انهار
انهار
مطالب خواندنی

«باران» در قرآن و روایات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
«باران» در قرآن و روایات
 
یکی از واژه‌هایی که در قرآن و روایات به آن پرداخته شده «باران» می‌باشد، در قرآن واژه «باران» با عبارت‌های مختلفی بیان شده است.
 
فهرست محتوا
(۱) تعابیر دیگر باران در قرآن
(۲) اهمیت باران
(۳) چگونگی پیدایش باران در قرآن
(۴) سازگاری نظریات مفسرین با نظریات علوم طبیعی
(۵) باران در روایات
(۶) پانویس
 
(۱) تعابیر دیگر باران در قرآن
 
در قرآن «مَطَر» و هم ریشه‌های آن پانزده بار، «غیث» و هم‌ریشه‌های آن شش بار، «وابل» به معنای باران درشت و سنگین دوبار و «طَلّ» به معنای باران سبک و کم یک بار، «وَدْق» به معنای باران مستمر دوبار، «صَیِّب» به معنای باران یا ابر باران زا یک بار، «ماء» بیش از سی بار، و نیز سحاب بیش از شش بار، «مُزْن» به معنای ابر یا ابر باران زا یا ابر سفید یک بار و «مُعصِرات» به معنای بادهای برانگیزاننده ابر (الرّیاح التّی تثیرالسحاب) یا ابر یک بار می‌باشد. به مناسبت بحث از باران به کار رفته است. «الحیاء» به معنای بارانی که زمین را زنده می‌کند نیز در حدیث نبوی [۱] ذکر شده است. [۲][۳][۴][۵] کاربرد قرآنی مطر جز در آیه ۱۰۲ سوره نساء و آیه ۲۴ سوره احقاف جنبه منفی دارد و در آیات حاوی آن، از باران‌های زیانبار و هلاک کننده و سنگباران‌های آسمانی سخن رفته است، همچنانکه برای باران‌های سودبخش کلمه غیث به کار رفته است.
شماری از لغت شناسان و مفسّران نیز نوشته‌اند که غیث به باران سودمند یا بارانی که در پی کم آبی می‌بارد گفته می‌شود، امّا مطر نام عامّ باران است و برای باران‌های مفید کمتر به کار می‌رود. [۶][۷][۸][۹][۱۰]
 
(۲) اهمیت باران
 
در آیات قرآن به نقش باران در زنده کردن زمین (فَیُحْیی به الاَ رضَ بَعْدَ موتِها)، [۱۱] روزی رساندن به انسان‌ها از طریق رویاندن گیاهان (فأَخرجَ به مِنَ الثَّمراتِ رزقاً لَکُم)، [۱۲] فراهم آوردن آب آشامیدنی (منهُ شرابٌ)، [۱۳] پاک کنندگی (وَ أنْزَلْنا مِنَ السّماءِ ماءً طَهوراً) [۱۴] و برکت زا بودن (وَ نَزَّلنا مِنَ السّماءِ ماءً مُبارَکاً) [۱۵] اشاره شده است. همچنین قرآن باران را نعمتی خداداد و نشانی از قدرت خدا معرّفی کرده و بارها منکران خدا و معاد را به توجّه به این آیه فرا خوانده است (أَمَّنْ خَلَقَ السَّمو'اتِ والاَرضَ و أَنْزَلَ لَکُم مِن السَّماءِ ماءً). [۱۶]
 
(۳) چگونگی پیدایش باران در قرآن
 
قرآن درباره منشأ و چگونگی پدید آمدن باران بصراحت سخن نگفته و فقط در آیات مختلف به جایی که باران از آن‌جا فرو می‌بارد اشاره می‌کند. بنابر ظاهرِ بیشتر این آیات، باران از آسمان فرو می‌بارد. [۱۷][۱۸][۱۹][۲۰] «مزن» [۲۱] «مُعصرات» [۲۲] و «سحاب» [۲۳][۲۴][۲۵][۲۶] نیز مبدأ باران اند. کوه‌هایی هم در آسمان هستند که تگرگ از آن‌ها می‌بارد. [۲۷] نظر مفسّران در توضیح این آیات یکسان نیست طبری (متوفی ۳۱۰) و شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) در تفسیر بیش‌تر آیات، همان ظاهر الفاظ را پذیرفته و آسمان را مبدأ باران دانسته اند. مثلاً طبری در تفسیر آیات ۲۲ و ۱۶۴ بقره، ۹۹ انعام، ۵۷ اعراف، ۵ و ۶۳ حج می‌نویسد که باران از آسمان می‌بارد و در توضیح آیه ۱۸ سوره مؤمنون همین بیان را از ابن جُرَیج نقل میکند (ماءً هو مِنَ السّماء). امّا از بیان او در تفسیر آیه ۴۸ فرقان و نیز از آنچه در تفسیر آیه ۴۳ نور از عَمرو بن عُبید لیثی نقل کرده [۲۸] برمی‌آید که ابرها منشأ باران‌اند و منظور از «سماء» همان «سحاب» است. شیخ طوسی نیز در مواضع مختلف التبیان (مثلاً ذیل «وأَنْزَلن'ا مِنَ السّماءَ ماءً» و تعبیرات مشابه) آسمان را مبدأ باران (لانَّ السّماءَ ابتداءُ الاءنزالِ بِالْمَطَر) می‌داند [۲۹] و یک بار این نظر را که مراد از «سماء» در آیات باران همان «سحاب» است، نه در مقام قبول، آورده است. [۳۰] توضیح طبری و طوسی درباره کوه‌های تگرگ (و ینزّل مِن السَّماءِ مِنْ جبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ)، که در حقیقت نقل قول فرّاء، متوفی ۲۰۷ [۳۱] است، نشان می‌دهد که نظر غالب نزد بیش‌تر مفسران [۳۲][۳۳] آن بوده که باران منشأ آسمانی دارد. زمخشری (متوفی ۵۳۷) نیز در تفسیر آیه ۴۳ نور، همان سخن فرّاء را آورده و در تفسیر آیه ۲۱ زمر و ۱۴ نبأ (المُعْصِرات)، ضمن نقل چند احتمال از مفسران قدیم، مانند قتاده و مجاهد، توضیحاتی می‌دهد که التزام او را به دیدگاه مشهور مفسران اثبات می‌کند. [۳۴][۳۵][۳۶] طبرسی (متوفی ۵۴۸)، هر چند گاهی مبدأ باران را آسمان معرفی می‌کند، [۳۷] در توضیح بیش‌تر آیات، مقصود از «سماء» را «سحاب» می‌داند و، از آن بالاتر، به نظریّه طبیعت شناسان، که ابر را حاصل بخارات متصاعد از زمین می‌دانند، اشاره و از علی بن عیسی رمّانی (۲۹۶ـ۳۸۴) نقل می‌کند که گرچه این نظریه قطعی نیست، دلیل عقلی و سمعی بر ردّ آن نداریم. [۳۸][۳۹][۴۰] بیضاوی نیز «سماء» را در آیات راجع به باران به ابرها یا فلک یا عوامل آسمانی تبخیرکننده اجزای مرطوب زمین تفسیر می‌کند؛ ولی معتقد است که، بنابر ظواهر آیات قرآن، باران از آسمان به ابرها و از آن‌جا به زمین فرو می‌بارد[۴۱]
در میان مفسران بیش از همه فخررازی (متوفی ۶۰۶) در تبیین مقصود آیات باران کوشیده است. به عقیده او طبق آیات قرآن، خدا باران را در آسمان می‌آفریند، سپس آن را بر ابرها و از آن‌جا بر زمین فرو می‌باراند. [۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶] به گفته او ابوعلی جُبّائی نیز همین نظر را داشته و تأویل آیات قرآن را برخلاف ظاهر آن‌ها فقط در صورتی جایز می‌شمرده است که بر امتناع نزول باران از آسمان دلیل اقامه شود. [۴۷] به عقیده فخررازی، اثبات این امتناع فقط با نفی فاعل مختاربودن خدا و اثبات قدم عالم ممکن است. او همچنین بر کسانی که منظور از «سماء» را «سحاب» و در حقیقت حاصل تبخیر بخشی از آب‌های درون زمین و دریاها [۴۸] می‌دانند خرده می‌گیرد و دلیلی بر تأویل نصّ قرآن نمی‌بیند [۴۹] با این‌همه، در تفسیر آیه ۳۲ ابراهیم همین نظر را به دلیل مشاهدات خارجی پذیرفته و نزاع را در مسئله بیفایده خوانده است. [۵۰] مجلسی در تفسیر آیات باران غالباً نظر رازی را با تلقی مثبت نقل، و دوگانگی دیدگاه تفسیری او را در این باره یادآوری کرده است. [۵۱] برای فهم درست دیدگاه مفسران قدیم درباره باران، باید پدیده‌های ابر ، باد ، رعد و برق و آسمان از دیدگاه قرآن بررسی شوند.
 
(۴) سازگاری نظریات مفسرین با نظریات علوم طبیعی
 
مفسران قرن اخیر بیش‌تر به تفسیر آیات قرآن بر اساس نظریه معروف علوم طبیعی گرایش دارند. در تفسیر المنار، [۵۲] از کسانی که منبع باران را در آسمان می‌دانند شدیداً انتقاد و تصریح شده است که تعبیرات موجز قرآن، خصوصاً آیه ۴۸ روم، دقیقاً با دیدگاه‌های علوم طبیعی سازگار است. در این تفسیر، ضمن بیان چگونگی تبخیر آب‌های زمین، توضیح داده شده است که پدیده باران از امور حسّی است و به استدلال نقلی یا عقلی نیاز ندارد. در حقیقت، انکارناپذیر بودن این واقعیّت از نظر مؤلف سبب رها کردن ظاهر آیات قرآن و کوشش بر تطبیق آن‌ها با نظریه‌های علمی شده است.
طنطاوی بن جوهری «سماء» را کنایه از ابرها دانسته و تکوّن باران را مطابق نظریه مشهور طبیعی توضیح می‌دهد. [۵۳][۵۴][۵۵] طباطبایی نیز در تبیین آیات باران همین نظر را برگزیده و دیدگاه قدما را، که آسمان را کره‌ای ناقص و محیط بر کره زمین می‌دانستند، با استناد به نظریات علمی جدید نفی می‌کند. بنابر توضیح او، آیه ۲۲ سوره حجر به این نکته که آب‌های زمین به باران تبدیل می‌شود اشاره دارد. او همچنین تعبیر کوه‌های تگرگ را کنایه از زیادی و تراکم و «سماء» را اشاره به لحاظ علّو می‌داند. [۵۶][۵۷][۵۸] آلوسی، بر خلاف معاصران خود، ترجیح می‌دهد که همان قول مشهور مفسران پیشین را بپذیرد و دلیل قاطع بر نفی آن نمی‌بیند، هر چند قول دانشمندان علوم طبیعی را نقل و به سازگاری آن با ظاهر آیات قرآن اشاره می‌کند. [۵۹][۶۰]
مهدی بازرگان در بخش اوّل باد و باران در قرآن به توضیح علمی پدیده‌های جوّی، اقسام باد و ابر و باران و پیوند این سه پدیده با یکدیگر می‌پردازد و در بخش دوم به استناد برخی از واژه‌های موجود در آیات قرآن و نیز با توجه به سیاق عبارات قرآن از نظر تقدیم و تأخیر مطالب، می‌کوشد تا انطباق مقصود این آیات را بر نظریات و اکتشافات جدید علمی اثبات کند. مثلاً در بیش‌تر آیات راجع به این موضوع، به مقدمه و شرط بودن بادها برای تشکیل ابر توجه شده است، [۶۱] یا تعبیرات «تصریف الرّیاح»، [۶۲] «تُثیر»، [۶۳] «اَقلَّتْ»، [۶۴] «لَواقح» [۶۵] و «معصرات» [۶۶] برای باد و ابر به کار رفته که بر نظرگاه‌های علمی گوینده سخن دلالت دارد. حتّی در برخی آیات، نکاتی مطرح شده که تشخیص آن‌ها فقط با مشاهدات و اکتشافات علمی ممکن است. از جمله در آیات ۱۹ بقره، ۱۳ رعد، ۴۰ و ۴۳ نور از مقارنات و مشخصات توفانهای شدید رگباری سخن به میان آمده است و در آیه ۴۳ نور (جبالٍ فیها من بَرَدٍ) به ابرهای متشکّل و مستور از سوزن‌های یخ اشاره شده است، همچنانکه در برخی از نوشته‌های علمی اخیر نیز از این ابرها به «کوههای ابر» و «کوه‌هایی از برف» تعبیر شده است. به عقیده بازرگان، این نکته، با توجه به آن‌که سرزمین عربستان کمتر از بیش‌تر نقاط دنیا توفان و بوران و رگبار دارد [۶۷] و بشر بعد از اختراع هواپیما و امکان پروازهای بلند به وجود این ابرها پی برده، حایز اهمیّت است. نویسنده همچنین از ترکیب مضامین دو آیه ۴۸ روم و ۴۳ نور، خصوصاً به قرینه واژه‌های به کار رفته در آن دو، مراحل تشکیل ابرها و باران‌های جبهه‌ای (الگوی بِیرکناس) را نشان می‌دهد. اهمیت و مداخله هوای پیرامون زمین در پدید آمدن آثار جوّی در پژوهش‌های علمی دهه‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. نویسنده کتاب، هر چند در آیات قرآن اشاره صریح به این مطلب نیافته است، احتمال می‌دهد که نسبت دادن منشأ باران و توفان به آسمان از آن دریافت علمی ناشی باشد. [۶۸] این نکته نیز در آغاز کتاب [۶۹] یادآوری شده است که قرآن طبعاً در مقام تدوین اصول و قوانین فیزیک یا هواشناسی نیست. موریس بوکای نیز در بحث اشارات علمی قرآن به بررسی برخی از آیات که در آن‌ها از باران یادشده و تعبیرات موجود در آن‌ها از قبیل «أَرْسَلْنا الرِیاحَ لَواقِحَ» (بادها را در حالیکه بارور کننده اند، روانه کردیم) پرداخته و بر تفاوت آشکار این مضامین با دیدگاه علمی رایج در روزگار نزول قرآن تأکید کرده و هماهنگی آن‌ها را با یافته‌های علمی امروز می‌پذیرد.
 
(۵) باران در روایات
 
در احادیث، علاوه بر دعا برای نزول باران و توصیه‌های علمی راجع به باران، [۷۰] مسایل طبیعی باران نیز مطرح شده است. بیشتر این قبیل روایات را مجلسی در بحارالانوار، «کتاب السماء و العالم»، باب «السحاب و المطر و الشهاب» گرد آورده است. [۷۱] از این روایات نمی‌توان دیدگاه روشن و قطعی حاصل کرد. بنابر برخی از آن‌ها دریایی در زیر عرش [۷۲] هست که به اراده و مشیّت خدا باران (یا تگرگ) از آن به طبقات آسمان فرو می‌بارد تا به نزدیکترین آسمان (السّماء الدنیا) و از آن‌جا به ابرها می‌رسد؛ آنگاه ابرها، که غربال باران اند، آن را به قطرات تبدیل می‌کنند (یا تگرگ را ذوب می‌کنند) و اگر ابرها نباشند، زمین بر اثر فرو ریختن یکباره باران ویران می‌شود. [۷۳][۷۴][۷۵][۷۶] در عوض، روایت دیگری هست که، طبق آن، ابرها در کنار آب‌های دریا جای دارند و باران بر اثر بالا رفتن و فشرده شدن آن‌ها به وسیله باد پدید می‌آید. [۷۷][۷۸] علیّ بن ابراهیم قمی، در تفسیر آیه ۴۳ نور، همین نظر را برگزیده و مهدی بازرگان نیز همین حدیث و چند حدیث دیگر را در تأیید برداشت‌های خود آورده است[۷۹] امّا مجلسی بیش‌تر به نظر اوّل تمایل دارد و وجود کوه‌های تگرگ را در آسمان به دلیل ظواهر اخبار پذیرفته و مدّعی است که دلیل قاطع بر نفی آن در دست نیست. [۸۰] او گزارش شاهدانی را که در قلّه کوه‌های بلند نه ابر و نه باران و نه آب می‌دیده‌اند اما همزمان در سطح زمین باران می‌باریده است نفی نمی‌کند [۸۱] و برای سازش دادن میان این مشاهدات و ظاهر احادیث احتمالی می‌دهد، از جمله آن‌که باران از دو منبع فراهم می‌شود: یکی از آسمان و دیگری از بخار آبهای زمین. [۸۲] همچنین امکان تأویل اخبار را بر اساس نظریات فلسفی (به معنای عامّ کلمه) مطرح می‌کند. [۸۳]
از نکات دیگری که در روایات به چشم می‌خورد باید به نسبت برق و ریزش باران، [۸۴] تفاوت ابرهای سیاه و سفید از نظر نوع باران [۸۵] و پدید آمدن لؤلؤ بر اثر قرار گرفتن آب باران در دل صدف‌‌های دریا [۸۶] اشاره کرد. دعا برای نزول باران، خصوصاً در شرایط بی آبی در متون حدیثی سفارش شده و احکام نماز باران در کتب فقهی آمده است.
 
(۶) پانویس
 
۱. ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۱۹ ۳۲۰، قم ۱۳۶۱ ش.   
۲. ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه‌ها، بیروت ۱۹۵۵۱۹۵۶.   
۳. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل واژه‌ها، چاپ عبدالسلام هارون، قم ۱۴۰۴.
۴. عبدالملک بن محمد ثعالبی، فقه اللغة و سرّالعربیة، ج۱، ص۲۷۹ ـ ۲۸۴، دمشق ۱۹۸۹.
۵. محمودبن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۳۴۱، چاپ علی محمد بجاوی و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۴۵ ـ ۱۹۴۸.
۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۹۹، استانبول ۱۴۰۱.
۷. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ج۸، ص۲۴۸، بیروت ۱۴۰۲.
۸. عبدالله بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل، ج۵، ص۴۱۱، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴.
۹. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۱، چاپ عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ ـ ۱۳۵۶.
۱۰. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاِ َحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۸ـ۲۹، قاهره ۱۹۶۷.
۱۱. روم/سوره۳۰، آیه۲۴.   
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۲۲.   
۱۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰.   
۱۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۸.   
۱۵. ق/سوره۵۰، آیه۹.   
۱۶. نمل/سوره۲۷، آیه۶۰.   
۱۷. قمر/سوره۵۴، آیه۱۱.   
۱۸. انعام/سوره۶، آیه۶.   
۱۹. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.   
۲۰. نوح/سوره۷۱، آیه۱۱.   
۲۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۶۹.   
۲۲. نبأ/سوره۷۸، آیه۱۴.   
۲۳. نور/سوره۲۴، آیه۴۳.   
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۵۷.   
۲۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۹.   
۲۶. روم/سوره۳۰، آیه۴۸.   
۲۷. نور/سوره۲۴، آیه۴۳.   
۲۸. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن،، ج۱۸، ص ۱۱۸، قاهره ۱۳۲۸، چاپ افست بیروت.
۲۹. محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۹۵، نجف ۱۹۵۷، چاپ افست بیروت.
۳۰. محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۹۵، نجف ۱۹۵۷، چاپ افست بیروت.
۳۱. یحیی بن زیاد فرّاء، معانی القرآن، ج۲، ص۲۵۶ـ۲۵۷، چاپ احمد یوسف نجاتی و محمد علی نجّار، چاپ افست تهران ۱۳۶۰ ش.
۳۲. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج۱۸، ص۱۹۱، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۳۳. محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۸۸، تهران ۱۳۶۳ش.
۳۴. محمود بن عمر زمخشری، الکشّاف، ج۳، ص۲۴۶، قاهره ۱۳۷۳.
۳۵. محمود بن عمر زمخشری، الکشّاف، ج۴، ص۱۲۲، قاهره ۱۳۷۳.
۳۶. محمود بن عمر زمخشری، الکشّاف، ج۴، ص۶۸۲، قاهره ۱۳۷۳.
۳۷. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۵، چاپ عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ ۱۳۵۶.   
۳۸. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۶۱، چاپ عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ ـ ۱۳۵۶.
۳۹. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۵، چاپ عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ ـ ۱۳۵۶.
۴۰. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۴۱، چاپ عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ ـ ۱۳۵۶.
۴۱. بقره/سوره۲،آیه۲۲.   
۴۲. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۱، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۳. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۴، ص۲۲۳، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۴. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۱۰۵، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۵. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۱۰۷، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۶. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۹۰، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۷. محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۱۰۵، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۸. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۸۸، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۹. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۹۰، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۰. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۲۶، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۱. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۴۴۳۷۰، بیروت ۱۴۰۳.   
۵۲. محمدرشید رضا،ذیل آیه ۱۶۴ بقره، ج۲، ص۶۰، المنار فی تفسیر القرآن، مصر ۱۳۷۳.
۵۳. طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۱، بیروت (بی تا).
۵۴. طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۱۳۷، بیروت (بی تا).
۵۵. طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم،ذیل آیات ۲۲ و ۱۶۴ بقره، ۴۳ نور، ج۱۲، ص۲۱، بیروت (بی تا).
۵۶. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۰۴، بیروت ۱۳۹۳ ۱۳۹۴.   
۵۷. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۴۶، بیروت ۱۳۹۳ ۱۳۹۴.   
۵۸. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۳۷، بیروت ۱۳۹۳ ۱۳۹۴.   
۵۹. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج۱، ص۱۸۸، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۶۰. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج۱۸، ص۱۹۰ـ۱۹۱، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۶۱. مهدی بازرگان، باد و باران در قرآن، ج۱، ص۱۲۲، قم ۱۳۴۴ ش.
۶۲. بقره/سوره۲، آیه۱۶۴.   
۶۳. روم/سوره۳۰، آیه۴۸.   
۶۴. اعراف/سوره۷، آیه۵۷.   
۶۵. حجر/سوره۱۵، آیه۲۲.   
۶۶. نبأ/سوره۷۸، آیه۱۴.   
۶۷. مهدی بازرگان، باد و باران در قرآن، ج۱، ص۱۳۹، قم ۱۳۴۴ ش.
۶۸. مهدی بازرگان، باد و باران در قرآن، ج۱، ص۱۵۷ ـ ۱۶۰، قم ۱۳۴۴ ش.
۶۹. مهدی بازرگان، باد و باران در قرآن، ج۱، ص۱۳، قم ۱۳۴۴ ش.
۷۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶ـ۲۱، استانبول ۱۴۰۱.
۷۱. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۷۱ ۳۹۸، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۲. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۷، ص۴۳، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۳. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۷۲ به نقل از علل الشرایع، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۴. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۷۸ به نقل از المحاسن، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۵. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۰ ۳۸۱ به نقل از الکافی، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۶. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۳ به نقل از النوادر راوندی، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۷. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۷۳، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۸. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۲ به نقل از تفسیر علیّ بن ابراهیم قمی و الکافی، بیروت ۱۴۰۳.   
۷۹. علیّ بن ابراهیم قمی،تفسیر قمی، ص۱۲۷
۸۰. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۶۳، بیروت ۱۴۰۳.   
۸۱. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۲۶، تهران ۱۳۶۳ش.
۸۲. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۹۷، بیروت ۱۴۰۳.   
۸۳. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۱، بیروت ۱۴۰۳.   
۸۴. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۳ به نقل از المجالس طوسی، بیروت ۱۴۰۳.   
۸۵. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۸۷ به نقل از ابن عبّاس، بیروت ۱۴۰۳.   
۸۶. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، ج۵۷، ص۴۱ به نقل از قُرب الاسناد، بیروت ۱۴۰۳.
   
(۷) منبع
 
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باران در قرآن و روایات»، شماره۱۳۷.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -