انهار
انهار
مطالب خواندنی

مستغلات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 – اگر کسی محل کسبی را از کسی اجاره کرده باشد و در آنجا مشغول به کسب مشروع باشد، آیا قبل از انقضای مدت اجاره مالک یا کسی دیگر می تواند مزاحم او شده و محل کسب را از او بگیرد یا نه؟

جواب: در اثنای مدت اجاره مالک بدون حق فسخ نمی تواند از مستأجر درخواست تخلیۀ محل کند.

سؤال 2 – چه می فرمایید در خصوص افرادی که چند دکان را یک ساله اجاره داده اند و اکنون که هزینۀ زندگی بالا رفته،  مستأجرین نه اجاره را زیاد میکنند و نه تخلیه می کند و موجر هم متعضف است چون درآمد دیگری ندارد؛ هکذا آن املاک مزروعی که دولت طاغوت اجاره داده و صاحب دکان و صاحب ملک شرعی می گوید: «مستأجر غاصب است و من راضی نیستم چون به قدر مخارج زندگی درآمدم ندارم !» آیا نماز در این مکان ها صحیح است یا خیر ؟

جواب: بعد از تمام شدن مدت اجاره، تصرف در ملک شرعی  غیر برای مستأجر مشروط به رضایت مالک است و در صورت عدم رضایت مالک تصرف حرام است و باید تصرف کننده اجرت المثل را بپردازد.

سؤال 3 – در حومه ای از توابع زنجان معدن نمکی است که اینجانب آن را از صاحبش به مدت دو سال اجاره نمودم که بعد از انقضای مدت به صاحبش تحویل بدهم بعد از ایجاب و قبول مشغول فعالیت شده و مخارج زیادی را صرف کردم تا سنگ ها آماده فروش شد اما قبل از فروش صاحب معدن آمده بنده را از معدن اخراج کرده آیا صاحب معدن قبل از انقضای مدت معین می تواند معدن را از من پس بگیرد یا نه ؟ اگر حق پس گرفتنش را دارد مخارجی که اینجانب به معدن گذاشته ام می رسد یا نه؟

جواب: با فرض اینکه معدن مال دارد و از مالکش اجاره کرده اید در بین مدت بدون خیار فسخ حق ندارد پس بگیرد و در هر صورت مخارج را ضامن نیست و اگر مستأجر«عینی» در معدن دارد خود آن را مالک است .

سؤال 4 – اگر تاجر ورشکسته قبل از صدور حکم افلاس، دکانی را اجاره کرده و مال الاجاره را نپرداخته آیا صاحب دکان حق فسخ دارد یا نه؟

جواب: محل اشکال است و احوط تخلص به صلح است .  

سؤال 5 – نظر مبارک در مورد مالکین منازلی که حکم تخلیه می گیرند، چیست؟ ضمناً به حضرتعالی نسبت می دهند که می فرمایید: چنانچه مالک دارای بیش از یک منزل باشد، مستأجر می تواند تخلیه نکند، چون مازاد بر احتیاج شخصی مالک است، و جنبه انتفاعی دارد!

جواب: نسبت مذبور صحت ندارد و مستأجر بعد از مدت اجاره در صورت مطالبۀ مالک ، باید مورد اجاره را تخلیه کند .

سؤال 6 – اینجانب ساختمانی را که آمادۀ تأسیس هتل و استفاده  برای مشاغل مشابه بوده است، به دو نفر مشاعاً به نسبت 25 درصد و 75 درصد اجاره داده ام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چون مدت اجاره منقضی شده و از مدت اجاره بیش از سه سال گذشته بود، مستأجری که 75 درصد مورد اجاره را د تصرف استیجاری خود داشته است، به جهت عدم رضایت اینجانب (موجر)، سهم مورد اجارۀ خود را با میل و رضا تحویل اینجانب داده است؛ پس از تحویل و تحول 75 درصد؛ در 25 درصد مورد اجاره نیز وضع نموده ام؛ آیا تصرف اینجانب در ساختمان ملکی خودم به نسبت 25 درصد، انقضای مدت اجاره غصب تلقی می شود؟ و آیا به مستأجر 25 درصد که راضی به قطع رابطۀ استیجاری نبوده است، حقی تعلق می گیر یا خیر ؟ و آیا انجام عبادات شرعی در ملک شخصی موصوف، صحیح است یا خیر ؟

جواب: بعد از مدت اجاره و مطالبۀ مالک، مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و تصرف مالک غصب نیست .

سؤال 7 - زید مغازه ای را با سر قفلی اجاره نموده ، لیکن مدت اجاره مجهو ل است، اولاً اجاره صحیح است یا خیر و در صورت بطلان، اجرت المسمی بر عهدۀ  مستأجر است یا اجرت المثل؟ و ضمناً مستأجر به عنوان اعتراض، درب مغازه را بسته اما موجر از تحویل گرفتن کلید خودداری نموده؛ در این صورد موجر می تواند مطالبۀ اجاره بنماید یا نه ؟

جواب: اگر مدت مجهول است، اجاره باطل است و مالک استحقاق اجرت المثل دارد و چنانچه مستأجر از مغازه استفاده نکند و بخواهد مغازه را به مالک تحویل دهد و مالک تحویل نگیرد، مستأجر ضامن چیزی نیست . 

سؤال 8 – اینجانب باغ توتی را در سال 1322 طبق قرارداد عادی از شخصی اجاره کردم که عمل پرورش کرم ابریشم انجام دهم (نوغان) که نصف، مال مالک باشد و نصف مال مستأجر که در اثر مرور زمان توت زار اولیه از بین رفته و من از نو به هزینه شخصی غرس توت نموده ام با آن که کلیه هزینه طبق قرار داد به عهدۀ مالک بود اما دیناری پرداخت نکرده . و همچنین دور و اطراف باغ درخت های بزرگ پرورش شده که مال ستأجر است و هر ساله مالک طبق قرار داد نصف درآمد باغ را رده و می برد ضمناً در قرارداد قید شده هزینۀ ساخت «تلمار» یا انباری یا وسایل آن به عهدۀ مالک بوده وی تا کنون عمل نکرده و دیناری هم در ین بابت به مستأجر پرداخت نکرده و همه را متأجر به هزینه خود گرفته و انجام داده است حال که مدت زیادی است از آن تاریخ می گذرد مالک اظهار می دارد از باغ بیرون بروید، ازنظر شرعی و خدایی ما باید چی کار کنم ؟

جواب: در فرض مذکور با مطالبۀ مالک، مستأجر باید باغ را تخلیه کند بلی اگر «اعیانی» در باغ دارد ملک خود اوست .

سؤال 9 – اینجانب که به خاطر انزجار از خدمت در شهربانی زمان طاغوت به کشاورزی مشغول شده و از استخدام کشوری استعفا دادم، پس از شش سال جان کندن در یک باغی در زنجان به سبزی کاری مشغول بودم و اینک بنیاد مستعضفین با در دست داشتن اجاره نامه و اقرار به صاحب ریشه بودن اینجانب مبادرت به خلع ید اینجانب و انتقال به اشخاص دیگر نموده و بدون ارزیابی ریشه های مر بوط به اینجانب به وسیله متخصصین فن، در فصل سرما مبادرت به از بین بردن ریشه ها نموده است لطفاً بفرمایید من حقی در ریشه ها و باغ دارم یا خیر؟

جواب: صاحب ریشه بر ریشه ها حق دارد و بعد از تمامیت مدت اجاره حقی در زمین مالک ندارد.

سؤال 10 – اینجانب ملکی داشتم که به علت ضعف جسمانی قادر به کشاورزی نبوده و فرزندی هم که به من کمک نماید نداشتم لذا مجبور شدم ملک مذکور را اجاره بدهم ولی مستأجر مدت هفده سال است نه اجاره به من داده و نه حاضر است بخرد و قیمت آن را بپردازد و نه واگذار نماید تقاضا دارم حکم شرعی آن را بفرمایید؟

جواب: مستأجر ضامن وجه اجاره است باید به مالک بپردازد و پس از تمام شدن مدت اجاره، تصرف بدون اجازۀ مالک جایز نیست.

سؤال 11 – آستان قدس رضوی اراضی خود را به کسی واگذار نمی کند مگر اینکه سند اجاره رسمی به عنوان موجر و مستأجر از یکی از محاضر رسمی داشته باشد علیهذا شخصی که سند اجاره به دستش افتاده بعد از انقضای مدت اجاره اولی از مستأجر سبقت گرفته با همین سند، اجاره را متصرف می تواند در عین مستأجره تصرفات نماید یا نه؟

جواب: بعد از مدت اجاره مستأجر اول حق ندارد و اجاره منوط است به نظر متصدی شرعی موقوفات آستان قدس.

سؤال 12 – اینجانب دارای هفت سر عائله بوده و کارمند بازنشستۀ دولت می باشم و قریب به 16 سال است در خانه ای که دارای دو اطاق کوچک می باشد مستأجر هستم اخیراً حدود بیش از یک سال است که مالک با توجه اینکه خانۀ مسکونی دیگری دارد و خود با خانواده اش در آنجا سکونت گزیده است برای تجدید بنای این واحد مسکونی و واگذار کردن آن به فرزندش سخ مرا تحت فشار قرار داده که خانه اش را تخلیه کنم با توجه به اینکه کل درآمد ماهیانه ام حدود 4600 تومان است و من با این حقوق و با تعداد زیاد عائله امکان اجارۀ خانه     دیگری را ندارم و از طرفی هم صاحب خانه مرتباً می گوید نمازی که در این خانه می خوانی و یا روزه ای که می گیری من رضایت ندارم. خواهشمند است با عنایت به شرح مختصر فوق تکلیف ما را روشن فرمایید؟

جواب: بعد از تمامیت مدت اجاره تصرف مستأجر باید با رضایت مالک باشد .

سؤال 13 – اینجانب یک با ب مغازه با قرارداد صحیح از شخصی اجاره کرده ام بعد از چندی شخص مزبور فوت کرده و دارای ده سر فرزند می باشد و هم اکنون قرارداد ما به پایان رسیده و ششفرزند از فرزندان آن مرحوم که از زوجه قبلی او هستند موافقند که مغازه در دست من باشد و آن ها اجاره آن را بگیرند ولی زوجۀ دوم او که دارای چهار فرزند می باشد از گرفتن سهمیه خود و چهار فرزندش خودداری می کن و می گوید مغازه را به ما بده در صورتی که من مغاز ای مروبه را با خرج گزافی به صورت یک مغازه درآورده ام می خواهم بدانم از نظر شرع اسلام برای حقیر چه مسولیتی است؟

جواب: با فرض اینکه مدت اجاره تمام شده تصرف مستأجر در مورد اجاره موقوف است به اذن تمام ورثۀ مالک و اگر بعضی اذن ندهند نمی تواند تصرف کند .

سؤال 14 – اینجانب به عنوان مستأجر در زمین موقوفه خاص با اجارۀ تولیت با هزاران گرفتاری که قبل از انقلاب داشته ساختمانی ساخته ام و با داشتن اجازه از تولیت آن را به دیگری اجاره داده ام حال بعد از انقلاب طریقۀ دریافت اجاره به چه صورت امکان پذیر است آیا می شود متولی رعی به نسبت زمین، و اینجانب که ساختمان را ساخته ام به نسبت ساختمان اجاره را دریافت داریم؟

جواب: ساختمان اگر از خود شما است می توانید به او اجاره دهید و مال الاجاره بگیرید .

سؤال 15 – مستأجری مغازه ای را برای شغل نانوایی به مدت یک سال از مالک اجاره نمود: 1- آیا جایز است مستأجر در مورد اجاره توالت و حمام و دستشویی بنا نماید؟ 2- آیا جایز است مستأجر سقف مغازه را به منظور دودکش سوراخ نماید؟ 3- مسئول خسارت تخریب سقف کیست؟ لازم به تذکر است که مدت اجاره خاتمه یافته .

جواب: بعد از انقضای مدت اجاره تصرفات مستأجر باید با رضایت مالک باشد و در اثنای مدت اجاره فقط تصرفاتی می تواند بکند که مغازه را برای آن اجاره کرده است . اجاره جایز نیست مگر با رضایت مالک .

سؤال 16 – موجر از دادن رسید کرایه خودداری می نماید آیا مغازه دار می تواند به اداره ثبت واریز نماید؟

جواب: باید مال الاجاره به مالک داده شود و اگر رسید نمی هد می توانند شاهد بگیرند .

سؤال 17 – شخصی تراکتور خود را به اجاره داده که زمین را شخم نمایند مبلغی به عنوان اجرت شخم زنی دریافت نمود بعداً معلم شده که زمین مورد شخم غصبی بوده و در زمین غصب شخم می زده اکنون تکلیف اجرتی که در یافت موده به فرضی که عالم به غصبیت بود و به فرضی که جاهل بوده چیست؟

جواب: اجرت را مالک است.

سؤال 18 – تا کنون اینجاب از نحوۀ ابتیاع و تملک از ناحیۀ موجر آگاه نبوده ام، اخیراً ا طریق دادگاه صلح رونوشت سند مالکیت موجر همراه با تقاضای تعدیل مال الاجاره به دستم رسید و بر طبق مندرات آن معلوم می شود که همزمان با استقراض ربوی، ملک مذکور را خریداری و قسمتی از آن را به من اجاره داده است که با محاسبۀ سر انگشتی روشن شده که با کل مال الاجارۀ دریافتی علاوه بر این که کل ارزش ملک را در مدتی کوتاه تحصیل کرده، قسمتی از اصل و فرع بدهی بانک را نیز از ممر مال الاجارۀ دریافتی از اینجانب پرداخته است، حکم شرعی در این مورد چیست؟

جواب: قرض و خرید خانه با آن صحیح است «مال الاجاره» معلوم نشده اجاره باطل است و مالک بیش از اجرت المثل حق ندارد .

سؤال 19 – من کشاورز هستم، مقداری آب و زمین از فردی – که کارمند است – اجاره کردم که هر ساله سیصد و سی کیلوگرم گندم به عنوان اجاره به او می پردازم، در زمان رژیم سابق این آب و ملک به واسطۀ اصلاحات ارضی به من واگذار شده اما من تا کنون اجاره را به صاحب ملک پرداخت نموده ام، تقاضامندم بفرمایید اگر دیگر اجاره را نپردازم از نظر اسلام حلال است یا حرام ؟

جواب: اگر زمین شرعاً ملک غیر است باید تصرفات درآن با کسب اجازه از مالک باشد. و در صورت اجاره کردن، باید مال الاجاره به مالک داده شود .

سؤال 20 – اگر شخصی مغازه را دادن سرقفلی اجاره نمود و مدت مدیدی در اجاره همین مستأجر باشد، متمنی است بیان فرمایید آیا موجر می تواند اجاره را اضافه نماید؟

جواب: پس از پایان عقد اجارۀ اول (در تجدید قرارداد اجاره) تعیین مال الاجاره موکول به توافق طرفین است .

سؤال 21 – در مورد اجرت ضراب الفحل که آن حیوان صرفاً برای همین کار نگهداری می شود، متمنی است نظر مبارک خویش را بیان فرمایید .

جواب: حلال است .

سؤال 22 – اگر چنانچه کسی ملی را در قبال سر قفلی و اجاره ماهیانه معینی واگذار نماید: 1- آیا مالک حق دارد پس از مدتی اجاره را اضافه کند؟ 2- در رابطه با سؤال فوق این نکته را اضافه می نمایم که در بسیاری از موارد، مالکین معادل تمام پول سرمایه گذاری برای ساختمان و یا حتی بیشتر از اینها از محل فروش سرقفلی به دست می آورند و در طول مدت چیزی به ملک اضافه نمی نمایند و مستأجر در ملک مذکور خرج می کند و هر ساله بر این هزینه تکرار می شود در چنین مواردی چنانچه مالک ملک را به شخص دیگری بفروشد آیا مالک جدید حق دارد اجاره بها را اضافه کند؟

جواب 1و2 – مالک شرعی می تواند بعد از تمام شدن مدت اجاره مطالبۀ مال الاجاره بیشتری نماید و تعیین مقدار، موقوف به رضایت طرفین است .

سؤال 23 – پدر اینجانب هجده سال پیش فوت نکرده عمویم قیم ما بوده و امور زندگی ما را از یک ساختمان اجاره ای را که تقریباً نیاز زندگی ما را تأمین می نموده اجاره می گرفته، چندین سال پیش برای تعدیل اجاره بها اجباراً از طریق دادگستری زمان طاغوت گرفته و مبلغی به اجاره بها افزوده شد. می خواهم بدانم این افزایش در آن شرایط صحیح بوده و آیا ما فعلاً در آن مورد تکلیفی داریم یا نه ؟

جواب: اگر با رضایت طرفین بوده اشکال ندارد .

سؤال 24- شخصی مغازه ای را از مالکش اجاره می نماید و شرط می کند که مغازه را به کسی واگذار ننماید هر موقع خواست مغازه را ترک کند، مغازه را مطابق همان شرطی که خریداری کرده به صاحبش واگذار نماید و مالک هم قولاً این شرط را قبول می نماید آیا از نظر شرع مقدس اسلام این شرط درست است؟

جواب: مانع ندارد .

سؤال 25 – آیا از نظر شرعی اجاره گرفتن از جواز را جایز می دانید؟ و همچنین آیا این معامله که شرطی بوده فاسد است؟

جواب: معامله صحیح است مگر آنکه معلّق بر شرط مذکور باشد ولی نباید خلاف مقررات باشد .

سؤال 26 – اگر شخص مستأجری شرط و تعهد نماید که عین مستأجره ای را در فلان وقت، تخلیه و به مالک تحویل نماید و در صورت [عدم] ایفای تعهد و شرط مقّرر، فلان مبلغ را به عنوان وجه التزام به مالک پرداخت نماید، ذیلاً مرقوم فرمایند: اولاً، چنین شرط و تعهدی وجاهت شرعی دارد یا خیر ؟ ثانیاً، چنانچه مستأجر در زمان معیّنه عین مستأجر را تخلیه ننماید، شرعاً ملزم به پرداخت وجه التزام مقطوعۀ مقرّره خواهد بود یا نه ؟

جواب: شرط مذکور مانع ندارد و چنانچه در ضمن عقد باشد عمل به آن واجب است .

سؤال 27 – مغازه ای را مستأجری در دو سال در اجاره دارد و هر چهار سال یک بار اجاره نامه آن تمدید می شد و در اجاره نامه آخری موجر به مستأجر  دارد که بعد از انقضاء مدت اجاره به اختیار خود، تخلیه کند و مغازه را با شرایطی مسترد دارد و یا بماند اجاره نامه تجدید شود و مبلغ اجاره بر حسب دید و کارشناس و عرف محل و یا تراضی طرفین تعیین گردد حالا که مستأجر از نظر شغلی ناگزیر است مغازه را تجدید اجاره [کند یعنی] اجارۀ آن را تمدید نماید آیا موجر می تواند بدون رضایت مستأجر مغازه را از او بگیرد و اجاره را تمدید نکند یا خیر؟

جواب: اجاره نامه به تنهائی میزان نیست اگر در ضمن عقد اجاره شرط شده که در پایان مدت دو باره برای مستأجر تجدید اجاره نماید لازم است بر طبق شرط عمل نماید در غیر این صورت اختیار ملک با مالک است .

سؤال 28 – شخصی خانه ای را به مبلغ ماهیانه پنج هزار و پانصد تومان اجاره می نماید و مبلغ یکصد هزار تومان به عنوان ودیعه به مالک می دهد که هنام تخلیه پس بگیرد ولی ماهینامه مبلغ چهار هزار و پانصد تومان اجاره می پردازد و ماهی یک هزار تومان بابت پولی که ودیعه گذارده کسر می نماید، چون دادن و گرفتن ربا هر دو حرام است . لطفاً روشن نمایید آیا کسر مبلغ یک هزار تومان صحیح بوده یا خیر؟ و اگر ربا محسوب می گردد، مستأجر مکلف به پرداخت آن می باشد یا خیر؟

جواب: در فرض مرقوم اجاره صحیح است ولی باید تمام مال الاجاره را بدون کسر کردن مبلغی بپردازد. بلی اگر اجار به مبلغ کمتر شد باشد و در ضمن اجاره شرط شود که پولی به صاحب خانه به عنوان ودیعه یا قرض یا غیر آن داده شود اشکال ندارد .

سؤال 29 – آیا پرداخت ودیعه اصولاً از دیدگاه شرع مقدس و از نظر آن حضرت صحیح است یا خیر ؟و باید عرض کن که چون اجاره ها بیشتر است و حقیر نمی تواند از محل حقوق دریافتی اجاره پرداخت نماید و از این گذشته از پولی که دارم نمی توانم استفاده ای نمایم و نمی توانم با این قیمت فعلی خانه ای بخرم آیا می توانم به طور ودیعه این پول را به موجر بدهم یا نه؟

جواب: کم کردن مال الاجاره اگر به حساب پولی باشد که به موجر سپرده اید حکم ربا را دارید.

 سؤال 30  - عقد اجاره ای بین مالک و مستأجر با حدود و شرایط خاص شرعی واقع شده در حالتی که شهود به اندازۀ کافی نبوده؛ آیا مالک می تواند طبق اجاره عمل ننماید و به شرایط واقعه در ضمن عقد لازم عمل نکند؟

جواب: عمل به مقتضای اجاره واجب است و همچنین شرط واقع در ضمن عقد لازم، واجب الوفاء است .

سؤال 31 – شرکتی برای مدت دو سال شش دانگ منزل که متعلّق به اینجانب و دیگری بوده از قرار ماهی بیست هزار ریال اجاره نموده و در اجرة خط تنظیمی چنین تعهد نموده: ( چون در حال حاضر موجرین نسبت به دو باب اجاره تخفیف کلی نسبت به مستأجر قائل شده اند، مستأجر متعهد گردید چنانچه در انقضاء مدت، مورد اجاره را به تصرف موجرین ندهد تا زمان تخلیه و ختم عملیات اجرایی به قرار ماهی سی هزار ریال اجاره مورد اجاره را زائد از مدت دو سال باید بپردازد و هیچ عذری مسموع نخواهد بود) معذالک در پایان مدت، منزل مورد اجاره را تخلیه ننموده و نیز تعهد خود (پرداخت ماهی سی هزار ریال ) را انجام نداده و همان اجاره قبلی ماهی بیست هزار ریال را تودیع نموده مستدعی است بفرمایید که آیا چنین متعهدی مدیون و ملزم به پرداخت ماهی سی هزار ریال می باشد یا خیر؟

جواب: شرط مذکور در ضمن عقد اجاره نافذ و عمل به آن لازم است .

سؤال 32 – اگر تاجر ورشکسته قبل از صدور حکم افلاس، دکانی را اجاره کرده و همه وجه مال الاجاره را پرداخته است و پس از صدور حکم افلاس تاجر نمی تواند تجارت کند چون مالی در دست ندارد و با فرض اینکه در عقد اجاره قید مباشرت شرط شده آیا اجاره باطل می شود یا نه؟ و اگر باطل نباشد غرما حق فسخ دارند یا نه؟

جواب: اجاره باطل نمی شود و با فرض اشتراط مباشرت، غرما حقی ندارد .

سؤال 33 – اگر بنّایی ساختن خانه ای را از شخصی مقاطعه کرد و در حین قرارداد با صاحب خانه شرط کردند که اگر اختلافی راجع به ساختمان و بنّایی آن وجود پیدا کرد به فلان معمار مشخصص مراجعه نماید تا ایشان حل اختلاف کنند، آیا می شود در مورد اختلاف از نظریۀ معماری که مورد شرط است خودداری کنند؟

جواب: باید بر طبق شرط به حکمیّت معماری که تعیین نمودند راضی شوند.

سؤال 34 – پس باید به چه نحوی این دو طرف، معامله را مطرح کنند تا اشکال شرعی آن از بین برود؟ بالاخره مستأجری که مثلاً پنجاه هزار تومان پول دارد و می خواهد منزلی اجاره کند و فرض کنید صاحب خانه ای هم برای تکین ساختمانش به این پول نیازمند است تاآن خانه را در اختیار مستأجر قرار دهد. یا مثلاً صاحب خانه به عنوان ضمانت تخلیه منزلش مقداری پول از مستأجر مطالب می کند و مستأجر مایل است با این پولی که می دهد اگر چه ضمانت تخلیه او نزد صاحب خانه است ولی مقداری نیز از کرایه منزل او کاسته شود لطفاً در این زمینه توضیح بفرمایید؟

جواب: مالک پول با قرض دادن به صاحب خانه فقط همن مبلغ را که قرض داده استحقاق دارد و در منزل هر مدت زمان که سکونت نموده اجرت المثل را ضامن است بلی اگر در ضمن اجاره شرط شود که مبلغی به صاحب خانه داده شود صحیح است .

سؤال 35 – اغلب افراد مستأجر برای مقابله با اجاره بهای کلان سعی می کنند که مقداری از پس انداز خود را به عنوان ودیعه و رهن در نزد مالک قرار دهند تا در اثر این ودیعه هم صاحب خانه با پول آن ها کار کند و هم از این بابت از کرایه منزل آنها کاسته شود و با پولی که صاحب خانه می گیرد مثلاً به ازای هر هزار تومان حدود بیست تومان از کرایه او کاسته می شود و طرفین به معامله راضی می شوند لطفاً بفرمایید این قبیل معامله و اجاره چه حکمی دارد؟

اگر در ضمن اجاره شرط شود که مبلغی به صاب خانه قرض یا ودیعه داده شود اشکال ندارد هر چند وجه اجاره از این جهت کم شود ولی اگر شرط اجاره به کمتر در ضمن قرض باشد ربا و باطل است .

سؤال 36 – شخص نقاشی، نقاشی ساختمانی را کنترات می کند مثلاً می گوید: من این ساختمان را اینقدر می گیرم نقاشی می کنم، آیا پولی که از صاحب این ساختمان می گیرد اشکال دارد یا نه؟

جواب: اگر خصوصیات ساختمان و نقّاشی مورد نظر و مقدار پول، معلوم باشد و قرارداد شود معامله صحیح است .

سؤال 37 – در زمان طاغوت دادگاه های به اصطلاح حمایت از خانواده هنگام طلاق علاوه بر اصل مریه به خاطر گذشت زمان، پولی را به عنوان اجارۀ مهریّه معین نشده باشد آیا جایز است که اجاره مهریه بر اصل مهریه افزوده گردد؟

جواب: پول اجاره ندارد و گرفتن زیادی حرام است .

سؤال 38 – نظر مبارک دربارۀ کسانی که نمرۀ تاکسی را از شهربانی خریداری می کنند و به افراد دیگر اجاره می دهند چیست؟ چه برای اجاره دهنه و چه برای اجاره کننده؟

جواب: مورد اجاره نیست و با موافقت مقرّرات دولت اسلامی واگذاری نمره در مقابل پول ولو موقتاً مانع ندارد .

سؤال 39 – آیا از نظر شرع مقدس اسلام اجاره گرفتن از جواز را جایز می دانید؟

جواب: جواز اجاره ندارد ولی در صورتی که مطابق مقررات دولت اسامی باشد و استفاده مستأجر از اجازۀ دیگری قانونی باشد صاحب جواز می تواند در مقابل استفادۀ دیگری از جواز مطالبۀ پولی بکند .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -