بسم الله الرحمن الرحیم
دعای سمات و آشنائی با آن
این دعا معروف به دعای شبور [دعای عطا و بخشش] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است . این دعا از دعاهای مشهور است و شخصیت های بزرگی مانند سيد علي قاضي طباطبايي، علّامه مجلسی و آیةالله مدنی بر دعای سمات شرح نوشته اند و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مینمودند.
مرحوم سید علی قاضی فرموده: دعای عظیم الشأن سمات چشمه حیات است که تآویل آن را جز خداوند نمی داند و ما در ادعیه شریفه، تعظیم و احترامی همانند آنچه که برای این دعا ی کبیر وارد شده است، نیافتیم.
دعای سمات دارای دو اسم است.
این دعا در میان مسلمانان به نامهای «سمات» و «شبور» شهرت دارد. سمات یعنی «اسمها». علت نام گذاری این دعا به نام سمات این است که نامهای خداوند در متن آن بسیار تکرار شدهاند و منظور از اسمها، اسمهای خداوند باری تعالی است. یکی از باورهای اشتباه درباره دعای سمات در مسئله تلفظ اسم آن است. سِمات در اصل به کسر سین تلفظ میشود. برخی بر این باورند که علت این نام گذاری این است که دعای سمات یا شبور در اصل عطایی است از جانب پروردگار که در اختیار مؤمنین قرار داده شده است. در رابطه با سند دعای سمات شکی در اعتبار و وثوق آن نیست و راویان شیعه این دعای بلند مرتبه را به نقل از امام محمد باقر (علیه السلام) در کتب روایی ذکر کردهاند.
نکته ظریف در مورد این دعا ان است که مفاهیمی از سه کتاب آسمانی یعنی تورات و انجیل و قرآن از زبان امام باقر (علیه السلام) در آن ذکر شده است.
ائمه (علیهم السلام) در این دعا خداوند را به اسمای حسنا و اسم اعظمش، به رسولان و نزدیکان درگاهش و به مکان های مقدسی که در آن مکان ها با پیامبرانش سخن گفت و بر آنان وحی فرستاد، می خوانند و سوگند می دهند، تا درهای رحمتش را به روی آنان بگشاید و گره ها را از کارهایشان وا نماید.
در توضیح اهمّیت این دعا باید گفت که در دعای سمات، خدا را به اسم اعظم، پیامبران و مکانهای مقدسی که خداوند در آن مکانها با رسولانش تکلم نمود و بر آنان وحي فرستاد، قسم داده یا خوانده میشود. ابتدای دعا با مناجات خداوند آغاز شده و در ضمن آن به نعمتهای خداوند اشاره شده است. همراهی حضرت موسي با بني اسرائيل، عبور آنها از دریا و هلاک فرعون و لشگریان فرعون را یاد کرده است. در بندهای دیگر سخن گفتن خداوند با موسی بن عمران، ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اینکه خداوند آنها را یاری رسانده را ذکر کرده است. رحمت خداوند را به حضرت ادم و ذریه او یادآوری میکند و سپس برکت خداوند بر امتهای گذشته را خاطر نشان میکند و بر شمول برکت خداوند بر امت، ذریه و امت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تأکید میکند و از خداوند میخواهد که بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و خاندان او صلوات فرستاده و برکت و رحمت خویش را بر آنها شامل کند، کما اینکه بر ابراهيم و آل ابراهیم درود، برکت و رحمت خود را شامل کرده استو.
برخی از خواص دعای سمات
دعای سمات خواص بسیار زیادی دارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
{۱} تفرّب و نزدیکترشدن به خداوند
خواندن ادعیه در اسلام بسیار مورد تاکید و توصیه ائمه (علیه السلام) است و میتوان ادعیه معتبری که هم اکنون در کتب روایی و معتبر ذکر شدهاند را به قصد نزدیک شدن به خداوند قرائت کرد. اولین مورد از خواص دعای سمات نزدیک شدن به خداوند است. دعای سمات مشتمل بر اسمهای پر معنی خداوند است و با قرائت آنها و یاد کردن از خداوند و عظمت وجود او میتوان از توفیقات خداوندی بهرهمند شد. همانطور که در خداوند در قرآن میفرماید:
الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. ( رعد، آیه ۲۸٫)
آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!.
از این آیه میتوان به این نتیجه رسید که قرائت دعای سمات که مملوّ از اسامی خداوند است موجب نزدیکی به خداوند و آرامش قلبها میشود و بهتر است که این دعا را برای اصلاح امور باقی اخروی بخوانند.
{۲} برآورده شدن حاجات
یکی از خواص دعای سمات که در روایات آمده است مشکل گشا بودن آن است. مؤمنین در مواجهه با مشکلات و زمانی که از خداوند چیزی را طلب دارند میتوانند این دعا را بخوانند. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:
پس بگیرید این دعا را بر دشمنان خود از سایر مردم و این از عمق مکنون علم و مخزون علم است. پس بخوانید آن را برای حاجت که به خدا دارید و ظاهر نکنید آن را برای سفها، زنان، کودکان، ستم کاران و منافقان.
{۳} شفای بیماری
در کتاب نفایس الفنون در باره یکی از علما نقل می کند که گفت: مرا در جوانی بیماری بسیاری بود و من هر روز جمعه به وقت غروب آفتاب این دعا را می خواندم و چون تمام می شد آفتاب فرو می نشست و مراد من جز این نبود که خداوند بدن مرا سالم و صحیح بدارد که مرا طاقت تحمل زحمت مرض نیست، پس از آن روز تا به امروز که قریب به شصت سال دیگر هرگز مریض و رنجور نشده ام.
{۴} دفع شرّ همسایه بد
زندگی در نزدیکی دیگران آداب مخصوص به خود را دارد. رعایت نکردن قوانین و اصول زندگی اجتماعی باعث بروز مشکلات زیادی است. در اسلام حتی همسایهها نیز حقوقی بر گردن یکدیگر دارند. از جمله خواص دعای سمات دفع شر همسایه بد است. علمای دین توصیه کردهاند برای دفع شرّ همسایهای که موجب آزار و اذیت است در خواندن دعای سمات مداومت داشته باشید تا اینکه نهایتاً شرّ همسایه تمام شود.
{۵} دفع شرّ دشمن
کسانی که دوست ناباب ویا مورد آزار ظالمی هستند ویا دشمنان قوی دارند بامداومت به خواندن این دعای عظیم الشأن امیداست که ازآنان دفع شرّ گردد.دربرخی از منابع درمورد دفع ناسازگاری همسرو عادت های بد نیز این دعارامؤثردانسته اند.
{۶} دارای اسم اعظم خداوند
یکی از مباحثی که بزرگان عرفان و حکمت به آن پرداختهاند «اسم اعظم» خداوند است.
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) در باره دعای سمات فرمودند:
اگر مردمان میدانستند آن چه ما میدانیم از سؤالها که در این دعاست و بزرگی کار آن نزد خدای تعالی و زودی اجابت خدای تعالی، خواننده آن را با آن چه ذخیره نهاده است خدا از ثواب نیکو، وی را به سبب این دعا با یک دیگر با شمشیر جنگ کردندی و اگر سوگند خورم که اسم اعظم خدای تعالی در آن است، راست خورده باشم و این از علم نهانی است.
(*) زمان خواندن دعای سمات
خواندن ادعیه مستحب است و به همین دلیل مؤمنین در هر زمانی که دوست داشته باشند میتوانند دعا بخوانند، اما برای بهره مندی کامل از خواص دعای سمات بهتر است به توصیه ائمه (علیهم السلام) درباره زمان خواندن دعای سمات عمل کنیم..
طبق روایاتی که در این باره وارد شدهاند بهترین زمان برای خواندن دعای سمات عصر جمعه (نزدیک به غروب آفتاب) است. همچنین این زمان نه تنها برای خواندن دعای سمات، بلکه برای خواندن ادعیه دیگر نیز زمان مناسبی است، زیرا زمان اجابت دعا است. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در این هنگام فردی را به پشت بام میفرستاد تا نزدیک شدن غروب جمعه را اطلاع دهد و این زمان را زمان اجابت دعا معرفی میکردند. بهتراست در عصر جمعه، علاوه بر نیّات خود، به نیّت باز شدن گره از ظهور حضرت مهدی (عج) و تعجیل در فرج آن حضرت و رفع مشکلات شیعیان و خنثی شدن دشمنی ها و فتنه ها علیه شیعیان نیز خوانده شود.
متن و ترجمه دعای سمات
دعای سماتُ درمفاتیح الجنان چنین آمده است:
در «مصباح» شیخ طوسی و «جمال الاسبوع» سید ابن طاووس و کتُب کفعمی به سندهای معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروی(رضوان الله علیه) که از نوّاب حضرت صاحب الامر(علیهالسلام) بود، از حضرت باقر(علیهالسلام) و امام صادق(علیهالسلام) روایت شده علاّمه مجلسی این دعا را همراه با شرح در کتاب «بحار» ذکر نموده است.
این دعا چنانکه در کتاب «مصباح» شیخ آمده چنین است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ ، الَّذِى إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ مَغالِقِ أَبْوابِ السَّماءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ مَضائِقِ أَبْوابِ الْأَرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْأَمْواتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ كَشْفِ الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ انْكَشَفَتْ؛
خدایا! از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزیزتر باشکوهتر گرامیتر که چون بر درهای بسته آسمان با آن نام خوانده شوی که به رحمت گشوده شوند باز میشوند و چون با آن بر درهای ناگشوده زمین خوانده شوی برای فرج گشوده شود و چون با آن برای آسان شدن سختی خوانده شوی، آسان گردند و چون با آن بر مردگان برای زنده شدن خوانده شوی، زنده شوند و چون با آن برای رفع سختی و زیان خوانده شوی برطرف گردد؛
وَبِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَكْرَمِ الْوُجُوهِ وَأَعَزِّ الْوُجُوهِ الَّذِى عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ ، وَخَضَعَتْ لَهُ الرِّقابُ ، وَخَشَعَتْ لَهُ الْأَصْواتُ ، وَوَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخافَتِكَ ، وَبِقُوَّتِكَ الَّتِى بِها تُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِكَ وَتُمْسِكُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا ، وَبِمَشِييَّتِكَ الَّتِى دَانَ لَهَا الْعالَمُونَ؛
و میخوانمت به شکوه جلوهی گرامیات، گرامیترین جلوهها و عزیزترین آنانکه چهرهها در برابرش خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناک شدهاند از ترس تو، تو را میخوانم به نیرویت که با آن آسمانها را نگاه داشتی از اینکه بر زمین افتد مگر به اجازه تو، با آن آسمانها و زمین را از اینکه ویران شوند نگاه داشتی و میخوانمت به ارادهات که جهانیان در برابرش مطیعاند؛
وَبِكَلِمَتِكَ الَّتِى خَلَقْتَ بِهَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ، وَبِحِكْمَتِكَ الَّتِى صَنَعْتَ بِهَا الْعَجائِبَ ، وَخَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَةَ وَجَعَلْتَها لَيْلاً ، وَجَعَلْتَ اللَّيْلَ سَكَناً ، وَخَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَجَعَلْتَهُ نَهاراً ، وَجَعَلْتَ النَّهارَ نُشُوراً مُبْصِراً ، وَخَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَجَعلْتَ الشَّمْسَ ضِياءً ، وَخَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ وَجَعَلْتَ الْقَمَرَ نُوراً؛
و به کلمهات که با آن آسمانها و زمین را آفریدی و به حکمتت که با آن شگفتیها را ساختی و تاریکی را با آن پدیدآوردی و آن را شب قرار دادی و شب را برای آرامش مقرّر داشتی و هم با آن حکمت، نور را آفریدی و آن را روز قرار دادی و روز را مایه جنبش و بینایی سنجش ساختی و نیز با آن خورشید را آفریدی و خورشید را مایه تابش نمودی و با آن ماه را پدید آوردی و ماه را نورانی ساختی؛
وَخَلَقْتَ بِهَا الْكَواكِبَ وَجَعلْتَها نُجُوماً وَبُرُوجاً وَمَصابِيحَ وَزِينةً وَرُجُوماً ، وَجَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَمَغارِبَ ، وَجَعَلْتَ لَها مَطالِعَ وَمَجارِىَ ، وَجَعَلْتَ لَها فَلَكاً وَمَسابِحَ ، وَقَدَّرْتَها فِى السَّماءِ مَنازِلَ فَأَحْسَنْتَ تَقْدِيرَها ، وَصَوَّرْتَها فَأَحْسَنْتَ تَصْوِيرَها ، وَأَحْصَيْتَها بِأَسْمائِكَ إِحْصاءً ، وَدَبَّرْتَها بِحِكْمَتِكَ تَدْبِيراً ، وَأَحْسَنْتَ تَدْبِيرَها ، وَسَخَّرْتَها بِسُلْطانِ اللَّيْلِ وَسُلْطانِ النَّهارِ وَالسَّاعاتِ وَعَدَدِ السِّنِينَ وَالْحِسابِ ، وَجَعَلْتَ رُؤْيَتَها لَجَمِيعِ النّاسِ مَرْئً واحِداً؛
و با آن ستارگان را خلق کردی و آنها را اخترانی تابناک و برجها و چراغها و زینت و عامل راندن شیاطین قرار دادی، برای ستارگان مشرقها و مغربها و نیز طلوعگاهها و گردشگاهها مقرّر ساختی و برای آنها مدارهایی که در آنها شناورند قرار دادی و برای آنها در آسمان منزلگاههایی مقدر فرمودی، پس چه نیکو تقدیر نمودی و صورتگری کردی و چه نیکو صورتشان دادی و بانامهایت آنها را بر شمردی، شمردنی درخور و به حکمتت تدبیر نمودی، تدبیری شایسته و چه نیکو تدبیر کردی و با تسلّط بخشیدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندی و دیدن آنها را برای همه مردم یکسان نمودی؛
وَأَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ بِمَجْدِكَ الَّذِى كَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الْمُقَدَّسِينَ ، فَوْقَ إِحْساسِ الْكَرُوبِينَ ، فَوْقَ غَمائِمِ النُّورِ ، فَوْقَ تابُوتِ الشَّهادَةِ ، فِى عَمُودِ النَّارِ ، وَفِى طُورِ سَيْناءَ ، وَفِى جَبَلِ حُورِيثَ ، فِى الْوادِى الْمُقَدَّسِ فِى الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ ، وَفِى أَرْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ آياتٍ بَيِّناتٍ ، وَيَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِى إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ ، وَفِى الْمُنْبَجِساتِ الَّتِى صَنَعْتَ بِهَا الْعَجائِبَ فِى بَحْرِ سُوفٍ؛
و خدایا! از تو میخواهم به عظمتت که با آن بنده و فرستادهات موسی بن عمران (درود بر او) در میان قدسیان، برتر از احساس کرّوبیان، فراتر از سحابهای نور، بر فراز تابوت شهادت، در عمودی از آتش و در طور سینا و در کوه حوریث، در وادی مقدّس، در بقعه با برکت از جانب راست کوه طور، از دل درخت و در زمین مصر، با نه معجزه آشکار و روزی که دریا را برای بنیاسرائیل شکافتی و در چشمههای جوشنده که با آن شگفتیهایی در دریای سوف برساختی؛
وَعَقَدْتَ ماءَ الْبَحْرِ فِى قَلْبِ الْغَمْرِ كَالْحِجارَةِ ، وَجاوَزْتَ بِبَنِى إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ ، وَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ الْحُسْنىٰ عَلَيْهِمْ بِما صَبَرُوا ، وَأَوْرَثْتَهُمْ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَمَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْتَ فِيها لِلْعالَمِينَ ، وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ وَمَراكِبَهُ فِى الْيَمِّ ، وَبِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ ، وَبِمَجْدِكَ الَّذِى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسىٰ كَلِيمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى طُورِ سَيْناءَ ، وَ لِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَلِيلِكَ مِنْ قَبْلُ فِى مَسْجِدِ الْخَيْفِ ، وَلِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى بِئْرِ شِيعٍ ، وَ لِيَعْقُوبَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى بَيْتِ إِيلٍ؛
و آب دریا را در دل گرداب همانند سنگ سخت بستی و بنیاسرائیل را از دریا به خشکی رساندی، وعدهی نیکویت بر آنان کامل گشت به خاطر آنکه شکیبایی ورزیدند و آنان را وارث مشارق و مغارب زمینی که در آن جهانیان را برکت دادی نمودی و فرعون و سپاهیان و مرکبهایش را در دریا غرق کردی و به نام بزرگت، آن نام بزرگتر، باشکوهتر، گرامیتر و به بزرگیات که با آن بر موسی کلیمت (درود بر او) در طور سینا جلوه کردی و نیز برای ابراهیم (درود بر او) خلیلت پیش از آن در مسجد خیف و برای اسحاق برگزیدهات (درود بر او) در چاه شیع و برای یعقوب (درود بر او) پیامبرت در بیت ایل؛
وَأَوْفَيْتَ لِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِمِيثاقِكَ ، وَلِإِسْحاقَ بِحَلْفِكَ ، وَ لِيَعْقُوبَ بِشَهادَتِكَ ، وَ لِلْمُؤْمِنِينَ بِوَعْدِكَ ، وَ لِلدَّاعِينَ بِأَسْمائِكَ فَأَجَبْتَ ، وَبِمَجْدِكَ الَّذِى ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلىٰ قُبَّةِ الرُّمّانِ ، وَبِآياتِكَ الَّتِى وَقَعَتْ عَلىٰ أَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّةِ وَالْغَلَبَةِ ، بِآياتٍ عَزِيزَةٍ ، وَبِسُلْطانِ الْقُوَّةِ ، وَبِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ ، وَبِشَأْنِ الْكَلِمَةِ التَّامَّةِ؛
وفا کردی به پیمانت برای ابراهیم (درود بر او) و به سوگندت برای اسحاق و به شهادتت برای یعقوب و به وعدهات برای اهل ایمان و برای دعاخوانان به نامهایت که اجابتشان کردی و به بزرگیات که برای موسی بن عمران (درود بر او) در قبّه رمّان نمایان شد و به نشانههایت که در زمین مصر، به بزرگواری عزّت و غلبهات واقع شد، با نشانههای تحسینبرانگیز و حاکمیت نیرومند و در سایه قدرت پرشکوهت، به مقام کلمه تامّه؛
وَبِكَلِماتِكَ الَّتِى تَفَضَّلْتَ بِها عَلىٰ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ ، وَأَهْلِ الدُّنْيا وَأَهْلِ الْآخِرَةِ ، وَبِرَحْمَتِكَ الَّتِى مَنَنْتَ بِها عَلىٰ جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَبِاسْتِطاعَتِكَ الَّتِى أَقَمْتَ بِها عَلَى الْعالَمِينَ ، وَبِنُورِكَ الَّذِى قَدْ خَرَّ مِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَيْناءَ ، وَبِعِلْمِكَ وَجَلالِكَ وَكِبْرِيائِكَ وَعِزَّتِكَ وَجَبَرُوتِكَ الَّتِى لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الْأَرْضُ ، وَانْخَفَضَتْ لَهَا السَّماواتُ ، وَانْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَكْبَرُ ،وَرَكَدَتْ لَهَا الْبِحارُ وَالْأَنْهارُ ، وَخَضَعَتْ لَهَا الْجِبالُ ، وَسَكَنَتْ لَهَا الْأَرْضُ بِمَناكِبِها؛
و کلماتی که با آن بر اهل آسمانها و زمین و اهل دنیا و آخرت عطا و بخشش نمودی و به رحمتت که با آن بر همه آفریدگانت بخشش کردی و به تواناییات که با آن جهانیان را برپا داشتی و به نورت که از هراسش طور سینا بر خاک افتاد و به دانش و شکوه و بزرگی و عزّت و جبروتت که زمین تاب آن را نیاورد و آسمانها در برابرش زانو زدند و در برابرش عمق فروردین زمین فروتر گشت و دریاها و نهرها در آستانش از حرکت ایستاد و کوهها فروتن شد و زمین با شانههایش آرام گشت؛
وَاسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ كُلُّها ، وَخَفَقَتْ لَهَا الرِّياحُ فِى جَرَيانِها ، وَخَمَدَتْ لَهَا النِّيرانُ فِى أَوْطانِها ، وَبِسُلْطانِكَ الَّذِى عُرِفَتْ لَكَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ ، وَحُمِدْتَ بِهِ فِى السَّماواتِ وَالْأَرَضِينَ ، وَبِكَلِمَتِكَ كَلِمَةِ الصِّدْقِ الَّتِى سَبَقَتْ لِأَبِينا آدَمَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَذُرِّيَّتِهِ بِالرَّحْمَةِ ، وَأَسْأَلُكَ بِكَلِمَتِكَ الَّتِى غَلَبَتْ كُلَّ شَىْءٍ ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً؛
و تسلیم شدند همه آفریدگان در برابر آن و بادها در وزیدن خود در برابرش پریشان گشتند و آتشها به درگاهش در جایگاه خویش خاموش شدند و به فرمانرواییات که با آن همواره به پیروزی شناخته شدی و با آن در آسمانها و زمین ستوده گشتی و به کلمهات، کلمهصدقی که به رحمت و بخشش برای پدرمان آدم (درود بر او) و نسلش پیشی گرفت و از تو خواستارم به کلمهات که بر هر چیز چیره گشت و به نور جلوهات که با آن بر کوه تجلّی نمودی و آن را فرو پاشیدی و موسی مدهوش درافتاد؛
وَبِمَجْدِكَ الَّذِى ظَهَرَ عَلىٰ طُورِ سَيْناءَ فَكَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ ، وَبِطَلْعَتِكَ فِى ساعِيرَ ، وَظُهُورِكَ فِى جَبَلِ فارانَ ، بِرَبَواتِ الْمُقَدَّسِينَ وَجُنُودِ الْمَلائِكَةِ الصَّافِّينَ ، وَخُشُوعِ الْمَلائِكَةِ الْمُسَبِّحِينَ ، وَبِبَرَكاتِكَ الَّتِى بارَكْتَ فِيها عَلىٰ إِبْراهِيمَ خَلِيلِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَبارَكْتَ لِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ فِى أُمَّةِ عِيسىٰ عَلَيْهِمَا السَّلامُ ، وَبارَكْتَ لِيَعْقُوبَ إِسْرائِيلِكَ فِى أُمَّةِ مُوسىٰ عَلَيْهِمَا السَّلامُ ، وَبارَكْتَ لِحَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِى عِتْرَتِهِ وَذُرِّيَّتِهِ وَأُمَّتِهِ؛
و به بلندای جاهت که بر طور سینا نمایان شد، پس با آن، سخن گفتی با بنده و رسولت موسی بن عمران و به پرتو فروزانت در ساعیر [کوهی در حجاز] و ظهور پر فروغت در فاران [کوهی نزدیک مکه و محل مناجات پیامبر] در جایگاه بلند قدسیان و با سپاهیان صف کشیده از فرشتگان و خشوع فرشتگان تسبیح کننده و به برکاتت که بدانها بر ابراهیم خلیلت (درود بر او) در امّت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) و بر اسحاق برگزیدهات در امّت عیسی (درود بر آن دو) و بر یعقوب اسرائیلت در امت موسی (درود بر آن دو) و بر محبوب خویش محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) در عترت و فرزندانش و امّتش برکت نهادی؛
اللّٰهُمَّ وَكَما غِبْنا عَنْ ذٰلِكَ وَلَمْ نَشْهَدْهُ ، وَآمَنَّا بِهِ وَلَمْ نَرَهُ ، صِدْقاً وَعَدْلاً ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَأَنْ تُبارِكَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَتَرَحَّمَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ فَعَّالٌ لِما تُرِيدُ وَأَنْتَ عَلىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ.
خدایا! و چنانکه از آن رخدادها به دور بودیم و آن وقایع را شاهد نبودیم و به آنها درحالیکه ندیدیم ایمان آوردیم، ایمان از روی راستی و درستی، از تو خواستارم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و بر محمّد و خاندان محمّد برکت دهی و بر محمّد و خاندان محمّد بسیار مهر ورزی همچون بهترین درود و برکت و رحمتی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستودهی والایی، هرچه را بخواهی انجام میدهی و تو بر هر چیز توانایی.
پس حاجت خود را ذکر میکنى و میگویى:
اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الدُّعاءِ ، وَبِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْماءِ الَّتِى لَايَعْلَمُ تَفْسِيرَها وَلَا يَعْلَمُ باطِنَها غَيْرُكَ ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلَا تَفْعَلْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ ، وَاغْفِرْ لِى مِنْ ذُنُوبِى ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَأَخَّرَ ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ ، وَاكْفِنِى مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوْءٍ ، وَجارِ سَوْءٍ ، وَقَرِينِ سَوْءٍ ، وَسُلْطانِ سَوْءٍ ، إِنَّكَ عَلىٰ ما تَشاءُ قَدِيرٌ ، وَبِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.
خدایا! به حق این دعا و به حق این نامهایی که تفسیر و باطن آنها را جز تو کسی نمیداند، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنان کن که شایسته توست، نه آنچه را من سزاوارم و از گناهانم آنچه را گذشته و آنچه را خواهد آید بیامرز و بر من وسعت بخش از روزی حلالت و مرا از رنج انسان بد و همسایه بد و همنشین بد و پادشاه بد کفایت کن، همانا تو بر هرچه بخواهی توانایی و به همهچیز دانایی، دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
مؤلف گوید: که در بعضی نسخهها پس از «وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ تو بر هر چیز توانایی»، آمده: هر حاجت که دارى ذکر کن و بگو:
یَا اللّٰهُ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ ، یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ، یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ، اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الدُّعاءِ…
اى خدا، اى بسیار مهربان، اى بخشایشگر، اى پدیدآورندهی آسمانها و زمین، اى دارنده هیبت و شکوه، اى مهربانترین مهربانان، خدایا! به حق این دعا… تا آخر آنچه گذشت.
و علّامه مجلسى از کتاب «مصباح» سیّد ابن باقى نقل کرده که بعد از دعاى سمات این دعا را بخواند:
اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الدُّعاءِ ، وَبِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْماءِ الَّتِى لَايَعْلَمُ تَفْسِيرَها وَلَا تَأْوِيلَها وَلَا باطِنَها وَلَا ظاهِرَها غَيْرُكَ ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَأَنْ تَرْزُقَنِى خَيْرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ.
خدایا! به حق این دعا و به حق این نامهایی که نه تفسیر و تأویلش و نه باطن و ظاهرش را کسی جز تو نمیداند، از تو خواستارم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و خیر دنیا و آخرت را روزیام گردانی.
پس حاجات خود را بخواهد و بگوید:
وَافْعَلْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ ، وَلَا تَفْعَلْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ ، وَانْتَقِمْ لِى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ.
با من آنچه شایسته تو است انجام ده نه آنچه سزاوار من است و انتقام مرا از فلان فرزند فلان بگیر.
و نام دشمن را بگوید؛
سپس بگوید:
وَاغْفِرْ لِى مِنْ ذُ نُوبِى مَا تَقَدَّمَ مِنْها وَمَا تَأَخَّرَ ،وَ لِوالِدَىَّ وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ ، وَاكْفِنِى مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوْءٍ ، وَجارِ سَوْءٍ ، وَسُلْطانِ سَوْءٍ ، وَقَرِينِ سَوْءٍ ، وَيَوْمِ سَوْءٍ ، وَساعَةِ سَوْءٍ ، وَانْتَقِمْ لِى مِمَّنْ يَكِيدُنِى ، وَمِمَّنْ يَبْغِى عَلَىَّ ، وَيُرِيدُ بِى وَبِأَهْلِى وَأَوْلادِى وَ إِخْوانِى وَجِيرانِى وَقَراباتِى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ ظُلْماً ، إِنَّكَ عَلىٰ ما تَشَاءُ قَدِيرٌ ، وَبِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.
گناهانم را آنچه بوده و آنچه خواهد بود بیامرز و پدر و مادرم و همه مردان و زنان باایمان را مشمول آمرزشت قرار داده و بر من از روزی حلالت وسعت عنایت کن و مرا از شر انسان بد و همسایه بد و پادشاه بد و همنشین بد و روز بد و ساعت بد کفایت فرما و از کسی که بر من حیله میورزد و بر من ستم میکند انتقام بگیر و هم انتقام بگیر از آنکه بخواهد بر من و خانوادهام و فرزندانم و برادرانم و همسایگانم و نزدیکانم از مردان و زنان باایمان ستم روا کند، همانا تو بر آنچه بخواهی توانایی و به هر چیز دانایی، دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
بعد بگوید
اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الدُّعاءِ تَفَضَّلْ عَلىٰ فُقَراءِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْغِنىٰ وَالثَّرْوَةِ ، وَعَلىٰ مَرْضَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاءِ وَالصِّحَّةِ ، وَعَلىٰ أَحْياءِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ ، وَعَلىٰ أَمْواتِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ ، وَعَلىٰ مُسافِرِى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ إِلىٰ أَوْطانِهِمْ سالمِينَ غانِمِينَ ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَيِّدنا مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ وَعِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً.
خدایا! به حق این دعا بر تهیدستان از مردان و زنان با ایمان، توانگری و ثروت عطا فرما و بر بیماران اهل ایمان از مردان و زنان بهبودی و تندرستی ببخش و بر مؤمنین و مؤمنات در قید حیات با لطف و کرامت و بر مؤمنین و مؤمنات از دنیا رفته با آمرزش و رحمت و بر مؤمنین و مؤمنات سفر کرده با برگشت به وطنهای خویش در لباس سلامت و بهرهمندی عنایت فرما، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان و درود خدا بر سرور ما، محمّد پایانبخش پیامبران و بر خاندان پاکش و هم سلام بسیار خدا بر ایشان.
ابن فهد حلّی فرموده است: پس از دعای سمات مستحب است بگویی:
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحُرْمَةِ هٰذَا الدُّعاءِ ، وَبِما فاتَ مِنْهُ مِنَ الْأَسْماءِ ، وَبِما يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ مِنَ التَّفْسِيرِ وَالتَّدْبِيرِ الَّذِى لَايُحِيطُ بِهِ إِلّا أَنْتَ ، أَنْ تَفْعَلَ بِى كَذا وَكذا. و به جاى (کذا و کذا) حاجت خود را بخواهد.
خدایا! از تو درخواست میکنم به احترام این دعا و به آنچه از نامهایت که در آن نیامده و به آنچه در بردار از تفسیر و تدبیری که جز تو کسی بر آن احاطه ندارد که با من چنین و چنان کنی.
منبع: مفاتیح الجنان، با ترجمه انصاریان