انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1265 - در محلى علمى هست بنام علم ابوالفضل العباس عليه السلام و مردم به عقيده خودشان پولهائى بنام آن حضرت مىدهند اين پول در چه راهى مصرف شود آيا مىشود از اين پول روضه خوانى نمود و يا به فقراء محل و به عالم آنجا داد و يا در امور خيريه ديگر مصرف نمود يا نه و براى اين علم اطاقى ساخته‌اند به اسم اطاق علم و از اين پولى كه مردم بنام حضرت داده‌اند فرش براى اين اطاق خريدارى كردند و نيز در جنب اين اطاق هم مسجد واقع شده است آيا مىشود گاهى كه جمعيت مسجد زياد مىشود فرش اين اطاق را در مسجد فرش كرد و روى آن نماز خواند يا نه.

جواب: در فرض مسأله اگر اشخاصى كه پول را مىدهند منظور خاصى در نظر نگرفته باشند بلكه به جهت اخلاص به حضرت ابو الفضل سلام الله عليه وجه را به متصديان مىدهند كه هر نحو صلاح مىدانند در راه آن بزرگوار مصرف نمايند در اين صورت متصديان در هر امر خيرى كه صلاح بدانند در راه آن حضرت مصرف نمايند اشكالى ندارد و اگر منظور خاصى در نظر دارند به همان منظور مصرف شود و فرش را اگر وقف اطاق نكرده‌اند چنانچه بعضى اوقات به مسجد ببرند و روى آن نماز بخوانند اشكالى ندارد و اگر وقف آن محل نموده‌اند به غير آن محل نبرند.

سؤال 1266 - چندين سال قبل جمعى از مؤمنين مسجدى بنا نموده اند كه هنوز باقى است و مورد استفاده عموم مردم مىباشد ابدا اثر خرابى در آن مشاهده نمىشود و شايد تا ده يا پانزده سال ديگر هم مورد استفاده باشد اينك جمعى در نظر دارند مسجد فوق الذكر را خراب نموده به اسلوب جديد بسازند شرعا جايز است يا نه.

جواب: تخريب مسجد جهت توسعه در صورت حاجت جايز است و بدون جهت جايز نيست.

سؤال 1267 - مسجد كوچك وكم وسعتى است كه در جنب آن حسينيه قرار دارد آيا مىشود آن را جزء مسجد نمود كه مسجد توسعه پيدا نمايد يا نه.

جواب: جائى كه بعنوان حسينيه وقف شده مسجد نمىشود ولى تعمير آن و نماز خواندن در آن با عدم مزاحمت از عزادارى اشكال ندارد.

سؤال 1268 - در محل ما حمام خزينه‌اى قديمى هست كه از آب قنات محل استفاده مىكند اخيرا حمام دوشى در جنب آن احداث شده و چون هنوز چاه آب ندارد از آب قنات استفاده مىكند البته مصرف آب حمام جديد چون دوشى است بيشتر است حال اگر مالكين قنات راضى نباشند براى غسل و غيره چه صورت دارد.

جواب: در فرض سؤال به مقدارى كه از قديم در حمام مزبور از آب قنات استفاده مىكرده‌اند فعلا نيز حق استفاده دارند و استفاده زائد بر آن مقدر موقوف بر رضايت مالكين است.

سؤال 1269 - باغى است كه جهت عزادارى حضرت سيد الشهداء عليه السلام وقف شده ولى چون هنوز به ثمر نرسيده و احتياج به بعض مخارج از قبيل سمپاشى براى دفع آفات و شخم و غيره دارد در اين صورت مىشود از سهم مبارك امام عليه السلام براى آن خرج نمود تا ثمر بدهد يا نه.

 

جواب: حقير اجازه نمىدهم.

سؤال 1270 - بلندگوئى از سهم مبارك امام عليه السلام خريده شده براى مسجدى كه نسبتا براى آن قريه كوچك است اگر بعدا مسجد معظمى بنا شود آيا جايز است بلندگو را در مسجد جديد بياورند يا خير و از آن كسى كه خريده سؤال مىكنيم وقف خاص است يا عام مىگويد نمىدانم.

جواب: به هر نحوى كه از فقيه اذن گرفته شده به همان نحو عمل شود.

سؤال 1271 - زمين وقفى كه مقيد شده هر چه در آمد اين زمين باشد در فلان جا مصرف شود آيا به گندم و جو و كشمش آن زكات تعلق مىگيرد يا نه.

جواب: در وقف بر جهات زكات واجب نيست اما در وقف بر اشخاص مخصوصه مثل اولاد، سهم زراعت هر كدام از آنها كه به حد نصاب برسد لازم است زكات آن را بدهند.

سؤال 1272 - موصى محلى را بابت ثلث خودش وقف نموده و در زمان تنظيم وصيت نامه تذكر داده كه من كمتر از ثلث دارائى خودم را ثلث خودم قرار دادم پس از چند سال موقعيت اين محل وقف طورى شده كه قيمتش بالا رفته در اين صورت ارزش زمان احتساب شخص واقف صحيح بوده يا قيمت فعلى كه از ثلث بالا رفته.

جواب: در فرض سؤال كه موصى در حال حيات بعنوان ثلث خود محلى را وقف نموده اگر به قبض متولى يا موقوف عليهم داده باشد وقف لازم و بايد مطابق آن عمل شود هر چند بواسطه ارتفاع قيمت بيشتر از ثلث باشد و غير از كسانى كه واقف، متولى موقوفه قرار داده حق تصرف در آن ندارند و اگر وصيت نموده كه بعد از موت او آنجا را وقف كنند ميزان ثلث تركه و ارزش آن حين فوت موصى است.

سؤال 1273 - شخصى زمين وقف بر حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام را اجاره مىدهد به زيد به مدت پنجاه سال آيا به موت موجر كه متولى وقف بوده اجاره باطل مىشود يا نه.

 

جواب: احتياط آنست كه با متولى بعدى اجاره را تجديد نمايند.

سؤال 1274 - دفن اوراق قرآن و كتب موقوفه كه مورد استفاده نيستند چه صورت دارد.

جواب: براى حفظ از هتك مانعى ندارد.

سؤال 1275 - زمينهاى مواتى در اطراف دهكده است و به قول خود اهالى ده جزء زمينهاى شش دانگى است آيا جايز است فروخته شود و به مصرف كارهاى محل از قبيل استخراج آب و اصلاح جويها و بهداشت كوچه‌ها برساند يا نه البته سهم ايتام و موقوفه نيز جزء سهام هست ولى براى همه طبقات هم از هر لحاظ منفعت دارد.

جواب: با رضايت اهل ده واذن متولى اوقاف و ولى صغير با صرفه اوقاف و صغار مانعى ندارد كه در اراضى موات تصرف نمايند و وجهى جهت عمران مجموع ده بدهند.

سؤال 1276 - باغى كه از اراضى خالصه است و شخص زارع آن را وقف نموده و مقدارى از درختهاى آن خشك شده در اين صورت شخص زارع مىتواند دوباره بجاى درخت خشك شده درخت تازه بنشاند يا نه.

جواب: اگر از اول حق داشته به اين معنى كه اگر متعارف بوده درخت را وقف نمايند و مالك، با اطلاع ممانعت نمىكرده فعلا نيز مىتوانند در جاى درخت خشك شده درخت تازه بنشانند و وقف كنند ولى اگر از اول چنين حقى را نداشته‌اند و متعارف نبوده جايز نيست.

سؤال 1277 - در شهرستان آباده مسجدى بوده كه قسمتى از آن را شهردارى بعنوان خيابان تصرف نموده و فعلا مختصر زمينى به عرض تقريبى بيست سانت و طول سى متر كنار خيابان باقى مانده كه در مجاورت منزل شخصى قرار دارد و چنانچه به اين شخص اجازه داده شود در زمين مذكور تصرف نموده و درب خانه خود را از آنجا باز كندمبلغى در حدود سه هزار تومان مىپردازد كه مصرف تعمير مسجد مذكور كه در آن طرف خيابان است بشود متمنى است اجازه فرمائيد.

جواب: حقير اجازه نمىدهم مسجد معبر شود و مسجد به خراب شدن از مسجد بودن خارج نمىشود و جميع احكام مسجد بر آن مترتب است.

سؤال 1278 - جمعى مبلغى جهت توسعه مسجد جمع نموده‌اند اخيرا بين آنها اختلاف شده اشخاصى كه متصدى وجوه جمع شده هستند بوسيله همان وجوه زمينى خريده‌اند كه سابقا قبرستان بوده است در اين صورت در چنين مكانى ساختن مسجد يا مدرسه و يا حسينيه با اين پولها جايز است يا نه؟

جواب: اگر زمين، وقف براى قبرستان بوده خريد و فروش آن جايز نيست و لكن اگر زمين مباحى بوده كه مردم در آنجا مرده دفن مىكرده‌اند چنانچه ساختن مسجد يا حسينيه موجب نبش قبر شود جايز نيست و الا مانعى ندارد و از جهت پول جمع آورى شده موقوف به اذن صاحبان پول است.

سؤال 1279 - حمامى بوده است كه سابقا خزانه‌اى بوده و بعدا تبديل به دوش گرديده و در جنب نهر آب عمومى واقع است و از آن مشروب مىشده و مانعى هم در كار نبوده ولى چون فعلا كم آبى شده و از طرفى حمام دوش بيشتر از حمام سابق آب مصرف مىكند اهالى محل از مصرف اين آب اظهار كراهت مىكنند در اين صورت بيان فرمائيد كه اهالى مىتوانند مانع بشوند يا نه.

جواب: نسبت به مقدار زائد بر معمول سابق بايد رضايت صاحبان آب را تحصيل كنند.

سؤال 1280 - مسجدى است داراى ايوان مسقف آيا مىتوانند اين ايوان را داخل مسجد كنند بر فرض جواز، ايوان هم حكم مسجد را دارد يا نه.

جواب: در صورتى كه مسجد بهتر از اول شود وصدق كند كه مسجد معمورتر از سابق شده جايز است و اگر ايوان هم براى نماز گذاران در آن وقف شده جزء

مسجد است و جميع احكام مسجد بر آن مترتب است.

سؤال 1281 - زمينى در سابق قبرستان بوده و معلوم نيست كه مالك آن را وقف كرده باشد فعلا اين قبرستان تبديل به مغازه شده در اين صورت استفاده از آن مغازه چه صورت دارد.

جواب: اگر وقف بودن آن معلوم نباشد و معروف به وقفيت هم نيست به ملكيت مالك باقى است و استفاده از مغازه ها بدون اذن مالك جايز نيست و اگر وقف هم باشد تصرف در آن جايز نمىباشد.

سؤال 1282 - شخصى اعيانى خانه‌اش را كه عرصه آن موقوفه آستانه قدس رضوى است وقف نموده كه مسجد بنا شود و صيغه وقف را هم جارى نموده و نظر واقف و متولى اين بوده كه چون بناء فعلى آن قابل استفاده نيست خراب كنند و دو مرتبه به صورت مسجد بسازند و نيز اجازه فروش به متولى داده كه اگر خواسته باشد بفروشد و زمين ديگر بخرد و مسجد بسازد و بعد از فوت واقف بعنوان مسجد بودن يك مقدار خاك ريزى شده و ديوارش بالا آمده و چند نفر هم در آن نماز خوانده‌اند وجوهى هم براى مسجد جمع آورى شده كه مسجد را تكميل نمايند حاليه ورثه متوفى جلوگيرى مىنمايند آيا اين وقف صحيح است يا نه.

جواب: در فرض سؤال وقف با خصوصياتى كه براى آن ذكر شده باطل است

 سؤال 1283 - در قريه‌اى امامزاده‌اى هست كه بواسطه ظهور كرامات مورد توجه است و به همين جهت عده‌اى از بلاد بعيده به آنجا آمده و مقدارى اسكناس و نقره و بعضى از اجناس ديگر در صندوق امام زاده ريخته‌اند و متولى مخصوص هم ندارد كه شرعا مدعى باشد و پولها هم نزد شخص امينى محفوظ و مضبوط است و البته امام زاده داراى بقعه مختصرى است و احتياج شديد به تعمير وبناء صندوق قبر دارد در اين صورت اجازه مىفرمائيد كه پولهاى جمع شده به مصرف بنا و ساير

 

احتياجات آن برسد يا نه.

جواب: با فرض آن كه دهندگان وجوه رضايت دارند كه به مصرف تعمير بقعه امام زاده برسد چنانچه ظاهر حال هم چنين است صرف آن وجوه در تعميرات لازم امام زاده مانعى ندارد.

سؤال 1284 - درختهاى طبيعى كه در زمينهاى وقف مىرويد زارع و متولى سهمى مىبرند يا تمامى آن مال وقف است.

جواب: مال وقف است مگر آن كه محتاج به تربيت و اصلاح باشد و در مقابل آن زحمت، متولى شرعى سهمى از خود درخت به زارع واگذار نمايد و هم چنين متولى سهمى ندارد مگر آن كه خود واقف سهمى براى او در موقوفه قرار داده باشد كه امثال اين قبيل چيزها را نيز شامل شود.

سؤال 1285 - مسجدى كه سقف آن شكسته شده بود خراب كرده و آجر پوش نموده‌اند خاكهاى سقف از مصرف خود مسجد زياد آمده و مزاحم واردين است آيا ممكن است به مصرف ديگر صرف شود يا اين كه در اين صورت باز هم حكم مسجديت را دارد كه نبايد آنها را نجس نمود.

جواب: جايز است آن را بيرون بريزند و احتياط آنست كه ابتداءا در محلى نريزند كه مورد هتك واقع شود.

سؤال 1286 - در بعضى از شهرستانها مسجدى ساخته‌اند و گوشه‌اى از اين مسجد يا جائى كه وصل به مسجد است دو طبقه است طبقه فوقانى را جاى زنها قرار مىدهند كه هر وقت به مسجد بيايند آنجا بنشينند و نماز بخوانند و يا روضه گوش بدهند و موعظه بشنوند در اين صورت حكم مسجد را دارد يا نه ولى چيزى در دست نيست كه فهميده شود واقف اختصاص به زنها داده باشد در اين صورت مىتوانند اصلا زنها را به مسجد راه ندهند يا نه.

جواب: جواز اختصاص وقف مسجد يا مكان مخصوصى از مسجد را به زنان مشكل بلكه ممنوع است و هم چنين منع زنان از آمدن به مسجد وجه شرعى ندارد بلى اگر قبلا مردان در مسجد جا بگيرند زنان نمىتوانند آنها را بلند كنند.

سؤال 1287 - در قراء اطراف شهر رشت قطعاتى از زمين است كه مسلمين اموات خود را در آنجا دفن مىكنند وجهت عزادارى خاندان عصمت و طهارت تكيه‌اى هم در هر قطعه ساخته شده و درختهائى هم از تازه و كهنه در قطعات مزبوره مىباشد كه مالك معينى ندارد و از سيره مسلمين و گواهى معمرين مظنه حاصل است كه درختها را غرس نموده‌اند كه در مصالح عموم مسلمين مانند ساختن تكيه و مسجد و پل از چوب آنها استفاده شود در اين صورت مىتوان از آن درختها بدون اجازه حاكم شرع استفاده كرد يا نه.

جواب: اگر وقف باشد و مصرف معلومى نداشته باشد يا وقفيت آنها محرز نباشد و كسى مدعى ملكيت آنها نيست صرف آنها در مسجد و هم چنين تكيه و پل در صورتى كه احتمال داده شود آنها هم جزء مصارف است مانعى ندارد و چنانچه وقفيت محرز باشد اجازه حاكم شرع لازم است.

سؤال 1288 - زيد در صحن عتيق حضرت معصومه سلام الله عليها مدفون شد و پس از فوت او اولاد صلبى او هر چه فوت كردند در جاى ديگر مدفون شدند فقط يك دختر مانده كه اخيرا فوت شده و به علت كهنه گى و اندراس قبر و از بين رفتن استخوان هاى زيد با اجازه نوه هاى پسرى زيد دختر مزبوره در قبر زيد دفن شده است فعلا همان نوه ها مدعى هستند كه آن قبر را ما شريك هستيم در اين صورت ادعاى آنها شرعا صحيح است يا نه.

جواب: قبور صحن ملك كسى نيست كه دعواى شركت در آن بشود و مادامى كه بدن ميتى كه مدفون است خاك نشده كسى حق نبش آن را ندارد و بعد از خاك شدن به فرض اولويت، دختر كه وارث او بوده اولى واحق است و اگر نزاع موضوعى باشد مرافعه شرعيه لازم است.

 

سؤال 1289 - زمين زراعتى وقفى است كه منافع آن به مصرف تعزيه دارى حضرت سيد الشهداء عليه السلام مىرسد و فعلا اطراف آن زمين ساختمان منزل شده و زراعت كردن در اين زمين موجب ضرر ديگران مىشود آيا اجازه مىفرمائيد كه اجاره داده شود كه در آن ساختمان نمود و البته هنوز امكان زراعت در آن هست و در صورتى كه جايز باشد اجاره دادن آن بچه نحو است.

جواب: در صورتى كه متولى شرعى اجازه بدهد و مصلحت وقف باشد مانعى ندارد و اجاره نامه طورى تنظيم شود كه وقف محفوظ و در هر چند سال يك بار اختيار تجديد باشد كه اگر اجاره ترقى كرد بتوانند مال الاجاره را اضافه نمايند و مقدار مال الاجاره بايد به ارزش روز باشد.

سؤال 1290 - زمينى وقف بوده كه نخل هاى فراوانى داشته و شخصى به زور آن زمينها را با نخل هاى آن تصرف و بنام خود ثبت داده و بعد هم آن را به ديگرى فروخته در اين صورت وظيفه شخصى كه موقوفه را خريده چيست و اگر خريدار زمين بدستور وقف عمل نكرد و از در آمد ملك موقوفه اشيائى خريده بعد مىخواهد بفروشد خريدن آن اشياء چه صورت دارد.

جواب: با علم به وقف بودن بايد زمين به متولى شرعى واگذار شود يا از او اجاره كند و مال الاجاره را به مصرف وقف برساند و آنچه از اعيان موقوفه باشد خريد آن جائز نيست و اگر زراعت كند مال زارع است هر چند غاصب باشد و چنانچه از محصول زراعت كه مال خود او است اشيائى بخرد فروختن و خريدن آن اشياء اشكال ندارد لكن تمام تصرفات او در زمين مذكور حرام واجرة المثل زمين را مديون است.

سؤال 1291 - زمينى كه وقف مسجد شده و از ساختمان مسجد اضافه و جزء متعلقات مسجد است آيا مىشود در آن آب انبار بسازيم كه هم براى مسجد لازم است و هم اهالى اطراف مسجد از آن آب استفاده نمايند يا نه.

 

جواب: اگر در زمين مذكور حوض يا منبع براى خود مسجد بسازند اشكال ندارد لكن اگر بخواهند براى محل، آب انبار بسازند اجاره بنمايند و وجه آن را به مصرف تعميرات مسجد برسانند.

سؤال 1292 - هر گاه كسى ملكى را وقف كند بر كسانى كه منقرض مىشوند مثلا بر طبقه اول از اولاد خود وقف نمايد و مصرفى براى وقف پس از انقراض آنها ذكر نكند آيا اين وقف صحيح است يا خير و بر فرض صحت بعد از انقراض طبقه مذكوره حكم عين موقوفه چيست.

جواب: در مورد سؤال وقف صحيح است و بعد از انقراض موقوف عليهم عين موقوفه به خود واقف يا ورثه او بر مىگردد وملك آنها مىشود و اين را اصطلاحا وقف منقطع الاخر گويند و منظور از ورثه وراث حين موت واقف است نه وراث موقع انقراض موقوف عليهم.

سؤال 1293 - هر گاه كسى بگويد اين ملك را وقف كردم لكن ابتداء وقف را اول ذيحجه قرار دادم و حال آن كه موقع وقف نمودن مثلا سه ماه به ذيحجه مانده آيا اين وقف صحيح است يا خير.

جواب: در مورد سؤال وقف باطل است و اين را وقف منقطع الاول گويند.

سؤال 1294 - اگر كسى بگويد اين ملك را وقف نمودم بر اولاد زيد و پس از انقراض آنها بر اولاد عمرو و پس از انقراض آنها بر اولاد بكر چنانچه اولاد عمرو صلاحيت موقوف عليهم بودن را نداشته باشند مثلا كافر حربى يا مرتد فطرى باشند آيا اين وقف نسبت به اولاد زيد و اولاد بكر هم باطل است يا نسبت به آنها صحيح است.

جواب: در مورد سؤال وقف نسبت به اولاد زيد صحيح و نسبت به اولاد بكر باطل است و اين را وقف منقطع الوسط گويند.

سؤال 1295 - طبق وقف نامه مقرر شده كه در آمد رقبه موقوفه بايد به مصرف

عزادارى در روضه خوانى خامس آل عبا حضرت سيد الشهدا ارواحنا فداه در خانه معلوم و معينى برسد آيا واقف يا متولى و يا متوليان بعدى مىتوانند تمام يا قسمتى از خانه مزبور را به فرزندان يا اقارب خود يا ديگر افراد به بخشند و يا در مورد خانه مزبور معامله‌اى انجام دهند يا نه زيرا چه بسا ممكن است بلكه يقينى است كه صاحبان و مالكان بعدى به متوليان اجازه برگزارى مراسم روضه خوانى در آن خانه و اجراى مفاد وقف نامه را نخواهند داد.

جواب: در فرض سؤال چنانچه خانه اى كه واقف معين كرده كه در آن روضه خوانى شود ملك خود او بوده وقف مذكور صحيح است و بايد روضه خوانى در همين خانه واقع شود و اگر واقف يا متولى شرعى بخواهد تمام يا قسمتى از آن را به كسى به بخشد يا روى آن معامله انجام دهد مانع ندارد لكن بايد شرط كند كه در آن طبق نظر واقف روضه خوانى شود و اگر طرف نپذيرد نبايد ببخشد و معامله نيز نكند.

سؤال 1296 - مسجدى ساخته شده در حالتى كه بعضى از سنگها و آجرها كه در ساختمان به كار رفته نجس بوده و نماز هم در آن خوانده شده در اين صورت عنوان مسجديت محقق است و نماز در آن بى اشكال است يا نه.

جواب: عنوان مسجديت محقق است و نماز خواندن در آن هم صحيح است و محل نجس را بايد تطهير كرد و چنانچه تطهير باطن آن ممكن نباشد تطهير ظاهر آن ترك نشود.

سؤال 1297 - شخصى زمينى را جهت مسجد وقف نموده و گوشه اين زمين ميان خيابان واقع شده در اين صورت جائز است آن مقدار زمينى كه در خيابان واقع شده بفروشند و پولش را در مسجد صرف كنند يا نه.

جواب: زمين مذكور را اگر وقف مسجد كرده و به قبض هم داده و نماز در آن خوانده‌اند قابل فروش نيست و جزء خيابان هم باشد مسجد است و اگر واگذار نموده عزادارى در روضه خوانى خامس آل عبا حضرت سيد الشهدا ارواحنا فداه در خانه معلوم و معينى برسد آيا واقف يا متولى و يا متوليان بعدى مىتوانند تمام يا قسمتى از خانه مزبور را به فرزندان يا اقارب خود يا ديگر افراد به بخشند و يا در مورد خانه مزبور معامله‌اى انجام دهند يا نه زيرا چه بسا ممكن است بلكه يقينى است كه صاحبان و مالكان بعدى به متوليان اجازه برگزارى مراسم روضه خوانى در آن خانه و اجراى مفاد وقف نامه را نخواهند داد.

جواب: در فرض سؤال چنانچه خانه اى كه واقف معين كرده كه در آن روضه خوانى شود ملك خود او بوده وقف مذكور صحيح است و بايد روضه خوانى در همين خانه واقع شود و اگر واقف يا متولى شرعى بخواهد تمام يا قسمتى از آن را به كسى به بخشد يا روى آن معامله انجام دهد مانع ندارد لكن بايد شرط كند كه در آن طبق نظر واقف روضه خوانى شود و اگر طرف نپذيرد نبايد ببخشد و معامله نيز نكند.

سؤال 1296 - مسجدى ساخته شده در حالتى كه بعضى از سنگها و آجرها كه در ساختمان به كار رفته نجس بوده و نماز هم در آن خوانده شده در اين صورت عنوان مسجديت محقق است و نماز در آن بى اشكال است يا نه.

جواب: عنوان مسجديت محقق است و نماز خواندن در آن هم صحيح است و محل نجس را بايد تطهير كرد و چنانچه تطهير باطن آن ممكن نباشد تطهير ظاهر آن ترك نشود.

سؤال 1297 - شخصى زمينى را جهت مسجد وقف نموده و گوشه اين زمين ميان خيابان واقع شده در اين صورت جائز است آن مقدار زمينى كه در خيابان واقع شده بفروشند و پولش را در مسجد صرف كنند يا نه.

جواب: زمين مذكور را اگر وقف مسجد كرده و به قبض هم داده و نماز در آن خوانده‌اند قابل فروش نيست و جزء خيابان هم باشد مسجد است و اگر واگذار نموده  عزادارى در روضه خوانى خامس آل عبا حضرت سيد الشهدا ارواحنا فداه در خانه معلوم و معينى برسد آيا واقف يا متولى و يا متوليان بعدى مىتوانند تمام يا قسمتى از خانه مزبور را به فرزندان يا اقارب خود يا ديگر افراد به بخشند و يا در مورد خانه مزبور معامله‌اى انجام دهند يا نه زيرا چه بسا ممكن است بلكه يقينى است كه صاحبان و مالكان بعدى به متوليان اجازه برگزارى مراسم روضه خوانى در آن خانه و اجراى مفاد وقف نامه را نخواهند داد.

جواب: در فرض سؤال چنانچه خانه اى كه واقف معين كرده كه در آن روضه خوانى شود ملك خود او بوده وقف مذكور صحيح است و بايد روضه خوانى در همين خانه واقع شود و اگر واقف يا متولى شرعى بخواهد تمام يا قسمتى از آن را به كسى به بخشد يا روى آن معامله انجام دهد مانع ندارد لكن بايد شرط كند كه در آن طبق نظر واقف روضه خوانى شود و اگر طرف نپذيرد نبايد ببخشد و معامله نيز نكند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -