انهار
انهار
مطالب خواندنی

27 جمادي الثاني: شهادت سلطانعلي فرزند امام باقر عليهما السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

به مناسبت 27 جمادي الثاني سالروز شهادت آن حضرت كه مصادف با 17 مهرماه شمسي بوده هر سال به مناسبت سالگرد آن حضرت در جمعه دوم مهرماه مراسم باشكوه قاليشويان همراه با عزاداري كنار قبر مطهرش برگزار مي گردد.

در اين روز در سال 116 هجري قمري جناب ابوالحسن سلطان علي فرزند امام باقر عليه السلام در اردهال كاشان به شهادت رسيد.
عده اي از دوستان اهل بيت عليهم السلام از اهالي چهل حصاران و فين كاشان نامه اي خدمت امام باقر عليه السلام نوشتند كه چون ما از محضر شما دور هستيم يكي از آقازادگان خود را براي راهنمايي و تربيت ما و تعليم احكام به جانب ما بفرستيد.
آن حضرت فرزند بزرگوار خود جناب سلطان علي بن محمد باقر را با رسولان فرستاده روانه كاشان كردند؛ و اسباب سفر آن حضرت را برادرش امام صادق عليه السلام فراهم نمودند.
هنگام ورود آن حضرت ، در فين حدود 6 هزار نفر براي استقبال آمدند حضرت مدتي در جاسب و خاوه مشغول هدايت مردم بودند و بيشتر در مسجد جامع كاشان كه فعلا در كوي ميدان كهنه واقع است مشغول عبادت بودند و شيعيان براي اداي نماز جمعه خدمتش مي رسيدند و كرامات زيادي مشاهده نمودند.
آن حضرت نامه هايي براي پدر بزرگوارش به مدينه مي فرستاد و حالات خود و شيعيان را بيان مي فرمود، تا در سال 114 هجري خبر شهادت پدر بزرگوارش به آن حضرت رسيد. بعد از شهادت پدر در سال 116 هجري مخالفين، آن حضرت را با عده اي از دوستان و مواليان و منسوبين آن حضرت شهيد كردند.
از آنجا كه 27 جمادي الثاني در سال شهادت آن حضرت مصادف با 17 مهرماه شمسي بوده هر سال به مناسبت سالگرد آن حضرت در جمعه دوم مهرماه مراسم باشكوه قاليشويان همراه با عزاداري كنار قبر مطهرش برگزار مي گردد.
هم اكنون در سرداب زير ضريح مقدس آن جناب، بدن مبارك حدود صد نفر از آن شهداي بزرگوار تازه و سالم هست، كه مرحوم آيه الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي مشاهده فرموده اند.
منبع: تقويم شيعه

تاریخ تهیه مطلب: 1389/3/20

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -