انهار
انهار
مطالب خواندنی

مستحبات مکه معظمه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال :مستحبات مكه معظمه را بيان فرماييد ؟

پاسخ: در مكه چند چيز مستحب است، از جمله:

زياد خدا را ذكر نمودن و خواندن قرآن.

ختم نمودن قرآن در آن جا.

خودن از آب زمزم، و بعد از خودن اين دعا را بخواند:

«اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاءاً من كل داء و سقم» سپس بگويد: «بسم الله و بالله و الشكر لله».

زياد نگاه كردن به كعبه.

در شبانه روز ده مرتبه طواف نمودن اطراف كعبه، در اول شب سه طواف، و در آخر شب سه طواف، و پس از صبح دو طواف، و بعد از ظهر دو طواف.

در روزهاى اقامت در مكه سيصد و شصت مرتبه طواف نمايد، و اگر اين مقدار نتاوانست پنجاه و دو مرتبه طواف كند، و اگر آن هم ميسور نشد هر مقدارى كه بتواند.

شخص صروره به خانه كعبه داخل شود، و مستحب است قبل از دخول غسل بنمايد، و در وقت داخل شدن بگويد:

«اللهم انك قلت: و من دخل كان آمنا، فآمنى من عذاب النار».

پس دو ركعت نماز گزارده بر سنگ قرمز بين دو ستون، در ركعت اول بعد از حمد سوره حم سجده و دو ركعت دوم بعد از حمد پنجاه و پنج آيه از ساير آيات قرآن بخواند.

نماز خواندن در هر يك از چهار گوشه كعبه، و بعد از نماز اين دعا را بخواند:

«اللهم من تهيا او تعبا او اعد او استعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و جائزته و نوافله و فواضله، فاليك يا سيدى تهيئتى و تعبئتى و اعدادى و استعدادى رجاء رفدك، و نوافلك و جائزتك، فلا تخيب اليوم رجائي، يا من لا يخيب عليه سائل، و لا ينقصه نائل، فانى لم آتك اليوم ثقة بعمل صالح قدمته، و لا شفاعه مخلوق رجوته، و لكنى اتيتك مقرّا بالظلم و الاساءة على نفسي، ژفانه لا حجة لى ولا عذر، فاسالك يا من هو كذلك ان تصلى على محمد و آله محمد و تعطينى مسالتى و تقى عثرتى و تقلبنى برغبتي، و لا تردنى مجبوها ممنوعا و لا خائبا، يا عظيم يا عظيم يا عظيم ارجوك للعظيم، اسالك يا عظيم ان تغفر لى الذنب العظيم، لا اله الا انت».

و مستحب است هنگام بيرون آمدن از كعبه سه مرتبه «الله اكبر» بگودي، و بگويد:

«اللهم لا تجهد بلاءنا، ربنا و لا تشمت بنا اعداءنا، فانك انت الضار النافع».

بعدا پايين آمده، و پله ها را در سمت چپ خود قرار داده كعبه را استقبال نمايد، و نزد پله ها دو ركعت نماز بخواند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -