انهار
انهار
مطالب خواندنی

مراسم قالیشویان به مناسبت شهادت علی بن امام محمد باقر علیهما السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
.

 

 

مراسم سنتی  قاليشويان در مشهد اردهال كاشان

مراسم سنتي مذهبي قاليشويان از سنت‌هاي چند هزار ساله است كه در دومين جمعه مهرماه هر سال در مشهد اردهال كاشان برگزار مي‌شود. این مراسم نمايش واقعه شهادت سلطان علي بن محمد باقر  علیه السلام در سال 113 هجرت در سزمين مشهد اردهال و نحوه به خاكسپاري اين امامزاده جليل القدر توسط اهالي فين كاشان است كه هر ساله با تعصب و غرور خاصي معمولا در يكي از روزهاي ميان نهم تا پانزدهم مهرماه برگزار مي‌شود كه به روز قاليشويان معروف است.

هر گاه اين جمعه با يكي از روزهاي سوگواري و جشن مذهبي، يا با يك رويداد برجسته تاريخي و سياسي همزمان بشود، مراسم در همان هفته بر پا مي‌گردد.

يك هفته پيش از مناسك قاليشويان، معمولا در نخستين جمعه از فصل پائيز، مراسم جار در كاشان بر گزار مي‌گردد . اين جمعه كه در ميان كاشاني‌ها به جمعه جار معروف است، روز فراخواني مردم به مراسم قالي‌شويي در مشهد اردهال است.

جمعه جار پيام‌آور فرا رسيدن سالروز شهادت شهيد دشت اردهال، امامزاده مظلوم ، حضرت سلطان علي بن امام محمدباقر  علیه السلام و روز موعود براي گرد همايي طايفه فيني است .هر سال در روز جمعه جار، چند جارچي در محلات فين و محله بازار كاشان و روستاي خاوه از روستاهاي كاشان راه مي‌افتند و گشت‌زنان به روش و سنت آبا و اجدادي خود با بانگ بلند و آوازي خاص ندا در مي‌دهند و مردم را از فرا رسيدن روز موعود قاليشويان و هفته زيارت امامزاده سلطان علي  علیه السلام آگاه مي‌كنند.

خبر جمعه قاليشويان به سرعت دهان به دهان ميان مردم همه قشرها و بازاريان و پيشه وران و دستفروشان مي‌گردد و در كمتر از يكي دو روز در همه شهرها و دهات از جمله شهرهاي نطنز ، قم ، محلات، ساوه، دليجان، يزد، آشتيان و اصفهان پراكنده مي‌گردد جارچيان با رساندن اين پيام، همه مردم، به ويژه زائران و فروشندگان صاحب نذر را كه بايد هر ساله در قاليشويان شركت داشته باشند، به تكاپو و فراهم كردن اسباب و توشه زيارت و تهيه جا و مكان براي سكونت در مشهد اردهال وا مي‌دارند.

تكاپوي سفر بيش از همه قشرها در ميان كاسبكاران و بازاريان چشمگير است. بازاريان و فروشندگان براي عرضه و فروش كالاهايشان در مشهد اردهال با يكديگر به رقابت مي‌پردازند و مي‌كوشند تا هر يك پيش از آغاز مراسم غرفه‌اي يا حجره‌اي مناسب در بازار چه و يا صحن پاپك و يا صحن‌هاي ديگر به دست آورند.

تعيين روز قالي‌شويي و اعلام آن به مردم به عهده ستاد برگزاري مراسم سنتي مذهبي قاليشويان فين است. اين گروه روز مراسم قالي شويان را معمولا در دومين جمعه پائيز تعيين مي‌كنند.

در روز جمعه قالي شويان دهها هزار تن زن و مرد از شهرها و روستاهاي ايران، بخصوص از آبادي‌هاي حاشيه كوير، براي حضور در مناسك قالي شويان و تماشاي آداب آن در مشهد اردهال گرد مي‌آيند.

حاشيه‌نشينان كوير اين منطقه از ايران حضور در مناسك قالي شويان و زيارت امامزاده سلطان علي  علیه السلام را در آغاز هر پاييز از فرائض مذهبي خود مي‌انگارند. اين زائران مومن ثواب زيارت امامزاده و حضور در مراسم قاليشويان را با زيارت مرقد مطهر جد بزرگوارش، حضرت امام حسين عليه السلام و حضور در كربلا برابر مي‌دانند.
مراسم اينگونه آغاز مي‌شود كه پس از سخنان خطيب، يكي از ريش سفيدان يا روحاني اهل فين كاشان اعانه‌اي را كه از فيني‌ها جمع كرده است به عنوان هديه و شيريني به متولي يا سرپرست خادمان آستانه مي‌دهد و درخواست آوردن قالي مخصوص امامزاده شهيد را از آستانه مبارك حضرت امامزاده سلطان علي علیه السلام مي كند. خادمان يك تخته قالي پيچيده شده را كه رويش يك تكه پارچه سبز كشيده‌اند، از داخل حرم امامزاده بيرون مي‌آورند و به بزرگان فيني مي سپارند.

جوانان فيني با ديدن قالي به شور و هيجان مي‌آيند و با بانگ و فرياد "يا حسين، يا حسين " براي بدست آوردن قالي به سوي آن هجوم مي‌آورند و آن را از بزرگان فيني مي‌گيرند اين قالي سمبل جنازه مطهر امام زاده است و قالي شويان همانند جسدي كه مي‌خواهند به خاك بسپارند.

از آنجايي كه به خاك سپاري امامزاده توسط مردم فين كاشان صورت گرفته لذا در طول مراسم حمل قالي كه تمثيلي از پيكر حضرت است غير از اهالي فين كاشان هيچكس ديگري حق دست زدن به قالي را ندارد و تنها با عزاداري و سينه‌زني مي‌توانند جمع قالي‌شويان را همراهي كنند.

جوانان در پناه انبوه مردان چوب به دست (چوب به عنوان سلاح رايج در آن زمان بوده است) قالي را در حالي كه گاهي بر روي دوش و گاهي بر روي دست دارند، از ميان جمعيت مي‌گذرانند.

تشييع‌كنندگان از همان راهي كه آمده بودند با "قدم سعي " يعني با گام‌هايي تند و شتابان و گاهي دوان دوان و با هياهو و ولوله، قالي را به سرچشمه نهر شازده حسين، در ميدان مقابل زيارتگاه مي‌برند. با قدم سعي در بردن قالي را به سر آب تمثيلي از كوشش هاجر به رساندن اسماعيل به چشمه آبي در صحراي خشك و تفيده مكه گرفته‌اند.
در پيشاپيش دسته حاملان قالي، مردي ميان سال از اهالي چهل حصاران كاشان، سوار بر اسب حركت مي‌كند. اين مرد با خود يك جانماز ترمه را در حالي كه بر روي شانه راستش گذاشته، حمل مي‌كند. اين جانماز را مظهر و نمادي از جانماز حضرت امامزاده سلطان علي مي‌دانند و اين مرد چهل حصاراني از نوادگان جانمازدار حضرت به شمار مي‌رود.
در پي حامل جانماز، گروهي از مردم اهل روستاي خاوه كاشان در جلو قالي عزاداري كرده و علمي را كه با پارچه‌هاي سبز پوشيده شده است، مي‌كشند. فيني‌ها و دسته حاملان قالي نيز به دنبال علم با بانگ "الله اكبر " و "حسين، حسين " گويان راه مي سپارند و پياپي چوب‌هايشان را در هوا تكان مي‌دهند.

گروهي از جوانان فيني در تمام مسير همگام و همراه با دسته حركت مي‌كنند و گذرگاه را براي گذر دسته باز نگاه مي‌دارند. در طول راه، سلاخان گوسفندان يا گوساله‌هايي را كه صاحبان نذر، گوشت يا خون آنها را نذر كرده‌اند، پيش پاي حاملان قالي ذبح و قرباني مي‌كنند.

گرد و غباري كه از زير گام‌هاي كوبنده و شتابان جوانان فيني به هوا بر مي‌خيزد، بسان سپاه خشمگيني مي‌ماند كه به قصد انتقام و خونخواهي به قلعه و دژ دشمن حمله كرده‌اند.

جوانان با چوب هاي چرخان در آسمان، همچون امواجي در پس اين پرده غبار ، خيزان و پويا پيش مي روند تا خود را به سرچشمه آب برسانند. قالي‌كشان قالي را در كنار نهر روي زمين مي‌گذارند و دور آب، حلقه مي‌زنند و چوب‌هايشان را پياپي در هوا تكان مي‌دهند. در اين هنگام، يعني پيش از آداب شستن تمثيلي قالي امامزاده، مراسم لعن‌خواني بر دشمنان حضرت انجام مي‌گيرد.

پس از پايان آداب شست و شو، قالي را دوباره به دوش مي‌گذارند و از گذرگاهي در پاي كوه اردهال كه به در شرقي آستانه امامزاده منتهي مي‌شود، به صحن سردار يا صحن فيني‌ها مي‌برند. در بازگرداندن قالي به آستانه، اهالي روستاي خاوه كاشان و شماري از فيني‌ها در دسته‌اي پيشاپيش حاملان قالي و فيني‌هاي چوب به دست، سينه مي‌زنند و آرام و سنگين نوحه مي‌خوانند و دم مي‌گيرند. چوب به دستان در تمام طول راه با تكان دادن چوب‌هايشان و نهيب و تهديد مردم را از نزديك شدن به قالي و دست زدن به آن دور و باز مي‌دارند.

در صحن سردار (عامر بن ناصر)، فيني‌ها چوب به دست چند دور در حياط صحن و در پيرامون چوب مي‌گردند. بعد،قالي را به بالاي صفه در ايوان بقعه مي‌برند. در ايوان ، چند تن از بزرگان مردم فين و خاوه كه درانتظار قالي هستند به سوي حاملان قالي پيش مي‌روند كه قالي را بگيرند، ليكن جوانان از تحويل دادن قالي سر باز مي زنند و با تكان دادن چوب هايشان بزرگان فيني و خاوه اي را از نزديك شدن به قالي دور مي كنند. سرانجام پس از كشمكش هاي بسيار و در لحظه هايي حساس و پرهياهو و در زير بانگ و فرياد "حسين ، حسين " و "الله اكبر، الله اكبر "، بزرگان فيني قالي را از جوانان مي‌گيرند و به نمايندگان خاوه‌اي تحويل مي‌دهند. خاوه‌اي‌ها قالي را با تشريفات و احترامي خاص به داخل حرم مي‌برند و به خدام آستانه تسليم مي‌كنند.

مراسم قالي‌شويان در حدود ساعت يك بعد از ظهر در فضايي آكنده از غم و افسوس و در برابر هزاران چشم اشك آلود پايان مي‌يابد.

حضرت سلطان علي بن امام محمد باقر  علیه السلام به درخواست مردم كاشان به عنوان نماينده آن امام معصوم جهت ارشاد مردم به اين منطقه هجرت مي‌كنند.

زماني كه آن حضرت براي رهايي از گرماي طاقت فرساي كاشان به منطقه مشهد اردهال مي آيد دچار حيله دشمنان مي‌شود و قبل از رسيدن مردم روستاي خاوه، چهل حصاران و فين كاشان بسيار مظلومانه به شهادت مي رسد و مانند اباعبدالله حسين  علیه السلام سر مباركش را از تن جدا مي‌كنند.

مراسم تشييع و خاكسپاري آن حضرت توسط اهاي فين كاشان در حال كه چوب به دست براي حمايت او آمده بودند، انجام مي شود و مراسم قالي شويان نمايش آن واقعه است.

در اين مراسم عزادران آن حضرت چوب به دست در مسجد جامع فين تجمع مي‌كنند و به مديحه سرايي و اجرای برنامه‌هاي حماسي مي‌پردازند.


تاریخ تهیه مطلب: 1389/7/8

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -