انهار
انهار
مطالب خواندنی

سعی صفا و مروه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال :گاه سعى كننده بر صندلى هاى متحرك، در اين كه همه مسافت ميان دو كوه را پيموده است شك مى كند، در اين حال چه كند؟

پاسخ: بر او واجب است كه پيمودن همه مسير را احراز كند.

سؤال :كسى كه بر اثر جهل به مسأله سعى را بر طواف مقدم مى دارد، چه حكمى دارد؟

پاسخ: پس از طواف و نماز آن، سعى را اعاده كند.

سؤال :گاه شخص ناچار مى شود كه به سبب ازدحام در راه ديگر از راه مسجدالحرام به مسعى برود، در چنين حالتى حكم زن حائض و نفساء چيست؟

پاسخ: بر آنان لازم است كه صبر كنند تا آن راه ديگر خلوت شود و اگر وقت تنگ شد، براى سعى كسى را نايب خود كنند.

سؤال :اگر عمره گزار پيش از سعى، عالماً و عامداً و يا بر اثر جهل يا فراموشى تقصير كرد، حكمش چيست؟

پاسخ: اگر اين كار را عالماً و عامداً كرده باشد، در صورتى كه تقصيرش با ناخن گرفتن باشد ـ بنابر اين كه مى توان به آن به عنوان تقصير اكتفا كرد ـ كفاره ناخن گرفتن بر عهده اش است.ليكن اگر با كوتاه كردن مويش تقصير كرده باشد، اگرچه گناهكار است، بنابر اظهر كفاره بر او ثابت نمى شود.اما جاهل و فراموش كار، كفاره ندارد و در هر تقدير بر چنين كسى واجب است كه دوباره سعى و پس از آن تقصير كند. اين حكم در مورد عمره مفرده است.اما در مورد عمره تمتع نيز حكم چنين است، جز در باب فراموش كار، يعنى كسى كه فراموش كرد سعى نمايد و براى بيرون آمدن از احرام تقصير كرد، كه بنابر احتياط بايد يك گاو كفاره دهد و بنابر احتياط پس از سعى دوباره تقصير كند.

سؤال :آيا رعايت موالات ميان شوط هاى سعى معتبر است؟ و حد آن چيست؟

پاسخ: اعتبار موالات ميان شوط هاى سعى، بنابر احتياط واجب لازم است و ملاك آن همان طور كه در مسأله ۳۴٠ رساله مناسك گفته ايم، صدق عرفى است.

سؤال :اگر سعى كننده پيش از رسيدن به مروه ميان شوط هفتم و نهم شك نمايد، چه كند؟

پاسخ: سعى اش باطل است و بر او لازم است كه آن را از سر بگيرد.

سؤال :شخصى مى بيند كه مردم در مسعى هروله مى كنند و مى پندارد كه اين كار واجب است، لذا به عقب بازمى گردد و سعى خود را با هروله كردن ادامه مى دهد، حال حكمش چيست؟

پاسخ: به احتياط واجب سعى اش باطل است، مگر آن كه جاهل قاصر باشد.

سؤال :اگر حاجى پس از سعى تقصير كرد و آن گاه متوجه نقصان سعى خود شد، چه كند؟

پاسخ: اگر اين مسأله در عمره تمتع بوده و اين نقصان بر اثر فراموشى رخ داده باشد، بنابر احتياط يك گاو كفاره بدهد و سعى خود را كامل كند و بنابر احتياط دوباره تقصير كند. اما اگر اين نقصان بر اثر جهل مثلاً به تعداد شوط هاى سعى و يا در عمره مفرده يا حج باشد، كفاره اى بر عهده اش نيست و تنها سعى خود را كامل و دوباره تقصير كند و ديگر چيزى بر او نيست.۸

سؤال :آيا قطع كردن سعى، براى نوشيدن آب و يا جستجوى گمشده اى، جايز است؟

پاسخ: جايز است، ليكن اگر موجب فوت موالات عرفى ميان شوط هاى سعى شود، مُجزى بودن تكميل آن محل اشكال است و احوط اعاده آن است.

سؤال :اگر حاجى نتواند خود سعى كند و از ديگرى كمك بگيرد تا او را سعى دهد و آن شخص او را بر دوش خود بگيرد و يا در گارى بنشاند و او را سعى دهد و او در حال سعى خوابش ببرد، آيا سعى اش صحيح است؟

پاسخ: سعى اش باطل است.

سؤال :حكم كسى كه نيت مى كند سعى خود را در چهارده شوط به جاى آورد و پس از آن كه شوط هفتم را به جاى آورد، حكم مسأله را دانست چيست؟

پاسخ: سعى اش صحيح است و چيزى بر او نيست.

سؤال :اگر پاره اى از زيبايى هاى زن ـ مانند موهايش ـ در هنگام سعى آشكار شود، سعى اش چه حكمى دارد؟

پاسخ: به صحت سعى او ضرر نمى زند.

سؤال :آيا حكم كثير الشك كه در كتاب الصلاة آمده است، بر كسى كه در سعى خود بسيار شك مى كند نيز جارى است؟

پاسخ: بر او نيز جارى است.

سؤال :اگر شخصى پس از تقصير به بطلان سعى خود در عمره پى ببرد، آيا بر او لازم است كه براى اعاده آن لباس هاى احرام را دوباره بر تن كند؟

پاسخ: او همچنان در حال احرام است و بر او واجب است كه از محرمات احرام مانند دوختنى و غيره اجتناب كند، تا آن كه با انجام عبادتش از احرامش خارج شود.

سؤال :شخصى در سعى چهارده شوط با اعتقاد به اين كه همين بر او واجب است، به جاى آورد، حكمش چيست؟

پاسخ: اگر جاهل قاصر باشد، سعى اش صحيح است وگرنه صحتش محل اشكال است.

سؤال :اگر شخصى نتواند خود سعى كند و صاحبان صندلى ها از او مبلغ كلانى كه برايش سنگين است مى خواهند تا او را سعى دهند، در اين حال آيا مى تواند ديگرى را نايب خود كند؟

پاسخ: در فرض اين سؤال جايز است.

سؤال :آيا نيابت در مورد برخى از شوط هاى سعى ـ همان طور كه در مورد كل آن صحيح مى باشد ـ صحيح است، يا نه؟

پاسخ: دليلى بر صحت نيابت برخى شوط ها در دست نيست، لذا اگر شخصى از انجام مجموع سعى ناتوان است هر چند بر تعدادى از شوطها قادر باشد بايد براى همه آن نايب بگيرد.

سؤال :اگر شخصى سعى اش را با ترديد در صحت آن يا شك در تعداد شوط هايش به پايان رساند، سپس به صحت و كم نبودن آن يقين پيدا كرد، آيا عملش صحيح است؟

پاسخ: سعى او صحيح است.

سؤال :اگر شخصى پس از ماه ذى حجه متوجه باطل بودن سعى اش در عمره تمتع يا حج شد، تكليفش چيست؟

پاسخ: حجش محكوم به بطلان است.

سؤال :آيا با مى توان دويدن سعى كرد؟

پاسخ: جايز است، ليكن هروله كردن ـ نه دويدن ـ ميان دو مناره مستحب است.

سؤال :زمان مجاز براى فاصله انداختن ميان نماز طواف و سعى، چه مقدار است؟

پاسخ: انجام سعى بلافاصله پس از نماز طواف، واجب نيست. لذا اگر شخصى نماز را اول روز به جاى آورد، برايش جايز است كه سعى را تا آخر شب به جاى آورد. البته، به تأخير انداختن آن تا روز بعد جايز نيست.

سؤال :آيا به جاى آوردن طواف پيش از نماز صبح و سپس خواندن نماز صبح و سعى كردن پس از آن جايز است؟

پاسخ: جايز است.

سؤال :آيا جايز است كه نماز طواف را پس از نماز عشا به جاى آورند و سعى را تا پس از نماز صبح به تأخير اندازند؟

پاسخ: در حالت اختيار، جايز نيست كه سعى را تا روز بعد به تأخير اندازند.

سؤال :آيا جايز است كه شخص در حال سعى از كنار مسعى حركت كند، نه از وسط آن؟

پاسخ: جايز است.

سؤال :آيا در حال نيت براى سعى، لازم است كه شخص همه قسمت جلو بدنش را رو به روى مروه قرار دهد؟

پاسخ: اين كار لازم نيست، بلكه كافى است كه هنگام شروع به حركت رو به روى آن باشد.

سؤال :آيا در سعى ميان صفا و مروه، جايز است كه شخص راه برگشت را براى رفتن و راه رفتن را براى برگشت، انتخاب كند؟

پاسخ: فى نفسه جايز است.

سؤال :آيا قطع كردن سعى در حال اختيار و از سر گرفتن آن جايز است؟

پاسخ: آرى، بنابر اظهر قطع اختيارى آن جايز است، ليكن بايد پس از فوت موالات عرفى آن را از سر بگيرد.

سؤال :حكم كسى كه در حال حركت به سوى مروه است و بر اثر ازدحام و يا ديدن كسى بدان پشت مى كند، چيست؟

پاسخ: اگر اين كار را در حال راه رفتن به سوى آن انجام داده باشد، مُجزى نيست و بايد بازگردد و آن مقدارى را كه دچار خلل شده تدارك كند، همين حكم را دارد اگر در حال حركت به سوى صفا، بدان پشت كند.

سؤال :در مناسك فرموده ايد در حال اختيار سواره سعى كردن جايز است، آيا سعى كردن بر صندلى هاى متحرك اگر متولى حركت دادنش شخص ديگرى باشد و سعى كننده فقط بر آن بنشيند، جايز است؟

پاسخ: اين كار در حال اختيار جايز نيست، زيرا در اين صورت ديگرى او را سعى داده است نه اين كه خودش سعى كرده باشد.

سؤال :آيا سعى از طبقه دوم جايز است يا نه؟ و اگر جايز نيست، وظيفه كسى كه به تصور جايز بودن آن را انجام داده است، چيست؟

پاسخ: اگر طبقه بالايى ميان دو كوه باشد، نه بالاتر از آن ها سعى در آن جايز است وگرنه جايز نيست و در صورت دوم حكم كسى كه از طبقه دوم سعى كرده است، حكم كسى است كه بر اثر جهل سعى نكرده است كه در رساله مناسك ذكر شده است.

سؤال :اگر مكلّف خيال كرد كه طهارت شرط صحت سعى است، لذا سعى خود را قطع كرد و وضو گرفت و سعى خود را از نو آغاز كرد، تكليفش چيست؟

پاسخ: اگر سعى را پس از فوت موالات عرفى از سر گرفته باشد، سعى اش صحيح است و اگر پيش از فوت آن باشد، به احتياط واجب صحيح نيست، مگر آن كه جاهل قاصر باشد كه در اين صورت نيز بنابر اظهر صحيح است.

سؤال :شخصى كه بر اثر فراموشى ده شوط سعى مى كند، سپس متوجه زياد شدن شوط هايش مى شود و سعى خود را قطع مى كند و تقصير مى نمايد، چه حكمى دارد؟

پاسخ: سعى اش صحيح است و چيزى بر او نيست.

سؤال :راهنماى حُجاج در هنگام سعى گاه پيش مى افتد و گاه پس مى رود و غافل است كه اين كارش موجب زيادى در سعى است، حال حكمش چيست؟

پاسخ: اگر جاهل قاصر (غير معذور) باشد، به صحت سعى اش ضرر نمى زند.

سؤال :اگر سعى كننده شوط هايى را كه به جاى آورده بود رها كرد و سعى را از سر گرفت، آيا عملش صحيح است؟

پاسخ: اگر اين كار پس از فوت موالات عرفى باشد، سعى اش صحيح است وگرنه به احتياط واجب صحيح نيست. البته اگر اين كار را بر اثر جهل ناشى از قصور انجام داده باشد، صحيح است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -