انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجازه پدر در عقد موقت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
1- لزوم اذن پدر در عقد موقت برای دختران باکره
سؤال:نظر حضرت عالی در مورد نکاح موقت بدون اذن پدر در صورتی که دختر باکره بوده ولی امور زندگی خویش را خود تامین می کند چیست؟
پاسخ:بدون اجازه پدر جائز نیست .
2- معنی عدم بکارت در عقد موقت
سؤال:من 21 ساله و دانشجو هستم که مدتی است با دختر خانمی مومن و محجبه آشنا شدم و قصد داشتم با او ازدواج کنم ولی خانواده هامون مخالفت کردند حال میخواهم بدانم آیا این دختر خانم که خود او با این ازدواج موافق است میتواند خود باکره بودن خود را از بین ببرد که ما با هم بتوانیم صیغه محرمیت بخوانیم ولی با هم رابطه جنسی نداشته باشیم؟ با تشکر خدا حافظ
پاسخ:ازاله بکارت باید از طریق ازدواج مشروع صورت بگیرد و بر فرض ازاله بکارت باز هم بدون اجازهء پدر جایز نیست. تنها در صورتی جایز است که یکبار با اجازهء پدر ازدواج کرده باشد؛ بار دوّم اجازهء پدر شرط نیست.
3- رابطه دختر و پسر از طریق ازدواج موقت
سؤال:اگر پسر و دخترى بخواهند از طریق ازدواج موقّت با همدیگر رابطه شرعى داشته باشند در صورتهاى زیر چه شرایطى معتبر است:
الف) اگر رابطه صرفاً رابطه متعارف شغل یا تحصیلى باشد.
ب) اگر رابطه صرفاً به خاطر استمتاع جنسى بدون دخول باشد.
ج) اگر رابطه به خاطر آمیزش جنسى (دخول) باشد.
پاسخ:عقد موقّت یک نوع بیشتر نیست و همه این آثار در آن جمع است مگر این که در ضمن عقد شرط کنند که آمیزش جنسى نباشد و در هر حال اذن پدر شرط است.
4- عدم دسترسی یا مخالفت غیر منطقی ولی دختر
سؤال:اگر پسر و دخترى بخواهند از طریق ازدواج موقّت رابطه متعارف شغلى یا تحصیلى داشته باشند (بدون استمتاع جنسى و دخول) مستدعى است در دو فرض زیر حکم اجازه پدر دختر را بیان کنید.الف) امکان دسترسى به ولىّ دختر نیست و فرضاً ایجاد رابطه شرعى، ضرورى و فورى است.
ب) امکان دسترسى هست امّا ولىّ دختر بدون منطق مخالفت مى کند و اصلا رضایت نمى دهد.
پاسخ:در هر صورت استیذان از ولىّ لازم است ، در ضمن تجربه نشان داده است که این رابطه ها مخصوصاً در جوانها معمولا در یک حد محدود و معیّنى ثابت نمى ماند و تدریجاً توسعه مى یابد ومایه مشکلات فراوانى مى شود.
5- خواستگاری بدون اطلاع ولی
سؤال:کسى که قصد ازدواج موقّت دارد آیا مى تواند بدون اطّلاع ولىّ دختر از او خواستگارى کند؟ در دو صورت باکره بودن و بیوه بودن زن، حکم آن را بیان فرمایید.
پاسخ:خواستگارى در هر صورت مانعى ندارد، ولى جارى کردن صیغه عقد بدون اذن ولى در باکره اشکال دارد امّا در بیوه رضایت طرفین براى اجراى صیغه عقد کافى است.
6- عقد موقتی که بدون اذن پدر جاری شده
سؤال:دخترى با مردى برخورد و تماس داشته است، مثلا در یک مکان با یکدیگر کار مى کرده اند و یا تحصیل مى نموده اند، آن مرد این دختر را جهت محرمیّت و عدم وقوع در گناه، بدون اذن پدرش به عقد موقّت خود درآورده هر چند به صرف محرمیّت اکتفا نشده و تقبیل و لمس انجام داده اند با توجّه به این مقدّمه به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
الف) آیا این دو گناهکارند و مرتکب معصیت گردیده اند؟
ب) آیا مادر دختر به این مرد محرم شده است؟
پاسخ:الف) چنین عقدى خالى باطل است و به صورت نامحرم با یکدیگر رفتار کنند و براى رعایت احتیاط مرد باقیمانده مدّت را ببخشد.
ب) در مورد مادر هم باید احتیاط کند.
7- مخالفت پدر با ازدواج دختر عاقله رشیده
سؤال:در رساله جنابعالى آمده: «اگر دختر عاقله بالغه رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردى که شرعاً و عرفاً کفو او است منع کند، اجازه پدر در این جا شرط نیست.» آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم مى شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت مى شود، هم کفو بودن در آن به چه معنایى است؟
پاسخ:تفاوتى نمى کند; ولى معمولا ازدواج موقّت به مصلحت دختران باکره نیست، و مخالفت پدر بجاست.
8- ازدواج دختر باکره بدون اذن پدر با رضایت جد پدری
سؤال:دختر باکره یی که پدرش راضی نیست و اذن به ازدواج او را نمیدهد ولی جد پدری دختر (پدر پدرش) به عقد راضی است و اذن میدهد آیا صحیح است؟
پاسخ:مانعی ندارد.
9- اجازه پدر برای ازدواج موقت پسر
سؤال:یا پسر برای ازدواج موقت نیاز به اجازه ی پدر دارد؟
پاسخ:پسر نیازی به اذن پدر ندارد.
10- عقد موقت دختری که پدر و جد پدری ندارد
سؤال:آیا دختری که پدر و جد پدری اش در قید حیات نیستند با اجازه مادرش میتواند با پسری (بدون داشتن رابطه جنسی ) صیغه محرمیت بخواند؟
پاسخ:اگر ازدواج او با آن فرد به تصدیق بزرگترهای فامیل مناسب باشد می تواند با او عقد دایم نماید.
11- رضایت ولی بعد از عقد موقت
سؤال:آثار رضا و تنفیذ لاحق ولی در نکاح منقطع چیست؟
پاسخ:حکم اجازه قبلی را دارد.
12- اذن پدر برای ازدواج دختر رشیده
سؤال:آیا اذن پدر در ازدواج (موقت یا دایم) دختری که رشیده است و صلاح و فساد خود را درک می کند شرط است؟ اگر جواب مثبت است آیا شرط تکلیفی است؟
پاسخ:این کار بدون کسب اجازه ولىّ دختر جایز نیست. و منظور از باکره دخترى است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه.
این شرط جنبه وضعی دارد.
3- مخالفت پدر با ازدواج فرزند
سؤال:اگر پدر دختر باکره دلیل قانع کننده ای برای مخالفت نداشته ولی مخالفت کند آیا شرط اجازه پدر از بین می رود؟
پاسخ:چنانچه به تصدیق بزرگترهاى فامیل خواستگار کفو و متناسب دختر باشد، و پدر دختر بدون دلیل معقول مخالفت کند، اذن او ساقط است، و آنها مى توانند با هم ازدواج کنید. هر چند شایسته است در صورت امکان رضایت پدر دختر جلب شود.
14- سنی که دختران در آن نیاز به اذن پدر ندارند
سؤال:اجازه پدر برای ازدواج دختران تا چه سنی لازم است؟
پاسخ:از سن سی سال به بالا به شرط اینکه دختر، فرد هوشیاری باشد و بتواند تصمیم بگیرد و مصلحت خود را تشخیص دهد، اجازه پدر لازم نیست.
15- اذن پدری که از غلات محسوب می شود
سؤال:آیا ازدواج موقت با دختری که خود شیعه بوده اما پدر اهل فرقه ای است که جزیی از غلات محسوب می شوند نیاز به اذن پدر دارد؟
پاسخ:در صورتکیه دختر سن کمی نداشته باشد و دارای رشد کافی عقلی و جسمی و تشخیص مصالح خود بوده باشد مانعی ندارد.
16- منظور از رشیده
سؤال:منظور از رشیده دقیقاً چه کسی است؟
پاسخ:معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند.
17- اذن پدر شرط صحت عقد
سؤال:آیا اذن پدر در متعه شرط لزوم متعه است یا شرط صحت؟
پاسخ:شرط صحت آن است.
18- سابقه لزوم اذن پدر در عقد
سؤال:اینکه اذن پدر در صیغه موقت به خاطر شرایط کنونی جامعه وضع شده یا در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز رعایت می شده؟
پاسخ:بدیهی است که لزوم اذن پدر در ازدواج باکره به خاطر مصالح دختر و دوری از مفاسد است و در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز رعایت می شده

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -