انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «سيدمحمدهادي ميلاني» (1395 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت آيت‏اللَّه "سيدمحمد هادي ميلاني" فقيه بزرگ و مرجع عالي مقام شيعه(1395 ق)رحلت آيت‏ اللَّه "سيدمحمد هادي ميلاني" فقيه بزرگ و مرجع عالي مقام شيعه (1395 ق)
حضرت آيت اللَّه سيد محمد هادي ميلاني در محرم سال 1313 ق در نجف، در خانواده‏اي اهلِ علم و معنويت به دنيا آمد. اجداد او همه از ساداتِ حسينيِ شهر مدينه‏ ي منوره و از فرزندانِ امام چهارم حضرت علي بن الحسين (علیهما السلام) بودند. پس از اتمام دروس مقدماتي، به درس حضرات آيات: ابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني و آقاضياءالدين عراقي حاضر شد و در طول 23 سال حضور در دروس و محافل علمي اين بزرگان، توانسته بود بر آراء و نظرات قوي‏ترين اساتيد مسلط شود. آيت اللَّه ميلاني علاوه بر مهارت در فقه، در علومي همچون فلسفه، تفسير و علوم قرآني نيز تبحّر داشت و اين دروس را تدريس مي‏نمود. جلسات درس ايشان در حوزه ‏ي بزرگ نجف بسيار با شكوه بود و شاگردان فراواني از جمله آيات عظام: حسين وحيد خراساني، سيد عباس صدر، محمدتقي جعفري، سيدمحمدباقر طباطبايى و... در محضر درس او به مدارج بالاي علمي دست يافتند. هم چنين آثار فراوان علمي آيت اللَّه ميلاني در كتب گوناگون معظمٌ له متبلور شده است. محاضراتٌ في الفِقهِ الاماميَّه در ده جلد، قادَتُنا كيفَ نَعرِفهُم در نُه جلد و... از جمله تأليفات اين مرجع بزرگ تقليد به شمار مي‏روند. اين عالم بزرگ در سال 1373 ق وارد شهر مشهد شده و با حضور خود، حوزه ‏ي علميه ‏ي مشهد را رونقي دوباره بخشيد. سرانجام اين عالم رباني كه در اواخر عمرِ خود، از همراهي با نهضت اسلامي مردم عليه رژيم پهلوي غافل نبود در سال 1395 ق برابر با 1354 شمسي در 82 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي با شكوه، در جوار مرقد مطهر امام رضا (علیه السلام) به خاك سپرده شد. گفته مي‏شود كه تاييد شرعي براي اعدام حسنعلي منصور، نخست‏ وزير خائن رژيم منحوس پهلوي، از جانب آيت‏اللَّه ميلاني به اعضاي هيئت مؤتلفه‏ ي اسلامي، صادر شده بود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -