انهار
انهار
مطالب خواندنی

تبعیت همسر و فرزند در سفر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 392- دختری که خانه شوهر می‌رود اگر خارج از مسافت شرعی باشد در شب اول که خانه شوهر وارد می‌شود و قبل از 10 روز برمی‌گردد نماز او چه حکمی دارد؟ آیا دختر به مجرد ورود به خانه شوهر وطن او حساب می‌شود یا خیر؟

جواب:  در فرض سؤال به مجرد ورود به خانه شوهر وطن محسوب نمی‌شود، بنابراین در مدت توقف کمتر از ده روز، نماز شکسته است. و اللّه العالم.

سؤال 393- اگر دختری که شوهر رفته است به خانه پدر و برادر خودش برود نماز قصر است یا تمام؟

جواب:  اگر خانه پدر و برادر در وطن شوهر نباشد نماز زن قصر است.

سؤال 394- معقوده دائمی که با وطن شوهرش مسافت شرعی فاصله است و هنوز عروسی نشده مکرّر به وطن شوهر رفت و آمد دارد بدون قصد اقامه، تکلیف نماز و روزه‌اش بین راه و در وطن شوهرش چیست؟ و همچنین شوهرش که چه بسا کثیر السفر هم هست ولی این رفت و آمدها بخاطر ملاقات یکدیگر است تکلیف نماز و روزه‌اش چیست؟

جواب:  در فرض سؤال قبل از انتقال عروس بوطن شوهر بعنوان عروسی و ماندن در نزد شوهر وطن شوهر برای زوجه حکم وطن ندارد و مجرّد رفت و آمد جهت دیدن موجب تمام خواندن نماز در مسافرت نمی‌شود و همچنین است حکم نسبت به شوهر.

سؤال 395- زنی که ازدواج می‌کند و از وطن اصلی خود به شهر دیگری می‌رود و در عرض سال چند مرتبه برای دیدن ارحام به وطن اصلیش بازمی‌گردد نماز و روزه او چه حکمی دارد؟

جواب:  در فرض سؤال که زن بنا دارد در وطن شوهر همراه با شوهر زندگی کند اعراض قهری از وطن خود اوست در بازگشت به وطن جهت صله ارحام حکم مسافر را دارد.

سؤال 396- آیا تابع بودن زن از شوهر تا چه حدّ می‌باشد مثلًا اگر شوهرش گاهی در وطن اصلیش یک شب و دو شب می‌ماند و همسرش را با خودش میبرد آیا وظیفه زن نسبت به نماز و روزه چیست؟

جواب:  اگر سابقاً در وطن شوهر همراه او زندگی کرده است فعلًا هم که به وطن شوهر می‌رود نماز تمام و روزه او صحیح است و الا وطن قبلی شوهر که فعلًا شوهر در غیر آنجا زندگی میکند برای زوجه او حکم وطن ندارد.

سؤال 397- شوهر از مشهد و همسرش از بشرویه است زوجین برای زیارت و احوالپرسی به مشهد می‌آیند آیا تکلیف این زن برای نماز و روزه‌اش چیست درحالی‌که از وطن اصلی پدری خود اعراض نکرده است؟

جواب:  در فرض سؤال که زن هنوز بوطن همسرش (مشهد مقدس) منتقل نشده و بطور موقت برای زیارت رفته است در وطن همسرش حکم مسافر را دارد که اگر قصد اقامه ده روز ننماید باید نماز را شکسته بخواند و روزه‌اش صحیح نیست هرچند تکلیف شوهرش اتمام نماز و گرفتن روزه است.

سؤال 398- تکلیف فرزندان این خانواده برای نماز و روزه در بشرویه چیست؟ بخصوص که بخاطر وجود پدر بزرگ و مادر بزرگشان و اقوام آنان در این شهر اقامت در آن را دوست می‌دارند؟

جواب:  در صورتی که خود فرزندان فعلًا در زندگی مستقل نشده باشند و همراه پدرو مادر هستند در بشرویه حکم مسافر را دارند.

سؤال 399- دختری را پس از ازدواج بشهر دیگری می‌برند و در آنجا ساکن می‌شود و اگر با شوهرش بشهر خودش (یعنی زادگاه پیش پدر و مادرش) می‌آید با توجه باینکه تابع شوهر است مثل شوهرش حکم مسافر دارد یا نه؟

جواب:  در مورد سؤال چنانچه زوجه بنا دارد با شوهر خود در شهر شوهرش زندگی نماید معنی این اعراض قهری از زادگاه خود می‌باشد. بنابراین زوجه مذکوره در زادگاه خود حکم مسافر دارد مگر اینکه قصد اقامه ده روز بنماید یا متردّداً یک ماه در آنجا مانده باشد.

سؤال 400- زن وقتی که با شوهر خانه پدر شوهرش می‌رود آیا نمازش قصر است یا تمام چون شوهر اعراض نکرده است همچنین زن وقتی که می‌رود برای دیدن پدر و مادرش که منزل آنها جای اول نیست رفته‌اند در شهر دیگر آیا نماز زن تمام یا قصر است؟

جواب:  در هر دو صورت نماز زن قصر است.

سؤال 401- این جانب متولد تهران هستم ولی پس از 5 سال به شهرستان نجف‌آباد آمدیم و به مدت چند سال آنجا زندگی می‌کردم. وقتی ازدواج کردم نیز به مدت 3 سال در نجف‌آباد بودم ولی در حال حاضر ساکن اصفهان هستم و در اصفهان زندگی می‌کنم با این حال که محلّ کار همسرم در نجف‌آباد و خانه پدری و خانه پدر شوهرم نیز در نجف‌آباد می‌باشد. حال می‌خواهم ببینم حکم نماز و روزه‌های من در این دو وطن (نجف‌آباد و اصفهان) چگونه است؟

جواب:  اگر نجف‌آباد را به عنوان وطن اتخاذ کرده بودید و از آنجا و لو بتبع شوهر اعراض نکرده‌اید فعلًا هم نماز شما در آنجا تمام و روزه صحیح است. و اگر اصفهان را نیز برای خود وطن قرار داده‌اید، نماز شما در آنجا هم تمام و روزه صحیح است. و اللّه العالم.

سؤال 402- این جانب وطن پدر و مادریم و محل ولادتم در 90 کیلومتری اصفهان است که منزل مسکونی هم در آن محلّ دارم و از آن محلّ اعراض نکرده‌ام و هفت فرزند دارم که در تهران متولد شده‌اند که چهار نفر آنها ازدواج کرده‌اند و سه نفر آنها در منزل حقیر هستند و شوهر نکرده‌اند هر زمانی که به آن محلّ میرویم و چند روزی آنجا هستیم آیا نماز فرزندانم قصر یا تمام است؟ و آیا فرق می‌باشد بین فرزندانی که ازدواج کرده‌اند و یا ازدواج نکرده‌اند. (و اکنون هم ساکن تهران هستم).

جواب:  در فرض سؤال، چنانچه فرزندانی که هنوز در منزل هستند صغیرند و همراه شما به وطنتان می‌آیند وطن آنها محسوب می‌شود و اگر کبیر هستند و نیز آنها که ازدواج کرده‌اند اگر قبل از بلوغ همراه شما به آنجا رفت و آمد داشته و بعد از بلوغ اعراض نکرده‌اند باین معنی که بناگذاری بر عدم سکونت در آن محل ننموده‌اند و در ضمن هر سال برای ماندن در آنجا به آن محلّ میروند که عرفاً گفته شود آنجا را ترک نکرده‌اند حکم وطنیت باقی است ولی اگر در صورتی که آنجا را ترک کرده‌اند و برای انجام کاری مثل رسیدگی به وضع منزل یا صله رحم می‌روند حکم وطن را ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -