بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
زمستان بهار مؤمن
قال الصادق (علیه السلام): الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی صِیَامِهِ.
زمستان، بهار مومن است؛ از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.
معاني الأخبار ج ۱ ص ۲۲۸.
نقل است حضرت مریم (علیها السّلام):
پس از آنکه از دنیا رفت، حضرت عیسی (علیه السّلام) جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟» مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»
داستان هایی از یاد خدا، ص ۲۸.
در حالات شهید محراب - مرحوم ملاّ محمد تقی برغانی - آمده است:
عبادت آن جناب چنان بود که همیشه از نصف شب تا طلوع صبح صادق به مسجد می رفت و به مناجات و ادعیه و تضرّع و زاری و تهجّد اشتغال داشت و مناجات «خمس عشرة» را از حفظ می خواند و بر این روش و شیوه پسندیده استمرار داشت تا همان شب که شربت شهادت نوشید.
مکرّر در فصل زمستان دیده می شد که در پشت بام مسجد خود، در حالی که برف به شدّت می بارید، در نیمه شب پوستینی بر دوش و عمامه بر سر داشت و مشغول تضرّع و مناجات بود و با حالت ایستاده، دست ها را به سوی آسمان بلند کرده، تا این که برف، سراسر قامت مبارکش را از سر تا پا سفید پوش می کرد.
لازم به ذکر است که این بزرگوار در حال سجده - در حالی که مناجات خمس عشرة را می خواند - به دست فرقه بابیه به شهادت رسید.
از آقا امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلإم) موقعی که می خواستند بخوابند، ظرف آب را بالای سرشان می گذاشتند چیزی هم روی ظرف قرار می دادند. بعد مقدار کمی می خوابیدند و برمی خاستند. قبل از اینکه وضو بگیرند، به ستارگان آسمان نگاه می کردند و این آیات را می خواندند:
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ.
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.
یقیناً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای خردمندان است.
آنان که همواره خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می کنند، و پیوسته در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند، [و از عمق قلب همراه با زبان می گویند:] پروردگارا! این [جهان با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو از هر عیب و نقصی منزّه و پاکی؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار.
سوره آل عمران آیات ۱۹۰ و ۱۹۱.
سپس، وضو می گرفتند و چهار رکعت نماز شب با رکوع و سجود طولانی می خواندند و می خوابیدند. سپس با کمی استراحت دوباره بیدار می شدند. وضو می گرفتند و چهار رکعت نماز می خواندند و دوباره کمی می خوابیدند و بلند می شدند و نماز شفع و وتر را می خواندند. شاید به این علت بوده که آن قدر عشق به عبادت داشتند که نمی خواستند طولانی بخوابند یا اینکه این نوع تربیت زحمت بیشتری دارد. البته شاید بخواهند به ما هم یاد بدهند که هر چه عمل سخت تر باشد فضیلتش هم بیشتر است.