انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله شیخ ملاحسین تبریزی عبدخدایی (1400)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شیخ غلامحسین ترک تبریزی (زادهٔ ۱۲۶۰ ـ ۱۳۰۳ در وایقان و درگذشتهٔ ۱۳۵۹ ـ ۱۴۰۰ در مشهد) از روحانیان شیعه اهل ایران است. محمدمهدی عبدخدایی، محمدهادی عبدخدایی از فرزندان وی هستند.
تولد و سال‌های آغازین
غلامحسین تبریزی معروف به «شیخ غلامحسین ترک» در سال ۱۲۶۰ ـ ۱۳۰۳ در خانواده‌ای مذهبی در یکی از شهرهای شهرستان شبستر به نام وایقان چشم به جهان گشود.
تحصیل و اساتید
وی در مدرسه طالبیه تبریز به تحصیل پرداخت. در این مقطع، شیخ محمد خیابانی هم حجره وی بود و سید احمد کسروی نیز هم دوره او. تبریزی پس از گذراندن دروس سطح، برای ادامه تحصیل، به حوزه علمیه نجف هجرت نمود و از درس استادان آن‌جا بهره‌مند شد که عبارتند از:
آخوند خراسانی
سید محمدکاظم یزدی
محمدحسین غروی اصفهانی
شریعت اصفهانی
میرزا ابوالحسن انگجی
مبارزه با الحاد
وی برای مقابله با افکار کمونیسم، در میان مردم و جوانان جلسات تفسیر قرآن و سخنرانی راه‌اندازی کرد. محمدمهدی عبدخدایی می‌گوید:
«ایشان برای اولین بار در تبریز جلسات تفسیر قرآن را متداول می‌کند، که ترک‌ها به آن سیره می‌گویند.»
وی در سال ۱۳۴۳ اقدام به تأسیس جمعیت دیانتی کرد تا مردم تبریز را در مقابل تبلیغات سوء افرادی که آن‌ها را عوامل بیگانه و روشنفکران غرب‌زده می‌دانست، قدرتمند سازد. وی همچنین نشریه‌ای به نام «تذکرات دیانتی» را چاپ و به شهرهای مختلف ایران می‌فرستاد. متن نشریۀ فوق هم اکنون در بخش مطبوعات قدیمی سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس موجود است.
تبریزی اعزام میسیونرها و مبلغان مسیحی را توطئه و سیاست بیگانگان می‌دانست. او در رابطه با سیاست تبلیغی میسیونرهای بین‌المللی از نطق قدیس «آناتولیسکوس» می‌گوید:
«اهم مسایلی که بر عهده مبلغان مسیحی است، به کارگیری نکات زیر است:
۱. توزیع کتب مقدمه و نشر آن در کشورهای اسلامی.
۲. دعوت مسلمانان از راه دایر کردن مراکز پزشکی، به دلیل نیازی که آنان به این خدمات دارند.
۳. اعمال تهذیبیه از طریق تأسیس مدارس.
۴. دیدار زنان کاهن از منازل مسلمانان.»
قیام مسجد گوهرشاد
در هفدهم دی ۱۳۱۴ که رضا شاه رسماً اعلام کشف حجاب کرد، او در مشهد بود؛ زیرا بعد از قیام مردم و روحانیت تبریز، به مشهد تبعید شده و در همان‌جا ماندگار گردید. وی در یکی از شبستان‌های مسجد گوهرشاد نماز جماعت اقامه می‌کرد. فردی به نام سینا واحد، نام ۳۱ نفر از عالمانی را که در قیام مردم در مسجد گوهرشاد شرکت داشتند را می‌آورد که نام او نیز جزء آنان است. این نویسنده ادامه می‌دهد که:
«از صبح روز یکشنبه، ۱۲ ربیع‌الثانی ۱۳۵۴ یعنی ۱۳۱۴/۱۰/۱۷ چند ساعت پس از حماسه خونین (مردم در مسجد) گوهرشاد، بازداشت روحانیان شروع می‌شود. عده زیادی گرفتار می‌شوند و عده‌ای دیگر مخفی شده و سپس ایران را ترک می‌کنند.»
ارتباط با فداییان اسلام
در مشهد شاخه‌ای از فدائیان اسلام تشکیل گردید که در رأس آن غلامحسین تبریزی قرار داشت. وی نشریه «خداپرستی» را به درخواست اعضای این حزب به زبان ساده منتشر کرد و به درخواست آقایان: محمدتقی شریعتی، مهذب، صعودی و چند نفر از مدیران و فرهنگیان عصرهای جمعه جلسه تفسیر برقرار کرد. وی در جریان انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نامه‌ها و تلگراف‌هایی در حمایت از نهضت سید روح‌الله خمینی ارسال کرد. وی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیانیه‌ای درباره اهمیت تشکیل حکومت اسلامی صادر کرد. او اقامه نماز جمعه را واجب می‌دانست؛ به همین جهت از سال ۱۳۲۸ تا اوایل سال ۱۳۵۹ در مسجد گوهرشاد، نماز جمعه اقامه می‌کرد.
تدریس
وی در تبریز و مشهد عصرهای جمعه برای مردم، تفسیر قرآن می‌گفت و سالیان متمادی در منزل خود، خارج اصول و سطح را تدریس می‌نمود.
تألیفات
وی علاوه بر مجموعه نشریه‌های «تذکرات دیانتی»، «راحت»، «ندای حق»، «خداپرستی»، حدود هفتاد جلد کتاب به نگارش درآورده است که بعضی از آنها عبارتند از:
نکت اعتقادیة
راهنمای سعادت
رهبر حقیقت
مجموعه الدروس الدینیة
الانوار اللامعة
الدرر الثمینة
اصول مهذبة (در زمینه اصول فقه)
ترجمه کتاب اعتقادات شیخ مفید
ترجمه «وجوه اعجاز قرآن» علامه بلاغی و ندای راستی در رد مردوخ کردستانی.
فعالیت‌های اجتماعی
وی به کمک سید جواد خامنه‌ای، در مشهد مدرسه دارالتعلیم دینی تأسیس کرد. او مدرسه علمیه جعفریه را برای طلاب ساخت و ۲۵ سال بیمه پزشکی و بهداشت طلاب مشهد را بر عهده گرفت.
درگذشت
غلامحسین تبریزی در ۲۴ خرداد سال ۱۳۵۹ برابر با اول شعبان سال ۱۴۰۰ در سن ۹۷ سالگی در اثر سکته در مشهد درگذشت و در حرم علی بن موسی‌الرضا در کنار سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد به خاک سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -