سؤال707: آيا لازم است صيغه وقف را به عربى خواند؟
جواب: لازم نيست، همينكه مثلاً بگويد خانه خود را وقف كردم وقف صحيح است ولى بايد قبض هم صورت بگيرد تا وقف محقق شود.
سؤال708: اگر ملك وقف خراب شود از وقف بودن خارج مىشود يا خير؟
جواب: از وقف بودن بيرون نمىرود.
سؤال709: دو دانگ مشاع از شش دانگ روستايى از توابع همدان موقوفه عام و حبس موبد شرعى مرحومه زبيده خاتون مىباشد كه عوايد موقوفه بر سر منويات مرحومه واقفه پاك نهاد بايستى به مصرف روضه خوانى و عزادارى حضرت سيد الشهداءعليهالسلام و ذكر مصائب خامس آل عبا عليهم السلام و روشنايى حرم مطهر آن بزرگوار و ايجاد تسهيلات جهت زوار عتبات عاليات برسد مع الوصف خواهشمند است نظر حضرتعالى را درباره سؤالات طرح شده بيان فرماييد:
1- آن دسته از اهالى شهر كه نسبت به پرداخت حقوق موقوفه استنكاف مىنمايد چه حكمى دارد؟
2- اعمال عبادى متصرفين اعم از وضو، نماز، غسل و... نسبت به سهام موقوفه به چه صورت خواهد بود؟
3- آن دسته از اهالى (بومى يا غير بومى) كه فاقد منزل مسكونى بوده و واحد استيجارى در اختيار دارند چه تكليفى خواهند داشت؟
ج 1- استنكاف و امتناع از پرداخت حقوق جايز نيست و گناه است.
ج 2- اعمال عبادى مانند وضو و غسل و نماز در مكانى كه متعلق حق است با امتناع از اداى حق و عدم تحصيل رضايت صاحب حق باطل است.
ج 3- در صورتى كه استيجار بر اساس موازين شرع انجام گرفته و وجه اجاره در موقع خود پرداخته شود، استيجار صحيح است و اعمال انجام شده در آن مكان نيز جائز و صحيح است.
سؤال710: درخت توتى بر سر كوچهاى چندين سال از عمر وقفيت آن مىگذرد، اما فعلاً مزاحمتى براى عابرين فراهم نموده، آيا قطع آن جايز مىباشد تا قيمت چوب آن را به مصرف امور خيريه برسانند يا خير؟
جواب: تغيير وقف جايز نيست چنانچه بعضى از شاخههاى ان مزاحم عابريان است رفع مزاحمت ب قطع آن شاخهها جايز است.
سؤال711: مالى كه به نام كسى وقف شده خودش فوت كرده آيا اولاد او از آن ملك ارث مىبرند يا خير؟
جواب: اگر وقف تصريح نكرده حقى ندارند.
سؤال712: حدود اختيارات متولى يك موقوفه تا چه حدى است؟
جواب: بر اساس وقفنامه است و اگر وقفنامه در بين نباشد با نظر حاكم شرع است.
سؤال713:آيا در زمينى كه حسينيه ساخته شده جايز است بفروشند و ساختمان مسكونى و غيره بسازند؟
جواب: اگر وقف براى حسينيه است جائز نيست.
سؤال714: آيا جائز است حسينيه را بفروشند و در محل ديگر بسازند؟
جواب: جايز نيست.
سؤال715: روستائى است كه داراى و باب مسجد يكى قديمى و ديگر جديد، اولى هم قبلهاش كج و هم كوچك و دومى ولو تازه است ولى كوچك است از اهالى مقدارى پول گرفتهام تا مسجد اولى را تعمير نمايم ولى اهالى مىگويند بايد پول را براى مسجد دوم خرج نمايى و اگر براى مسجد اولى خرج كنى بقيه مخارجش را تقبل نمىكنيم، مىگويند كه مسجد اولى بدرد ما نمىخورد، حال تكليف را بيان فرماييد:
جواب: در فرض مسأله احالى محترم جنابعالى را وكيل قرار دادند كه آن پول را براى مسجد اولى خرج كنيد و تا آن پول خرج نشده است مىتوانند نظر خود را تغيير بدهند و اكنون مىگويند پول را براى مسجد دوم خرج نمائيد وظيفه جنابعالى اين است به آنچه صاحبان پول مىگويند عمل كنيد.
سؤال716: اينجانب در حالت عصبانيت كه بر اثر درگيرى با فرزندانم، براى من پيش آمده بود، خانه مسكونىام را وقف كردم اما بعد از مدتى پشيمان شدم، البته صيغه وقف جارى شد، و ضمناً سند هم به نام اوقاف صادر شد، آيا اين وقف صحيح است؟
جواب: در وقف علاوه بر صيغه وقف قبض هم شرط است اگر قبض و اقباض صورت نگرفته است وقف صحيح نيست و اگر صورت گرفته است بايد وقف صحيح نيست و اگر صورت گرفته است بايد ملاحظه كرد كه عصبانيت در چه حدى بوده است و اگر به مرتبهاى بوده كه عقل و ادراك از كار افتاده است وقف صحيح نيست والا صحيح است.
سؤال717: قطعه زمينى حدود صد سال پيش جهت دفن اموات مسلمين تعيين شد، ولى الان بيش از پنجاه سال است كه ديگر ميت در آن دفن نمىشود و طبق شياع اهالى محل و فتاواى بعضى از مراجع تقليد قبرستان مورد نظر وقف معاطات مىباشد و واقف آن هم شخص معين نمىباشد و در قسمتى از قبرستان در سنوات گذشته مدرسه احداث گرديده حال از محضر عالى استعلام مىشود جايز است در گورستان مذكور مسجد احداث نمايند يا خير؟ در صورت عدم امكان آيا اهالى مىتوانند با پرداخت بهاء متناسب به عرصه گورستان احداث مسجد نمايند ضمناً هيچگونه نبش قبر به عمل نخواهد آمد.
جواب: دفن اموات در اين قبيل زمينها دليل موقوفه بودن آن براى قبرستان نيست و چون بيش از پنجاه سال است كه اموات در آنجا دفن نمىشود و اموات هم كه قبلاً دفن شدهاند پوشيده و خاك شدهاند و نبش قبر هم صورت نمىگيرد و آثار قبور هم از بين رفته است و آن زمين مالك معين هم ندارد بنابراين احداث مسجد در آنجا اشكال ندارد و جائز است و مجاز هستيد كه اقدام فرماييد.
سؤال718: گاراژى كه صاحب ملك آن چندين سال در ماه محرّم الحرام به مدت 13 روز و با مديريت خود عزادارى ابا عبد الله الحسينعليهالسلام را در آن برگزار مىكرده بعد از فوت صاحب ملك چندين نفر از هيئت جوانان حسينى پس از 13 روز عزادارى، مكان فوق را وقف هيئت مىدانند با اين دليل كه مرحوم، اين مكان را وقف كرده است ژ، لذا لوازم هيئت را از اين مكان تخليه نمىكنند. در صورتى كه هيچگونه مدركى دال بر وقف اين مكان ندارند. نظر مبارك را بيان فرماييد.
جواب: تا اينكه دليلى بر وقف بودن آن ملك در دست نباشد وقف بودن آن ثابت نمىشود و آن ملك متعلق به ورثه است و بر هيأت امناء مذكور لازم است كه براى مدعاى خود اقامه دليل نمايند.
سؤال719: آيا مىشود وسائلى از قبيل فرش و ظروف كه تعلق به مسجد دارد و گاه وقف مسجد است ولى فرسوده شده و از بين مىروند را فروخت و در جاى ديگر مسجد كه لازم است خرج كرد؟
جواب: در صورتى كه مورد استفاده نيست مىتوانيد آن را بفروشيد ولى از پول آن وسائلى تهيه كند كه مشابه آن باشد مثلاً از پول فرش براى مسجد فرش بخريد و از پول ظرف، ظرف بخريد.
سؤال720: فرشى را كه براى حسينيه وقف كردهاند براى نماز به مسجد نزديك آن حسينيه مىشود برد يا خير؟
جواب: جايز نيست، اگرچه آن مسجد نزديك حسينيه باشد.
سؤال721: مورث اينجانب قصد به وقف عرصه واعيان پلاك ثبتى مشخصى را داشته وليكن اين امر در حد يك نامه و قصد به وقف باقى مانده و هيچ گاه به وقف در نيامد و به قبض موقوفه نيز منجر و منتهى نشده لهذا خواهشمند است چگونگى وضعيت شرعى را بيان فرموده تا تكليف اينجانب به عنوان وارث شرعا روشن گردد.
جواب: تنها قصد وقف كافى نيست، و تا صيغه وقف خوانده نشود يا عملى به عنوان وقف صورت نگيرد و قبض تحقق پيدا نكند وقف انجام نگرفته است و تأثير ندارد.
سؤال722:جايز است كه يك قبرستان را بعد از 300 سال به طور عمدى زراعت كنند ؟
جواب: در صورتى كه آن محل براى قبرستان وقف شده زراعت در آن جايز نيست و اگر وقف بودن آن معلوم نيست چون مالك معين ندارد تصرف د آن احتياج به اجازه حاكم شرع دارد.
سؤال723: شخصى قطعه زمين را به عنوان شارع عمومى و رفت و آمد مردم وقف نموده است و فعلاً هم مورد استفاده مىباشد، آيا جايز است مقدار زمين موقوفه را به شخص ديگرى بفروشند، با در نظر گرفتن اينكه واقف زمين هم فوت شده است؟
جواب: فروختن موقوفه جايز نيست مگر در موارد مخصوص و مورد سؤال از آن موارد نيست.
سؤال724: احتراماً به استحضار مىرساند مدرسه علميه موقوفه واقع در طبقه فوقانى مسجدى حدوداً 18 سال است فعاليت هايى از قبيل خياطى - گلدوزى - عكاسى - قاليبافى - تزريقات و... در آنجا به عمل مىآيد نظر به اينكه در وقفنامه مكان ذكر شده براى مدرسه علوم دينى وقف شده است لطفا نظر حضرتعالى را در موارد ذيل بيان فرماييد:
1- آيا چنين فعاليتهاى مشروع بوده است؟
2- استمرار فعالليتهاى ذكر شده چگونه است؟
جواب: چون در وقفنامه قيد شده است كه مدررسه علوم دينى باشد اعمال مذكوره در آنجا نامشروع است و مراعات آنچه كه در وقفنامه ذكر شده است لازم است.
سؤال725: حمام عمومى مخروبهاى در يكى از روستاهاى همدان وجود دارد كه به علت قديمى بودن، واقف آن مشخص نيست كه آيا اين حمام را براى بناى حمام وقف كرده يا نه، آيا مىشود آن را تبديل به مسجد يا غسال خانه كرد يا خير؟
جواب: در صورتى كه وقف بودن آن براى حمام معلوم نيست مىتوانيد آن را در غسالخانه كنيد.
سؤال726: ساختن غسالخانه در قبرستان وقفى چه صورتى دارد؟
جواب: جائز نيست.
سؤال727: زمينى چند سال پيش وقف شده براى قبرستان آيا مىشود از خاك آن استفاده كرد يا خير؟
جواب: استفاده از آن براى غير دفن اموات جائز نيست.
سؤال728: مسجدى است كه به مدت 50 سا قبل سخته شده است و حال براى توسعه آن تخريب خواهد شد، مكان مذكور به علت محدود بودن زمين، طبق نقشه قدرى، از امكان مسجد براى قهوه خانه و كفش كن آن نياز شده ست آيا شرعا اين تصرف جايز است؟
جواب: جدا كردن قهوه خانه و كفش از زمين مسجد جائز نيست.
سؤال729: احتراماً به استحضار مىرساند در روستايى از توابع يكى از شهرستانها حسينيهاى از سالهاى گذشته ساخته شده كه در حال حاضر آن حسينيه بلا استفاده است و در حال تخريب است و از حسينيه جديد استفاده مىكنند و حسينيه قبلى فرشهائى دارد كه استفاده نمىشود بلكه در حا از بين رفتن است آيا مىشود از آن فرشها در حسينيه جديد استفاده كرد يا خير و همچنين آيا مىشود محل حسينيه قبلى را فروخت و پولش را در حسينيه جديد خرج كرد يا محل حسينيه قبلى را تبديل به نانوائى نمود يا خير؟
جواب: در صورتى كه آن فرشها در حسينيه سابق مورد استفاده قرار نمىگيرد مىتوان از آنها در حسينيه جديد استفاده كد و نيز اگر حسينيه قبلى بلا استفاده مانده است جائز است آن را بفروشند و از قيمت آن در ساختن حسينيه جديد استفاده كنند و اگر آن هم ممكن نيست از آن در ساير احتياجات حسينيه جديد مىتوان استفاده كرد.
سؤال730: با توجه به تشخيص مهندسان راه و جاده مالك مسجدى كه از حيز انتفاع افتاده و در آن مسجد نماز نمىخوانند و امكانات آن به مسجد ديگر كه نزديك است انتقال داده شده و آن محله هم خالى از سكنه شده است، آيا به تشخيص و نياز مسئولين امر و داشتن جاده بر حسب نياز به آن در جامعه آيا ملك مسجد را تبديل به جاده مىشود كرد يا خير؟
جواب: تبديل ملك مسجد به جاده جايز نيست.
سؤال731: قبل از ادغام نيروهاى سه گانه «شهربانى، كميته، ژاندارمرى» در هنگ ژاندارمرى سابق قم واقع در خيابان امام خمينى (ره) ساختمان نسبتاً با شكوه با مشخصات مسجد (دو مناره، محراب، كاشى كارى و تزئينات مربوطه در دو طبقه) با نظر رياست سازمان عقيدتى سياسى ژاندارمرى كل كشور كه نماينده و منصوب حضرت امام خمينى قدس سره بودند طراحى و ساخت اين بنا با گلنگ زنى توسط ايشان آغاز و با همت و پيگيرى رياست عقيدتى سياسى هنگ و جذب كمك از متدينين و افراد خير ادامه يافت و تا زمان ادغام حدود 70% پيشرفت اشت ليكن از آن زمان تا بحال عملاً ادامه كار اين بناى مذهبى و مقدس متوقف گرديده است. از آنجائيكه به خواست خداوند مصمم هستيم به نوبه خود كار را ادامه داده و انشاء الله به پايان برسانيم.
در اينجا دو مسئله به نظر مىرسد كه فتوى و نظر مباركتان راهگشا و روشن كننده خواهد بود:
1- زمين فوق الذكر دولتى بوده در عين حال يك مقام روحانى مأذون از قبيل حضرت امام (ره) كلنگ اين بنا را به عنوان مسجد زده است. در جهت تقويت عنوان «مسجديت» اين بناء از حضرتعالى استدعا داريم حكم «مسجد بودن» را كتبا تنفيذ يا حسب نظر مباركتان صادر فرمائيد.
2- آيا طبقات فوقانى و تحتانى شبستان «مسجد» حكم مسجد را دارد يا خير؟ بدين معنى كه آيا مىتوان در طبقات مذكور زائر سرا، توالت، دستشوئى و... كه مورد سكونت يا عبور عمومى دارد ايجاد نمود يا نه؟
ج 1: با مشخصاتى كه مرقوم گرديده است عنوان، عنوان مسجد است و همينقدر كه در اختيار نمازگزاران قرار بگيرد و يك نماز در آنجا خوانده شود مسجد بودن آن فعليت پيدا مىكند و احكام مسجد بر آن مترتب مىشود.
ج 2- مسجد بودن يا نبودن طبقات فوقانى و تحتانى شبستان كه مرقوم داشته ايد تابع قصد كسانى است كه از اول امر دست اندركار اين بنا بوده اند بنابراين در صورت امكان از آنها تحقيق تا مطلب روشن شود و در صورت روشن نشدن مطلب حكم مسجد را ندارد و مىتوانيد مقصد مذكور در فوق را مورد اقدام قرار بدهيد.
سؤال732: در سال 914 ه'ق شخصي تمامي شش دانگ قريه اي را بر سيد علاء الدين ابن قاضى امير نجم الدين محمود الطالقانى و اولاد ذكور سادات نسلاً بعد نسل وقف مي كند و از آن سنه تا دوران تقسيمات اراضى ستمشاهى وقف عمل مىشد و اجازه نامچههاى زيادى گواه اين است به عنوان نمونه 55 برگ اجازه نامچه اصل طبق رسيد موجود در كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى نگهدارى مىشود و اصل وقفنامه در بخش مخطوطات كتابخانه آستان قدس رضوى نگهدارى مىشود واقف در آن زمان متولى منصوص نكرده است اما در سال 1369 ه'ش سازمان اوقاف و امور خيريه يكى از موقوف عليهم را طى حكمى به عنوان متولى تعيين مىكند و يكى از مراجع معزز در مورد موقوفه مذكور چنين مرقوم فرمودهاند: «وقفنامه قريه سوهان طالقان كه در سال 914 هجرى قمرى خان احمد گيلانى بر سيد علاء الدين ابن قاضى نجم الدين محمود الطالقانى وقف نموده و به امضاء شيخ بهايى و ميرداماد وقاضى خان و علماء و قضات لاهيجان رسيده و صحيح و معتبر مىباشد اكنون و قفيه مزبور به نام آقاى سيد نصر الدين كيائى است.»
با عنايت به مطالب مذكور سؤالات شرعى مورد ابتلاء است فتوى مبارك را مرقوم داريد.
الف: با عنايت به حكم اوقاف و مجتهد جامع الشرائط فرد نامبرده آيا به عنوان متولى شرعى است؟
ب: آيا متولى از نظر شرعى مىتواند مال الاجاره معوقه موقوفه را به متصرفين ببخشد؟ و يا در جهت غير مصارف وقف عمران و آبادى قريه و... مصرف نمايد؟
جواب: 1 - حاكم شرع مىتواند براى موقوفهاى كه متولى منصوص از جانب واقف ندارد متولى نصب كند.
جواب: 2 - لازم است متولى بر اساس موازين و خصوصيات وقف موقوفه عمل كند و تخطى از آن جائز نيست.
ج2:
سؤال 728 - گرفتن قرآنهاى ممهور به مهر وقف از مسئولين سعودى چگونه است؟
جواب: اگر وقف عامّ است اشكال ندارد.
سؤال 729 - زمينى را به عنوان مسجد و حسينه پايه ريزى نمودهايم، با توجه به اينكه تصميم داريم 2 طبقه باشد و يك طبقه به عنوان مسجد و طبقه ديگر به عنوان حسينيه، نظر جنابعالى در اين رابطه چيست؟
جواب: از اول هر قسمتى را به هر عنوانى كه بسازيد و وقف كنيد اشكال ندارد.
سؤال 730 - آيا مبلغى را كه فرد مثلاً جهت تعميرات مسجد وقف مىكند مىتوان در جاى ديگر مثلاً خريد فرش براى مسجد خرج كرد يا اينكه فقط براى موردى كه وقف شده بايد مصرف شود؟
جواب: در صورتى كه صاحب پول اجازه بدهد اشكال ندارد.
سؤال 731 - در جنب مسجدى قديمى ساختمانى وجود داشت كه صاحبش وقف مسجد نموده بود و اكنون آن ساختمان را جزء مسجد نمودهايم پيش از تخريب ساختمان آب فاضلاب ساختمان همسايه از حياط آن ساختمان وقف شده ردّ مىشد الان كه جلوى فاضلاب همسايه مسدود شده آيا مىتوانيم از زير شبستان مسجد فاضلاب را هدايت كنيم؟
جواب: عبور دادن فاضلاب از مسجد جايز نيست، مگر اينكه پيش از مسجد شدن، همسايه نسبت به عبور فاضلاب خود، ذى حق بوده باشد.
سؤال 732 - آيا مستأجرينى كه به موقع اجاره بها، رقبه مورد اجاره خود را پرداخت نمىنمايند و موجبات عدم اجراى به موقع نظر واقف مىشوند فرايض دينى آنها در اين رقبات اشكال شرعى دارد يا خير؟
جواب: اگر در ضمن اجاره شرط كردهاند كه مستأجر در وقت معيّنى اجاره بها را بپردازد، و تخلّف كرده است موجر مىتواند اجاره را فسخ نمايد و اگر اجاره فسخ شد عبادت در آنجا اشكال دارد، و بهرحال تأخير اجاره بها از وقت مقرر، گناه و معصيت است.
سؤال 733 - آيا اشخاصى كه بدون مجوّز اداره اوقاف و متوليان موقوفات اراضى وقفى را در تصرف دارند و متولى و اداره اوقاف به تصرفات آنها راضى نيستند فرايض دينى آنها كه در اين رقبات انجام مىدهند از نظر شرعى اشكال دارد يا خير؟
جواب: در فرض مذكور، عبادت آنان در آنجا باطل است.
سؤال 734 - شخصى زمينى را وقف مسجد نموده است و اهالى محل آن زمين را بنا نموده و از درآمد آن بنا مخارج مسجد از قبيل خادم و امام جماعت و... را اداره مىنمايند، بيان فرمائيد آيا از درآمد اين بنا براى امورات فرهنگى و اعياد و وفيات و اردوهاى زيارتى، كلاسهاى تابستانى كه در مسجد برگزار مىشود مىتوان مصرف نمود؟
جواب: اگر واقف زمين و كمك كنندگان، مورد خاصى را در نظر نداشتهاند صرف درآمد در موارد مذكور مانعى ندارد.
سؤال 735 - آيا چيزى كه وقف مىشود بايد هنگام وقف - حال چه بالفعل و يا بالقوّة - منفعت داشته باشد؟
جواب: در وقف شرط نيست كه فعلاً داراى منفعت باشد بلكه اگر در آينده هم منفعت داشته باشد كافى است، مانند وقف درختى كه در آينده داراى ميوه مىشود يا حيوانى كه در آينده شير مىدهد يا مىزايد.
سؤال 736 - يك قطعه زمين زراعى بمدّت 99 سال اجاره داده شده است و ملك فوق الذّكر وقف اولاد ذكور مىباشد، مؤجر و مستأجر هر دو در قيد حيات نيستند و مورد نظر در اختيار برادر مستأجر مىباشد. آيا اجاره مذكور باطل مىباشد يا خير؟ در صورت جواز اجاره درآمد حاصله چگونه تقسيم مىشود؟ در ضمن مؤجر داراى پنج فرزند پسر نيز مىباشد كه در حيات هستند.
سؤال 737 - شخصى در زمان حيات خويش با خود عهد مىكند: ملكى كه از دستش رفته است اگر باز گردد پنج هزار متر آن وقف حضرت ابوالفضل العباسعليهالسلام بوده باشد، و اتفاقاً زمين به ايشان بر مىگردد؛
- آيا وقف به صورت مشاع و بدون تعيين و يا به نحو كلّى فى المعيّن صحيح است؟
جواب: وقف بصورت مشاع مانعى ندارد.
- آيا پنج هزار متر از اين زمين وقف است.
جواب: بعد از آنكه صيغه وقف جارى شد و ساير شرائط نيز موجود بود پنجهزار متر زمين وقف مىباشد.
- آيا بر ورثه لازم است كه طبق اين عهد عمل كنند؟
جواب: هر كس كه عهد كرده واجب است به عهد خود عمل نمايد.
- آيا مىتوان زمين را فروخت و وجه آن را براى حضرت ابوالفضل عليهالسلام و يا ديگر وجوه مصرف نمود؟
جواب: بعد از تحقق وقف جايز نيست.
سؤال 738 ـ و سائلي در آشپرخانه وجود دارد كه مسجد به آن احتياج ندارد آيا مىتوانيم آن را در كارهاى خير به اجاره داده و درآمد آنرا صرف مسجد كرد؟
جواب: اگر منظور واقف استفاده از آنها براى خودِ مسجد بوده، اجاره آنها جايز نيست.
سؤال 739 ـ آيا صحيح است كه كسي پولي را براى نيازمند وقف كند تا در بانكى نگهدارى شود تا هر نيازمندى در مدتى معين براى رفع حاجت از آن استفاده كند سپس مثل آن را به بانك بپردازد.
جواب: از مصاديق وقف نيست ولى عمل مزبور بعنوان قرض مطلوب و داراى اجر است.
سؤال 740 - مسجدى است كه واقف آن متولّى آنرا معيّن نموده و در اين زمينه وصيّت نموده است. شرعاً متولّى داراى چه مسئوليتى است و در قبال مسجد چه وظائفى را بايد انجام بدهد؟ آيا اداره مسجد و برنامههاى آن به عهده متولّى است و يا هيئت امناء مسجد اين مسئوليتها را بعهده دارد؟
جواب: اگر واقف وظيفه متولى را مشخص كرده است به همان نحو عمل مىنمايد اما اگر معيّن نكرده است آنچه را كه متعارف است انجام دهد مثل حفظ و نگهدارى و تعمير و نحو آن.