انهار
انهار
مطالب خواندنی

تبديل و تغيير وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1070 - مغازه اى است در زمين موقوفه و مستأجر در اين مغازه آن طورى كه مورد نظرش هست نمىتواند استفاده نمايد در نظر دارد جهت حسن استفاده از عين مستأجره آن را خراب و به صورت بهترى به نفع موقوفه بسازد در اين صورت عمل مستأجر جديد شرعا جايز است يا نه.

جواب: اگر عين دكان موقوفه باشد تغيير آن جايز نيست مگر آن كه در معرض انهدام قرار گرفته باشد و اگر زمين، موقوفه بوده و دكان بعد در آن احداث شده تغيير جايز است واذن متولى شرعى در هر صورت لازم است.

سؤال 1071 - در گوشه مسجد شبستانى بوده كه سال گذشته اقدام به تعمير آن شده و گوشه ديگر از شبستان جاى ذغال يا چوب بوده كه از انتفاع خارج و راهرو شده چون مقدارى وسعت دارد جهت زمستان در نظر است حوض تأسيس شود آيا اجازه مىفرمائيد يا نه.

جواب: اگر شبستان مسجد محل نماز باشد تغيير آن جايز نيست و اگر وقف بر مسجد و از مرافق مسجد باشد ساختن حوض مانع ندارد.

سؤال 1072 - مسجدى در محلى بوده آن را خراب كرده‌اند و از نو ساخته‌اند لكن مقدارى از جاده عمومى را به اندازه نيم متر در پانزده متر جزء شبستان مسجد كرده‌اند در اين صورت از نظر مسجد چه حكمى دارد و هم چنين صحن مسجد حوض ندارد اجازه مىفرمائيد در صحن و حيات مسجد حوض و يا چاهى احداث نمايند يا نه.

جواب: جاده عمومى را نبايد تصرف نمايند لكن فعلا كه تصرف كرده‌اند اگر جاده تنگ نشده و عابرين جهت عبور در مضيقه نيستند ديگر نمىشود آن را خراب كنند و بعيد نيست احكام مسجد بر آن مترتب شود و احداث حوض اگر جاى نماز خواندن را تنگ و اشغال ننمايد و باعث آبادى باشد اشكال ندارد.

سؤال 1073 - شخصى زمينى را وقف جهت قبرستان نموده و قيد كرده و در وصيت نامه و وقف نامه هم تذكر داده كه كسى حق بناء حتى غسالخانه را هم ندارد و عين وصيت نامه موصى موجود است ولى بدون اطلاع از وصيت نامه و وقف نامه واقف غسالخانه‌اى در زمين موقوفه مذكوره ساخته شده در حال حاضر غسل دادن ميت در آنجا چه صورت دارد.

جواب: تصرف در ملك موقوفه بر خلاف قرار داد واقف جايز نيست و با فرض علم به وقف مقيد به عدم ساختمان حتى غسالخانه، بناء نمودن غسالخانه در آن محل غصب و حرام است و با علم به غصب بودن غسل دادن ميت در آن محل حرام و غسل هم صحيح نيست.

سؤال 1074 - زمينى را كه واقف در يكصد سال قبل فقط براى مسجد وقف كرده مىتوان قسمتى از آن را به كتابخانه اختصاص داد يا نه.

جواب: با فرض آن كه معلوم باشد كه بعنوان مسجد وقف شده و به تصرف وقف داده شده تغيير آن جايز نيست.

سؤال 1075 - شخصى قطعه زمينى را براى ساختن مسجد و قبرستان وقف كرده اهالى نيز در همان زمين مسجدى بنا كردند و سالهاى متمادى از آن استفاده نمودند اكنون به علت كثرت جمعيت اهالى قصد دارند مسجد را وسعت بدهند البته اگر مسجد وسعت پيدا كند بعضى از قبور در داخل مسجد قرار مىگيرد در اين صورت اهالى مىتوانند با تصرف قبور مسجد را وسعت بدهند يا خير.

جواب: نبش قبر جائز نيست و اگر مقدارى از زمين كه بايد مسجد در آن واقع شود و مقدارى كه بايد قبرستان شود از طرف واقف معين شده و به تصريف وقف داده شده تغيير وقف جايز نيست و هم چنين اگر در وقف مقدار هر يك تعيين نشده ولى در مقام قبض واقف آن را معين كرده تغيير آن جائز نيست بلى اگر قبرستان را داخل در محوطه مسجد كنيد به نحوى كه حتى بناء ديوار آن نيز در قبرستان واقع نشود كه دفن اموات در آن پس از آن هم بلا مانع باشد مانعى ندارد.

سؤال 1076 - اراضى موقوفه به وقف عام از قبيل زمينهائى كه براى سوگوارى حضرت سيد الشهداء عليه السلام وقف شده اگر از استفاده زراعتى ساقط شود و بطورى كه از سيره استفاده مىشود نظر واقف تنها بكشت حبوبات و سبزيجات بوده در حال حاضر بر اثر اينكه اين اراضى در شهر يا در ده قرار گرفته و اطراف اراضى موقوفه ساختمان شده البته عنوان مزروعيت را از دست نداده ومقتضى كشت و زرع در آن وجود دارد و اما مانع مفقود نيست و مانع همان طورى كه عرض شد واقع شدن ارض موقوفه بين ساختمان است و با پيدايش مانع از كشت و زرع دو طريق استفاده براى اين زمين ايجاد شده. (1) افرادى هستند كه زمين را بطور مزارعه از متولى بگيرند و در آن مركبات كشت نمايند بطور نصف يا ثلث و يا ربع به همان مرسوم آنجا كه اين گونه افراد قليل هستند. (2) زمين را متولى شرعى براى ساختمان اجاره دهد نظر مبارك را مرقوم فرمائيد.

جواب: در فرض سؤال اگر خود واقف در وقف مقيد به زراعت نكرده باشد و يا در صورت تقييد استفاده زراعتى ممكن نباشد در صورتى كه متولى شرعى صلاح بداند جايز است براى ساختمان اجاره دهد و همه ساله مال الاجاره آن را دريافت نموده و به مصرف وقف برساند و ليكن لازم است با تهيه مدارك معتبره و شهود زياد باشد كه موقوفه تضييع نشود.

سؤال 1077 - زمينى است در حدود هزار وپانصد متر كه وقف بر امام زاده مشهور به شاهزاده قاسم است و كشت و زرع مىشود و عوائدش صرف آن مىگردد و اهالى ده از جهت دفن مردگان خود در فشار هستند و جاى ديگرى كه متصل بده باشد ندارند و شخصى حاضر است بيش از مقدار مزبور زمين بدهد و از جهت مرغوبيت بهتر از زمين امام زاده است آيا تبديل اين زمين موقوفه به زمين ديگر كه وقف شود براى دفن اموات مسلمين جايز است يا نه.

جواب: در فرض سؤال تبديل وقف جايز نيست ولى جايز است شخص مذكور زمين امام زاده را يكصد ساله اجاره كند براى دفن اموات و آن زمين خودش را عوض مال الاجاره به امام زاده رد كند كه مال امام زاده باشد و منافعش مصرف امام زاده بشود و در اين كار مجازند.

سؤال 1078 - اگر انتفاع از تمام مورد وقف يا پاره‌اى از آن بر حسب وقف نامه ميسر نباشد مثلا در وقف نامه ذكر شده كه از راه زراعت بهره بردارى شود والان روى جهاتى امكان ندارد آيا تبديل راه انتفاع كه زراعت بوده به احداث ساختمان در آن ولو به فروش قسمتى و صرف بهاء آن در احداث ساختمان در قسمت ديگر و يا اجاره دادن آن مانند اراضى آستانه مقدسه كه متولى به اشخاص اجاره مىدهد كه ساختمان كنند و مال الاجاره زمين را بپردازند جايز است يا نه.

جواب: فروش آن را تا قابل استفاده است اجازه نمىدهم و لكن اجاره دادن زمين به اشخاص جهت ساختمان و صرف مال الاجاره آن در جهت وقف مانعى ندارد.

سؤال 1079 - باغچه‌اى در جنب مسجد جامع به مساحت يك هزار وپانصد متر مربع متعلق به مسجد و وقف است و در سال مقدار مختصرى در آمد دارد آيا اجازه مىفرمائيد كه شصت متر مربع آن را جهت ساختمان اطاق براى آسياب برقى به كسى اجاره بدهيم و مال الاجاره آن را صرف مسجد نمائيم يا نه.

جواب: اگر باغچه را وقف نموده باشند كه خود باغچه مثلا صحن و يا از مرافق مسجد باشد اجاره دادن آن جايز نيست و لكن اگر وقف مطلق براى مسجد باشد كه هر طور صلاح شد قرار دهند و يا آن كه وقف شده باشد كه منافع آن صرف مسجد شود اجاره دادن آن مانعى ندارد.

سؤال 1080 - در مكانى سالهاى قبل ساختمانى بنام تكيه ساخته شده بود كه گذشتگان بنا كرده و در آنجا عزادارى مىنمودند و شخص ديگرى آمد و آن تكيه را خراب كرد و قسمتى هم از اراضى اطراف را بر آن اضافه نموده و ساختمان جديدى بنام مسجد بنا نهاده كه سالها است مردم در آن اقامه جماعت و عزادارى مىنمايند در اين صورت با نيت بانى و خواندن جماعت آن قطعه از تكيه قديم و آنچه بر آن اضافه شده مسجد مىشود؟ و حكم مسجد بر او بار است يا نه وعلى فرض آن كه مسجد نشود و تكيه‌اى بيش نباشد و بنا كننده هم فوت كرده، مىشود آن را خراب كرد و جزء قبرستان قرار داد يا نه.

جواب: مقدارى كه بعنوان تكيه وقف بوده حكم مسجد بر آن مرتب نمىشود و اما

مقدارى كه اضافه شده در صورتى كه مانعى از وقف نداشته حكم مسجد بر آن مرتب است و خراب نمودن و تغيير آن جايز نيست.

سؤال 1081 - در قريه‌اى قريب يكصد سال قبل شخصى بانى مسجدى شده و ساخته است و مقدارى زمين جنب آن مسجد بنام حريم باقى گذاشته كه تخمينا يكصد زرع يا بيشتر مىباشد و تا كنون نفعى از آن زمين عايد مسجد نشده آيا اجازه مىفرمائيد قدرى از آن زمين را جزء مسجد بنمايند و بقيه آن را بعضى از مؤمنين تبرعا يا از ممر زكات دو باب دكان به نفع خود مسجد بسازند و اجاره بدهند كه عوائد آن صرف روشنائى و يا تعمير مسجد بشود يا خير.

جواب: در فرض مسأله اگر فعلا مسجد محتاج به حريم نباشد و بخواهند نصف آن را دكان بنمايند و اجاره بدهند كه منافع آن صرف مسجد بشود و نصف ديگر را جزء مسجد كنند اشكال ندارد و مجازند ولى اگر بخواهند دكانها ملك خودشان باشد اجازه نمىدهم.

سؤال 1082 - قبرستانى است عمومى ولى نمىدانيم وقف بوده يا غير وقف و اموات زياد در آنجا دفن شده و فعلا ساختمان شده عبور كردن در آنجا و ساير كارهاى ديگر چه صورت دارد.

جواب: كارهائى كه در موقع قبرستان بودن از عبور و مانند آن جايز بوده فعلا هم جايز است.

سؤال 1083 - مسجدى خراب شده مىخواهند از نو آن را بنا كنند نهر آبى پشت مسجد است كه يك متر و نيم از ديوار مسجد فاصله دارد و پهناى ديوار مسجد هم دو متر و نيم مىباشد آيا مىشود يك متر و نيم از ديوار مسجد را گرفت با آن يك متر و نيم باير افتاده چند مغازه ساخت كه باعث استحكام مسجد شود و استفاده و اجاره اش خرج مسجد شود يا نه.

جواب: جايز نيست بنا بر احتياط.

 سؤال 1084 - استفاده از حصير كهنه مسجد براى پوشاندن بام مستراح همان مسجد جايز است يا نه.

جواب: در صورتى كه به نحوى كهنه شده باشد كه براى مسجد مصرف نشود اشكال ندارد.

سؤال 1085 - مقدارى مشاع از مزرعه‌اى وقف عزادارى حضرت ابى عبد الله الحسين عليه السلام بوده شخصى تمام مزرعه را ثبت داده و تصرف كرده و فروخته و فعلا جزء شهر است و احتياج لازم به مسجد دارند آيا جايز است در زمين مزبور تأسيس مسجد كرد يا نه.

جواب: اگر در آن قطعه زمين كه مىخواهند مسجد بنا كنند سهمى وقف آن قطعه را از متولى شرعى اجاره نمايند و مال الاجاره را صرف عزادارى آن حضرت كنند بناى مسجد در آن مانعى ندارد.

سؤال 1086 - قبرستانى است كه وقف بودن آن معلوم نيست و در آن مسجد بزرگى بوده و خراب شده فعلا مسجد كوچكى باقى است در صورتى كه نبش قبر نباشد جايز مىدانيد مسجد را با لواحقش بسازيم و توسعه بدهيم يا نه.

جواب: اعاده مسجد اول كه بزرگ بوده بى اشكال است هر چند مستلزم نبش قبرى باشد كه از راه جهل به حرمت دفن، در مسجد دفن شده است ولى اجازه نمىدهم قبرستان را مسجد كنند.

سؤال 1087 - در قريه‌اى از توابع آمل مازندران معدن خاك سفيدى بوده و مالك آن را جهت تعمير منازل براى اهالى آن قريه عموما وقف نموده كه از آن استفاده نمايند و در جوار آن زمين، زمين مزروعى موقوفه حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام است فعلا معدن اولى تمام شده و اهالى از خاك زمين موقوفه امام حسين عليه السلام استفاده مىنمايند بطورى كه آن را از مزروعى بودن انداخته و از انتفاع ساقط نموده‌اند در اين صورت مىشود زمين موقوفه مزبوره را با زمين مزروعى ديگر مبادله كرد و يا اجاره داد يا نه.

جواب: تبديل وقف مادام كه في حد نفسه از انتقاع ساقط نشده جايز نيست و غصب غاصب مجوز بيع نمىشود.

سؤال 1088 - در زمينى كه ملك شخصى است از قديم درخت توتى به منظور استفاده عامه مردم نشانده‌اند يعنى جد مالك فعلى چنين عملى نموده است در اين صورت اگر مالك بخواهد زمين را بفروشد با وجود داشتن اين درخت كمتر امكان دارد به فروش برسد آيا راهى براى انداختن درخت و در عوض امر خير ديگرى انجام دادن هست يا نه.

جواب: انداختن درخت مذكور اگر وقف نباشد مانع ندارد و اگر وقف باشد تبديل و تغيير آن جايز نيست و در اين فرض زمين را بفروشد به شرط آن كه درخت به حال خود باقى باشد.

سؤال 1089 - مقدارى ظرف مس كه وقف بر حسينيه است در اثر كهنگى و بعضى هم بر اثر ثقالت و زن مورد استفاده نيست آيا تبديل و تعويض به مس جديد را جايز مىدانيد يا خير، البته اين تبديل مستلزم نقص وزن مس مىشود زيرا مس هاى وقفى كهنه را به قيمت كمتر قبول مىكنند و مسهاى جديد را كه تازه است به قيمت زيادتر مىدهند خواهشمند است نظر مبار كرا در مورد اين معامله مرقوم فرمائيد.

جواب: در صورتى كه مورد استفاده نباشد و معطل بماند فروش و تبديل آنها جايز است.

سؤال 1090 - زمينى است جنب مسجد قريه و متصل به مسجد وبلا معارض و مشهور است كه سابقا انبار موقوفه بوده اجازه مىفرمائيد زمين مزبور را جزء مسجد نمايند يا نه.

جواب: اگر فعلا بلا معارض است و وقفيت سابق هم معلوم نيست و يا بر فرضى كه وقف بوده فعلا مصرف ندارد يا معلوم نيست مصرف چه بوده مجازيد مسجد را توسعه بدهيد.

سؤال 1091 - قطعه زمينى موقوفه است كه با يك كوچه باريك از آن زمين رفت و آمد مىشود و با وضع فعلى ونحوه كشاورزى حمل و نقل وسايل روز بسيار مشكل بلكه متعذر است و مقدارى كوچه مزبور را توسعه دادن به نفع زمين مزبور است و از طرفى هم در يكى از دو طرف كوچه مزبور قطعه زمينى است كه متعلق به شخص ديگر است آيا جايز است به امتداد كوچه از آن قطعه زمين ديگرى مقدارى جزء قرار داده و كوچه را توسعه داد و در مقابل به همين مقدار از زمين موقوفه به زمين آن شخص افزود يا نه.

جواب: اجازه فروش نمىدهم لكن مىتوانيد مقدار زمين موقوفه را اجاره بدهيد به مدت طولانى و وجه اجاره آن را بازاء زمين كوچه بدهيد كه راه توسعه پيدا كند.

سؤال 1092 - اينجانبان در چند سال قبل قطعه زمينى در ساحل درياى خزر مجاور راه شوسه خريدارى وجهت قبرستان وقف نموديم و چند نفر هم تاكنون در آنجا دفن شده‌اند اينك اين قطعه زمين در معرض تلف حتمى واقع شده يعنى گروهى از طبقات باصطلاح ممتازه مملكت در مجاورت آن ويلاها و ساختمانهاى مخصوصى بنا كرده و زمين موقوفه مذكوره را از استفاده در جهت وقف ممنوع نموده‌اند و به وسائلى در امحاء وقف مىكوشند و چنانچه تبديل ننمائيم تلف آن حتمى است در اين صورت تبديل آن به بيع و خريدارى زمين ديگر جهت قبرستان جايز است يا نه.

جواب: در صورت قطع به تلف تبديل آن بنحو مذكور مانعى ندارد.

سؤال 1093 - در بعضى جاها قبرهائى وجود دارد كه مردم مىگويند مقبره امام زاده است و زمينهائى هم وقف امام زاده مىنمايند و معمولا در اطراف امام زاده اموات را دفن مىكنند و در جنب امام زاده محلى را بنام مسجد ساخته‌اند اگر چنانچه مسجد را توسعه بدهند بدون اين كه قبرى نبش بشود حكم مسجد را پيدا مىكند يا نه

 جواب: زمينهاى مذكور اگر وقف براى دفن اموات باشد مسجد نمىشود

و اگر وقف براى حوائج امام زاده باشد كه يكى از حوائج هم مسجد جنب امام زاده است مسجد بنمايند صحيح است و توسعه مسجد نيز اشكال ندارد به شرط آن كه نبش قبر نشود و حكم مسجد را دارد.

سؤال 1094 - زمين موقوفه‌اى بنام يخچال كه سابق بر اين در آنجا يخ تهيه مىشده و تمام مردم از آن استفاده مىكردند و وقف عام بوده و فعلا بلا استفاده مانده آيا فروختن آن جايز است يا نه.

جواب: در فرض سؤال اگر از معرض انتفاع براى يخ بالمره ساقط شده ممكن است آن را اجاره دهند و مال الاجاره آن را به افراد بىبضاعت بدهند كه يخ بخرند.

سؤال 1095 - زمينى كه وقف براى قبرستان است بنا كردن به مسجد در آن جايز است يا نه و در صورتى كه در زمين مزبور مسجد بنا نمودند نماز خواندن در آنجا چه صورت دارد.

جواب: زمين كه وقف قبرستان باشد مسجد نمىشود ولى نماز خواندن در آن جايز است.

سؤال 1096 - مسجدى حياط مختصرى دارد و در وسط آن حوضى ساخته شده كه محل استفاده مردم است و مىخواهند حياط مسجد را حسينيه و وضوخانه درست كنند در اين صورت مىشود آن حوض را تغيير بدهند يا خير.

جواب: تغيير حياط و حوض به وضوخانه يا حسينيه خلاف شرع است الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها.

سؤال 1097 - يك باب آب انبار موقوفه عمومى واقع در بازار چه شهر رى فعلا به جهت آب لوله كشى بى استفاده مانده آيا جايز است كسى آنجا را محل كسب خود قرار دهد يا نه در صورتى كه موقعيت محلى ايجاب مىكند كه آنجا مسجد ساخته شود تا مورد استفاده عموم مردم قرار گيرد و اكنون عده‌اى از مؤمنين و متدينين شهر رى و بازارچه حضرت عبد العظيم عليه السلام از آن زعيم عاليقدر اسلام و شيعه تقاضا دارند كه اجازه فرمائيد.

جواب: لوله كشى سبب خروج آب انبار از معرضيت انتفاع نمىشود ممكن است از همان آب لوله كشى براى تابستان آن را پر كنند تا مردم از آب خنك آن استفاده نمايند به هر صورت مادام كه به نحوى از انحاء انتفاع از آن ممكن است تبديل آن جايز نيست.

سؤال 1098 - زمينى به مساحت حدود يك هزار و ششصد متر به منظور قبرستان وقف گرديده و صيغه وقف خوانده شده و تقريبا چهار صد متر از آن را محصور و ساختمان و اختصاص به غسالخانه داده‌اند مدتى هم از آن استفاده شده ولى از بقيه زمين مزبور در خصوص قبرستان استفاده نشده زيرا از طرف اهالى و شهردارى گورستان بزرگى براى تمام بخش و اهالى احداث گرديده و زمين مزبور براى هميشه فاقد استفاده مورد نظر واقف گرديده لذا تقاضا مىشود جهت تبديل با حسن چنانچه صلاح باشد چون قبرستان عمومى شهر در حدود ده هكتار است و به تأسيسات بسيارى نياز دارد زمين مورد بحث تحت نظر يكى از روحانيون محل به فروش رسانده شود وخرج تكميل قبرستان عمومى گردد.

جواب: در صورتى كه زمين مذكور به هيچ نحو براى واقف و موقوف عليهم فائده نداشته باشد مجازند بفروشند و قيمت آن را به مصارف قبرستان ديگر برسانند.

سؤال 1099 - زمينى است جنب مسجد و متعلق به مسجد حوضى هم وسط اين زمين قرار دارد و مسجد هم از خودش حوض دارد و مى خواهند زمين را مغازه كنند و به وقف مسجد بدهند و با اين تبديل امكان دارد حوض واقع در زمين مذكور از بين برود در اين صورت تصرف به اين نحو جايز است يا نه.

جواب: تبديل وقف جايز نيست

سؤال 1100 - مسجد جامعى است دو طبقه تحتانى و فوقانى ولى كاملا نمىتوان تعيين نمود كه بانى سابق آن دو نفر بوده يا يك نفر فقط معلوم است كه منحصر

به اجداد يك طايفه مخصوصه است و در يك تخته فرش آن نوشته شده مخصوص طبقه فوقانى و چون مسجد مذكور از سنگ و خشت و چوب ساخته شده و قديمى است فعلا عده‌اى از مردمان نيكو كار تصميم دارند وجهى جمع آورى نمايند و مسجد نامبرده را به سبك جديد در آورده و تبديل با حسن نمايند در اين صورت مىشود طبقه تحتانى آن مسجد را پر كرده و به صورت يك طبقه فوقانى بنا نمود يا نه

جواب: اجازه نمىدهم تحتانى را پر كنند ولى جايز است هر دو را توسعه دهند هم تحتانى و هم فوقانى و به طرز جديد بسازند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -