انهار
انهار
مطالب خواندنی

27 دي ماه، شهادت شهيد نواب صفوي و يارانش

بزرگ نمایی کوچک نمایی
.   شهادت سيد مجتبي نواب صفوي و يارانش

«ولا تحسبنّ الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»

شهيد سيد مجتبي نواب صفوي، در سال 1303 در خانواده اي روحاني و اصيل از پدر و مادري با تقوا در خانه محقّري در خاني آباد تهران قدم به عرصه وجود گذاشت. در اواخر سال 1320 پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه، رهسپار حوزه نجف شد، پدر او مرحوم سيد جواد ميرلوحي دانشمندي روحاني بود كه در اثر فشار حكومت رضاخان مجبور به ترك لباس روحانيت شد، اما ازطريق تصدي وكالت دادگستري  همچنان به داد مظلومان مي رسيد.

نواب پس از وارد شدن به نجف اشرف، به فراگيري مقدمات پرداخت و روابط تنگاتنگي با علماي دلسوز و بيدار و مبارز از جمله آيه الله علامه اميني برقرار كرد.

اعدام كسروي و اعلام موجوديت فدائيان اسلام

بعد از شهريور 1320 و شروع جنگ جهاني دوم، ايران نيز در شرايط دشواري قرار داشت، از يك طرف مورد تاخت و تاز نيروهاي متجاوز متفقين قرار گرفته بود، و از طرف ديگر سودجوياني قلم بمزد و اجير، از آزادي سوء استفاده مي كردند و از طريق ترويج فرهنگ غربي به جان مسلمانان افتاده بودند.

«احمد كسروي» از جمله اين افراد بود او نه تنها در كتاب «شيعي گري» به روحانيت، مقدسات اسلامي، پيشوايان مذهب تشيع و امامان به حق و معصوم حمله كرده بود، بلكه در كتاب صوفي گري، بهايي گري، مادي گري، و حتي تاريخ مشروطيت، مقدسات ديني و روحانيت را مورد بي حرمتي قرار داده بود.

شهيد نواب كتابهاي ضد اسلامي كسروي را در نجف نزد علما برد و از آنها نظر خواست، همه علما حكم به مهدورالدمك بودن نويسنده كتابها دادند.

نواب صفوي در اواخر سال 1323، وارد تهران شده و به خانه كسروي مي رود و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهين اميز به اسلام و ائمه شيعه و روحانيت برحذر مي دارد و وقتي مطمئن مي گردد كه كسروي با طرح و هدف معين حركت نموده و اصلاح پذير نيست، آماده اجراي حكم الهي مي گردد. 8 ارديبهشت 1324، كسروي را در سر چهارراه حشمت الدوله غافلگير كرده و به او حمله مي كند ولي توسط پليس دستگير مي گردد كه در اثر فشار مردم با قيد كفالت آزاد مي شود و بعد از آزادي از زندان موجوديت فدائيان اسلام را طي يك اعلاميه رسمي با جمله «هوالعزيز» و تيتر«دين و انتقام» اعلام كرده و اعدام كسروي را پيگيري مي نمايد و سرانجام در ساعت 10 صبح 20 اسفند 1324، بر كسروي يورش برده و او را زير ضربات اسلحه سرد و گرم قرار مي دهد و او را به هلاكت مي رساند.

بعد از سال 1327، كه جنبش ملي شدن نفت به اوج خود رسيد و فعاليت گروههاي مخالف رژيم علني شد و اقليت موجود رد مجلس مانع تصويب قرارداد «گس گلشائيان» گرديد، رژيم براي اينكه حتي اقليت مخالفي نيز وارد مجلس نشود ، توسط هژير دست به تقلب انتخابات زد و به بهانه ترور شاه و دست داشتن آيت الله كاشاني در اين ترور ايشان را به لبنان تبعيد كرد تا بتواند اهداف و منافع استعمارگران را راحت تر تأمين نمايد. فدائيان اسلام هژير را اعدام كردند و با نامزد كردن آيه الله كاشاني و مصدق، گروه اقليت دوباره به مجلس راه يافت، با وجود اينكه  نواب ميانه خوبي با ملي گراها نداشت اما با توجه  به رهبري آيه الله كاشاني و به منظور حفظ وحدت مبارزات اسلامي و ملي، از همگامي و همراهي با آنها دريغ نورزيد.

اعدام رزم آرا

رزم آرا نخست وزير رژيم پهلوي و دست نشانده انگلستان، با ملي شدن صنعت نفت به شدت مخالف مي كرد و اظهار مي داشت كه ملت ايران توانايي و لياقت اداره اين صنعت عظيم را ندارد و نمي تواند از عهده چنين كاري برآيد، و به عناوين مختلف در تصويب اين قانون در مجلس شوراي ملي كارشكني مي كرد؛ لذا فدائيان اسلام تصميم به ترور رزم آرا مي گيرند.

 در روز 16 اسفند 1329 زماني كه اتومبيل وي جلوي مسجد امام (شاه سابق) توقف مي كند و نخست وزير جهت شركت در ختم آيت الله فيض قصد ورود به صحن مسسجد را داشت، خليل طهمباسبي بي درنگ از پشت سر با شليك سه گلوله او را از پاي در مي آورد اما خود او هم توسط مأموران دستگير مي شود.

قتل رزم آرا باعث شادي مردم شد و در دل رژيم چنان وحشتي انداخت كه دولت بعدي نتوانست با ملي شدن صنعت نفت مخالفتي نمايد و مجبور به استعفا گرديد و مجلس، مصدق را به نخست وزيري انتخاب كرد.

پايان كار فدائيان اسلام

فدائيان اسلام از راه تشكيل جلسات تفسير قرآن و اسلام شناسي براساس مكتب تشيع به فعاليت هود ادامه مي دادند و پرچم سبز و سفيد خود را با كلمات زيباي «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علي ولي الله» آراسته بودند.

در دولت حسين علاء پيوستن ايران به پيمان بغداد مطرح شد كه در حقيقت به موجب آن يكي از اقمار منطقه انگليس و آمريكا مي شد، فدائيان اسلام در 25 آبان كه علاء براي شركت در ختم مرحوم سيد مصطفي كاشاني وارد مسجد امام شد توسط مظفر ذوالقدر يكي از اعضاي فدائيان اسلام هدف قرار گرفت امامگلوله به او اصابت نكرد و جان سالم به در برد.

در 1آذر 1334 نواب صفوي و خليل طهماسبي و عبدالحسين واحدي و جمعي از فدائيان اسلام دستگير شدند و در يك محاكمه فرمايشي، نواب صفوي، سيد محمد واحدي، مظفر ذوالقدر، و خليل طهماسبي محكوم به اعدام و همگي در حالي كه اذان مي گفتند تيرباران شدند.

جمعيت فدائيان اسلام و بخصوص رهبر آن، نواب و معاون او سيد عبدالحسين واحدي در تقويت و روي كار آمدن جبهه ملي و تصويب ملي شدن صنعت نفت ايران و انتخاب اعضاي جبهه ملي به نمايندگي مجلس و بازگشت آيه الله كاشاني از تبعيد، نقش اساسي داشتند و اگر قيام مسلحانه آنان نبود ورژيم از اين جمعيت حساب نمي برد هيچكدام از موضوعات ياد شده علني نمي شد.

روزها و رويدادها


تاریخ تهیه مطلب: 1388/10/27

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -