روزهای میتواند موجب نیل انسان به مقامات عرفاني و معنوي شود که علاوه بر صحّت فقهی، از حقیقت و کمال معنوي برخوردار بوده و دارای صحّت اخلاقی نیز باشد. چنين روزه اي مقبول درگاه خداوند متعال است و مورد تحسين حق تعالي واقع مي شود.
گناه و لقمۀ حرام، مانع پذیرش عبادات
روزهای میتواند موجب نیل انسان به مقامات عرفاني و معنوي شود که علاوه بر صحّت فقهی، از حقیقت و کمال معنوي برخوردار بوده و دارای صحّت اخلاقی نیز باشد. چنين روزه اي مقبول درگاه خداوند متعال است و مورد تحسين حق تعالي واقع مي شود.
موانع قبول شدن روزه، و ساير عبادات
1). گناه:
گناه مانع قبول شدن روزه، بلکه ساير عبادات است. به قول قرآن کريم:
«إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» مائده / 27
نماز، روزه، حج، خمس، زکات و خيرات و مبرّات، از کسي پذيرفته ميشود که گناهکار نباشد. از اين رو اعمال افراد فاسق و فاجر ارزشي نزد پروردگار متعال ندارد، گرچه به وظيفه هم عمل کرده باشند و آن عمل را از نظر ظاهري صحيح به جا آورده باشند.
بنابراين اگر روزهدار، گناهي مرتکب شود، مثلاً غيبت کند، در صورتي که شرايط ظاهري روزه را بر طبق رسالۀ مرجع تقليد عمل کرده باشد، روزۀ او صحيح است و قضا ندارد، اما مقبول نيست و نزد خداوند متعال هيچ ارزشي ندارد.
همۀ گناهان چنين است و مانع قبول شدن عبادات ميشود. عدم تأثير اعمال عبادي و عدم استجابت دعاها، ناشي از گناهاني است که انسان مرتکب مي شود.
عبادت، اگر به صورت واقعي انجام شود و عبادت کننده، رعايت تقوا را کرده باشد، آثار و برکات فراواني دارد و اگر کسي برکات عبادت را در زندگي خود مشاهده نميکند، بايد بداند که متقي نيست.
اگر کسي چشم و گوش و زبان و ساير اعضا و جوارح خود را کنترل کند و از نافرماني خداوند پرهير نمايد، نماز، روزه، حج، خمس و زکات و انفاق او به خوبي پذيرفته ميشود و ارزش فوقالعادهاي پيدا ميکند.
شيطان براي از بين بردن ارزش باطني عبادات، خيلي بيشتر از جلوگيري براي به جا آوردن ظاهري عبادات تلاش ميکند. و از همينرو بسياري از مردم نماز ميخوانند، روزه ميگيرند، حج ميروند اما عبادت آنان در اثر فريب شيطان بيارزش ميشود.
2). غذاي حرام:
عبادتي که پس از خوردن غذاي حرام به جا آورده شود، پذيرفته نميشود. بنابر فرمايش پيامبر اکرم«صليالله عليه وآله و سلّم»، خداوند متعال ملکي دارد که همواره در فراز آسمان ندا سر مي دهد و مي گويد:
«مَنْ أَكَلَ حَرَاماً مَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا وَ الصَّرْفُ النَّافِلَةُ وَ الْعَدْلُ الْفَرِيضَة» بحارالأنوار، ج 100، ص 16
اين ملک هميشه بوده است و در عصر کنوني نيز وجود دارد و فرياد ميزند: کسي که حرام ميخورد، عبادت مقبول ندارد و نه عمل واجب از او پذيرفته مي شود نه عمل مستحب. عبادت او روح ندارد و بي ارزش است.
خوردن مال حرام و شبههناک اثرات سويي در زندگي انسان ميگذارد، دنيا و آخرت انسان را تباه ميکند و او را از معنويات دور ميسازد.
نماز، معراج مؤمن است و انسان با دو رکعت نماز ميتواند به مقامات والاي عرفاني دست يابد. ولي اگر مال حرام در زندگي کسي باشد، نماز او هيچ ارزشي ندارد. براي چنين کسي نماز سنگين و روزه ملالآور است.
فساد اخلاقي حاکم بر جامعه، ناشي از لقمۀ حرام است. جوانان لاابالي و بيبند و بار که فساد اخلاقي را ايجاد ميکنند، ذاتاً انسانهاي بدی نيستند. آنان فرزندان همين جامعه هستند و حتي در بنبستها هم خداخدا ميکنند، اما لقمه حرام موجب شده است چنين شوند.
اگر شکم کسي از حرام پر شود، رستگاري و سعادت او بسيار مشکل است و تا وقتي درآمد مردم حرام يا شبههناک است، تا وقتي در ادارهها، رشوهخواري، کمکاري و بيکاري وجود دارد، يعني تا وقتي جوانان و نوجوانان لقمه حرام ميخورند، وضعیت فساد اخلاقي به همين صورت خواهد بود.
تاریخ تهیه مطلب: 1389/6/6