انهار
انهار
مطالب خواندنی

بیتوته در منی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

خدمه كاروانها و ترك بيتوته در مني در ايام تشريق

سؤال 254 : آيا خدمه كاروانها به جهت وظائفي كه به ايشان محوّل مي شود مثل حمل غذا و وسايل براي زائران مي توانند در ايام تشريق بيتوته در مني را ترك نمايند؟

پاسخ: دهمين واجب حج بيتوته شب يازدهم ودوازدهم در منا مي باشد كه بايد به قصد تقرب به خداوند در مني بيتوته كند ولي واجب نيست تمام شب را در آنجا بماند بلكه جايز است يا نيمه اول شب را در آنجا بماند به طوري كه پس از نيمه شب از آنجا خارج شود يا نيمه دوم شب را در آنجا بماند به طوريكه در زمان نيمه شدن شب در منا باشد و خارج شدنش پس از طلوع فجر باشد ،مگر كسي كه در روز دوازدهم تا فرا رسيدن شب در منا بماند كه در اينصورت بايد تمام شب سيزدهم را تا صبح در آنجا بماند وكارهاي شما مانع از وجوب ماندن شب در منا نيست و اگر ماندن براي او حرجي باشد خروج از منا براي او جايز است ، ولي احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد واگر عمدا ماندن شب را در منا ترك كند براي هر شبي كه ترك كند بايد يك گوسفند كفاره بدهد واگر از روي فراموشي يا جهل قصوري به حكم ماندن شب در منا را ترك كند ،بهتر است كه كفاره بدهد.

وضو از آب زمزم

سؤال 255 : آيا مي توانيم از آب زمزم كه براي آشاميدن اختصاص يافته وضو بگيريم؟

پاسخ: اين كار استعمال آب است در غير جهتي كه براي آن اختصاص داده شده و بنابر احتياط واجب ترك شود

خمس فيش حج و سود آن

سؤال 256 : آيا به اصل فيش حج كه چند سال قبل، از درآمد كسب تهيه شده و همچنين به سود آن خمس تعلّق مي گيرد؟

پاسخ: پولی که جهت نام نویسی حج یا عمره به بانک یا سازمان حج داده شده، در صورتی که در همان سال خمسی، به حج یا عمره مشرف نشود متعلق خمس است، و اگر سودی به آن مبلغ تعلق بگیرد، سودی که مربوط به همان سال خمسی تشرف به حج و عمره است خمس ندارد، و سودهای سالهای قبل متعلق خمس است. و چون از خود آن مبلغ و سود خمس داده نمی شود، در صورتيكه خمس را از درآمدي بدهد كه خمس آنرا نداده است بايد ربع آنرا بدهد. یعنی مثلاٌ برای یک میلیون تومان مبلغ 250 هزار تومان باید بدهد. اگر خمس را از مالي مي‌پردازد كه مخمس بوده بايد همان مبلغ يك پنجم را بپردازد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -