انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «علي‏ بن‏ محمد نصيرالدين حِلی كاشی» (755 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
نصیرالدین قاشی، علی‌ بن محمد قاشی (کاشی) حلّی، ملقب به نصیرالدین، متکلم و فقیه و محدّث امامی قرن هشتم است.
محل تولد
وی در کاشان به دنیا آمد و در حلّه رشد کرد.
پدرش، محمد بن علی قاشی، از فاضلان عصر خود بود و از محقق حلّی (متوفی ۶۷۶) روایت نقل کرده است.
زندگینامه
دربارۀ زندگی و خانوادۀ او اطلاعی در دست نیست.
فقط در منابع اشاره شده است که نصیرالدین قاشی یکی از علمای بزرگ عصر خود بود و در بغداد و حلّه به تدریس علوم و معارف دینی اشتغال داشت.
وی با عالمان بزرگی چون علامه حلّی (متوفی ۷۲۶)، فخرالمحققین (متوفی ۷۷۱)، قطب‌الدین رازی (متوفی ۷۷۶)، سیدحیدر آملی (متوفی ۷۸۲) و شهید اول (متوفی ۷۸۶) معاصر بود.
علامه مجلسی او را یکی از راویان صحیفۀ سجادیه دانسته است.
اساتید
دربارۀ این‌که استادان او اطلاعی در دست نیست؛ فقط به نام سیدجلال‌الدین‌ بن دارالصخر اشاره شده که از او روایت نیز نقل کرده است.
شاگردان
قاشی شاگردان بسیاری پروراند که از آن جمله‌اند: ابن‌العتایقی، تاج‌الدین ابن مُعَیّه الدیباجی و جلال‌الدین شرفشاه حسینی، که به او استناد کرده‌اند، و شمس‌الدین محمد بن صدقه که از او اجازۀ نقل روایت داشت.
وفات و محل دفن
نصیرالدین در۱۰ رجب ۷۵۵ وفات یافت و در نجف به خاک سپرده شد.
عقاید و آراء
دربارۀ افکار و عقاید او اطلاع چندانی در دست نیست.
فقط سیدحیدر آملی از او نقل کرده که روش امامان، تنها راه درست، و جز آن هوا و وسوسه است.
وی تأکید کرده که بارها از نصیرالدین قاشی شنیده که در هشتاد سال زندگی، نهایت معرفتش این بوده که هر مصنوعی نیازمند صانع است و اعتراف کرده که در این باره یقین پیر زنان از یقین او بیش‌تر است.
کتاب‌ها و رسائل
از نصیرالدین آثار معدودی به جا مانده است که بیش‌تر آن‌ها شرح یا حاشیه‌اند، از جمله حاشیه بر تسدیدالقواعد فی شرح تجریدالعقاید از محمد بن عبدالرحمان اصفهانی، که دربرگیرندۀ نکاتی دقیق در مسائل کلامی است و مؤلف با طرح بحث امامت در آن، صبغه‌ای کاملاً شیعی بدان بخشیده است.
قاشی در این کتاب کوشیده شرح قوشچی را کامل کند و شبهات و ایراداتی را که به شیعه وارد شده است برطرف نماید.
جرجانی در نگارش شرح خود بر تجرید، از این اثر قاشی بهره برده است.
رساله قاشی
دیگر رسالۀ قاشی، شرح طوالع‌الأنوار بیضاوی است که درواقع حاشیه‌ای بر شرح شمس‌الدین محمود اصفهانی بر طوالع‌ بیضاوی به نام مطالع‌الأنظار است.
نسخه‌ای از آن در خزانۀ غرویه موجود است که از میراث جلال‌الدین عبدالله‌ بن شرفشاه بوده و در سال ۸۱۰ وقف شده است.
نسخۀ دیگری از آن در کتابخانۀ آستان قدس مشهد موجود است.
آثار دیگر قاشی
آثار دیگر او عبارت‌اند از: النکات فی مسائل امتحانیه فی علم‌المنطق والکلام، که آن را در سال ۷۵۲ برای عمادالدین یحیی نوشته ونسخه‌ای از آن، به خط ابن‌العتایقی، در خزانۀ غرویه موجود است حاشیه بر شرح تحریرالقواعدالمنطقیه فی شرح‌الشمسیه، از قطب‌الدین محمد رازی، که اثری است موجز در بیان اعتراضات و نکاتی دقیق در زمینۀ منطق، و جرجانی در حاشیۀ خود به برخی از آن‌ها پاسخ داده است اجوبة‌المسائل، شامل پنجاه پرسش و پاسخ منطقی و فلسفی، که نسخۀ خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه پرینستون موجود است حاشیه بر شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی الأعتراضیه، رساله‌ای فقهی مشتمل بر بیست اعتراض در تعریف طهارت از کتاب قواعدالأحکام علامه حلّی، از این رساله فقط بخشهایی در کتابهای فقهی موجود است تعریف کتاب زبده‌الأدراک فی علم‌الأفلاک، از خواجه نصیرالدین طوسی، که نسخۀ خطی آن در خزانۀ غرویه موجود است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -