انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم فرار زن شوهردار با مرد غریبه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام خسته نباشید. خانوم شوهر داری با مرد غریبه ای از خانه فرار کرده و پسر چهار ساله اش هم با خودش برده.به مدت هفت ماه هست که زیر یک سقف زندگی می‌کنند و رابطه جنسی ام داشته اند.این خانوم الان از کرده ی خودش به شدت پشیمونه وکارش شده شب و روز گریه وعذاب وجدان. میگه انگار کور شده بودم قدر زندگیمو ندونستم.اشتباه کردم خیلی حاله روحیش خرابه و میخواد توبه کنه توروخدا راهنماییش کنید.اقایی ام که این خانوم باهاشون فرار کرده. این خانوم را خیلی دوست دارد و هیچ رقمه حاضر نیست از دستش بدهد.این آقا حتی حاضر است به اون خانوم دیگه دس نزنه و فقط کنارش زندگی کند.میگه همین که کنارم باشه کافیه این خانوم می‌خواهد توبه کند آیا توبه او را خدا می‌پذیرد؟ تورو خدا راهنماییش کنید.
مرجع تقلید: سایر مراجع
 

جواب:بسم الله الرحمن الرحیم
والسلام علی عبادالله الصالحین.
تشکر از اعتمادتان به سایت انهار.

پناه بر خدا پناه بر خدا پناه بر خدا
اولاً به این دو نفر آقا و خانم نباید گفت زیرا:
(۱) {آقا امیرالمومنین علی (علیه السلام) و مؤمنان هستند} و کسی که آقا باشد؛ به زن و ناموس کسی دست درازی نمیکند و دامنش به زنا آلوده نمیشود.
بنابراین او را آقا نخوانید زیرا او فعلاً پلیدی است که لازم است خداوند یا هدایتش کند یا اگر قابل هدایت نیست نابودش کند تا جامعه به زنا و گناهِ ارتباط با نامحرم آلوده نشود.
(۲) {خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و مؤمنات هستند} و کسی که خانم باشد؛ به همسر خود خیانت نمیکند و دامنش به زنا آلوده نمیشود.
بنابراین او را خانم نخوانید زیرا او فعلاً خبیثی است که یا باید خداوند هدایتش کند یا اگر قابل هدایت نیست نابودش کند تا جامعه را به گناه زنا و ارتباط با نامحرم آلوده نکند.

بله اگر توبه کند خداوند بخشنده و مهربان است ولی به شرط آنکه صادقانه توبه کند و توبه اش توبه ی واقعی و نصوح باشد چون در روایت دارد برخی از توبه ها مانند مسخره کردن خدا هست.
آقا امام رضا (علیه السلام) و در کلامی نورانی در کافی ج ۲ ص ۵۰۴، استهزاء کنندگان پروردگار و شیوه مسخره نمودن حضرت حق را چنین بیان میفرماید:
المُستَغفِرُ مِن ذَنبٍ و یَفعَلُهُ کَالمُستَهزئَ بربِّهِ.
یعنی کسی که از گناهی استغفار می‌کند و باز آن گناه را انجام می‌دهد، مانند کسی است که پروردگارش را مسخره کرده است.
بنابراین اگر واقعاً این زن صادق باشد و راست میگوید که عذاب وجدان دارد و پشیمان شده و:
از گناه بسیار بسیار بزرگش
و از خیانتی که به همسرش
و از خیانتی که به اسلام
و از خیانتی که به مسلمین و مؤمنین
و از خیانتی که به پدر و مادرش
و از خیانتی که به فرزندش
و از خیانتی که به انبیاء و اولیاء (علیهم السلام)
و از خیانتی که به شهدا به ویژه شهدای کربلا کرده است توبه کرده است وظیفه اش این است که:
اولاً: شماره آن پلید را از گوشیش برای همیشه پاک کند.
ثانیاً: شماره خودش را برای همیشه از بین ببرد و شماره چدیدی داشته باشد.
ثالثاً: اهل حیا و پاکدامنی و خدمت و محبت به همسر و فرزند و خانواده‌اش شود و آداب زندگی و همسرداری و فرزند خوب برای پدر و مادرش را به نیکی رعایت کند.
با این شرایطی که لازم شد رعایت کند اگر توبه کند إن شاء الله چون خداوند رحیم و مهربان و بخشنده است توبه اش را می پذیرد.
و اینکه آن پلید گفته او را دوست دارد و میخواهد با او در ارتباط باشد و حاضر نیست از او جدا شود حرف خبیثانه ای است و باید او را به محاکم شرعی به عنوان مزاحم خانواده معرفی کرد.
و البته از پیام استفاده می‌شود که احتمالاْ زن هنوز با آن خبیث در ارتباط است و از فکر و نیت خبیثانه او اطلاع دارد.
اگر این زن توانی داشته باشد که مردی در کنارش آرامش پیدا کند باید آن مرد همسر و فرزند و خانواده اش باشند نه آن خبیث.
در صورتی که زن به آنچه نصیحت شد عمل کند در پشیمان شدنش صادق است و راست می گوید و لذا قطعا اگر توبه کند خداوند بخشنده و مهربان و آمرزنده است. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -