انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی مفید

بزرگ نمایی کوچک نمایی
احمد مجتهد فرزند لطفعلی بن محمد صادق (درگذشته۱۲۶۵ق/۱۸۴۹م) از علما و فقهای امامی سدۀ سیزدهم در آذربایجان بود. او در شمار شاگردان سید علی طباطبایی در عراق بود و پس از بازگشت به تبریز، ریاست حوزۀ علمیۀ، امامت جمعه و جماعت و ادارۀ امور شرعیه آن دیار را عهده دار شد.
معروف‌ترین اثر او، منهج الرشاد فی شرح الارشاد علامه حلی است که در خلال جنگ دوم میان ایران و روسیه، در قزوین تألیف کرد. احمد مجتهد علیه شیخیه در آذربایجان که پس پایان جنگ ایران و روسیه، درصدد گسترش مسلک خود بودند، فتوا داد.
تولد و نسب
تاریخ تولد او در مآخذ ذکر نشده است، ولی با توجه به نوشتۀ ادیب الملک مبنی بر اینکه «‌مدت ۸۱سال در دارالسلطنۀ تبریز... راتق و فاتق امور شریعت... بود‌» -که احتمالاً منظور نویسنده، مدت زندگانی او بوده است- می‌توان چنین انگاشت که در ۱۱۸۴ق متولد شده است.
نیاکانش از مغان و از تیرۀ مغانلو از طوایف شاهسون بوده‌اند. البته برخی نیز اصل او را از خوی دانسته‌اند که درست به نظر نمی‌رسد.
پدرش مستوفی آزادخان در عهد کریم خان و از عمال دولت زندیه و مادرش از سادات رضوی اصفهان بود.
احمد مجتهد در سال ۱۲۶۵ق درگذشت. پیکر او به عنوان سر سلسلۀ خاندان مجتهدی تبریز، پس از درگذشت، به نجف انتقال یافت و در آرامگاه مخصوص در مقابل مقبرۀ شیخ طوسی به خاک سپرده شد. مادۀ تاریخ وفاتش «‌باغ ارم جای او‌» است.
تحصیلات و مشاغل
احمد مجتهد نیز در آغاز شغل دیوانی داشت، ولی پس از مدتی از دیوان کناره گرفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی مقدمات سطوح را در تبریز گذراند، آنگاه به اصفهان و سپس به عتبات رفت و حوزۀ درس سید علی طباطبایی، صاحب ریاض که از علمای بزرگ عراق بود، به فراگیری دانش پرداخت و از او اجازۀ اجتهاد گرفت. سپس به تبریز بازگشت و افزون بر ریاست حوزۀ علمیۀ آن دیار، امامت جمعه و جماعت و ادارۀ امور شرعیه را نیز عهده دار شد.
وی به عنوان یک فقیه، به تأسیس مدارس و جلب طلاب نیز اهمیت فراوانی می‌داد و در این زمینه تلاش بسیاری داشت.
تألیف کتاب در زمان جنگ
در دورۀ دوم جنگ‌های ایران و روس، هنگامی که در ۱۲۴۳ق/۱۸۲۷م روس‌ها بر تبریز استیلا یافتند، وی از تبریز خارج شد. در میان راه دارایی‌های او را یغما بردند، و چون به قزوین رسید، فتحعلی شاه قاجار با فرستادن مبلغی از او دلجویی کرد. وی به درخواست فتحعلی شاه در قزوین بماند و در همان سال به تألیف کتاب منهج الرشاد پرداخت.
فتوا علیه شیخیه
پس از انعقاد معاهدۀ ترکمانچای و رفتن روس‌ها از آذربایجان، مجدداً به تبریز بازگشت. در آن زمان تعلیمات شیخیه تبلیغ می‌شد و رواج یافته بود و احمد مجتهد که همیشه در احکام شرعی جانب احتیاط را نگاه می‌داشت، حکم به تکفیر شیخیه داد و همین امر سبب بروز ناآرامی‌هایی شد.
فرزندان
احمد مجتهد ۵پسر داشت. فرزند ارشدش لطفعلی که او نیز فقیهی مجتهد بود، همراه با دو تن دیگر از برادرانش به نام‌های رضا و محمد جعفر پیش از پدر در وبای تبریز (۱۲۶۲ق) درگذشتند. دو فرزند دیگر وی محمدباقر و جواد پس از فوت پدر از عالمان زمان خود بوده‌اند.
آثار
احمد مجتهد که به وفور علم و فضل مشهور بود، بجز فقه در ادب نیز چیره دست بود و طبع شعر داشت، چنانکه برخی او را در زمرۀ شاعران آورده‌اند و حتی قصیده‌ای به عربی به او منسوب شده است.
از آثار او، می‌توان به کتاب‌ها اشاره کرد:
اجازه، که در ۱۲۵۳ق خطاب به ۳ فرزندش، لطفعلی، محمدجعفر و محمدباقر صادر کرده است.
الرسالة الصومیة، به فارسی که به گفتۀ آقابزرگ طهرانی همراه با الرسالة العملیة در کتابخانۀ سماویسماوی نجف موجود بوده است.
الرسالة العملیة، در احکام طهارت، نماز و روزه، کتابی نسبتاً مختصر و در یک مقدمه و چند باب. نسخه‌های آن در کتابخانه‌های مرعشی و شورا موجود است.
قصیده‌ای به عربی در مدح حضرت صاحب الامر (عج) که ابیاتی از ان در ریحانة الادب مندرج است. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ مرکزی نسخه‌ای از یک قصیده به نام احمد بن لطفعلی تبریزی نیز در انستیتوی خاورشناسی روسیه وجود دارد که احتمالا همان قصیده است.
مناسک حج، متن فقهی فارسی که نسخه هایی از آن در آستان قدس رضوی و کتابخانۀ مرعشی موجود است.
منهج الرشاد فی شرح الارشاد، معروف‌ترین اثر احمد مجتهد که شرحی استدلالی بر کتاب ارشاد الاذهان علامۀ حلی، و چنانکه گذشت، هنگام اقامت وی در قزوین نوشته شده است. نسخه‌ای از این کتاب شامل مباحث صوم و اعتکاف در کتابخانۀ مرعشی نگهداری می‌شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -