انهار
انهار
مطالب خواندنی

24 جمادي الثاني ارتحال آيت‏اللَّه العظمي گلپايگاني (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سيدمحمدرضا فرزند سيدمحمدباقر موسوي گلپايگاني در سال 1316 قمري در "گوگد" گلپايگان ديده به جان گشود.

پس از چندي جهت فراگيري علوم اسلامي به اراك عزيمت نمود و از محضر آيت‏اللَّه شيخ عبدالكريم حائري بهره جست. پس از تأسيس حوزه‏ي علميه‏ي قم، به اين شهر مهاجرت نمود و بعد از درگذشت آيت‏اللَّه حائري، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت. معظم له از آغاز نهضت 15 خرداد 1342 تا پيروزي انقلاب اسلامي همراه امام خميني(رحمة الله علیه) بوده و از پشتيبانان آن امام محسوب مي‏شد. پس از رحلت امام خميني(رحمة الله علیه) ، از بزرگ‏ترين مراجع تقليد شيعيان به حساب مي‏آمد. آيت اللَّه گلپايگاني بيش از هفتاد و پنج سال بر مسند تدريس تكيه زد و شاگردان بي‏شماري را به جامعه‏ي اسلامي عرضه نمود. حضرات آيات مرتضي حائري يزدي، عبدالرحيم رباني شيرازي، مرتضي مطهري، محمدعلي قاضي طباطبايى، سيداسداللَّه مدني، محمد مفتح، سيدمحمد بهشتي، علي مشكيني، ناصر مكارم شيرازي، جعفر سبحاني، لطف اللَّه صافي گلپايگاني، احمد جنتي و ده‏ها نفر از علما و فضلاي حوزه، از جمله شاگردان اين مرجع بزرگوار تقليد مي‏باشند. آيت اللَّه گلپايگاني داراي تاليفات و تقريرات متعددي نيز مي‏باشند كه كتاب الحج، كتاب القضا و الطهاره و... از آن جمله‏اند. اولين مدرسه‏ي علوم ديني به سبك جديد، اولين موسسه‏ي بزرگ قرآني در قم، اولين فهرست بزرگ فقهي و حديثي بااستفاده از دانش و اختراعات جديد بشري و تاسيس و ساخت صدها مدرسه، مسجد، موسسه‏ي ديني در كشور و خارج ازكشور از جمله خدمات اين عالم رباني مي‏باشند. سرانجام اين فقيه جليل و مرجع كبير در 18 آذر 1372 ش در 96 سالگي بدرود حيات گفت و در كنار اساتيد بزرگ خود در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(سلام الله عليها) مدفون شد.


تاریخ تهیه مطلب: 1389/3/17

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -