انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۴) در باره رکوع بخش چهارم

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ
وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم
السَّلَامُ عَـلَى بابَ اللَّه
در باره رکوع بخش چهارم
واجبات رکوع
{۲} ذکر
بی شک ذکر خداوند متعال در رکوع واجب است؛ لیکن در اینکه گفتن هر ذکر مشتمل بر تنزیه و ستایش خداوند، همچون تکبیر، تهلیل و تسبیح کفایت میکند یا خصوص تسبیح واجب است، اختلاف می باشد، بنابر قول دوم، در کفایت مطلق تسبیح یا وجوب یک بار تسبیح کبری (سُبحانَ رَبىَ العَظیمِ وَ بِحَمدِهِ) یا وجوب سه بار آن و یا تخییر بین یک بار تسبیح کبرى‌ و سه بار تسبیح صغری (سُبحانَ اللَّه) اختلاف است؛ چنان که در تسبیح کبرى‌ آیا آوردن «وَ بِحَمدِهِ» واجب است یا گفتن «سُبحانَ رَبىَ العَظیم» کفایت مى‌کند؟ اختلاف مى‌باشد. بنابر قول دوم، افزودن آن مستحبّ خواهد بود. در حال ضرورت نیز گفتن یک بار «سُبحانَ اللَّه» کفایت مى‌کند.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۸۹-۹۷.
{۳} طمأنینه
واجب است بدن نمازگزار هنگام ادای ذکر واجب رکوع آرام و بی حرکت باشد.
طمأنینه هنگام ذکر واجب
در وجوب طمأنینه هنگام گفتن ذکر مستحبّ، اختلاف است. بر وجوب آن ادعای اجماع شده است.
مستمسک العروة، ج۶، ص۱۴۳-۱۴۴.
مستمسک العروة، ج۶، ص۳۰۴.
طمأنینه هنگام ذکر مطلق
البته نسبت به ذکرى که استحبابش مطلق است و اختصاص به نماز ندارد، طمأنینه در آن واجب نیست.
العروة الوثقی‌، ج۲، ص۵۳۹.
ترک طمأنینه سهواً یا عمداً
ترک عمدی طمأنینه هنگام ذکر واجب رکوع موجب بطلان نماز است. لیکن ترک سهوى آن موجب بطلان نماز نیست؛ ولى چنانچه قبل از سر برداشتن از رکوع متذکر گردد باید ذکر را با طمأنینه تکرار کند.
جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۷۵-۲۷۶.
رکن بودن طمأنینه در کلام قدما
ظاهر کلام بعض قدما رکن بودن طمأنینه است؛
الخلاف، ج۱، ص۳۴۸.
منظور از رکن بودن در کلام قدما
لیکن به گفته برخى، مقصود از رکن بودن در کلام بعض قدما در این مورد و دو مورد بعدى، وجوب طمأنینه، در مقابل قول به عدم وجوب آن است، نه آنکه همچون رکوع از ارکان نماز است که با ترک آن هرچند از روى سهو نماز باطل شود.
تلخیص الخلاف، ص۱۱۹-۱۲۰.
طمأنینه در مسمای رکوع
برخى گفته‌اند: فقدان طمأنینه در (اصل مسمای) رکوع، هرچند از روى سهو، موجب بطلان نماز است؛ لیکن با رعایت طمأنینه در اصل رکوع، ترک آن از روى سهو در حال ذکر موجب بطلان نماز نمى‌شود.
مستند العروه خوئی (الصلاة)، ج۴، ص۲۸-۲۹.
{۴} قیام پس از رکوع (بلند کردن سر از رکوع و ایستادن)
بنابر این، چنانچه نماز گزار بدون عذر و از روى عمد قبل از سربرداشتن از رکوع و ایستادن به سجده رود، نمازش باطل است؛ اما اگر از روى سهو باشد نماز باطل نمى‌شود؛ لیکن در صورتى که قبل از رفتن به سجده متذکر شود باید برگردد و بایستد و سپس به سجده رود.
الرسائل، ج۳، ص۲۷۶.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۸۷-۸۸.
ظاهر کلام برخى قدما رکن بودن این واجب است.
الخلاف، ج۱، ص۳۵۱.
طمأنینه پس از رکوع
واجب است نماز گزار پس از بلند شدن از رکوع راست بایستد و پس از آنکه بدنش آرام گرفت به سجده رود. بنابر این، ترک عمدى طمأنینه در حال ایستادن موجب بطلان نماز مى‌شود.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۸۸.
ظاهر کلام برخى قدما رکن بودن این طمأنینه است.
الخلاف، ج۱، ص۳۵۱.
{۵} تکبیر
به قول برخى قدما براى رفتن به رکوع، گفتن تکبیر واجب است. نظر مشهور استحباب آن است.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰۱-۱۰۳.
پس از ویرایش و زیبا سازی به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -