انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه نماز مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 448- اول وقت در وطن مثلًا اصفهان حاضر بودم و نماز نخواندم و مسافرت به قم کردم در بین راه هم فراموش کردم و نماز ظهر و عصر قضا شد در برگشتن از قم به اصفهان اول ظهر در قم بودم نماز نخواندم بعداً هم که باصفهان رسیدم فراموش کردم و نماز نخواندم قضای این نمازها را چگونه باید بجاآورد؟

جواب:  در فرض اول باید قضای نماز را شکسته بخوانید و در فرض دوم تمام.

سؤال 449- شخصی از نظر قصر و اتمام وظیفه‌اش جمع است و با نیت قصر داخل نماز شده ولی سهواً برکعت سوم برخاسته و پس از رکوع رکعت سوم متذکر شده است آیا می‌تواند آن را به نیت تمام چهار رکعت تمام کند و بعداً قصراً بخواند یا اینکه نماز باطل است و آن را بهم زند و از نو نماز را از سر بگیرد. و اگر چنین شخصی بعد از تمام شدن چهار رکعت متذکر شود چگونه است؟

جواب:  در فرض سؤال در هر دو صورت، احتیاط اعاده نماز است.

سؤال 450- شخصی روحانی و امام جماعت یکی از مساجد شهر می‌باشد و ضمناً عضو هیئت امناء یکی از امام‌زاده‌ها است که حدود سی و شش کیلومتر با شهر فاصله دارد و هر هفته روزهای جمعه برای رسیدگی به بعضی از امور امام زاده مزبور صبح می‌رود و عصر بر می‌گردد بیان فرمایید که نمازهای او در وقت رفتن به آن امام زاده قصر است یا تمام با مسافرت کردن یک روز در هفته به آن امام زاده دائم السفر محسوب می‌شود یا خیر؟

جواب:  ظاهر عدم ترتّب حکم من شغله السفر أو شغله فی السفر بر این شخص است زیرا رفتن برای رسیدگی به امور امام‌زاده- مثل رفتن همه هفته برای زیارت یانظافت آنجا به قصد قربت و کسب ثواب- عرفاً شغل و کار او محسوب نیست. و الله العالم.

سؤال 451- حکم نماز و روزه در سفری که برای شرکت در یک مسابقه ورزشی انجام می‌شود، چیست؟

جواب:  اگر سفر حرام باشد مثل اینکه برای مسابقه بکس یا مسابقه در شطرنج باشد سفر معصیت است و نماز در آن تمام است و روزه را باید بگیرد و الّا تکلیفش قصر نماز و افطار روزه است.

سؤال 452- آیا تهران بلاد کبیره است در صورتی که جواب مثبت باشد حکم آن چیست؟

جواب:  بلاد کبیره با بلاد صغیره در حکم اقامه در آن وطی مسافت در داخل آن فرقی ندارند باین معنی که قصد اقامه ده روز در تمام شهر گرچه در محلّ واحد نباشد برای وجوب اتمام نماز کافی است وطی مسافت شرعی داخل آن موجب ترتب حکم سفر نیست.

سؤال 453- از دربند تا تجریش و تهران و حضرت عبد العظیم و بهشت زهرا متصل است از شمال به جنوب و از شرق به غرب متجاوز از 30 کیلومتر ساختمان متصل است آیا این مسافت را اگر برود و برگردد از شمال بجنوب یا از شرق بغرب نماز او قصر میشود یا تمام است و روزه او صحیح است یا باطل؟

جواب:  هر جا که تهران محسوب شود حکمش همان است که در سؤال قبلی گفته شد و هر جا که محلّ جدائی بوده مانند تجریش و شهر ری و بهشت زهرا که با مرور زمان به تهران متصل شده محل جداگانه محسوب میشود و باید میزان مسافت شرعی در آن ملاحظه شود.

سؤال 454- اگر از شهری مانند تهران بمسافرت برود یا از سفر برگردد حدّ ترخص را باید از کجا حساب کند از ساختمانهای آخر شهر یا از محله‌ای که در آن زندگی میکنند؟

جواب:  در فرض سؤال، حدّ ترخّص از آخرین خانه‌های شهر محاسبه شود.

سؤال 455- مسافری که در تهران قصد 10 روز اقامه کرده، میتواند به شمال و جنوب و شرق و غرب تهران برود، و ضرری به قصد اقامه او وارد میشود یا نه؟

جواب:  با فرض اینکه جاهائی که میرود از تهران محسوب شود نه مانند تجریش و غیره که حکم آن قبلًا گفته شد شخص مذکور نمازش تمام است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -