انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال: آیا قبل سن تکلیف شخصی مرتکب گناه کبیره شود مجازات می شود ؟اگر نه چرا شخصی اگرفردی را قبل سن تکلف بکشد بعد سن تکلیف قصاص می شود. نام مرجع: آیت الله شبیری زنجانی(مدظله)
پاسخ:در محاکم قضایی اسلام گناهکار در صورتی که به سن تکلیف نرسیده باشد مجازات نمی شود ولی تعزیر (تنبیه) می شود. و در صورتی که مرتکب قتل شود پس از رسیدن به سن تکلیف مجازات می شود زیرا یکی از شرایط تکلیف و تحمل قصاص یا دیه رسیدن به سن تکلیف است.
*****
سؤال:چند وقت پیش پسر کوچکم که 2سال و نیم سن دارد خیلی خیلی لجبازی کرد و من از روی عصبانیت برای بار اول که خدا مراببخشد با پایم به پای او زدم طوری که تا یکساعت رد سرخی برروی پای پسرم بود ومن بقدری بعداز آن گریه کردم که دچار ضعف و بیحالی شدم .قسمتان میدهم جوابم را بدهیدکه من چه کنم ؟ تکلیف من چیست ؟چون من در این چندروزبه حدی ناراحت هستم و احساس گناه دارم که قسم خورده ام که تا آخرعمرهیچوقت در هیچ شرایطی حتی اگر خیلی هم عصبانی شدم دیگر دست روی پسرم بلند نکنم نام مرجع: آیت الله خامنه ای(مدظله)
پاسخ:از اینکه متنبه شده اید و پشیمان گردیده اید بسیار خوب است و انشاءالله در آینده دست به چنین اعمالی نزنید و کاری که انجام شده است را با محبت به فرزندتان جبران نمایید در صورتی که در اثر زدن ، بدن سرخ شود موجب 4/3 دینار دیه می گردد. که هر دینار شرعی معادل 529/3 گرم طلای خالص می باشد. طلای خالص لااقل 22 عیار است در حالی که طلاهای موجود و رایج در کشور 18 عیار است. به شما پیشنهاد می کنیم شما معادل قیمت 4 گرم طلای 18 عیار پول نقد به حساب فرزندتان در یکی از بانک ها برای ایشان افتتاح حساب کنید تا اولا دین شما ادا شده باشد و ثانیا مقدمه ای برای سود آوری و اینده ایشان گردد.(محاسبه ما بیشتر از مقدار واقعی و دقیق دیه ای است که شما بدهکار شده اید)  خداوند توبه شما را قبول کند
*****
سؤال:حکم سقط عمدی جنین سه هفته چیست ولطفادر صورت داشتن دیه مقدار ومحل پرداخت انرا بفرمایید
پاسخ: اگر این کار توسط پزشک صورت گرفته دیه گردن اوست و به پدر و مادر واجب نیست هر چند برای همکاری در این زمینه گناهکارند و باید استغفار نمایند. پدر و مادر می توانند دیه را ببخشند و پزشک را ازدادن دیه بری الذّمه نمایند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -