انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۲) در باره رکوع بخش دوم

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ
وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم
السَّلَامُ عَـلَى بابَ اللَّه
در باره رکوع بخش دوم
 
آیا رکوع به لحاظ معنا دارای حقیقت شرعی است؛ بدین معنا که در شرع مقدس مفهوم و معنایى جدید - غیر از معنای لغوی آن - پیدا کرده است، یا داراى حقیقت شرعى نیست، بلکه در شرع نیز در همان معناى لغوى به کار رفته و تنها قیودى در آن لحاظ شده است؟ مسٔله اختلافی است.
الحدائق الناضرة، ج۸، ص۲۳۶.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۷۴.  
مستند العروه خوپی (الصلاة)، ج۴، ص۶-۷.
حکم تکلیفی
رکوع از اجزای واجب نماز - اعم از فریضه و نافله - است که در هر رکعت یک بار انجام مى‌گیرد، جز نماز آیات که در هر رکعت از آن پنج رکوع واجب است.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۶۹.
العروة الوثقی‌، ج۲، ص۵۳۷.
رکنیت رکوع
رکوع- علاوه بر وجوب - از ارکان نماز است؛ بدین معنا که ترک یا زیاد کردن آن حتى از روى سهو موجب بطلان نماز مى‌شود. البته در ترک سهوی، چنانچه قبل از دخول در رکن بعدى (سجود) متذکر شود، واجب است برگردد و آن را به جا آورد. در این صورت نمازش صحیح است؛ اما اگر پس از دخول در رکن بعدى متذکر گردد، به قول مشهور نمازش باطل است؛ خواه در دو رکعت نخست باشد یا دو رکعت پایانى نمازهای چهار رکعتی.
غایة المرام، ج۱، ص۱۴۲.
جواهر الکلام، ج۱۰، ص۶۹.
جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۴۳.
تفصیل القدما
برخى قدما میان دو رکعت نخست و دو رکعت آخر تفصیل داده و گفته‌اند: اگر در دو رکعت آخر، پس از هر دو سجده متذکر شود، بر مى‌گردد و رکوع را به جا مى‌آورد و سجده را دوباره انجام مى‌دهد و در این صورت نمازش صحیح است.
المبسوط، ج۱، ص۱۰۹.
جریان حکم یاد شده در رکعت دوم نیز از برخى قدما نقل شده است.
مختلف الشیعة، ج۲، ص۳۶۳.
بلکه از برخى دیگر از آنان تعمیم حکم یاد شده به همه رکعتها نقل شده است.
المبسوط، ج۱، ص۱۱۹.
 
زیاد کردن رکوع از روى سهو
زیاد کردن رکوع از روى سهو بنابر قول مشهور- که ترک سهوى آن را موجب بطلان نماز مى‌دانند- حکم ترک سهوى رکوع را دارد، مگر در نماز جماعت که چنانچه مأموم پیش از امام سر از رکوع بردارد، بنابر قول مشهور واجب است دوباره به رکوع رود و از امام متابعت کند.
مستمسک العروة، ج۷، ص۲۶۹-۲۷۱.
پس از ویرایش و بهسازی به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -