انهار
انهار
مطالب خواندنی

مطالبی مختصر و مفید

بزرگ نمایی کوچک نمایی
محل تولد: تهران. وفات: 1325 قمری. مزار: حرم مطهر امام رضا علیه السلام. اساتید: علامه ملاعلی نهاوندی، میرزا محمدحسین شیرازی
تولد: آیةاللّه شیخ حسنعلی تهرانی، از اساتید بزرگ و اعلام مشهور خراسان در اوایل قرن چهاردهم هجری است. ایشان دانشمندی الهی، فقیهی ربانی، و در عداد عباد شایسته و صالح خداوند بود. ایشان در تهران در بیت حاج محمود تبریزی از اعاظم علمای عصر دیده به جهان گشود.
تحصیل: مرحوم تهرانی مقدمات علوم دینی را در تهران فراگرفت. سپس در جوانی برای ادامه تحصیل عازم نجف اشرف گردید. وی سال ها از محضر علمی و اخلاقی اعاظم نجف بهره برد. آن گاه به سامرا هجرت کرد و در شمار شاگردان آیت اللّه العظمی میرزا محمدحسن شیرازی بزرگ درآمد. آیت اللّه تهرانی هر روز در آغاز درس مرحوم میرزا مقداری از نهج البلاغه را می خواند و در مواقعی نیز به جای ایشان، نماز جماعت را اقامه می کرد.
بازگشت به ایران: شیخ حسنعلی پس از ارتحال میرزای شیرازی در سال 1314 قمری با این که از مدرسین و در سلک فضلای بزرگ قرار داشت، به ایران بازگشت و در زادگاهش تهران مورد استقبال ارباب معرفت قرار گرفت.
هجرت به مشهد مقدس: مدت زمان زیادی از سکونت ایشان در تهران نگذشته بود که به علت ناسازگاری با مشی حاکمان و دولت مردان قاجار، زادگاه خویش را ترک گفته و برای همیشه به جوار بارگاه ملکوتی حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیت والثناء تشرف حاصل نمود.
احیای مساجد متروکه: آیت اللّه تهرانی، اهتمام ویژه ای به اقامه نماز جماعت و احیای مساجد متروکه داشت. چنین نقل شده که آن مرحوم مدت مدیدی برای اقامه نماز به مساجد متروکه می رفت. قبل از آن که ایشان به مسجد بروند، به مردم محل خبر می دادند که یکی از علمای سامرا قرار است برای اقامه نماز به مسجد بیایند. با انتشار این خبر، مردم برای شرکت در نماز جماعت به آن مسجد هجوم برده و مسجد متروکه و احیاناً مخروبه را مهیای نماز می کردند و حاج شیخ چند صباحی در آن جا اقامه نماز می کردند؛ سپس عزم رفتن به مسجد دیگری با همین کیفیت می نمودند. آن مرحوم از این راه مساجد زیادی را در مشهد احیا و آباد کرد.
ویژگی ها: حاج شیخ حسنعلی تهرانی علاوه بر مقام علمی، در بعد اخلاقی و کرامات نفسانی نیز شخصیتی برجسته و ممتاز بود. ایشان سال ها به تهذیب نفس پرداخته و انسانی وارسته بود.
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در توصیف ایشان در «طبقات اعلام شیعه» آورده است: «کان کثیرالبکاء، دائم المراقبه». بر اثر همین اخلاص و مراقبت دائم، کراماتی از ایشان به ظهور رسیده که شرح آن ها در برخی کتب آمده است.
مکاشفه: از مرحوم حضرت آیت  اللّه میرزا حسنعلی مروارید، نوه مرحوم حاج شیخ حسنعلی تهرانی، به این مضمون نقل شده که: «حاج شیخ حسنعلی تهرانی در سامرا در منزل خود روضه می گرفت و خودش منبر می رفت و از روی کتاب «جلاء العیون» روضه می خواند. روزی در یکی از همین مجالس، هرچه مردم منتظر ماندند، حاج شیخ برای منبر نیامد.
جمعی برخاسته و به خدمت شیخ رفته و درب اتاق اندرونی را زدند. حاج شیخ در حالی که چشمانش بر اثر گریه، کاسه خون شده بود، درب را باز کرد. مردم از سبب تأخیر و گریه ایشان پرسیدند. حاج شیخ پاسخ داد: دیشب مشغول ذکر بودم؛ ناگهان حضرت سیدالشهدا علیه السلام در مکاشفه ای فرمودند: حاج شیخ، امروز روضه عطش را بخوان...».
کرامت دیگر: حضرت آیةاللّه مروارید در یادداشت های خود با واسطه، به نقل یکی دیگر از کرامات جدشان پرداخته اند که مضمونش چنین است: «مرحوم میرزا حسن تنکابنی از تقوا و علمیت یکی از علمای نواحی طبرستان تعریف می کردند که او گفته:. .. مشغول عبادت بودم؛ ناگاه حالتی در من پدید آمد و در پی آن، برخی از اشخاص پیرامونم را به صورت حیوانات مختلف دیدم. چنان وحشتی مرا گرفت که قدرت ایستادن از من گرفته شد.
در همین اثنا شیخی سر به گوشم گذاشت و فرمود: «برخیز! تو باید با همین ها زندگی کنی!» این را به من گفت و از درب خارج گردید. دنبال او رفتم. از کفشداری خارج شد. از کفشدار پرسیدم: این آقا کیست؟ پاسخ داد: ایشان حاج شیخ حسنعلی تهرانی هستند».
حاج شیخ و مشروطه: موضع حاج شیخ حسنعلی در ماجرای نهضت مشروطه با نوعی تردید همراه بود. گروه های مختلف، نظر به موقعیت و جایگاه علمی و اجتماعی حاج شیخ، مکرر به ایشان مراجعه می کردند و خواستار تأیید و امضای مشروطه بودند.
ایشان از این امر سر باز زده و با نگاه تیزبینی که داشت، می فرمود: «من هنوز یقین پیدا نکرده ام که در مشروطه، وضعیت بهتر از وضع فعلی خواهد شد».
رحلت: این عارف و عالم ربانی پس از یک عمر تلاش صادقانه و خدمت به مکتب اهل بیت عصمت و طهارت چند صباحی در بستر بیماری افتاد و در چهارم ماه مبارک رمضان و ضیافت الهی دعوت حق را لبیک گفته و روح مطهرش به دیار باقی پر کشید.
پیکر پاک آن عبدصالح خدا پس از تشییع در میان حزن و اندوه علما و ارادتمندانش تشییع گردید و در حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -