انهار
انهار
مطالب خواندنی

شهادت شهید مهدی شرع‌ پسند (1362ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شهادت شهید مهدی شرع‌ پسند (1362ش)شهادت شهید مهدی شرع‌ پسند (1362ش)
شهید مهدی شرع‌پسند، سال ۱۳۳۳ش در شهر کرج چشم به جهان هستی گشود. مهدی در سال ۱۳۵۲ش با موفقیت مدرک دیپلم را می‌گیرد و همان سال به سربازی اعزام می‌شود. در طول سربازی، احساسات مذهبی و نیز تقید او نسبت به انجام واجبات دینی، موجب بدرفتاری عوامل سرسپرده ارتش نسبت به او می‌شود. از طرفی مهدی نیز طی مدت سربازی، به ماهیت رژیم ستم‌شاهی پی می‌برد. او در سال دوم سربازی، از هر فراغت و فرصت مناسبی که به‌دست می‌آورد، به مطالعه و تقویت بنیه فکری و عقیدتی خود می‌پردازد و از حیث سیاسی نیز به برخی مسائل آگاهی می‌یابد. مهدی پس از پایان سربازی، مدت دو سال به‌طور پیگیر و جدی به مطالعه کتاب‌های عقیدتی و سیاسی می‌پردازد و پس از آن برای دست‌یابی به سرچشمه علوم دینی، به شهر مقدس قم عزیمت می‌نماید. وی هم‌زمان با فراگیری معارف دینی، الفبای مبارزات سیاسی را نیز فرامی‌گیرد. هنگامی که مردم مسلمان قم به رهبری و هدایت روحانیت مبارز، علیه رژیم طاغوتی شاه قیام می‌کنند، مهدی گمشده‌اش را می‌یابد. او با شور انقلابی و بصیرت دینی که داشت، مصمم به صف انقلابیون مسلمان می‌پیوندد. از آن پس، لحظه‌ای از پای نمی‌نشیند و از پخش کتاب‌های مذهبی، به حرکت‌های نظامی و سیاسی روی می‌آورد. مهدی به گسترش انقلاب، مبتنی بر اصول اسلامی، اصرار می‌ورزد و در این راه، از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند. مهدی به‌خاطر فعالیت‌های انقلابی‌اش، توسط عوامل رژیم فاسد دستگیر و به مدت دو هفته بازداشت و تمام کتاب‌هایش نیز مصادره می‌شود. پس از آزادی، جدی‌تر از گذشته، به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه می‌دهد. وی با اوج‌گیری مبارزات مردمی انقلاب اسلامی، به مبارزات خود شدت می‌بخشد و با تشکل‌های مختلف، در شکل‌گیری و هدایت راهپیمایی‌های مردمی، نقش مهمی ایفا می‌کند... با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، تلاش و امید مهدی دوچندان گشت به‌طوری‌که بعد از مدتی فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ش به فرمان امام و مقتدایش، خمینی کبیر (ره)، وارد سپاه پاسداران شد و هم‌زمان، مسئولیت بسیج شهرستان کرج را نیز به عهده گرفت. پس از حمله ناجوانمردان بعثی به خاک جمهوری اسلامی ایران، مهدی ماندن را جایز ندانست و خود را آماده پذیرش مسئولیت‌های بزرگ‌تر و سخت‌تر نموده، راهی جبهه‌های غرب و جنوب شد. در غرب، فرماندهی گروهی از دلاورمردان کرج را بر عهده داشت و توانست به یاری دوستانش، سنندج را از لوث ضد انقلاب پاک‌سازی نماید. فرماندهی گردان و مسئولیت عملیات تیپ المهدی (عج)، فرماندهی تیپ سلمان فارسی از لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) و سرپرستی عملیات تیپ نبی‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و... از جمله خدماتی است که این شهید بزرگوار در حق سپاه اسلام و انقلاب ارائه نمود. در این مدت، بار‌ها مجروح شد و بعد از بهبودی نسبی دوباره به میدان مبارزه بازگشت. اطرافیانش با هر درجه و سمتی او را فرمانده‌ای خوش‌خلق، شجاع، مهربان و متواضع یافتند و به‌حق شهادت تنها پاداش این مردان خداست. آری! در عملیات والفجر ۵، روز سی‌ام بهمن‌ماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی بود که روحش زائر حریم الهی گردید و زهرا و محمدمهدی را برای ما زمینیان به یادگار گذاشت. شهید شرع‌پسند همیشه می‌گفت: «نمازتان را اول وقت بخوانید و غیبت نکنید. خدا را همواره ناظر و پشتیبان خود ببینید. دست بر دامان اهل بیت (علیهم السلام) دراز کنید و ظهور آقا امام زمان (عج) را از پروردگار بخواهید. شما سربازان اسلام هستید نباید سختی‌ها ضعیفتان کند. فراموش نکنید که خدای مهربان در مشکلات و سختی‌ها انسان را تنها نمی‌گذارد. بدانید این سینه‌ای که تکیه‌گاه قنداق تفنگ است، هر اندازه بیش‌تر سرشار از ایمان و توکل و اعتقاد به حقانیت اسلام و انقلاب باشد، تأثیرگذار‌تر است و بدانید اگر شهید شدید ایزد منان عباداتتان، جهادتان و قیامتان را پذیرفته است.»... شهید مهدی شرع‌پسند، فروتنی را با بردباری گره می‌زد و با وجود تحمل سختی‌ها و پذیرفتن مسئولیت‌های خطیر، از نام و عنوان پرهیز می‌کرد. تحت هیچ شرایطی از مطالعه غفلت نمی‌کرد. به دوستان و هم‌رزمانش توصیه می‌نمود که همواره مطالعه کنند. او عاشق بسیجیان بود و در کنار آنان احساس آرامش می‌کرد. یک‌بار که مجروح شده بود، مجبور شد مدت‌ها در بیمارستان بستری شود، اما تاب دوری جبهه‌ها و بسیجیان را نداشت و بهبودنیافته، به جبهه بازگشت.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -