انهار
انهار
مطالب خواندنی

قطعنامه شورای امنيت در باره جنگ (1359ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
صدور اولين قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل در خصوص جنگ عراق با ايران (1359 ش)صدور اولين قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل در خصوص جنگ عراق با ايران (1359 ش)
در تاريخ سوم مهر 1359 ش، چهار روز پس از آغاز جنگ تحميلي، دبير كل سازمان ملل به شوراي امنيت اطلاع داد كه به رغم كوشش‏هاي به عمل آمده براي توقف حملات، جنگ ميان ايران و عراق در زمين، دريا و هوا ادامه يافته و خسارات جاني و مالي به بار مي‏آورد. از اين رو وي پيشنهاد كرد شوراي امنيت، مسأله را با فوريت رسيدگي كند. سرانجام اين جلسه در روزهاي چهارم تا ششم مهرماه آن سال تشكيل شد و طرح صدور قطعنامه ‏اي در اين زمينه به اتفاق آرا تصويب شد، تا اين كه قطعنامه 479 به عنوان اولين قطعنامه شوراي امنيت درباره جنگ عراق با ايران صادر گرديد. در اين قطعنامه، ضمن اظهار نگراني عميق درباره وضعيت رو به گسترش جنگ ميان دو طرف، از ايران و عراق خواسته شده بود كه مناقشه خود را از راه‏هاي مسالمت‏ آميز و طبق اصول عدالت و حقوق بين ‏الملل حل نمايند. در اين ميان، جمهوري اسلامي ايران در اظهار نظر راجع به اين قطعنامه، با اعلام نقض مكرّر عهدنامه 1975 الجزاير توسط عراق و قصد و نيت عراق به تشديد اقدامات خصمانه در مقابل خويشتن داري ايران، تصريح كرد كه عراق با برپا كردن يك جنگ تجاوزكارانه در داخل سرزمين ايران و حمله به مراكز حساس كشور براي جمهوري اسلامي، راهي جز دفاع از خود براي حفظ حاكميت جمهوري اسلامي باقي نگذارده است. جمهوري اسلامي ايران همچنين اعلام كرد مادام كه عراق، تماميت ارضي و حاكميت ما را زير پا گذاشته و مأموران عراق در داخل مرزهاي ما به اقدامات تجاوزكارانه و خرابكارانه مبادرت مي‏ورزند، قطعنامه نمي‏تواند مورد قبول ايران واقع شود و هيچ فايده‏اي در مذاكره مستقيم يا غير مستقيم در مورد منازعه بين دو كشور نمي‏بينيم. قطعنامه 479 به دليل آن كه هيچ اشاره‏اي به متجاوز و آغازگر جنگ نداشته و دو طرف را به يك اندازه مورد خطاب قرار داده، به عنوان ظالمانه‏ ترين و غيرعادلانه ‏ترين قطعنامه شورا در مورد جنگ عراق عليه ايران به شمار مي‏رود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -