انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۱) مسائل متفرّقه زكات فطره

بزرگ نمایی کوچک نمایی
«مسائل متفرّقه زكات فطره»
مسأله ۲۰۲۴- انسان بايد زكات فطره را به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم بدهد۱ و موقعي كه آن را مي دهد، نيّت دادن فطره نمايد.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
۱- سيستاني: براي تذلّل در پيشگاه خداوند عالم بدهد...
زنجاني: براي خداوند عالم بدهد...
*****
مكارم: مسأله ۱۷۱۸- در زكات فطره مانند زكات مال قصد قربت لازم است، يعني بايد براي اطاعت فرمان خدا زكات فطره بدهد و نيّت فطره نيز شرط است.
وحید: مسأله ۲۰۴۱- انسان باید زكات فطره را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و با اخلاص بدهد ، و موقعى كه آن را مى دهد نیّت  دادن فطره نماید.
مسأله ۲۰۲۵- اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست۱ و احتياط واجب آن است۲ كه در ماه رمضان هم فطره را ندهد۳. ولي اگر۴ پيش از ماه رمضان يا در ماه رمضان۵ به فقير قرض بدهد۶ و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب كند مانعي ندارد۷.
۱- مكارم: زكات فطره را نمي توان قبل از ماه رمضان داد و اگر بدهد بايد روز عيد فطر اعاده كند...
۲- خوئي، تبريزي، سيستاني: بهتر آن است...
زنجاني: احتياط مستحّب آن است...
۳- گلپايگاني: اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست، بلي اگر در ماه رمضان بدهد صحيح است ولي احتياط لازم آن است كه قصد وجوب نكند مگر آن كه فطره را بعد از مغرب شب عيد يا صبح روز عيد پيش از نماز عيد بدهد...
صافي: اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست، لكن جواز دادن آن در ماه رمضان بعید نيست...
۴- گلپايگاني، صافي: و اگر...
۵- خوئي، سيستاني،: اگر پيش از  رمضان...
۶- زنجانی: اگر پیش از رمضان به مستحقّ قرض بدهد...
مظاهری: اگر پیش از ماه رمضان یا در ماه رمضان فطره را بدهد صحیح نیست ولی اگر به عنوان قرض بدهد...
۷- زنجانی:  مگر بداند  که اکنون دیگر گیرنده مستحقّ فطره نیست.
*****
بهجت: مسأله ۱۵۸۸۸- اگر پيش از ماه رمضان يا در ماه رمضان به فقير قرض بدهد و بعد از آنكه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب كند مانعي ندارد.

جوادی آملی: مسأله ۲۲۴۵- پرداختن فطره پیش از عید فطر، چه در ماه رمضان باشد یا قبل از آن، صحیح نیست.

جوادی آملی: مسأله ۲۲۴۶- اگر پیش از ماه رمضان یا در بین آن به فقیر قرض بدهد و پس از آنکه زکات فطره بر او واجب شد، طلب خود را فطره حساب کند، اشکالی ندارد.

وحید: مسأله ۲۰۴۲- اگر پیش از ماه رمضان فطره را بدهد صحیح نیست ، ولى بعد از داخل شدن ماه رمضان مى تواند بدهد ، و احتیاط آن است كه در ماه رمضان هم ندهد ، و مى تواند پیش از ماه رمضان به فقیر قرض بدهد ، و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد ، طلب خود را بابت فطره حساب كند.
مسائل اختصاصي
مكارم: مسأله ۱۷۲۰- در زكات فطره خوراك شخصي خود انسان ملاك نيست، بلكه خوراك معمولي اهل شهر و يا محلّ ملاك است، بنابراين كسي كه هميشه برنج مي خورد مي تواند زكات فطره را از گندم بدهد.
مكارم: مسأله-۱۷۲۱- در زكات فطره مي توان بجاي جنس، پول داد، مثلاً حساب مي كند قيمت يك من گندم چه اندازه است، پول آن را به همين عنوان به فقير مي دهد، ولي بايد توجه داشت ملاك، قيمت خرده فروشي در بازار آزاد است نه قيمت عمده فروشي و نرخ رسمي و به تعبير ديگر بايد پولي بدهد كه فقير اگر بخواهد بتواند با آن همان جنس را از بازار بخرد.
مسأله ۲۰۲۶- گندم يا چيز ديگري را كه براي فطره مي دهد، بايد به جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد۱، يا اگر مخلوط است چيزي كه مخلوط شده به قدري كم باشد كه قابل اعتنا نباشد و اگر بيش از اين مقدار باشد در صورتي صحيح است كه خالص آن به يك صاع برسد۲ ولي اگر مثلاً يك صاع گندم به چندين من خاك مخلوط باشد كه خالص كردن آن خرج يا كار بيشتر از متعارف دارد، دادن آن كافي نيست.
۱- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: و چنانچه مخلوط باشد اگر خالص آن به يك صاع كه تقريباً سه كيلو است برسد، يا آنچه مخلوط شده به قدري كم باشد كه قابل اعتنا نباشد اشكال ندارد.
سيستاني: و چنانچه مخلوط باشد، اگر خالص آن به يك صاع برسد و بدون جدا كردن قابل استفاده باشد، يا جدا كردن آن زحمت فوق العاده نداشته باشد، يا آنچه مخلوط شده بقدري كم باشد كه قابل اعتنا نباشد، اشكال ندارد.
وحید: و چنانچه مخلوط باشد ، اگر خالص آن به یك صاع ـ كه تقریباً سه كیلوگرم است ـ برسد و جدا كردن آن زحمت و خرج نداشته باشد ، یا آنچه مخلوط شده به قدرى كم باشد كه عرف مردم آن را گندم خالص بدانند ، اشكال ندارد.
زنجاني: ولي مقداري خاك و مانند كه معمولاً همراه گندم مي باشد مانعي ندارد و اگر بيش از مقدار متعارف به چيزي كه خالص كردن آن نياز به خرج و كار زائد داشته باشد مخلوط باشد، كفايت نمي كند.
فاضل: بايد خالص باشد و عرفاً با چيز ديگري مثل خاك مخلوط نباشد و اگر مقداري خاك يا چيز ديگر داشته باشد ولي عرف آن را خالص بشمارد اشكالي ندارد و در اين فرض بهتر است به مقداري بدهد كه خالص آن يك صاع باشد.
مكارم: بايد مخلوط با خاك و اشياء ديگر نباشد، مگر اين كه به قدري كم باشد كه به حساب نيايد. [پايان مسأله]
۲- سبحانی: [پايان مسأله]
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله اختصاصی۱۴۸۳ قبل از مسأله۱۹۷۱ متن اصلی .
مسأله ۲۰۲۷- اگر فطره را از چيز معبوب بدهد كافي نيست۱.
۱- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: بنابر احتياط واجب ...
نوري، سبحانی، مظاهری: ولي اگر جايي باشد كه خوراك غالب آن معيوب است اشكال ندارد.
*****
مكارم: مسأله 1723- زكات فطره را از جنس معيوب نمي توان داد، ولي اگر جايي باشد كه آن جنس خوراك غالب آنها محسوب مي شود اشكال ندارد.
مسأله ۲۰۲۸- كسي كه فطره چند نفر  را مي دهد، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد و اگر مثلاً فطره بعضي را گندم و فطره بعض ديگر را جو بدهد كافي است۱.
۱- بهجت: و همچنين مي تواند بعضي را جنس و بعضي ديگر را قيمت بدهد، خواه قيمت همان جنس يا قيمت جنس ديگر، ولي بنابر احتياط واجب يك فطره را از دو جنس ندهد و اگر قيمت را مي دهد قيمت دو جنس را مخلوط نكند.
مسأله اختصاصي
بهجت: مسأله ۱۵۹۲- افضل اين است كه زكات فطره را از خرما بدهد و بعد از آن كشمش و بعد از آن خوراك غالب مردم شهر، ولي اگر شخصي خوراك غالبش غير از خوراك غالب مردم شهر بود، بعيد نيست كه بعد از خرما و كشمش، دادن فطره از همان خوراك خودش افضل باشد، نه خوراك غالب مردم شهر.
مسأله ۲۰۲۹- كسي كه نماز عيد فطر مي خواند، بنابراحتياط واجب بايد فطره را۱ پيش از نماز عيد بدهد۲، ولي اگر نماز عيد نمي خواند، مي تواند دادن فطره را۳ تا ظهر تأخير بيندازد۴.
۱- مظاهری: مستحّب است زکات فطره را ...
۲- گلپايگاني، صافي: و يا جدا نمايد...
جوادی آملی: يا کنار بگذارد...
تبريزي: يا آن را عزل كند...
مكارم: وقت اداي زكات فطره روز عيد فطر قبل از انجام نماز است، بنابراين كسي كه نماز عيد فطر را مي خواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد...
۳- تبريزي: يا عزل آن را...
۴-بهجت: و ابتداي وقت واجب شدن فطره، وقت رؤيت هلال عيد است.
*****
زنجانی: مسأله ۲۰۳۷- کسی که نماز عید فطر می‌خواند باید فطره را پیش از نماز عید بدهد یا کنار بگذارد، ولی اگر نماز عید نمی‌خواند باید در روز عید فطر زکات فطره را بدهد یا کنار بگذارد.
مسأله ۲۰۳۰- اگر به نيّت فطره، مقداري از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحقّ ندهد، احتياط واجب۱ آن است كه هر وقت آن را مي هد نيّت فطره نمايد.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و جوادی آملی نیست.
۱- اراكي: احتياط مستحّب...
*****
خوئي، تبريزي: ۲۰۳۸، وحید: ۲۰۴۷، سیستانی: ۲۰۳۹ فاضل: مسأله ۲۰۶۹- اگر به نيّت فطره، مقداري از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحقّ ندهد هر وقت آن را مي دهد نيّت فطره نمايد(۱).
(۱) سيستاني: و تأخير، اگر براي غرض عقلائي باشد، اشكال ندارد.
زنجانی: مسأله ۲۰۳۸- اگر به نيّت فطره، مقداري از مال خود را كنار بگذارد و در روز عيد به مستحقّ ندهد اشکال ندارد و هر وقت آن را مي دهد نيّت فطره نمايد.
مكارم: مسأله ۱۷۲۶- اگر دسترسي به فقير ندارد و مي تواند مقداري از مال خود را به نيّت فطره جدا كرده و براي مستحقّي كه در نظر دارد يا براي هر مستحقّ كنار بگذارد و بايد هر وقت كه آن را مي دهد نيّت فطره نمايد.
مظاهری: مسأله ۱۵۳۱- انسان مى‏تواند فطره خود را از مال خود قبل از نماز عید فطر يا قبل از ظهر اگر نماز عید نمى‏ خواند جدا كند ولی بعداً بدهد و اگر از بين برود ضامن نيست مگر آنكه در نگهدارى آن كوتاهى كرده باشد.
مسأله ۲۰۳۱- اگر موقعي كه دادن زكات فطره واجب است۱، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد، احتياط واجب آن است كه بعداً بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند فطره را بدهد۲.
۱- سیستانی: اگر تا ظهر روز عید...
۲- اراكي: بايد به قصد قربت و بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند فطره را بدهد.
گلپايگاني، تبريزي، صافي: بعداً بايد بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند فطره را بدهد.
خوئي،: بعداً بنابر احتياط، بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند فطره را بدهد.
وحید: بعد ـ بنابر احتیاط واجب ـ به نیّت  آنچه شارع مقدّس از او خواسته فطره را بدهد.
فاضل: به قصد قربت بدهد.
بهجت: احتياط مستحّب آن است كه بعداً قضا كند، ولي أظهر اين است كه زكات فطره ديگر بر او واجب نيست ولي معصيت كرده است.
زنجانی: معصیت کرده و به احتیاط مستحّب  پس از آن بدون این که نیّت  ادا یا قضا کند فطره را بدهد.
مكارم: احتياط آن است كه بعداً به نيّت ما في الذمه يعني بدون اين كه قصد ادا و قضا كند فطره را بدهد.
مظاهری: بايد بعداً به نيّت قضا فطره را بدهد.
مسأله ۲۰۳۲- اگر فطره را كنار بگذارد، نمي تواند۱ آن را براي خودش بردارد و مالي ديگر را براي فطره بگذارد.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
۱- سیستانی: نمی‌تواند  بدون اجازه حاکم شرع...
*****
مكارم: مسأله ۱۷۲۸- مالي را كه به قصد فطره كنار گذارده، نمي تواند آن را با مال ديگري عوض كند، بلکه بايد همان را براي فطره بدهد.
مسأله ۲۰۳۳- اگر انسان مالي داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نيّت كند كه مقداري از آن مال براي فطره باشد اشكال دارد۱.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
۱- تبريزي: و نيز جايز نيست فطره را در مثل لباس و فرش كه از اجناس گذشته يا پول ‌آنها نيست تعيين كند.
سيستاني: بنابر احتياط واجب، كافي نيست.
زنجاني: مقداري از آن مال براي فطره باشد صحیح نيست.
وحید: نیّت  كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد كه مشترك باشد بین خودش و فطره اشكال دارد ، ولى اگر بخواهد همه آن را به فقیر بدهد اشكال ندارد.
سبحانی:  مگر اینکه بخواهد همه را به عنوان فطره به فقیر بدهد.
*****
مظاهری:  مسأله ۱۵۳۴- اگر انسان گندم و مانند آن داشته باشد كه مقدار آن از فطره بيشتر باشد چنانچه فطره را جدا نكند و نيّت كند كه مقدارى از آن براى فطره باشد مانعى ندارد.
مسأله ۲۰۳۴- اگر مالي را كه براي فطره كنار گذاشته از بين برود، چنانچه دسترس به فقير داشته و دادن فطره را تأخير انداخته۱، بايد عوض آن رابدهد۲ و اگر دسترس به فقير نداشته ضامن نيست۳، مگر آن كه در نگهداري آن كوتاهي كرده باشد.
۱- سيستاني: يا در نگهداري آن كوتاهي كرده...
۲- بهجت: و همچنين است اگر دسترسي به فقير نداشته ولي در نگهداري آن كوتاهي كرده باشد، و اگر در نگهداري آن كوتاهي نكرده باشد نيز بنابر احتياط واجب ضامن است.
۳- اراكي، گلپايگاني، خوئي، فاضل، تبريزي، صافي: [پایان مسأله].
سيستاني: اگر دسترس به فقير نداشته و در نگهداري آن كوتاهي نكرده ضامن نیست.
*****
زنجاني: مسأله ۲۰۴۲- اگر مالي را كه براي فطره كنار گذاشته از بين برود، چنانچه در نگهداري مال كوتاهي كرده، بايد عوض آن را بدهد، و اگر كوتاهي نكرده، ضامن نيست، البته اگر مي توانسته زكات را به مصرف برساند، ولي دادن زكات را به تأخير انداخته، احتياط مستحّب آن است كه عوض آن را بدهد.
جوادی آملی: مسأله ۲۲۴۴- اگر مالی را كه برای فطره كنار گذاشته از بین برود، چنانچه به فقیر یا یکی از مصرف‌های دیگر دسترسی داشته و پرداختن فطره را تأخیر انداخته، باید عوض آن را بپردازد و چنانچه به فقیر یا مصرف دیگر از مصرف‌های زکات فطره دسترسی نداشته، ضامن نیست، مگر آنكه در نگهداری آن كوتاهی كرده باشد.
مسأله ۲۰۳۵- در صورتي كه زكات فطره را از مال خود جدا كرده باشد اگر در محلّ خودش مستحقّ پيدا شود، احتياط واجب آن است كه فطره را بجاي ديگر نبرد۱ و اگر به جاي ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
۱- اراكي: اگر چه در محلّ خودش مستحقّ پيدا شود مي تواند آن را به جاي ديگر ببرد، اگر چه احتياط مستحّب است كه به جاي ديگر نبرد...
*****
خوئي، گلپايگاني، تبریزی، صافي: ۲۰۴۳، وحید: ۲۰۵۲، فاضل: ۲۰۷۴، نوري: ۲۰۳۱، بهجت: ۱۵۹۶: مسأله- اگر در محلّ خودش مستحقّ پيدا شود، احتياط واجب(۱) آن است كه فطره را به جاي ديگر نبرد(۲) و اگر به جاي ديگر ببرد و تلف شود، بايد(۳) عوض آن را بدهد.
(۱) بهجت،سبحانی: احتياط مستحّب...
(۲) سيستاني: و اگر برد و به مستحقّ رساند، كافي است...
(۳) بهجت: بايد بنابر احتياط ...
مكارم: مسأله ۱۷۳۱- احتياط واجب آن است كه زكات فطره را در همان محلّ مصرف كند، مثلاً نمي تواند براي بستگانش كه در شهر ديگري هستند بفرستد، مگر اين كه در آن محلّ مستحقّي پيدا نشود و هرگاه با وجود مستحقّ فطره را به جاي ديگري ببرد و تلف شود ضامن است ، ولي حاكم شرع مي تواند با توجه به مصالح نيازمندان اجازه دهد آن را به محلّ ديگري ببرند.
زنجاني: مسأله ۲۰۴۳- اگر در محلّ خودش، نتواند فطره را به مصرف آن برساند، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعداً بتواند به مصرف برساند، بايد آن را به شهر ديگر ببرد و به مصرف فطره برساند، و باید احتیاط کند . و مخارج بردن به آن شهر را از فطره برندارد و اگر فطره تلف شود ضامن نيست، و در صورتي كه بتواند زكات فطره را در محلّ خود به مصرف برساند، می تواند به شهر دیگر ببرد ولی چنانچه بدون اجازه حاكم شرع آن را به شهر ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
مسائل اختصاصي
مكارم: مسأله ۱۷۳۲- همانطور كه قبلاً هم اشاره شد زكات فطره را بنابر احتياط واجب در غير مورد فقرا و مساكين نمي توان مصرف كرد، همچنين نمي توان از  آن كارخانه هايي تأسيس كرد و منافع آن را در خدمت نيازمندان گذارد، ولي تهيه سرمايه از آن براي افراد نيازمند به مقداري كه زندگاني آنها را اداره كند جايز است.
جوادی آملی: مسأله ۲۲۴۹- سرباز، رزمنده، دانشجو، زندانی و... كه مخارج آن‌ها را دولت یا اداره آنان میپردازد، اگر شروط وجوب زكات فطره (تمکّن مالی) را دارند، پرداختن آن بر خود آنان واجب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -