1- تهیه نطفه از بانک نطفه
سؤال:بعضى از مؤمنین و مؤمنات که براى اولاددار شدن به مراکز نابارورى مراجعه مى کنند و از حیث نطفه نقایصى دارند، آیا مى توانند از نطفه هایى که در بانک نطفه نگهدارى مى شود در لقاح مصنوعى با منى خود آنها ممزوج و شرایط لقاح را فراهم و با دستگاه در رحم همسران آنها قرار دهند یا خیر؟ در صورتى که به طور کلّى در منى آنها اسپرم و تخمک وجود نداشته باشد آیا مى توانند از اسپرمها و تخمکهاى مجهول الهویه موجود در بانک نطفه استفاده نمایند و چنانچه در دو فرض فوق فرزندى به وجود آید ولد متعلّق به چه کسى خواهد بود؟
پاسخ:استفاده از نطفه بیگانه براى صاحب فرزند شدن جایز نیست و تولّد فرزند باید مستند به ازدواج صحیح شرعى باشد ولى اگر چنین عملى انجام شود، فرزند متعلّق به صاحبان نطفه است و نسبت به مادرى که در رحم او کشت شده نیز محرم مى باشد، بى آن که از او ارث ببرد.
2- نظر پزشکی قانونی در مورد الحاق فرزند
سؤال:اگر از طرف قاضى، زنى را جهت معاینه و تشخیص نطفه اى که وى در رحم دارد به نزد پزشک قانونى بفرستند، در صورتى که طبیب به طور قطع بتواند تشخیص دهد که نطفه متعلّق به شوهر این زن نبوده بلکه از مرد اجنبى مى باشد، در این حال اگر طبیب واقعیّت را گزارش دهد یقین دارد این زن را بناحق اقوام وى خواهند کشت و اگر خلاف گزارش کند بچّه ملحق به شوهر این زن مى گردد و مسائل حقوقى و ارث و محرمیّت و سایر مشکلات پیش خواهد آمد، بفرمایید وظیفه طبیب چیست؟
پاسخ:مهم این است که قول طبیب و یقین او براى قاضى در این گونه موارد حجّت نیست و حتّى یقین خود قاضى هم که از این طریق حاصل شود حجیّت آن محل اشکال است بنابراین لزومى ندارد طبیب یقین خود را در این گونه موارد بازگو نماید و در نتیجه به حسب حکم ظاهرى بچه ملحق به آن شوهر است و این گونه احکام ظاهرى مشکلى ایجاد نمى کند.
3- اماره فراش بودن مطلق نزدیکی
سؤال:درباره اماره فراش و نفى ولد به سوال زیر جواب دهید:
آیا براى اجراى اماره فراش، احراز وقوع مطلق نزدیکى کافى است، یا نزدیکى باید به گونه اى باشد که احتمال حاملگى، هر چند به صورت ضعیف، وجود داشته باشد؟ مثلا برخى از فقهاى عظام وطى در دبر را، به ویژه در صورت عزل، یا عدم انزال، براى جریان اماره فراش کافى نمى دانند. نظر حضرتعالى چیست؟
پاسخ:در تمام این موارد احتمال انعقاد فرزند هست، و اماره فراش محسوب مى شود.
4- تعیین شرایط اماره فراش
سؤال:با توجّه به این که از شرایط تحقّق اماره فراش، این است که از زمان وقوع نزدیکى تا هنگام تولّد، کمتر از شش ماه، و بیش از حداکثر مدّت حمل نگذشته باشد، لطفاً بفرمایید:
الف) اگر زمان وضع حمل به طور معمول نرسیده باشد، ولى با عمل جرّاحى طفل را زودتر متولّد کنند، تا از حداکثر حمل (10 ماهه) تجاوز نکند، آیا اماره فراش جارى، و طفل ملحق به شوهر است؟
ب) تاریخ نزدیکى و فاصله میان آمیزش و تولّد به چه وسیله اى تعیین مى شود؟ اگر چندین نزدیکى در طُهر واحد انجام شود، مبدأ حمل کدام است؟ اگر زوجین با یکدیگر توافق کنند که از تاریخ نزدیکى تا زمان تولّد، بیشتر از ده ماه یا کمتر از شش ماه گذشته، آیا چنین توافقى پذیرفته مى شود، و نَسَب طفل نفى مى گردد؟
پاسخ:الف) در این صورت ملحق به فراش نیست.
ب) منظور از فراش نزدیکى نیست که تاریخ آن را تعیین کنند، بلکه همین اندازه که زن در خانه شوهر باشد، که امکان نزدیکى درباره او مى رود، اماره فراش حاصل است.
5- شرط حداقل شش ماه در اماره فراش برای اطفال غیر سالم
سؤال:آیا شرط حداقل 6 ماه، فقط مربوط به طفلى است که صحیح و سالم و زنده به دنیا بیاید، یا شامل طفل مریض، ناقص، یا طفلى که مرده به دنیا آمده نیز مى شود؟
پاسخ:اطفال مریض و ناقص و مانند آن را نیز شامل مى شود، مشروط بر این که انسان محسوب شود.
6- وطی به شبهه در مورد جریان اماره فراش
سؤال:همان طور که مستحضرید براى اماره فراش، احراز و اثبات وقوع نزدیکى در مورد زوجین لازم نیست. آیا احراز وطى براى جریان اماره فراش در وطى به شبهه در مورد جریان اماره فراش نسبت به وطى به شبه نیز نیازى به احراز و اثبات نزدیکى نیست، یا از آن جا که نزدیکى به شبهه خلاف اصل است، باید احراز شود؟ یعنى آیا اجراى اماره فراش در وطى به شبهه (مثلا) متوقّف بر اقرار و اعتراف واطى به نزدیکى است؟
پاسخ:در مورد وطى به شبهه احراز وطى لازم است.
7- حضانت ولدالزنا
سؤال:طبق مادّه 1167 قانون مدنى، ولد زنا ملحق به زانى نیست، آیا مى توان با درنظر گرفتن وضعیّت این اطفال و آینده آنان، ولایت قهرى پدرشان را بر آنان مقرّر نموده، و از این باب آنان را ملزم به حضانت طفل و پرداخت نفقه و نگهدارى از آنان نمود؟ و در صورت نبودن پدر، جدّ پدرى، و در صورت فقدان وى، دیگر اقوام پدرى را، با رعایت قاعده الأقرب فالأقرب، ملزم به این کار کرد؟
پاسخ:عدم الحاق ولد الزنا به زانى در مورد ارث است; ولى در نفقه و حضانت، زانى موظّف است آن را بر عهده بگیرد. به تعبیر دیگر، ولد الزّنا احکام ولد را دارد، الاّ ما خرج بالدلیل.
8- سقط جنین نامشروع به خاطر خوف از کشته شدن
سؤال:دخترى از زنا حامله شده است. در صورت پى بردن خانواده، احتمال کشتن وى مى باشد. آیا مى تواند سقط جنین کند؟ حکم دیه آن چیست؟
پاسخ:در صورتى که واقعاً جان او در خطر باشد، و جنین به چهار ماهگى نرسیده باشد، مجاز است سقط جنین کند، و دیه آن را به بیت المال بپردازد.
9- حکم فرزندی که نطفه اش در زمان عده منعقد شده
سؤال:اگر مردی با یک زنی که تازه شوهرش را از دست داده و هنوز در عده است ازدواج کند و در اثر نزدیکی فرزندی از آن دو نفر به وجود آید فرزند متعلق به چه کسی خواهد شد و تکلیف شرعی چیست؟
پاسخ:در صورتیکه یقین دارند که فرزند از این ازدواج حاصل شده فرزند متعلق به همین دو نفر است و تفاوتی با بقیه فرزندان نمی کند.
10- احکام شرعی فرزندان نامشروع
سؤال:از آنجا که موضوع تحقیق بنده وضعیت فقهی و حقوقی اطفال نامشروع می باشد نظر حضرتعالی را در مورد وضعیت این اطفال از لحاظ ارث و حضانت و نفقه و ولایت و حرمت نکاح و... خواستارم.
پاسخ:فرزندان نامشروع تمام احکام فرزندان مشروع را به جز ارث دارند.