انهار
انهار
مطالب خواندنی

17 رمضان؛ وقوع جنگ بدر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
در روز جمعه در سال دوم هجرت جنگ بدر كبري به وقوع پيوست. 19 اين ماه هم ذكر شده است...
وقوع جنگ بدر
در روز جمعه در سال دوم هجرت جنگ بدر كبري به وقوع پيوست. 19 اين ماه هم ذكر شده است.
تعداد مسلمانان 313 نفر و تعداد شهداي آنان 9 تا 14 نفر و تعداد كفار 950 نفر بود. مقتولين كفار 70 نفر بودند و 70 نفر هم مسلمانان را اسير گرفتند. نصف يا بيشتر از نصف كشته اي كفار به دست اميرالمومنين عليه السلام به قتل رسيدند و در كشتن نصفديگر هم آن حضرت عليه السلام شريك بودند.
در اين جنگ ابوجهل نيز كشته شد. ابوجهل هشام بن مغيره مخزومي از دشمنان سرسخت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بود. او با اينكه نامش هشام بود ولي از فرط بدجنسي و زشت سيرتي به ابي جهل مكني شد. ابوجهل كسي بود كه در مكه آزار و اذيت بسيار به رسول اكرم صلوات الله عليه و آله نمود. بچه دان شتر بر سر مبراك حضرت ريخت . نسبت كذب و جنون به آن حضرت داد. مادر عمار ياسر جناب سميه را بعد از شكنجه بسيار با نيزه اي كه به ران او زد شهيد كرد.
در جنگ بدر دو برادر انصاري (معاذ و معوذ) به خاطر سابقه اي كه از او در اذيت پيامبر شنيده بودند تصميم به كشتن او گرفتند. به هر صورت او را ضربه هايي زدند و يكي از دو برادر دستش قطع شد به پوست آويزان گرديد ولي چون ديد دستش مزاحم جنگ با ابوجهل و هواداران اوست زير پايش گذاشت و دفعتا آن را از بدنش جدا كرد و سپس ابوجهل را نقش زمين كردند.
بعد از جنك پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمود: كسي خبر از ابوجهل بياورد. عبدالله بن مسعود رفت و پا روي سينه او گذاشت. ابوجهل به هوش آمد و گفت: بر جاي بلندي پاي گذاشته اي. كاش قاتل من دهقان نبود. (كه كنايه اي از انصار بود). عبدالله بن مسعود سر او را از بدن جدا كرد و نزد پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم آورد و جلوي پاي آن حضرت انداخت. پيامبر شكر الهي را بجا اورد.
خداوند نصرت خود را بر پيامبر نازل نمود و آن حضرت فرمود: امروز روز عيد است و بايد شكر خدا را بر نعمتي كه به اهل ايمان عطا فرموده به جاي آورد.
منبع: تقويم شيعه، ص 279

تاریخ تهیه مطلب: 1389/6/6

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -