انهار
انهار
مطالب خواندنی

وقايع روز 1ربيع الاول

بزرگ نمایی کوچک نمایی
.  

وقايع روز 1 ربيع الاول:

1) دفن بدن مطهر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم

در نيمه شب اول ربيع بدن مطهر خاتم الانبياء و المرسلين را اميرالمؤمنين عليه السلام دفن فرمودند، مصيبت و فاجعه رحلت پيامبر اكرم از يك طرف و بي احترامي به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و كفن و دفن حضرت از يك طرف ديگر، داغ هايي بود كه بر دل مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام سنگيني مي كرد. چنانكه با ياد تلخ آن روزها فرموده اند:

«آيا بدن شريف پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم را رها مي كردم و او را دفن ننموده براي خلافت و سلطنت بعد از او نزاع مي كردم؟»

شيخ مفيد مي فرمايد: «اكثر مردم در دفن پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حاضر نشدند و نماز بر ان حضرت نخواندند، چه اينكه بين انصار و مهاجرين مشاجره در امر خلافت بود.

اعمش مي گويد: پيامبرشان از دنيا رفت و مردم هم و غمي نداشتند جز آنكه عده اي بگويند: امير از ماست و طائفه ديگري بگويند: امير از ماست.

هنگام رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مغيره خطاب به  ابوبكر و عمر گفت: اگر بعداً با مردم كاري داريد آنها  را دريابيد. لذا ابوبكر و عمر هنگام دفن پيامبر حاضر نبودند. بلكه ميان ديگران بودند كه در سقيفه براي خود امير انتخاب مي كردند و قبل از آنكه كنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد.

امام باقر عليه السلام مي فرمايند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز مي خواندند، و عموم مردم حتي خواص و نزديكان حضرت بر بدن مبارك نماز خواندند، اما هيچيك از اهل سقيفه بر غسل و كفن و دفن پيامبر حاضر نشدند.

عايشه در اين باره اقراري دارد كه جالب توجه است: او گفته است بخدا قسم ما از دفن پيامبر با خبر نشديم تا اينكه صداي بيل و كلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنيديم.

2) ليلة المبيت

شب اول اين ماه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم از شر كفار از مكه به مدينه هجرت كردند، در آن شب اميرالمؤمنين عليه السلام جان نثاري فرموده و به جاي رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم در بستر ايشان خوابيدند. چرا كه كفار قصد كشتن پيامبر را داشتند.

به مناسبت اين فداكاري اين آيه نازل شد: «و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله» «از مردم كسي هست كه جان خويش را در راه رضايت خداوند  مي فروشد و خدا بر بندگان مهربان است.»

غزالي در كتابش آورده است: در شبي كه اميرالمؤمنين  عليه السلام به جاي پيامبر خوابيد به جبرئيل و ميكائيل خطاب رسيد كه من بين شما دو نفر برادري قرار دادم و عمر يكي از شما را بيش از ديگري قرار دادم. كداميك از شما ايثار مي كند كه عمر طولاني از آن ديگري باشد؟ هر دو عمر طولاني را اختيار كردند.

خطاب آمد: به زمين نگاه كنيد و ببينيد كه چگونه عاي عليه السلام حيات خود را به برادرش رسول صلي الله عليه و آله  ايثار نموده و به جاي او خوابيده و جان خود را فداي جان او نموده است. به زمين برويد و او را از شر دشمنان حفظ كنيد.

آنان آمدند  و جبرييل بالاي سر اميرالمؤمنين  عليه السلام و ميكائيل سمت پاهاي آن حضرت نشست و ندا كرد: «بخ بخ من مثلك يا بن ابي طالب؛ خداوند در جمع ملائكه به تو مباهات فرمود.»

3) اولين هجوم به خانه وحي

هنگامي كه اميرالمؤمنين عليه السلام متوجه غسل و كفن و دفن پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم شد و غاصبين خلافت در سقيفه بودند، در شب اول ربيع بدن مبارك آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصيت پيامبر صلي الله عليه و آله متوجه جمع آوري قرآن شد آن حضرت فرموده بودند: علي جان تا سه روز از خانه خارج مشو و قران را جمع آوري كن...»

در اين ايام سه بار به منزل آن حضرت هجوم آورده اند: بار اول در روز اول ربيع بود كه براي بيعت آمدند و ان حضرت فرمود كه قسم ياد كرده ام كه تا جمع آوري قرآن تمام نشود از خانه بيرون نيايم و آنان بازگشتند. پس از آن اميرالمؤمنين  عليه السلام شب ها صديقه طاهره و حسنين عليهم السلام را بر در منازل اصحاب مي بردند و طلب ياري مي نمودند.


تاریخ تهیه مطلب: 1388/11/27

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -