انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲۳) راه‌های لذت بردن از نماز و مناجات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
راه‌های لذت بردن از نماز و مناجات
انسان طبیعتاً موجودی لذت‌جوست و کارهای خود را برای رسیدن به لذت‌ها انجام می‌دهد؛ یا حداقل انگیزه او در رفتن به‌سوی چیزی، لذت از آن چیز است؛ اما برخی از افراد چنین گمان می‌کنند که لذت‌ها محدود به لذت‌های حیوانی (شکم و شهوت) است.
این گروه، لذت‌های خود را محدود به لذت‌های حسی می‌کنند؛ از این رو فکر می‌کنند تمام افرادی که برای خدا از لذت‌های حرام یا لذت‌هایی که در شأن آنها نیست می‌گذرند، زندگی سختی خواهند داشت. به گمان آنها مؤمنان واقعی و بندگان مطیع دستورات خداوند از چیزی لذت نمی‌برند و زندگی به کام آنان تلخ است. در حالی که چنین نیست؛ زیرا لذت‌ها محدود به لذت‌های حسی نیست؛ بلکه لذت‌هایی وجود دارد که بسیار بالاتر از لذت‌های مادی و حیوانی است.
انواع لذت ها
در یک تقسیم‌بندی کلی لذت‌ها چهار نوع هستند:
(۱) لذت حسی: لذت‌هایی که از راه اعضای بدن و حواس پنج‌گانه ظاهری نصیب انسان می‌شود.
(۲) لذت خیالی: لذتی که از راه خیال نصیب انسان می‌شود؛ مانند لذت در خواب، لذت بردن از ناحیه خیال حضور در جایی زیبا و لذت بردن از یک خاطره خوش.
(۳) لذت عقلی: لذت بردن از درک حقایق عقلی؛ مانند لذت بردن از کشف فرمول‌های ریاضی و فیزیک و لذت آگاهی یافتن بر امور علمی.
(۴) لذت معنوی و روحی: مانند لذتی که از امور معنوی و بندگی خدا نصیب بنده می‌شود. البته هدف نهایی بنده در امور معنوی و عبادی نباید لذت باشد؛ زیرا امور عبادی باید خالصانه برای خدا انجام شود؛ اما به‌طور طبیعی آنها که اهل امور معنوی و عبادی‌اند و کار را برای خدا انجام می‌دهند، به طور طبیعی لذتی عائدشان می‌شود که با لذت‌های مادی قابل مقایسه نیست.
خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «شما به حسب طبعتان طالب لذت‌های مادی و دنیوی هستید در صورتی که لذت آخرت بر لذت دنیا رحجان دارد.
سوره اعلی آیات ۱۶ و ۱۷.
نماز، شیرین‌ترین لذت معنوی
لذت‌هاي معنوي شايد ظاهري ديگرگون داشته باشد؛ مثل غمگيني براي مصیبت‌های آقا امام حسين‌ (علیه السلام)، ترس از آخرت و خوف از خدا، توبه و پشيماني از گناه و نماز خاضعانه و خاشعانه و امثال آنها. براي افراد بيگانه از این فضا، گمان رنج، درد و غيره را ايجاد مي‌كند؛ اما حقيقت اين است كه مسائل معنوي در عين برخورداري از ظاهري اندوهناك، از باطني شيرين و بسيار لذت‌بخش برخوردار است.
لذا هر كس ذره‌اي از آن را بچشد عاشق آن مي شود و اين اول تشنگي معنوي است و هميشه در طلب آن بر مي‌آيد و ناخودآگاه يا آگاهانه به‌سوي آن حركت مي‌كند.
عشق بازی کار هر شیاد نیست
این شکار، دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است
طالب حق را حقیقت لازم است
عشق از معشوق اول سرزند
تا به عشقش جلوه‌ای دیگر کند
طالب این مدعا خواهی اگر
بر حسین و حالت او کن نظر
جذبه روحي اين لذات، از جذّابيت بسيار بالايي برخوردار است. اگر فردي در غفلت‌ها و لذات نفساني غرق نشود از آن باز نمي‌ماند.
نماز یکی از عبادت‌ها است که بالاترین و شیرین‌ترین لذت‌های معنوی را برای نمازگزار به ارمغان می‌آورد.
آقا رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، «نماز» را نور چشم خود دانسته و به‌اشتیاق خود بر مداومت آن تصریح کرده است.
آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:
جَعَلَ اللهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّهًًْ عَيْنِي فِي الصَّلَاهًًْ ـ وَ حَبَّبَ إِلَيَّ الصَّلَاهًًْ ـ كَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ ـ وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَكَلَ شَبِعَ وَ إِنَ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِيَ ـ وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاهًًْ.
خداوند نور دیده مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من گردانید؛ همچنانکه غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داد. [با این تفاوت که] گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر می‌شود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب می‌شود، اما من هرگز از نماز سیر نمی‌شوم.
بحار الأنوار، ج ‏۷۴، ص۸۰.
پرسش‌های متداول نمازگزاران در این زمینه:
(۱) چرا از نماز خود لذت نمي‌بریم؟
(۲) چگونه می‌توان نماز را برای خود شیرین و لذت‌بخش کرد تا نماز برای ما خسته‌کننده نباشد؟
(۳) برای لذت‌بردن از نماز، چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
پاسخ:
برای لذت بردن از نماز و درك شيريني آن، مانند هر پديده ديگری، فراهم شدن زمينه‌ها و شرايط و نيز از بين رفتن مشكلات و موانع امری ضروری است.
دسته‌بندی پاسخ:
الف) افزایش شناخت نسبت به خدا
براي اينكه از مناجات و عبادت لذت ببريم، باید سطح معرفت خود را نسبت به کسی که در عبادت با او ارتباط می‌گیریم، بالا ببریم. زیرا اگر انسان هنگام صحبت كردن با شخصی بزرگوار و داراي مقامات عالي، نسبت به او شناخت نداشته باشد، نه تنها از هم‌صحبتي با او لذت نمي‌برد، بلكه ادب حضور و هم كلامي با او را نيز رعايت نمي‌كند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ركعتان من عالم أفضل من سبعين ركعهًًْ من غير عالم.
دو ركعت نماز دانا بهتر از هفتاد ركعت غير دانا است.
غررالاخبار، ص ۴۳ و ۴۱۱.
ما، زندگی و هستی خویش را مدیون خداییم. غرق نعمت‌های اوییم. البته باید دیده «نعمت شناس» و «مولی‌شناس» داشته باشیم!
یکی از یاران آقا امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند به ایشان عرض کردم: امام سجاد (علیه السلام) را دیدم هنگامی که به نماز ایستاد، رنگ چهره‌اش دگرگون شد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «به خدا قسم علی بن الحسین (علیه السلام) کسی را که برای او نماز می‌کرد، می‌شناسد.
بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۶۶.
شخصی که قبل از نماز به خود توجه دهد که می‌خواهد در پیشگاه آفریننده آسمان‌ها و زمین بایستد؛ خدایی که او را و همه عوالم را آفریده و هستی به دست اوست؛ خدایی که او را می‌بیند و شنوا و دانا و مهربان است؛ چنین فردی قطعا بیشتر از کسی که این شناخت را ندارد از نماز لذت می‌برد.
فردی در حاشیه جاده‌ای مشغول نماز بود. مجنون بدون اینكه متوجه شود، از بین او و مُهرش عبور كرد. مرد نمازش را قطع كرد و داد زد:‌ای آقا چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟ مجنون تازه متوجه حضور آن مرد شد. نگاهی به مهر نمازش کرد و گفت: من كه عاشق لیلی هستم تو را ندیدم، تو كه عاشق خدای لیلی هستی، چگونه دیدی كه من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟
آقا امیرالمومنین علی (علیه السلام) در مناجاتش با خداوند عرض می‌کند: مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَهًْ فَعَبَدْتُك‏.
(خدایا) من تو را به خاطر ترس از عذابت عبادت نمی‌کنم و همچنین برای چشمداشت از ثواب عبادت نمی‌کنم؛ زیرا تو را شایسته عبادت یافتم، پس اهل عبادت شده‌ام.
بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۱۸۶.
مطالعه کتاب‌هاي خداشناسي، همنشینی با علما، عرفا و اهل تقوا و پرسش از علما و صاحب نظران در اين خصوص، کمک بسیاری در اين زمينه خواهد کرد.
ب) افزایش شناخت خود نسبت به جایگاه و آثار نماز
براي اينكه از عبادت و نماز لذت ببريم، بايد بدانيم كه عبادت چيست، چگونه ارتباطي است و چه آثار و برکاتی را به ارمغان می‌آورد؟
خاصیت اصلی نماز، پیوند «بنده» و «خالق» است. نماز، یکی از برنامه‌های «سپاس نعمت» است که روزی پنج نوبت ما را در آستان صاحب نعمت می‌نشاند، تا شیطان در اسیر ساختن ما طمع نکند و از قلمرو «بندگی خدا» بیرونمان نکشد. توجه به اصل نماز، دقت در مفاهیم ذکرها و دعاهای نماز، شناخت رمز و راز و پیام‌ها و نکته‌های افعال نماز، می‌تواند لذت نماز را به نمازگزار بچشاند.
کسی که «وضو» می‌گیرد، همراه شستن دست و صورت، دل و جان را هم پاک می‌کند. رو به «قبله» که می‌ایستد، خانه توحید و کعبه مقدس، دل او را جذب می‌کند و او را به عمق تاریخ موحّدان و یکتاپرستان می‌برد. «تکبیرهًًْ الاحرام» نمازگزار، ورود به محضر دوست و حرام کردن یاد هر چیز دیگر بر خویشتن است. «حمد و سوره»، ستایشی آگاهانه از ولی نعمتی است که در پیشگاهش می‌ایستیم، زبان به حمد و ثنا می‌گشاییم و از او راهنمایی به «صراط مستقیم» می‌طلبیم. «رکوع»، رمز خضوع در برابر آفریدگار است. «سجود»، نزدیک‌ترین حالت یک بنده به خدای خویش است، خاکی بودن، کرنش در برابر آن معبود بزرگ، رسیدن به عظمت روحی از راه کوچک شدن در برابر آن بزرگ واقعی. «الله‌اکبر» یعنی او را از هر چیز و هر کس و هر جاذبه و هر دل مشغولی و هر قدرت و جمال، بالاتر دیدن. آیا این «توجه‌ها» کافی نیست تا نماز را همچون شهدی شیرین در کام نمازگزار قرار دهد؟
بنابراین فراگیری ترجمه آیات و اذکار نماز با مطالعه و مرور و تفسیر هر آنچه در نماز به زبان جاری می‌سازیم و توجه به معنا و مفاهیم نماز در حین نماز، در افزایش لذت نماز بسیار مؤثر است.
پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) برترين افراد را در عبادت اين گونه معرفي مي‌فرمايد: «برترين مردم كسي است كه عاشق عبادت شود، پس دست در گردن آن آويزد و از صميم دل دوستش بدارد و با جان خويش با وي درآميزد. خويشتن را وقف آن گرداند و در مقابل او را باكي نباشد كه دنيايش به سختي مي‌گذرد يا به آساني».
الكافي، ج ۲، ص ۸۳.
نقل شده: برنامه همیشگی امام خمینی (ره) در نجف این بود که دو ساعت و نیم بعد از مغرب به بیرون منزل تشریف می‌آوردند تا کسانی که به زیارت ایشان می‌آمدند بتوانند وی را ملاقات کنند. بعد از این برنامه به حرم مطهر امیر مؤمنان (علیه السلام) می‌رفتند. شبی امام خمینی (ره) به تب شدید مبتلا شدند.
بعد از تلاش فراوان ساعت دو و نیم بامداد دکتری به همراه چند نفر از دوستان امام راهی منزل حضرت امام می‌شوند.
همگی فکر می‌کنند حتما امام با وجود این کسالتی که دارند خوابیده است؛ ولی زمانی که وارد اطاق می‌شوند، با کمال تعجب می‌بینند که امام نشسته و مشغول نماز شب است. صبر می‌کنند تا نماز امام تمام می‌شود. سپس دکتر ایشان را معاینه می‌کند و متوجه می‌شود که امام تب ۴۲ درجه دارند.
کتاب عطر خوش نماز، فرامرز شعاع حسینی.
مطالعه کتاب‌های مناسب درباره اهمیت و آثار نماز همچون «اسرار الصلوهًًْ»، میرزا جواد ملکی تبریزی، «پرواز در ملکوت یا اسرار الصلوهًًْ» امام خمینی(ره) کمک بسیاری شایانی به این مسئله می‌کند.
ج) رعایت آداب نماز
از مهم‌ترین عواملی که موجب می­شود نماز، لذت‌بخش باشد، رعایت آداب نماز است.
یكی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به نام حمّاد می‌گويد: روزی امام به من فرمودند: آيا نمازت را خوب اقامه می‌كنی؟ گفتم: آقای من، من كتاب حزير [یکی از اصحاب امام] را كه درباره نماز نوشته است، حفظ هستم! فرمودند: مانعی ندارد، بايست و نماز بخوان [تا ببينم چگونه نمازت را می‌خوانی‌] من برخاستم و در برابر امام رو به قبله تكبير گفته و نماز خواندم!
امام فرمودند:‌ ای حمّاد! نماز را خوب نمی‌خوانی! چقدر زشت است كه شخصی شصت يا هفتاد سال از عمرش بگذرد و يك نماز تمام و كامل باحدود [و آداب آن] به‌جا نياورده باشد! حمّاد گويد: در خودم احساس كوچكی كردم و گفتم: فدايتان شوم [حال كه چنين است] پس نماز را به من بياموزيد! امام صادق (علیه السلام) برخاست و رو به قبله راست ایستادند. دست‌های خود را آزاد گذاردند و انگشت‌های دست آن حضرت به هم گذارده شده بود. مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، بیشتر فاصله نداشت و انگشت‌های پای خود را رو به قبله كردند. تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند:
«الله اکبر». سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند. بعد از تمام شدن سوره توحید، به اندازه یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كردند و تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: «الله اكبر». پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه اگر قطره آبی بر آن می‌گذاشتند، به هیچ طرفی نمی‌ریخت. گردن خود را كشیدند؛ سر به زیر نینداختند؛ چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.
بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: «سمع‌الله لمن حمده». در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند:
«الله اكبر». بعد به سجده رفتند. دو كف دست را قبل زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند. انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: «سبحان ربّی الاعلی و بحمده». اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند). بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی، دو كف دست، دو سر زانو، دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی شد.
... پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: «الله اكبر». به ران چپ نشسته، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند: «استغفرالله ربّی و اتوب الیه». دوباره در حالی كه نشسته بودند، گفتند: «الله اكبر». بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول، سجده دوم را تمام كردند. در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند. موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند:‌ای حماد، این چنین نماز بخوان.
وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۷۳.
برخی از آداب نماز:
{۱} انجام مقدمات و مستحبات نماز:
چه آن اموری که قبل از آغاز نماز باید انجام شود؛ مانند: اذان، اقامه، پوشیدن لباس‌های زیبا، استعمال عطر و بوی خوش و چه آن اموری که همراه نماز یا بعد از آن مستحب است انجام گیرد، اینها نیز در لذت بردن از نماز بسیار مؤثرند.
{۲} توجه به وضو
توجه به وضو به منزله مقدم‌ه­ای برای ورود به نماز: خواندن دعاهای مربوط به وضو می‌تواند این توجه را افزایش دهد.
{۳} رعایت آداب ظاهری نماز: آدابی چون: لباس تمیز و معطر.
{۴} کنترل فکر و خیال در نماز: در حین عبادت، مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، تلاش کند خود را از دام آن افکار برهاند.
{۵} چند لحظه تفکر پیش از گفتن تکبیر نماز:
یک لحظه اندیشه درباره اینکه روبروی چه کسی ایستاده‌­ام؛ لحظه دوم تفکر درباره اهمیت و عظمت نماز؛ لحظه سوم به یاد داشتن این حقیقت که شاید این نماز، آخرین نماز من باشد.
{۶} حضور قلب در نماز:
بی‌تردید این حضور قلب، مراتب مختلفی دارد اما شاید نقطه شروع آن، توجه به معانی کلمات و جملاتی است که در نماز می‌­گوییم.
توجه به حکمت هر یک از اجزای نماز: مثل رکوع، سجود، قنوت نیز توجه انسان را بیشتر معطوف به نماز می­‌کند. افزون بر این ـ آنچنانکه در روایات آمده ـ خواندن نوافل، کمبودهای نماز را جبران خواهد کرد.
{۷} توکل به خدا و توسل به اهلبیت (علیهم السلام)
علاوه‌بر رعایت آداب نماز، توکل به خدا و توسل به اهلبیت (علیهم السلام) نردبانی است که در جهت نیل به عبادت لذت‌بخش، بسیار انسان را یاری می‌کند. بی‌تردید توسل زمانی معنا دارد که انسان گام‌های هرچند کوچک نخست را برداشته باشد.
{۸} انجام تعقیبات نماز:
بعد از نماز حتما چند دقیقه‌ای بنشیند و ارتباط خود را ادامه دهد، در معانی آن بیندیشد و برخی از تعقیبات وارد شده را بخواند.
د) جهاد با نفس و دوری از معصیت
همانگونه که آلودگی به عفونت‌ها مانع لذت بردن از غذاهای مطبوع می‌شود، گناه و معصیت نیز مانع لذت بردن از غذاهای روحی از جمله نماز می‌شود. لقمه حرام، سخن ناروا، غیبت و بیهوده‌گویی، نیش و کنایه، تهمت، فحش، نگاه آلوده به نامحرم و فیلم‌ها و تصاویر غیراخلاقی و شنیدن موسیقی حرام، قلب و روح آدمی را مجروح و بیمار کرده و حال و انرژی عبادت و نماز را از آدمی دور می‌سازد. همان‌طور كه انسان گرفتارِ سرماخوردگي، از بوي خوش لذت نمي‌برد و چشم ضعيف و كم نور، لذت مشاهده مناظره زيبا را در نمي‌يابد، انسان گنهكار نيز از نماز لذت نمي‌برد.
از مرحوم آیةالله العظمی بهجت درباره راه‌های لذت بردن از نماز پرسیدند و ایشان در جواب فرمودند:
«این احساس لذت در نماز یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. معصیت، روح را مکدر می‌کند و نورانیت دل را می‌برد. در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود. یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجهش به غیر خدا مشغول نشود و اگر به طور غیر اختیاری توجهش به جایی منصرف شد به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند. وقتی وارد نماز می‌شوید هنگام خواندن حمد و سوره به معنای آن توجه کنید تا ارتباط حفظ شود.
برگی از دفتر آفتاب، ص ۱۳۳.
قال أمیرالمؤمنین علي (علیه السلام): كَيْفَ يَجِدُ لَذَّهًًْ الْعِبَادَهًًْ مَنْ لا يَصُومُ عَنِ الْهَوَي.
چگونه لذّت عبادت را بچشد كسي كه از هوی و هوس باز نمي‌ايستد!
تصنیف غرر الحكم و دررالكلم، ص ۱۹۹.
قال الصادق (علیه السلام): طلبتُ حلاوهَ العبادهَ فَوَجَدتَهَا فِی تَرکِ المَعصِیَه.
شيريني و لذت عبادت را جست‌وجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.
مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۳ – ۱۷۴.
نقل شده روزی حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) در راه به جوان بی‌ادبی برخورد کردند. آن جوان با وقاحت و بی‌شرمی گفت: «ای موسی! من آنچه را خدای تو گفته به‌جا بیاور، انجام نخواهم داد و آنچه را که امر کرده ترک کنم، به‌جا خواهم آورد. از طرف من به او بگو که تو هم به هر نحوی می‌خواهی مرا عقوبت کن.
حضرت موسی (علیه السلام) روی خود را از او برگرداند و به راه خویش ادامه داد تا اینکه روزی در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پیغام آن جوان را که به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم؛ گرچه تو شرم داشتی که آن پیغام را به ما برسانی، از طرف ما این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتی مبتلا ساخته‌ایم که بالاتر از آن تصور نیست؛ اما اکنون درد آن را درک نمی‌کنی، روزی درد آن را می‌فهمی که راه‌گریزی برایت نیست. حضرت موسی (علیه السلام) عرض کرد: پروردگارا! من آن جوان را بسیار سرحال و خرسند دیدم و در او هیچ‌گونه گرفتاری مشاهده نکردم.
خطاب شد: ‌ای موسی! هر گاه من به بنده‌ای غضب کنم، بزرگ‌ترین عقوبتی که به او می‌کنم، آن است که لذت عبادت خود را از او می‌گیرم تا در اثر عدم لذت از عبادت، عبادتم را ترک کند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود. این جوان را به چنین عقوبتی مبتلا کرده‌ام، ولی اکنون متوجه نیست و بزودی متوجه خواهد شد.
پایگاه اینترنتی انهار پس از ویرایش و زیبا سازی
به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -