انهار
انهار
مطالب خواندنی

عده وفات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
1- عقد در عده وفات
سؤال: چنانچه زنى را در عدّه وفات عقد نمایند و بعد از حدود پانزده روز که عدّه تمام شده، عروسى نمایند و زفاف به عمل آید یعنى عقد در عدّه و دخول در خارج عدّه بوده و زوجین هم جاهل به مسأله و حرمت ازدواج در عدّه بوده اند، لطفاً بفرمایید: آیا حرمت ابدى براى آنها ثابت شده یا فقط عقد باطل است؟ و آیا عدّه وفات را براى همسر اوّل باید تمام کند یا خیر؟ و به فرض این که عقد باطل شده و بخواهند عقد جدید بخوانند آیا باید براى همسر دوّم عدّه نگهدارد؟
پاسخ: عقد ازدواج باطل است ولى حرمت ابدى نمى آورد و عدّه نسبت به وطى به شبهه در مورد شوهر دوّم باید تمام شود و بعد مى تواند با شخص دیگرى ازدواج کند ولى ازدواج او با همسر دوّم نیاز به عدّه وطى به شبهه ندارد.
2- اصلاح صورت برای زنی که در ایام عده وفات است
سؤال: با سلام
آیا اصلاح صورت جزء زینتهای ممنوع زن در زمان عده همسر فوت شده اش است؟
پاسخ: احتیاط واجب آن است که از اصلاح صورت بپرهیزید
3- فوت کردن زوج پیش از اتمام عده طلاق
سؤال: مردى زوجه اش را طلاق مى دهد، و پیش از تمام شدن مدّت عدّه فوت مى کند. آیا زوجه باید عدّه وفات نگه دارد، یا همان عدّه طلاق را تمام کند؟ آیا در این مسأله فرقى میان طلاق رجعى و بائن، یا طلاق حامله و غیر حامله وجود دارد؟
پاسخ: اگر عدّه رجعى بوده، نگه داشتن عدّه وفات لازم است. ولى در عدّه بائن، تکمیل همان عدّه کافى است.
4- زمان شروع عده وفات
سؤال: حدود 15 سال پیش از شوهر اوّلم طلاق گرفتم، و پس از حدود یک سال با مرد دیگرى مجدّداً ازدواج کردم. پنج ماه پس از ازدواج دوّم، شوهر سابقم فوت نمود. اکنون بعد از گذشت حدود 14 سال متوجّه شدم که طلاق اوّلم باطل بوده، و به همین دلیل از شوهر دوّمم جدا شدم. آیا بنده، که یائسه نیز مى باشم، باید بعد از 14 سال براى شوهر اوّلم عدّه وفات نگه دارم؟
پاسخ: هرگاه تازه از فوت او آگاه شده باشید باید عدّه نگه دارید، ولى اگر قبلا از فوت او با خبر شده اید، و مدّت چهار ماه و ده روز گذشته باشد، عدّه منقضى شده است.
5- استفاده از گردنبند در زمان عده وفات
سؤال: اگر خانمی در عده شوهر قرار گیرد و از قبل از مرگ شوهر گردنبندی به طور معمول به گردن داشته باشد آیا بعد از مرگ همسر می بایست که گردنبند رو باز کند یا خیر؟
پاسخ: احتیاط آن است که آن را باز کند.
6- عهد به عدم ازدواج بعد از فوت همسر
سؤال: زنى که شوهرش مرده و خودش هم جوان است (مثلا 30 ساله است) به خاطر فوت شوهرش بیشتر از متعارف ترک زینت مى کند، حتّى نظافت هم به اندازه عرف نمى کند و ازدواج را نیز ترک کرده است و اگر کسى براى خواستگارى بیاید مى گوید: من با شوهرم عهد کرده ام دیگر ازدواج نکنم و بین ما شرط شده که هر کس جلوتر مُرد، دیگرى ازدواج نکند، آیا این کار درست است و شرط آنها واجب العمل است؟
پاسخ: حداد به معناى ترک زینت در ایّام عدّه وفات لازم است، ولى ترک زینت، به معناى ترک نظافت نیست و شرط مزبور اعتبارى ندارد و سزاوار است آن زن بعد از گذشتن عدّه ازدواج کند.
7- مقدار ترک زینت در عده وفات
سؤال: زنى که شوهرش مرده و خودش هم جوان است (مثلا 30 ساله است) به خاطر فوت شوهرش بیشتر از متعارف ترک زینت مى کند، حتّى نظافت هم به اندازه عرف نمى کند و ازدواج را نیز ترک کرده است و اگر کسى براى خواستگارى بیاید مى گوید: من با شوهرم عهد کرده ام دیگر ازدواج نکنم و بین ما شرط شده که هر کس جلوتر مُرد، دیگرى ازدواج نکند، آیا این کار درست است و شرط آنها واجب العمل است؟
پاسخ: حداد به معناى ترک زینت در ایّام عدّه وفات لازم است، ولى ترک زینت، به معناى ترک نظافت نیست و شرط مزبور اعتبارى ندارد و سزاوار است آن زن بعد از گذشتن عدّه ازدواج کند.
8- زنی که در عدّه وفات با مرد دیگری ازدواج کرده
سؤال: زنی در عده وفات بوده و از روی ندانستن مسئله ازدواج کرده است. حال پس از سه سال متوجه مسئله شده درحالیکه از این ازدواج فرزندی هم دارد. وظیفه ی ایشان چیست؟
پاسخ: اگر صیغه عقد را خودشان خوانده اند به یکدیگر حرام ابد هستند و باید از هم جدا شوند و اگر خودشان نخوانده اند باید از نو صیغه عقد را بخوانند و اشکالی ندارد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -