انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام وقف‏

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال707: آيا لازم است صيغه وقف را به عربى خواند؟

جواب: لازم نيست، همينكه مثلاً بگويد خانه خود را وقف كردم وقف صحيح است ولى بايد قبض هم صورت بگيرد تا وقف محقق شود.

سؤال‏708: اگر ملك وقف خراب شود از وقف بودن خارج مى‏شود يا خير؟

جواب: از وقف بودن بيرون نمى‏رود.

سؤال709: دو دانگ مشاع از شش دانگ روستايى از توابع همدان موقوفه عام و حبس موبد شرعى مرحومه زبيده خاتون مى‏باشد كه عوايد موقوفه بر سر منويات مرحومه واقفه پاك نهاد بايستى به مصرف روضه خوانى و عزادارى حضرت سيد الشهداءعليه‏السلام و ذكر مصائب خامس آل عبا عليهم السلام و روشنايى حرم مطهر آن بزرگوار و ايجاد تسهيلات جهت زوار عتبات عاليات برسد مع الوصف خواهشمند است نظر حضرتعالى را درباره سؤالات طرح شده بيان فرماييد:

1- آن دسته از اهالى شهر كه نسبت به پرداخت حقوق موقوفه استنكاف مى‏نمايد چه حكمى دارد؟

2- اعمال عبادى متصرفين اعم از وضو، نماز، غسل و... نسبت به سهام موقوفه به چه صورت خواهد بود؟

3- آن دسته از اهالى (بومى يا غير بومى) كه فاقد منزل مسكونى بوده و واحد استيجارى در اختيار دارند چه تكليفى خواهند داشت؟

ج 1- استنكاف و امتناع از پرداخت حقوق جايز نيست و گناه است.

ج 2- اعمال عبادى مانند وضو و غسل و نماز در مكانى كه متعلق حق است با امتناع از اداى حق و عدم تحصيل رضايت صاحب حق باطل است.

ج 3- در صورتى كه استيجار بر اساس موازين شرع انجام گرفته و وجه اجاره در موقع خود پرداخته شود، استيجار صحيح است و اعمال انجام شده در آن مكان نيز جائز و صحيح است.

سؤال‏710: درخت توتى بر سر كوچه‏اى چندين سال از عمر وقفيت آن مى‏گذرد، اما فعلاً مزاحمتى براى عابرين فراهم نموده، آيا قطع آن جايز مى‏باشد تا قيمت چوب آن را به مصرف امور خيريه برسانند يا خير؟

جواب: تغيير وقف جايز نيست چنانچه بعضى از شاخه‏هاى ان مزاحم عابريان است رفع مزاحمت ب قطع آن شاخه‏ها جايز است.

سؤال‏711: مالى كه به نام كسى وقف شده خودش فوت كرده آيا اولاد او از آن ملك ارث مى‏برند يا خير؟

جواب: اگر وقف تصريح نكرده حقى ندارند.

سؤال‏712: حدود اختيارات متولى يك موقوفه تا چه حدى است؟

جواب: بر اساس وقفنامه است و اگر وقفنامه در بين نباشد با نظر حاكم شرع است.

سؤال‏713:آيا در زمينى كه حسينيه ساخته شده جايز است بفروشند و ساختمان مسكونى و غيره بسازند؟

جواب: اگر وقف براى حسينيه است جائز نيست.

سؤال714: آيا جائز است حسينيه را بفروشند و در محل ديگر بسازند؟

جواب: جايز نيست.

سؤال‏715: روستائى است كه داراى و باب مسجد يكى قديمى و ديگر جديد، اولى هم قبله‏اش كج و هم كوچك و دومى ولو تازه است ولى كوچك است از اهالى مقدارى پول گرفته‏ام تا مسجد اولى را تعمير نمايم ولى اهالى مى‏گويند بايد پول را براى مسجد دوم خرج نمايى و اگر براى مسجد اولى خرج كنى بقيه مخارجش را تقبل نمى‏كنيم، مى‏گويند كه مسجد اولى بدرد ما نمى‏خورد، حال تكليف را بيان فرماييد:

جواب: در فرض مسأله احالى محترم جنابعالى را وكيل قرار دادند كه آن پول را براى مسجد اولى خرج كنيد و تا آن پول خرج نشده است مى‏توانند نظر خود را تغيير بدهند و اكنون مى‏گويند پول را براى مسجد دوم خرج نمائيد وظيفه جنابعالى اين است به آنچه صاحبان پول مى‏گويند عمل كنيد.

سؤال‏716: اينجانب در حالت عصبانيت كه بر اثر درگيرى با فرزندانم، براى من پيش آمده بود، خانه مسكونى‏ام را وقف كردم اما بعد از مدتى پشيمان شدم، البته صيغه وقف جارى شد، و ضمناً سند هم به نام اوقاف صادر شد، آيا اين وقف صحيح است؟

جواب: در وقف علاوه بر صيغه وقف قبض هم شرط است اگر قبض و اقباض صورت نگرفته است وقف صحيح نيست و اگر صورت گرفته است بايد وقف صحيح نيست و اگر صورت گرفته است بايد ملاحظه كرد كه عصبانيت در چه حدى بوده است و اگر به مرتبه‏اى بوده كه عقل و ادراك از كار افتاده است وقف صحيح نيست والا صحيح است.

سؤال717: قطعه زمينى حدود صد سال پيش جهت دفن اموات مسلمين تعيين شد، ولى الان بيش از پنجاه سال است كه ديگر ميت در آن دفن نمى‏شود و طبق شياع اهالى محل و فتاواى بعضى از مراجع تقليد قبرستان مورد نظر وقف معاطات مى‏باشد و واقف آن هم شخص معين نمى‏باشد و در قسمتى از قبرستان در سنوات گذشته مدرسه احداث گرديده حال از محضر عالى استعلام مى‏شود جايز است در گورستان مذكور مسجد احداث نمايند يا خير؟ در صورت عدم امكان آيا اهالى مى‏توانند با پرداخت بهاء متناسب به عرصه گورستان احداث مسجد نمايند ضمناً هيچگونه نبش قبر به عمل نخواهد آمد.

جواب: دفن اموات در اين قبيل زمينها دليل موقوفه بودن آن براى قبرستان نيست و چون بيش از پنجاه سال است كه اموات در آنجا دفن نمى‏شود و اموات هم كه قبلاً دفن شده‏اند پوشيده و خاك شده‏اند و نبش قبر هم صورت نمى‏گيرد و آثار قبور هم از بين رفته است و آن زمين مالك معين هم ندارد بنابراين احداث مسجد در آنجا اشكال ندارد و جائز است و مجاز هستيد كه اقدام فرماييد.

سؤال‏718: گاراژى كه صاحب ملك آن چندين سال در ماه محرّم الحرام به مدت 13 روز و با مديريت خود عزادارى ابا عبد الله الحسين‏عليه‏السلام را در آن برگزار مى‏كرده بعد از فوت صاحب ملك چندين نفر از هيئت جوانان حسينى پس از 13 روز عزادارى، مكان فوق را وقف هيئت مى‏دانند با اين دليل كه مرحوم، اين مكان را وقف كرده است ژ، لذا لوازم هيئت را از اين مكان تخليه نمى‏كنند. در صورتى كه هيچگونه مدركى دال بر وقف اين مكان ندارند. نظر مبارك را بيان فرماييد.

جواب: تا اينكه دليلى بر وقف بودن آن ملك در دست نباشد وقف بودن آن ثابت نمى‏شود و آن ملك متعلق به ورثه است و بر هيأت امناء مذكور لازم است كه براى مدعاى خود اقامه دليل نمايند.

سؤال‏719: آيا مى‏شود وسائلى از قبيل فرش و ظروف كه تعلق به مسجد دارد و گاه وقف مسجد است ولى فرسوده شده و از بين مى‏روند را فروخت و در جاى ديگر مسجد كه لازم است خرج كرد؟

جواب: در صورتى كه مورد استفاده نيست مى‏توانيد آن را بفروشيد ولى از پول آن وسائلى تهيه كند كه مشابه آن باشد مثلاً از پول فرش براى مسجد فرش بخريد و از پول ظرف، ظرف بخريد.

سؤال‏720: فرشى را كه براى حسينيه وقف كرده‏اند براى نماز به مسجد نزديك آن حسينيه مى‏شود برد يا خير؟

جواب: جايز نيست، اگرچه آن مسجد نزديك حسينيه باشد.

سؤال‏721: مورث اينجانب قصد به وقف عرصه واعيان پلاك ثبتى مشخصى را داشته وليكن اين امر در حد يك نامه و قصد به وقف باقى مانده و هيچ گاه به وقف در نيامد و به قبض موقوفه نيز منجر و منتهى نشده لهذا خواهشمند است چگونگى وضعيت شرعى را بيان فرموده تا تكليف اينجانب به عنوان وارث شرعا روشن گردد.

جواب: تنها قصد وقف كافى نيست، و تا صيغه وقف خوانده نشود يا عملى به عنوان وقف صورت نگيرد و قبض تحقق پيدا نكند وقف انجام نگرفته است و تأثير ندارد.

سؤال‏722:جايز است كه  يك قبرستان را بعد از 300 سال به طور عمدى زراعت كنند ؟

جواب: در صورتى كه آن محل براى قبرستان وقف شده زراعت در آن جايز نيست و اگر وقف بودن آن معلوم نيست چون مالك معين ندارد تصرف د آن احتياج به اجازه حاكم شرع دارد.

سؤال‏723: شخصى قطعه زمين را به عنوان شارع عمومى و رفت و آمد مردم وقف نموده است و فعلاً هم مورد استفاده مى‏باشد، آيا جايز است مقدار زمين موقوفه را به شخص ديگرى بفروشند، با در نظر گرفتن اينكه واقف زمين هم فوت شده است؟

جواب: فروختن موقوفه جايز نيست مگر در موارد مخصوص و مورد سؤال از آن موارد نيست.

سؤال‏724: احتراماً به استحضار مى‏رساند مدرسه علميه موقوفه واقع در طبقه فوقانى مسجدى حدوداً 18 سال است فعاليت هايى از قبيل خياطى - گلدوزى - عكاسى - قاليبافى - تزريقات و... در آنجا به عمل مى‏آيد نظر به اينكه در وقفنامه مكان ذكر شده براى مدرسه علوم دينى وقف شده است لطفا نظر حضرتعالى را در موارد ذيل بيان فرماييد:

1- آيا چنين فعاليت‏هاى مشروع بوده است؟

2- استمرار فعالليت‏هاى ذكر شده چگونه است؟

جواب: چون در وقفنامه قيد شده است كه مدررسه علوم دينى باشد اعمال مذكوره در آنجا نامشروع است و مراعات آنچه كه در وقفنامه ذكر شده است لازم است.

سؤال‏725: حمام عمومى مخروبه‏اى در يكى از روستاهاى همدان وجود دارد كه به علت قديمى بودن، واقف آن مشخص نيست كه آيا اين حمام را براى بناى حمام وقف كرده يا نه، آيا مى‏شود آن را تبديل به مسجد يا غسال خانه كرد يا خير؟

جواب: در صورتى كه وقف بودن آن براى حمام معلوم نيست مى‏توانيد آن را در غسالخانه كنيد.

سؤال‏726: ساختن غسالخانه در قبرستان وقفى چه صورتى دارد؟

جواب: جائز نيست.

سؤال‏727: زمينى چند سال پيش وقف شده براى قبرستان آيا مى‏شود از خاك آن استفاده كرد يا خير؟

جواب: استفاده از آن براى غير دفن اموات جائز نيست.

سؤال‏728: مسجدى است كه به مدت 50 سا قبل سخته شده است و حال براى توسعه آن تخريب خواهد شد، مكان مذكور به علت محدود بودن زمين، طبق نقشه قدرى، از امكان مسجد براى قهوه خانه و كفش كن آن نياز شده ست آيا شرعا اين تصرف جايز است؟

جواب: جدا كردن قهوه خانه و كفش از زمين مسجد جائز نيست.

سؤال729: احتراماً به استحضار مى‏رساند در روستايى از توابع يكى از شهرستانها حسينيه‏اى از سالهاى گذشته ساخته شده كه در حال حاضر آن حسينيه بلا استفاده است و در حال تخريب است و از حسينيه جديد استفاده مى‏كنند و حسينيه قبلى فرشهائى دارد كه استفاده نمى‏شود بلكه در حا از بين رفتن است آيا مى‏شود از آن فرشها در حسينيه جديد استفاده كرد يا خير و همچنين آيا مى‏شود محل حسينيه قبلى را فروخت و پولش را در حسينيه جديد خرج كرد يا محل حسينيه قبلى را تبديل به نانوائى نمود يا خير؟

جواب: در صورتى كه آن فرشها در حسينيه سابق مورد استفاده قرار نمى‏گيرد مى‏توان از آنها در حسينيه جديد استفاده كد و نيز اگر حسينيه قبلى بلا استفاده مانده است جائز است آن را بفروشند و از قيمت آن در ساختن حسينيه جديد استفاده كنند و اگر آن هم ممكن نيست از آن در ساير احتياجات حسينيه جديد مى‏توان استفاده كرد.

سؤال730: با توجه به تشخيص مهندسان راه و جاده مالك مسجدى كه از حيز انتفاع افتاده و در آن مسجد نماز نمى‏خوانند و امكانات آن به مسجد ديگر كه نزديك است انتقال داده شده و آن محله هم خالى از سكنه شده است، آيا به تشخيص و نياز مسئولين امر و داشتن جاده بر حسب نياز به آن در جامعه آيا ملك مسجد را تبديل به جاده مى‏شود كرد يا خير؟

جواب: تبديل ملك مسجد به جاده جايز نيست.

سؤال‏731: قبل از ادغام نيروهاى سه گانه «شهربانى، كميته، ژاندارمرى» در هنگ ژاندارمرى سابق قم واقع در خيابان امام خمينى (ره) ساختمان نسبتاً با شكوه با مشخصات مسجد (دو مناره، محراب، كاشى كارى و تزئينات مربوطه در دو طبقه) با نظر رياست سازمان عقيدتى سياسى ژاندارمرى كل كشور كه نماينده و منصوب حضرت امام خمينى قدس سره بودند طراحى و ساخت اين بنا با گلنگ زنى توسط ايشان آغاز و با همت و پيگيرى رياست عقيدتى سياسى هنگ و جذب كمك از متدينين و افراد خير ادامه يافت و تا زمان ادغام حدود 70% پيشرفت اشت ليكن از آن زمان تا بحال عملاً ادامه كار اين بناى مذهبى و مقدس متوقف گرديده است. از آنجائيكه به خواست خداوند مصمم هستيم به نوبه خود كار را ادامه داده و انشاء الله به پايان برسانيم.

در اينجا دو مسئله به نظر مى‏رسد كه فتوى و نظر مباركتان راهگشا و روشن كننده خواهد بود:

1- زمين فوق الذكر دولتى بوده در عين حال يك مقام روحانى مأذون از قبيل حضرت امام (ره) كلنگ اين بنا را به عنوان مسجد زده است. در جهت تقويت عنوان «مسجديت» اين بناء از حضرتعالى استدعا داريم حكم «مسجد بودن» را كتبا تنفيذ يا حسب نظر مباركتان صادر فرمائيد.

2- آيا طبقات فوقانى و تحتانى شبستان «مسجد» حكم مسجد را دارد يا خير؟ بدين معنى كه آيا مى‏توان در طبقات مذكور زائر سرا، توالت، دستشوئى و... كه مورد سكونت يا عبور عمومى دارد ايجاد نمود يا نه؟

ج 1: با مشخصاتى كه مرقوم گرديده است عنوان، عنوان مسجد است و همينقدر كه در اختيار نمازگزاران قرار بگيرد و يك نماز در آنجا خوانده شود مسجد بودن آن فعليت پيدا مى‏كند و احكام مسجد بر آن مترتب مى‏شود.

ج 2- مسجد بودن يا نبودن طبقات فوقانى و تحتانى شبستان كه مرقوم داشته‏ ايد تابع قصد كسانى است كه از اول امر دست اندركار اين بنا بوده ‏اند بنابراين در صورت امكان از آنها تحقيق تا مطلب روشن شود و در صورت روشن نشدن مطلب حكم مسجد را ندارد و مى‏توانيد مقصد مذكور در فوق را مورد اقدام قرار بدهيد.

سؤال732: در سال 914 ه'ق شخصي تمامي شش دانگ قريه اي را  بر سيد علاء الدين ابن قاضى امير نجم الدين محمود الطالقانى و اولاد ذكور سادات نسلاً بعد نسل وقف مي كند و از آن سنه تا دوران تقسيمات اراضى ستمشاهى وقف عمل مى‏شد و اجازه نامچه‏هاى زيادى گواه اين است به عنوان نمونه 55 برگ اجازه نامچه اصل طبق رسيد موجود در كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى نگهدارى مى‏شود و اصل وقفنامه در بخش مخطوطات كتابخانه آستان قدس رضوى نگهدارى مى‏شود واقف در آن زمان متولى منصوص نكرده است اما در سال 1369 ه'ش سازمان اوقاف و امور خيريه يكى از موقوف عليهم را طى حكمى به عنوان متولى تعيين مى‏كند و يكى از مراجع معزز در مورد موقوفه مذكور چنين مرقوم فرموده‏اند: «وقفنامه قريه سوهان طالقان كه در سال 914 هجرى قمرى خان احمد گيلانى بر سيد علاء  الدين ابن قاضى نجم الدين محمود الطالقانى وقف نموده و به امضاء شيخ بهايى و ميرداماد وقاضى خان و علماء و قضات لاهيجان رسيده و صحيح و معتبر مى‏باشد اكنون و قفيه مزبور به نام آقاى سيد نصر الدين كيائى است.»

با عنايت به مطالب مذكور سؤالات شرعى مورد ابتلاء است فتوى مبارك را مرقوم داريد.

الف: با عنايت به حكم اوقاف و مجتهد جامع الشرائط فرد نامبرده آيا به عنوان متولى شرعى است؟

ب: آيا متولى از نظر شرعى مى‏تواند مال الاجاره معوقه موقوفه را به متصرفين ببخشد؟ و يا در جهت غير مصارف وقف عمران و آبادى قريه و... مصرف نمايد؟

جواب: 1 - حاكم شرع مى‏تواند براى موقوفه‏اى كه متولى منصوص از جانب واقف ندارد متولى نصب كند.

جواب: 2 - لازم است متولى بر اساس موازين و خصوصيات وقف موقوفه عمل كند و تخطى از آن جائز نيست.

ج2:

سؤال 728 - گرفتن قرآنهاى ممهور به مهر وقف از مسئولين سعودى چگونه است؟

جواب: اگر وقف عامّ است اشكال ندارد.

سؤال 729 - زمينى را به عنوان مسجد و حسينه پايه ريزى نموده‏ايم، با توجه به اينكه تصميم داريم 2 طبقه باشد و يك طبقه به عنوان مسجد و طبقه ديگر به عنوان حسينيه، نظر جنابعالى در اين رابطه چيست؟

جواب: از اول هر قسمتى را به هر عنوانى كه بسازيد و وقف كنيد اشكال ندارد.

سؤال 730 - آيا مبلغى را كه فرد مثلاً جهت تعميرات مسجد وقف مى‏كند مى‏توان در جاى ديگر مثلاً خريد فرش براى مسجد خرج كرد يا اينكه فقط براى موردى كه وقف شده بايد مصرف شود؟

جواب: در صورتى كه صاحب پول اجازه بدهد اشكال ندارد.

سؤال 731 - در جنب مسجدى قديمى ساختمانى وجود داشت كه صاحبش وقف مسجد نموده بود و اكنون آن ساختمان را جزء مسجد نموده‏ايم پيش از تخريب ساختمان آب فاضلاب ساختمان همسايه از حياط آن ساختمان وقف شده ردّ مى‏شد الان كه جلوى فاضلاب همسايه مسدود شده آيا مى‏توانيم از زير شبستان مسجد فاضلاب را هدايت كنيم؟

جواب: عبور دادن فاضلاب از مسجد جايز نيست، مگر اينكه پيش از مسجد شدن، همسايه نسبت به عبور فاضلاب خود، ذى حق بوده باشد.

سؤال 732 - آيا مستأجرينى كه به موقع اجاره بها، رقبه مورد اجاره خود را پرداخت نمى‏نمايند و موجبات عدم اجراى به موقع نظر واقف مى‏شوند فرايض دينى آنها در اين رقبات اشكال شرعى دارد يا خير؟

جواب: اگر در ضمن اجاره شرط كرده‏اند كه مستأجر در وقت معيّنى اجاره بها را بپردازد، و تخلّف كرده است موجر مى‏تواند اجاره را فسخ نمايد و اگر اجاره فسخ شد عبادت در آنجا اشكال دارد، و بهرحال تأخير اجاره بها از وقت مقرر، گناه و معصيت است.

سؤال 733 - آيا اشخاصى كه بدون مجوّز اداره اوقاف و متوليان موقوفات اراضى وقفى را در تصرف دارند و متولى و اداره اوقاف به تصرفات آن‏ها راضى نيستند فرايض دينى آنها كه در اين رقبات انجام مى‏دهند از نظر شرعى اشكال دارد يا خير؟

جواب: در فرض مذكور، عبادت آنان در آنجا باطل است.

سؤال 734 - شخصى زمينى را وقف مسجد نموده است و اهالى محل آن زمين را بنا نموده و از درآمد آن بنا مخارج مسجد از قبيل خادم و امام جماعت و... را اداره مى‏نمايند، بيان فرمائيد آيا از درآمد اين بنا براى امورات فرهنگى و اعياد و وفيات و اردوهاى زيارتى، كلاسهاى تابستانى كه در مسجد برگزار مى‏شود مى‏توان مصرف نمود؟

جواب: اگر واقف زمين و كمك كنندگان، مورد خاصى را در نظر نداشته‏اند صرف درآمد در موارد مذكور مانعى ندارد.

سؤال 735 - آيا چيزى كه وقف مى‏شود بايد هنگام وقف - حال چه بالفعل و يا بالقوّة - منفعت داشته باشد؟

جواب: در وقف شرط نيست كه فعلاً داراى منفعت باشد بلكه اگر در آينده هم منفعت داشته باشد كافى است، مانند وقف درختى كه در آينده داراى ميوه مى‏شود يا حيوانى كه در آينده شير مى‏دهد يا مى‏زايد.

سؤال 736 - يك قطعه زمين زراعى بمدّت 99 سال اجاره داده شده است و ملك فوق الذّكر وقف اولاد ذكور مى‏باشد، مؤجر و مستأجر هر دو در قيد حيات نيستند و مورد نظر در اختيار برادر مستأجر مى‏باشد. آيا اجاره مذكور باطل مى‏باشد يا خير؟ در صورت جواز اجاره درآمد حاصله چگونه تقسيم مى‏شود؟ در ضمن مؤجر داراى پنج فرزند پسر نيز مى‏باشد كه در حيات هستند.

سؤال 737 - شخصى در زمان حيات خويش با خود عهد مى‏كند: ملكى كه از دستش رفته است اگر باز گردد پنج هزار متر آن وقف حضرت ابوالفضل العباس‏عليه‏السلام بوده باشد، و اتفاقاً زمين به ايشان بر مى‏گردد؛

- آيا وقف به صورت مشاع و بدون تعيين و يا به نحو كلّى فى المعيّن صحيح است؟

جواب: وقف بصورت مشاع مانعى ندارد.

- آيا پنج هزار متر از اين زمين وقف است.

جواب: بعد از آنكه صيغه وقف جارى شد و ساير شرائط نيز موجود بود پنجهزار متر زمين وقف مى‏باشد.

- آيا بر ورثه لازم است كه طبق اين عهد عمل كنند؟

جواب: هر كس كه عهد كرده واجب است به عهد خود عمل نمايد.

- آيا مى‏توان زمين را فروخت و وجه آن را براى حضرت ابوالفضل عليه‏السلام و يا ديگر وجوه مصرف نمود؟

جواب: بعد از تحقق وقف جايز نيست.

سؤال 738 ـ و سائلي در آشپرخانه وجود دارد كه مسجد به آن احتياج ندارد آيا مى‏توانيم آن را در كارهاى خير به اجاره داده و درآمد آنرا صرف مسجد كرد؟

جواب: اگر منظور واقف استفاده از آنها براى خودِ مسجد بوده، اجاره آنها جايز نيست.

سؤال 739 ـ آيا صحيح است كه كسي پولي را براى نيازمند وقف كند تا در بانكى نگهدارى شود تا هر نيازمندى در مدتى معين براى رفع حاجت از آن استفاده كند سپس مثل آن را به بانك بپردازد.

جواب: از مصاديق وقف نيست ولى عمل مزبور بعنوان قرض مطلوب و داراى اجر است.

سؤال 740 - مسجدى است كه واقف آن متولّى آنرا معيّن نموده و در اين زمينه وصيّت نموده است. شرعاً متولّى داراى چه مسئوليتى است و در قبال مسجد چه وظائفى را بايد انجام بدهد؟ آيا اداره مسجد و برنامه‏هاى آن به عهده متولّى است و يا هيئت امناء مسجد اين مسئوليتها را بعهده دارد؟

جواب: اگر واقف وظيفه متولى را مشخص كرده است به همان نحو عمل مى‏نمايد اما اگر معيّن نكرده است آنچه را كه متعارف است انجام دهد مثل حفظ و نگهدارى و تعمير و نحو آن.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -