انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق خلع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال ـ اینجانب طى درگیرى از شوهرم جدا شده ام وبا توجه به اینکه دوازده سکه بهار آزادى مهریه ام بود در حضور سه شاهد کلیّه حق و حقوقم را بخشیده ام و طلاق گرفته ام لذا ایشان بعد از چهل روز از جدایى ما به اتفاق دو نفر با حیله و نیرنگ بعنوان دادن نفقه به اینجانب مراجعه کرده است وبا اشاره اى کوتاه به دست من ادعا میکند که رجوع کرده ام حال اینجانب رجوع ایشان را قبول ندارم دستور چه مى فرمایید؟

پاسخ: بطور کلّى چنانچه زوجه مایل نباشد با زوج خود زندگى کند و همه یا مقدارى از مهریه خود را به زوج ببخشد که او را طلاق خلع بدهد بعد از وقوع چنین طلاقى زوج در عدّه حق رجوع به زوجه را ندارد بلى اگر قبل از خروج عدّه زوجه رجوع به بذل کند زوج در ایام عدّه میتواند رجوع کند. و در نزاع موضوعى مرافعه شرعیه لازم است.
سؤال ـ حدود دو سال قبل متارکه کرده ام و نوع طلاق خلع مى باشد دو ماه بعد از طلاق شوهرم رجوع کرده بدون اینکه من به مهرم رجوع کنم آیا من شرعاً زن آن شخص هستم یا نه خواهشمندم در این مورد مرا راهنمایى کنید آیا رجوع صحیح است یا نه؟
پاسخ: بطور کلى اگر در طلاق خلع زوجه به مهریه رجوع نکرده رجوع زوج اثرى ندارد و زوجه شرعاً زوجه او محسوب نمى شود.
سؤال ـ صیغه طلاق خلع و مبارات را اگر بصورت صیغه رجعى اجراء نماید صحیح است یا اعاده لازم است؟
پاسخ: اگر بعد از بذل زوجه بلا فاصله طلاق واقع شود و طلاق را مقیّد به على ما بذلت نماید ولو بدون کلمه خلع و مبارات باشد طلاق خلع و مبارات صحیح است.
سؤال ـ اگر زنى براى شوهرش بنویسد که من مهرم را مى بخشم و هر آنچه را از شما گرفته ام پس میدهم و هر آنچه را که داده ام مى بخشم بشرط اینکه مرا طلاق دهى، شوهر نیز نوشته است که بنده با این درخواست با این شرایط موافقت مى کنم، این ورقه موافقت براى طلاق بحساب مى آید؟ و یا این نوشته دلالت بر وکالت ضمنى میکند؟ اگر شخص ثالث با استناد به این ورقه صیغه طلاق را جارى کند طلاق صحیح است یا خیر؟
پاسخ: عبارات مذکوره در سوال که زوجه براى زوج نوشته بمنزله بذل ـ که در طلاق خلع لازم است ـ نیست و آنچه از آن استفاده میشود جلب موافقت زوج براى طلاق است و جواب زوج هم انشاء توکیل نیست فقط موافقت با طلاق است علاوه اینکه بعد از بذل زوجه باید زوج بدون فاصله بذل را قبول کند که در فرض سوال چون بصورت نامه بوده، محقق نشده و در هر حال آنچه بعنوان طلاق خلع واقع شده اثر طلاق خلع را ندارد بلى اگر به توکیل زوج بوده و مشتمل بر لفظ طلاق هم بوده بعنوان طلاق رجعى صحیح است.
سؤال ـ کسى که زوجه اش حامله است و به طلاق خُلعى او را مطلقه مى کند و زن قبل از وضع حمل به بذل رجوع نمى کند آیا این شخص مى تواند قبل از وضع حمل به زوجه اش رجوع نماید و یا با خواهر زنش ازدواج کند یا خیر؟
پاسخ: در فرض سوال که زوجه قبل از وضع حمل به بذل رجوع نمى کند زوج حق رجوع ندارد و مى تواند با خواهر مطلقه ازدواج کند.
سؤال ـ خانمى کل مهریه اش را که عبارت از مبلغ هفتصد هزار تومان وجه و پنج عدد سکه طلا (بهار آزادى) بوده در مقابل اینکه شوهرش او را مطلّقه نماید صلح نموده به مبلغ یکصد هزار تومان طى 2 قسط پنجاه هزار تومانى (قسط 6 ماهه) پرداخت شود فلذا با وکالت از طرف زوجین و طبق حکم دادگاه مدنى خاص و با عنایت به اینکه زوج نیز قبول نموده صیغه طلاق خلع جارى گردیده. اینک زوجین نامبرده بر سر نوع طلاق مشاجره دارند زوج مدعى است به طلاق رجعى، و زوجه ادعاى خلع دارد و زوج تصمیم به رجوع داشته ولى زوجه حاضر به سازش نمیشود (بلحاظ کراهت شدید از شوهر) لذا استدعا دارم در این خصوص حکم شرعى را بیان فرمائید.
پاسخ: در تحقق طلاق خلع بذل چیزى در مقابل طلاق از طرف زوجه و قبول زوج و یا وکیل آنها معتبر است بنابر این در مورد سؤال چنانچه منظور از مصالحه این است که منهاى صد هزار تومان بقیه مهریّه در مقابل طلاق خلع بذل شده و طلاق هم در مقابل آن بذل واقع شده طلاق خلع اشکال ندارد ولى اگر در مقابل طلاق خلع چیزى قرار نداده اند فقط اصل مصالحه در مقابل طلاق خلع قرار داده شده کما اینکه ظاهر سوال است وقوع طلاق خلع در این فرض مورد اشکال است. بلى در این فرض چنانچه در مقام اجراى طلاق کلمه طالق یا مطلّقه به تنهایى و یا منضماً به کلمه مختلعه گفته شده طلاق بعنوان رجعى محقّق شده. و در نزاع موضوعى مرافعه شرعیه لازم است. والله العالم.
سؤال ـ خانمى بعد از اینکه از شوهرش طلاق خلع گرفته است و بعد از اتمام عدّه با دیگرى ازدواج نموده و سپس بعد از مدتى که با شوهر دوّم خود مباشرت هم نموده فهمیده که هنگام طلاق خلع در طهر مواقعه بوده و طلاق خلع صحیح نبوده بلا فاصله از شوهر دوّم بدون طلاق جدا شده و مجدداً از شوهر اوّل طلاق خلع گرفته حالا سوال اینست که آیا از شوهر دوّم بعنوان مهر المثل چیزى بزن تعلق مى گیرد یا نه و آیا الان وکیل با توجه باینکه عقد بذل و طلاق خلع قبلى صحیح بوده باید طلاق خلع بخواند و یا طلاق رجعى نظر باینکه فقهاء فرموده اند طلاق خلع باید بلا فاصله بعد از عقد بذل خوانده شود؟ نظر شریفتان را بفرمائید.
پاسخ: در فرض سوال، چنانچه وکالت سابق از طرف زوج، براى قبول بذل و طلاق خلع و نیز وکالت از طرف زوجه براى بذل باقى است وکیل باید طلاق خلع بدهد و در هر حال نسبت به مهر المثل بنابر احتیاط، زوجین بایکدیگر مصالحه نمایند. والله العالم

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -