احياناً به راحتي با تأخير قرباني خود، تا روز سيزدهم و يا ديرتر در مني قرباني كند، مثل اينكه اگر خودش تنها باشد مي‎تواند گوسفند را به دوش بگيرد، و به قسمتهايي از مسلخ كه بعض اهل خبره مي‎گويند مني است بياورد، و در آنجا ذبح كند، و يا با توسل به بعض حيله‎ها گوسفند را از خارج مني خريده، و از ديد مأمورين مخفي كرده، و آن را زير چادر و يا جاي ديگري ذبح كند، ولي اگر سرپرست و يا روحاني كاروان چنين عملي را انجام دهد، موجب محاذيري مي‎شود:

اولاً: اگر افراد كاروان بفهمند موجب اختلاف شديد و سلب اعتماد و به وسوسه افتادن نسبت به صحّت اعمال خودشان مي‎شود.

ثانياً: اگر براي افراد كاروان نيز بخواهد همين طور عمل كند عادتاً امكان ندارد.

ثالثاً: اگر اين همه حاجي ايراني بخواهند در هر گوشه‎اي از مني قرباني كنند، موجب حساسيت شديد مسئولين و مأمورين عربستان شده، و مشكلات فراواني را در پي خواهد داشت، و شايد حتي در روزهاي سيزدهم به بعد هم كاملاً منطقه را كنترل كنند، و موجب دستگيري بعض حجاج گردد.

رابعاً: شايد اگر تعداد كثيري از حجاج بخواهند سيزدهم به بعد ذبح كنند، قرباني به اندازه كافي پيدا نشود.

خامساً: اين عمل موجب وهن نسبت به عقائد شيعه و تبليغات بر عليه آنها مي‎گردد.

حال با توجه به اين مشكلات بفرماييد كه وظيفه سرپرست و يا روحاني كاروان (با توجه به پاسخ استفتايي كه در اين زمينه فرموده‎ايد: «اگر به كلي در مني ميسر نبود در وادي محسر مجزي است» آيا باز هم قرباني خود را براي اينكه در مني واقع شود به تأخير اندازد يا خير؟ و در صورتي كه به تأخير نينداخت آيا مجزي است يا خير؟ و آيا قرباني در هر قسمت از مسلخهاي فعلي جايز است يا خير؟

پاسخ: اگر ذبح در مني مستلزم مفاسدي باشد عدم تمكن صادق است، و قرباني در مذابح معموله كافي است.

سؤال: اخيراً مذابح مكانيزه در وادي معيصم تأسيس شده، با توجه به آنكه مسلخ‎هاي ديگر هم، خارج مني است ولي به مني نزديكتر است، و نيز گوشت حاصل از قرباني در مسلخ جديد با وسائل پيشرفته بسته بندي شده، و براي نيازمندان كشورهاي اسلامي ارسال مي‎شود ذبح در اين گونه مسلخ‎ها چه حكمي دارد؟

پاسخ: در فرض سوال، چنانچه ساير شرائط ذبح قرباني رعايت شود، رعايت اقربيت به مني واجب نيست اگر چه اولي و احوط است.

سؤال: مذبح فعلي خارج از مني است و در وادي محسر واقع است، آيا مي‎شود ذبح را از روز عيد تأخير بيندازد و در فرض تأخير آيا حلق و تقصير را بايد در روز عيد انجام دهد و ترتيب ساقط مي‎شود يا نه؟

پاسخ: بلي در فرض مذكور با امكان ذبح را از روز عيد به تأخير بيندازد و در مني ذبح نمايد و ترتيب رعايتش لازم نيست.

سؤال: همانگونه كه مستحضر هستيد اخيراً دولت عربستان قربانگاه واقع در منطقه وادي محسر را تخريب و به منطقه ديگري به نام معيصم منتقل كرده است. خواهشمند است بفرماييد:

1 ـ در صورتي كه اجازه ذبح به زائران ايراني مباشرةً داده نشود تكليف حجّاج چيست؟

2 ـ آيا مي‎توانند به بانك توسعه سعودي نيابت دهند و سپس بقيه اعمال روز عيد را انجام دهند و از احرام خارج شوند؟ با اينكه مطمئن نيستند كه ذبح در روز عيد انجام شده باشد؟

پاسخ: چون در اين صورت اطمينان به مراعات شرايط معتبره در نزد شيعه حاصل نمي‎شود بلكه اطمينان بعدم مراعات است نيابت مذكور كافي نيست وظيفه شرعي مسئولين جمهوري اسلامي و مديريت امور حاج اين است كه براي تأمين اين جهات شرعيه با مسئولين عربستان مذاكره و اقدام نماييد.

سؤال: قرباني كردن در قربانگاه‎هاي منطقه مُعَيصم چه صورتي دارد؟

پاسخ: در صورت عدم امكان ذبح در مني و وادي محسّر ذبح در محل مذكور مانعي ندارد.

سؤال: با اينكه جا و مكان قرباني هم اكنون در خارج از مني مي‎باشد و جاي بسيار شلوغ و همانطور كه مستحضر هستيد از روي لاشه‎ها و خونها و غيره بايد گذشت و ذبح انجام گيرد. در بعضي موارد هم ذابح شيعه نمي‎باشد و بعد از ذبح گوسفند را همانجا رها كرده و بعد بتوسط تراكتورها جمع آوري و در جايي مدفون مي‎كنند و يا اگر هم در آينده بخواهند بعنوان كمك به كشورهاي فقير بدهند باعث تبليغ وهابيت مي‎شود و با قرباني در ايران مي‎توان از اسراف جلوگيري و به فقرا كمك كرد و حتي خارج از ايران هم به همين صورت عمل كرد و باعث تبليغ مذهب ناب محمدي شد.

پاسخ: در فرض سوال، كه ذبح در مني ممكن نباشد ذبح در اقرب به مني مجزي است كه همين قربانگاهها باشد و لازم نيست ذابح شيعه باشد و مسلمان بودن كافي است علاوه بر اينكه هميشه ذبح به وسيله شيعه ممكن است. هدف از قرباني تنها، كمك به فقراء نيست بلكه خون ريختن در راه خدا است و لذا اگر بجاي قرباني كردن گوسفند زنده را به فقير بدهد مجزي نمي‎باشد بلي بعد از ذبح چنانچه دسترسي به فقير باشد بايد ثلث آن به فقير داده شود و اگر دسترسي نبود تكليف ساقط است.

سؤال: خانمي اظهار مي‎دارد شوهرش به او گفته من در فلان موقع مقرر عمل قرباني را به نيابت از شما در ايران انجام مي‎دهم لذا راضي نيستم شما اين كار را در مني انجام دهي بفرمائيد تكليف او چيست؟

پاسخ: ذبح در وطن مجزي نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -