انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم کار برای غیر مسلمان مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدّس سرّه)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام علیکم
عرض ادب و احترام
در سوالی از آیت الله بهجت پرسیده شده که آیا کافر میتواند در اداره یا شرکتی بر مسلمان ریاست داشته باشد ،که ایشان جواب میدهند در بعض موارد از قبیل سلطه کافر بر مسلمان جایز نیست،با این حکم تکلیف افرادی که بنده هم از آنها هستم در کشور غیر مسلمان و زیر دست رییس کافر کار میکنیم چیست؟
ممنون میشوم اگر توضیح مختصری بفرمایید.
جمعی از مومنین
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی بهجت(قدّس سرّه)
 

جواب:بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
با تشکر از اعتمادتان به سایت انهار
بزرگوار
سوال شما دو صورت می‌تواند داشته باشد:
{۱} یا در کشور اسلامی مثلاْ ایران یا سایر کشورهای اسلامی هستید ولی رئیس اداره فرضاً کافر باشد هرچند چنین چیزی در کشورمان ایران بعید است اگر چنین اتفاقی بیفته آن رئیس مجری حکومت هست در حقیقت سلطه سلطه حکومت هست نه سلطه آن کافر.
{۲} گاهی هم ممکنه در کشوری زندگی کنیم که حکومت، حکومت کفار هست و روسای ادارات نیز کفار هستند.
سوال این هست که در چنین صورتی حکم کار کردن در کشورهای غیر مسلمان چیست؟
پاسخ این هست که کار و تلاش در راستای پیشرفت علم و دانش و نیز کسب درآمد برای خرج زندگی فی نفسه در هر کجای دنیا باشد ایراد و اشکالی ندارد.
البته در مواردی کار کردن جایز نیست مانند اینکه:
{الف} کار ما موجب کمک به انجام گناه یا ایجاد مفسده مانند ترویج فساد و نشر اکاذیب باشد.
{ب} کار ما باعث تضعیف مسلمانان شود.
{ج} منافع آن کار دمت و کمک به کفار حربی مثل شرکت‌های صهیونیستی و دشمنان اسلام باشد.
در هر صورت فتوای برخی از مراجع عظام خدمت ارسال می‌شود:
آیةالله العظمی امام خامنه‌ای: اگر از موارد اعانه و کمک بر اثم و گناه محسوب شود و یا اینکه مستلزم مفسده مانند ترویج فساد و نشر اکاذیب و مطالب باطل بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود و یا منافع آن عاید شرکت‌های صهیونیستی و یا شرکت‌هایی که از سود حاصل کمک به دولت غاصب اسرائیل می‌کنند باشد حرام است و در صورتی که احراز نشود که منافع آن عاید صهیونیست‌ها می‌شود و یا در راه دشمنی با اسلام و مسلمین به کار می‌رود اشکال ندارد؟
آیةالله العظمی صافی گلپایگانی: به طور کلی کار کردن برای غیر مسلمان اشکال ندارد مگر در مواردی که کافر حربی باشد و یا کار خاصی موجب تضعیف مسلمین و تقویت کفار شود.
آیةالله العظمی سیستانی: فی نفسه اشکال ندارد.

آیةالله العظمی وحیدخراسانی: اشکال ندارد.
آیةالله العظمی نوری همدانی: زندگی در کشورهای غیر اسلامی مادامی که ضرورت عرفی نداشته باشد صورت شرعی ندارد.
فتوای مرحوم آیةالله العظمی بهجت هم را که خودتان اشاره کردید که فرموده اند: در بعض موارد از قبیل سلطه کافر بر مسلمان جایز نیست بنابراین ایشان هم صراحتاً و قاطعاً حرام نکده بلکه قید بعضی موارد که موجب سلطه میشود کرده اند و سلطه باید احراز شود.
البته در روایاتی آمده است که برخی از معصومین مانند آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای کافر کار کرده اند و مزد کار گرفته اند. والله عالم.
زمان دریافت سؤال پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ حدود ساعت ۱۳:۲۸
زمان پـــاسخ سؤال شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴ حدود ساعت ۰۰:۳۵ بامداد
اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَة وَالنَّصْرَ
اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین.



تاریخ به روزرسانی: شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۴

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّـــــلاَمُ عَـــــلَـــــى
مَهْدِيِّ الْأمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
{۱} عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
{۲} وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
{۳} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
{۴} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا به چهار چيز پناهنده نميشود:
{۱} شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل «حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌» خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است؛ زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
{۲} و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل: «لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌» زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
{۳} و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد«وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است؛ زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
{۴} و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌» آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست.
زيرا شنيدم خداى عزّ اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد. (و كلمۀ: عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -